حضرت معصومه یکسال پس از ورود برادرش حضرت امام رضا (علیهالسّلام) به ایران به همراه عدهای از برادران و خواهران و عده دیگری از خویشان به منظور دیدار امام رضا (علیهالسّلام) وارد ایران شدند.
[۱]
جعفر مرتضی عاملی مینویسد:
«حضرت معصومه در راس یک قافله ۲۲ نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا (علیهالسّلام) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید
🔰 تقدیم به فرزندان شهدای مدافع حرم🌷:
★روی قبر پدرم خوابیدم
❣خواب آغوش #پدر را دیدم
★گله کردم که چرا رفته سفر
❣گفت در خواب: که ای جان پدر
★حضرت_زینبِ (س) ما تنها بود
❣باز هم در خطر یغما بود
★رفتم از خاطر او غم ببرم
❣ازدلش داغ محرم ببرم
★خاطرت شاد که بابا هستم
❣ز آسمان ناظر دنیا هستم
★تا ابد یارعلی، حضرت رهبر باشید
❣دم به دم منتظر سبط پیمبر(عج) باشید...
🔺نازدانه شهید مدافع حرم
#شهید_اسماعیل_خانزاده
@fanos6236
هدایت شده از شهید مصطفی صدرزاده
دعوتید به کانال
🌹شهید مصطفی صدرزاده🌹
#خاطرات_شهید
#فیلم_های_ناب
#دوستاتونو_هم_دعوت_کنید
@shahid_mostafasadrzadeh
May 11
سلام
صبح سحرت رسیده بر خیز و بیا
بین با شکوه و زیبا رسیده برخیز و بیا
سلامی دهمت به زیبایی گل سرخ
بین چه زیبا گلی رسیده برخیز و بیا
جلوه ی همه زیبایی هاست گل من
ای همه تازگی و طراوت برخیز و بیا
سراینده عشق می خواند ترا برخیز و بیا
ای همه صفا و شیدایی من برخیز و بیا
سروده
جلوه ی صبح سحر
🍁🍁 eitaa.com/fanos6236 🍁🍁
📚 شنبه 16 آذرماه 98 📚
📖 اسم کتاب: تو شهید نمیشوی
(به مناسبت سالروز تولد شهید مدافع حرم شهید محمودرضا بیضایی)
موضوع کتاب:
این کتاب حاوی روایت از حیات شهید بیضایی است. روایت های برادر شهید از فراز و فرود های یک زندگی با برکت، کودکی و نوجوانی، مسجد مدرسه تا دانشگاه و پادگان؛ تبریز تا تهران و از تهران تا شام است.
🎂 تاریخ تولد: 18 آذرماه 60 تبریز
📿 تاریخ شهادت: 29 دی ماه 92 قاسمیه سوریه
🕌 کانون سماء -مسجد امام حسن مجتبی (ع) -شهرستان کهگیلویه
کد شناسایی کانون: 1702051514011901
🍂eitaa.com/fanos6236
#انسانم آرزوست:
امام_رضا_علیه_السلام
#قسمت_اول
🌹تشرف جوان مسيحي خدمت امام رضا عليه السلام🌹
💝داستان زير شرح تشرف يك جوان مسيحي خدمت امام علي بن موسي الرضا عليه السلام است . آن هم نه تشرف جهت زيارت ضريح و بارگاه بلكه تشرف جهت زيارت وجود مقدس امام هشتم عليه السلام در عالم مكاشفه.
این کرامت عجیب از کتاب «کرامات امام رضا از زبان بزرگان» به نقل از حجتالاسلام والمسلمین مهدی انصاری نقل میشود:💝
در یک شب سرد زمستانی سال 1372 وارد صحن انقلاب شدم، سرما تا عمق استخوانهای انسان نفوذ میکرد و کمتر کسی در آن شرایط از خانه خود میزد بیرون، صحن هم به طرز کم سابقهای خلوت بود، به دالانی که بین صحن انقلاب و صحن مسجد گوهرشاد وجود دارد وارد شدم، متوجه جوانی با حدود 35 سال سن شدم که چمدان مسافرتی نسبتا بزرگی در دست داشت و از یکی ـ دو نفر چیزی پرسید، ولی انگار آنها نتوانستند جوابش را بدهند. به سوی من آمد و گفت: شب بخیر آقا!
به زبان انگلیسی حرف میزد، آنهم با لهجه آمریکایی رایج در کشور کانادا، وقتی به همان زبان و با خوشرویی جوابش را دادم، نفس راحتی کشید و گل از گلش شکفت. ادامه داد:
ـ ببخشید! آقای علی بن موسیالرضا، (علیه السلام) کجا هستند؟ میخواهم ایشان را ببینم.
راستش را بخواهید حسابی جا خوردم. پرسیدم:
معذرت میخواهم، ممکن است خودتان را معرفی کنید؟
ـ من دانشجوی رشته حقوق در دانشگاه تورنتوی کانادا هستم، اصالتاً لبنانیام، ولی در کانادا متولد شدهام و دینم «مسیحیت» است.
ـ یعنی شما یک «مسیحی» هستید؟
ـ بله، یک مسیحی کاتولیک.
با تعجب پرسیدم:
ـ پس اینجا چه کار میکنید؟!
ـ دعوت شدهام که آقای علیبن موسیالرضا (عليه السلام) را ملاقات کنم.
-چه کسی شما را دعوت کرده است؟
- خود ایشان.
دیگر حسابی گیج شده بودم، با وجود آن همه سابقه تبلیغ دینی در داخل و خارج کشور، تا کنون نشنیده بودم که حضرت علیبن موسیالرضا (عليه السلام) شخصاً از کسی دعوت کرده باشد که به دیدارش بیاید، آن هم از یک جوان مسیحی کانادایی!
ادامه دادم شما ایشان را دیدهاید؟
ـ بله سه یا چهار بار.
این دیگر برایم باور کردنی نبود، از این رو پرسیدم:
یعنی شما با چشمان خودتان علیبن موسیالرضا (عليه السلام) را دیدهاید؟!
ـ بله دیدهام، البته در عالم رویا.
ـ یعنی اگر الان او را ببینید میشناسید؟
ـ بله، البته.
موضوع دیگر خیلی جالب شده بود، از او خواهش کردم چند دقیقهای وقتش را به من بدهد و با هم در کناری بنشینیم و صحبت کنیم، او هم قبول کرد، کم کم داشت هیجان بر من غلبه میکرد، ضربان قلم تندتر شده بود، پرسیدم:
ممکن است نحوه آشنا شدنتان با آقای علیبن موسی الرضا (عليه السلام) را از اول و به طور کامل برای من بیان کنید؟
ـ بله، البته.
ادامه_دارد........
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
@fanos6236