فانوس قرن
#روایت_نوزدهم #شهید_أبومحمد 💠 قسمت اول روایت 🟡 روایت خانواده شهید ابومحمد 🟢 ابومحمد (پدر و تنها ب
#روایت_بیستم
#شهید_أبومحمد
💠 قسمت دوم روایت
🌀 مادربزرگ شهدا: ۱۹ ساله بودم که شوهرم شهید شد. قبل از جنگ امام زمان عجل الله رو در خواب میبینم کاملا مشکی پوش هست و دست ما رو میگیره میریم جنوب و میریم سمت فلسطین ولی موشک ها به ما نمیخوره.
🔰 امام زمان عجل الله یک لیست تهیه میکنه و میگه من عملیات را مدیریت کردم و ثابت میشه که امام زمان عجل الله در زندگی ما هست.
☑️ هوش بچه ها خیلی بالا بود، نمراتشون ۱۹ به بالا بود، مثل ملائک بودن. خلاصه چیزی که در راه خدا دادیم بهترین چیزی بود که داشتیم، ستمون رو تو دست خدا گذاشتیم که هرجایی میخواد ما رو ببره لذا در راه خدا هیچی نباختیم.
🟢 عمه بچه ها ( ایشان ساکن دانمارک هستن و خیلی هم بی تاب بودن) : ما در مقابل صبر حضرت زینب سلام الله علیها کسی نیستیم. من وقتی خبر رو شنیدم دعا کردم خدا یکم از صبر زینبی به ما بده.🤲
#راوی_مقاومت🎙
#لبنان_مقاوم✊
#شهید_أبومحمد🌷
🌐 فانوس قرن:
http://eitaa.com/joinchat/81461248Cc536844d89