...فرافکر...
اگر بگوییم که سینما در اغاز کار بدنبال سرگرم کردن و رفع خستگی و غفلت قشر کارگر جهت اماده شدن برای یک روز کاری پر کارتر بوده است و بدنبال القای تفکرات خاصی نبوده و نقش رسانه ای کمتری را به دوش می کشیده است بی راه نگفته ایم.
اما با روشن شدن توان رسانه ای این بستر برای عده ای علاوه بر ایفای نقش بیان شده نقش های دیگری نیز برای بازی به سینما محول شد.
که یکی از این نقش ها عبارت است از ایجاد و یا ترقیب مخاطب به انجام یک رفتار خاص.
که از قضا بعضی از این رفتار ها سود مادی هنگفتی برای عده ای بهمراه داشتند؛مانند ایجاد و القای رفتاری مانند کشیدن سیگار بوسیله نمایش دادن ان در فیلم ها.
(البته بودند و هستند عده ای که از این قابلیت در جهت ایجاد و القای رفتار های درست و مفید استفاده می کنند)
و این ایجاد و ترقیب بوسیله کنترل احساسات در قالب قصه و داستان صورت می گرفت.
زیرا انسان در زمان های خوشحالی و ناراحتی محافظ و سپر(تعقل) کمتری نسبت به امور مختلف دارد و احتمال ایجاد و پذیرش رفتار مدنظرسازندگان بیشتر می شود.
خصوصازمانی که این امر به صورت مکرر و مداوم تکرار شود؛بوسیله همان قالب رسانه ای و یا رسانه های دیگر.
تفاوت محور تاثیراثار قصه محور مانند سینما و اثار سند محور مانند مستند هم در همین قلاب هاست؛قلاب درگیر کردن احساسات در قالب قصه و قلاب ادعای بیان حقیقت در قالب روایت مستند.
این مطلب بدین جهت بیان شد که:برای مواجه درست با مسئله ای اول باید نحوه کار و فضای تنفسی اون مسئله روشن و باز بشه،و مطلب بالا درراستای شناخت فضا و بدنبال ان عملکرد درست با مسئله است...
#فرافکر #فراشناخت #فرا_سینما