eitaa logo
استاد محمدحسین فرج‌نژاد
15.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
65 فایل
👈مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد با موضوعات: دشمن شناسی - جنگ رسانه‌ای - جنگ شناختی - نقد فیلم و انیمیشن مدیر کانال: @admin_eeita معاونت آموزش: @Amoozesh_resaneh فروش کتاب: @tabib_14 شبکه‌های اجتماعی: https://zil.ink/farajnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد.... خداحافظ فرمانده گمنام @farajnezhad110
یادداشت روزنامه فرهیختگان برای استاد فرج‌نژاد مرحوم فرج‌نژاد‌ مردی که تفسیر این بیت بود: "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم"‌ ▪️ فعال رسانه‌ای درباره مرحوم که شب گذشته در حادثه تصادف دار فانی را وداع گفت، نوشت: خبرش را که شنیدم بهت تمام وجودم را گرفت، بغض گلویم را فشار داد و بی اختیار اشک جاری شد. بین دو نماز خبر را دیدم، نتوانستم نماز دوم را بخوانم، باور کردنی نیست. محمدحسین فرج‌نژاد به همراه همسر و سه فرزندش جان داده است! آنهایی که او را می‌شناسند می‌دانند داغ چقدر سنگین است. جبهه انقلاب یک مجاهد به تمام معنا، یک مرد بزرگ را از دست داد. مردی که اگر می‌ماند آینده دار بود، اگر می‌ماند... چه واژه تلخی، خدایا قلب ما طاقت این رنج‌های بزرگ را ندارد، به ما رحم کن. آشنایی ما بر می‌گردد به انجمن سواد رسانه‌ای طلاب، دوره اولش بود که ثبت نام کردم، آنجا با دکتر آشنا شدیم، همه می‌دانستند اگر درباره صهیونیست و سینما چیزی می‌خواستند او بهترین رفرنس بود. پرمطالعه و دقیق در عین حال آنقدر ساده و خاکی که هر کس نمی‌دانست گمان می‌کرد با یک کارگر ساده طرف است! با همان موتورش جلسات را می‌رفت، موتور... آخ، مرد حسابی بعضی‌ها از جبهه انقلاب آنقدر خوردند که ماشین و خانه که هیچ، باغ و ویلایشان هم ردیف است آن وقت تو بودی و یک موتور، زن و بچه‌ات را سوار همان موتور کردی! وقتی با او بحث می‌کردی با آن لهجه یزدی‌اش می‌گفت: حاجی جان خودت که می‌دونی...حرص خوردنش‌هایش را برای انقلاب ممتد و دیدنی بود، حرص می‌خورد از اینکه بچه‌های انقلابی سوادشان پایین است، چرا کار انقلاب جلو نمی‌رود. وقتی زنگ می‌زدی کارش داشتی یه جوری کارت را راه می‌انداخت، جایی هم لازم بود خودش را می‌رساند بدون هیچ پرستیژ و کلاسی با همان موتور قراضه‌اش، هیچ وقت جوش و خروشش کم نمی‌شد، این یکی دو ساله کمتر او را دیدم. هنوز با خودم می‌گفتم یک بار ببینمش بگویم دکتر این کتابت را هم به ما هدیه ندادی، کاش دیدار با او را عقب نمی‌انداختم کاش... آقای فرج نژاد تفسیر این بیت بود "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم" همیشه در تکاپو بود که کاری انجام دهد، بدون اینکه چشم داشتی داشته باشد یا مسئولیتی بخواهد، من از او بسیار آموختم بیش از علمش آن بی‌قراری و روحیه مجاهدانه او و آن سادگی‌اش برای من درس آموز بود. آن مرد بی‌قرار حالا قرار گرفت، رفت و در کنار همسر و فرزندانش آرام گرفت، رفت و داغی بر دل ما گذاشت، خدا رحمتشان کند. فاتحه‌ای بخوانید @farajnezhad110
📸 گزارش تصویری: 🏴 مراسم بزرگداشت مرحوم استاد محمدحسین فرج نژاد در مدرسه علمیه معصومیه قم با حضور دوستان و شاگردان https://hawzahnews.com/xbfPs @farajnezhad110
از سال 88 با هم آشنا شدیم سر اینکه چه کنیم.. از آن روزی هر رخ داد و حادثه ای انقلاب, جمهوری اسلامی, ولی فقیه, مردم و اسلام را تهدید می کرد زنگ می زد و بدون اسم و رسم و چشم داشت کار می کرد.. کلی نیروی طلبه را برای نویسندگی تربیت کرد. در کل یک صهیونیست پژوه بود.. بعد تر روی فضای مجازی متمرکز شد.. و از همه توانش برای اثر گذاری و تربیت نیرو استفاده می کرد.. شب و روز نمی شناخت و طبیعتا خانواده اینجور آدمها آسایش را تجربه نمی کنند.. حسین برای معیشت هیچ شیوه شبه ناکی را قبول نمی کرد و احتیاطش همیشه من را عصبانی می کرد.. به ضرب و زور دوستان این یکسال اخیر داشت کمی زندگیش بهتر می شد, ولی به دلیل شدت کار طعم عافیت را نچشید.. با این سختی ها کمک به خانواده های مستبصرین و آسیب دیده می کرد.. روز حادثه و روز قبلش برای گواهینامه برای ماشین باهاش تند شدم می گفتیم موتور سوار نشو می گفت وقت نمی کنم لحظات آخر فکر این بود که خانواده بروند حرم برای عرفه.. شهادت می دهم تمام زندگیش را وقف اسلام و انقلاب کرد و در نهایت با تمام خانواده از این دنیا رفت.. اعتقاد به گمانه زنی هایی که عمدی بودن حادثه را پر رنگ می کنند ندارم ولی زندگی حسین عزیز شهادت گونه بود.. همیشه مدیونشم.. محمدرضا زهرائی @farajnezhad110
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و تسلیت ارتحال فاضل اهل قلم ؛ طلبه محقق و اندیشمند مرحوم دکتر محمد حسین فرج نژاد رضوان الله تعالی علیه به همراه همسر و فرزندان رحمت الله علیهم ؛ کام همه اهل قلم و دانش و ایمان را تلخ نمود. شامگاه عرفه و آوردگاه یوم الاضحی ؛ زمان عروج مظلومانه این فرهیخته زاهد و عارف و عابد حقیقی ؛ سند عرشی نهایی طهارت و نزاهت جان و حیات او شد . این طلبه عالم عارف با قلم خود ؛ بهائیت و صهیونیست را در میدان فضای مجازی و هنر و سینما و ... رسوا و شبهات پوچ آنان را خنثی نمود و با زندگی ساده مزین به حقیقت فقر فاخر خود ؛ که لحظه رحلت وی و همسر و فرزندانش نیز سند زهد و فقر فاخر اوست ؛ به جهانیان ثابت نمود ؛ ساحت زندگی طلاب و روحانیت حقیقی شیعه ؛ از نجاست دنیا دوستی و طمع و ... مصون و منزه و مطهر است . یک خانه کوچک استیجاری در حاشیه شهر مقدس قم و یک موتور ساده و چند جلد کتاب و قلم و کاغذ ؛ مجموع داشته دنیائی آن بزرگ مرد آسمانی با همه مراتب بلند علمی و قلمی بود. او حجتی مستدام برای حوزه های علمیه شد تا بار دیگر همگان حقیقت یک سرباز عصر انتظار را به تماشا و حسرت بنشینند. غفرالله لهم و لنا و اسکنهم الله فی فرادیس جناته و البسه الله من حلل النور والله المستعان سید حسین خادمیان @farajnezhad110
🔻ماجرا از یک کتاب شروع شد. 🔹«اسطوره های صهیونیستی سینما» یک شاهکار به تمام معنا اما مظلوم و مهجور! 🔸سالها زحمت طاقت فرسا و شبانه روزی اش بالاخره نتیجه داد شد این کتاب ارزشمند. تابو شکنی کرده بود. در این کتاب ارزشمند رازهایی را فاش کرده بود که نباید می کرد. وارد حیطه ای شد که نباید میشد. در گوشی به او گفته بودند: نباید این کار می کردی و تهدیدها شروع شد. از همان ابتدا حتی پیش از چاپ با تیغ سانسور بخش های مهم و قابل توجهی از کتابش را سلاخی کردند! ناراحت بود نه فقط به خاطر زخم زدن بر پیکر اثرش بلکه به خاطر درک نادرست و سطحیشان از دشمن و دشمن شناسی. هر چه آنها بیشتر با او به تقابل ایستادند او عزمش را جزم تر کرد برای تلاش بیشتر. فهمیده بود کجا را بزند. تا کتابش چاپ شد تحریم ها و تهدیدهای داخلی و خارجی هم آغاز شد. گفتند حداقل اسمت را روی کتاب نمی گذاشتی تا شناسایی ات نکنند ولی کار از کار گذشته بود. اولین و ارزشمندترین کتابی بود که مرا با دنیای سینما آن هم آن روی سینما آشنا کرد. نگاهم را نه فقط به سینما که به دنیای اطرافم تغییر داد. دیگر عاشق و دلداده سینما نبودم. باید اعتراف کنم با کتاب او نقطه آغازی بر جهت گیری مسیر زندگی علمی و فرهنگی ام آغاز شد. همیشه می گفت سعی کن اولین اثرت بهترین اثرت باشد. چون تا پایان عمر تورا با آن خواهند شناخت. و همین هم شده بود می گفت هنوز هم که هنوزه آثار دیگر و بهتری به چاپ رسانده ام بازهم مرا با همان اولین کتابم می شناسند. 🔸راست می گفت چه خوب شناختند تو را هم دوستان هم دشمنان. دوستان بهره ها بردند و اندکی قدرشناسی اما دشمنان فهمیدند که را بزنند ابتدا با تحریم و تهدید و دست آخر ...نمی خواهم به تئوری توطئه دامن بزنم اما معتقدم با تنگناها، تحریم ها، تهدیدها، کارشکنی، محرومیت ها و...که در مسیر زندگی اش ایجاد کردند زمینه حادثه تلخ تصادف را برایش فراهم آوردند. قرار نیست که تیمی تروریستی برای ترورش اجیر شوند ترور نرم او را سالها پیش کلید زدند و تا توانستند عرصه را بر او تنگ کردند هم دوستان نمک نشناس، بعضاً معرض، فرصت لب و بعضاً نادان و هم دشمنان دانا ... 🔸با ما چه کردی ای استاد تمام انقلابی انقلاب؟چه پایان غم انگیزی برایت رقم خورد غم انگیزتر البته برای ما! پایانی که ای کاش دیرتر اتفاق می افتاد ما هنوز به تو و تفکر ناب انقلابی ات نیاز داشتیم. آرزو داشتی دولت انقلابی تازه را ببینی بعد از ۸ سال حصر تحمیلی دولت نکبت روحانی. 🔸 چه زود بود پایانت ارادتمند همیشگی و شاگرد مکتب انقلابی ات: مهدی ابراهیمی @farajnezhad110
خوش به حال همچین افرادی که کسی تو طول زندگی حواسش بهشون نیس از دنیا رفتنشون غوعا میکنه و همه ناراحت میشن معلوم هست همین ها نشانه ایمان و اخلاصشون برای خدا بوده وقتی کار برای خدا باشه و کسی نبینه خدا حتی تو مرگ هم باشه نشونت میده ایشون استاد من بودن خیلی ناراحت و متاثر شدم انگار یکی فامیل خودم از دست رفته اند روحشان شاد راهشان ان شاءالله ادامه داشته باشد @farajnezhad110
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
«محمدحسین فرج‌نژاد» دار فانی را وداع گفت «محمدامین‌ رضایی» فعال رسانه‌ای: 🔹جبهه انقلاب یک مجاهد به تمام معنا، یک مرد بزرگ را از دست داد. مردی که اگر می‌ماند آینده دار بود. 🔹همه می‌دانستند اگر درباره صهیونیست و سینما چیزی می‌خواستند او بهترین رفرنس بود. 🔹پرمطالعه و دقیق در عین حال آنقدر ساده و خاکی که هر کس نمی‌دانست گمان می‌کرد با یک کارگر ساده طرف است! 🔹حرص خوردنش‌هایش برای انقلاب ممتد و دیدنی بود، حرص می‌خورد از اینکه بچه‌های انقلابی سوادشان پایین است، چرا کار انقلاب جلو نمی‌رود. 🔹آقای فرج نژاد تفسیر این بیت بود «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم» همیشه در تکاپو بود که کاری انجام دهد، بدون اینکه چشم داشتی داشته باشد یا مسئولیتی بخواهد. @TasnimNews
🔻معرفی کتاب استاد فرج نژاد 🔹«اسطوره های صهیونیستی سینما» یک شاهکار به تمام معنا اما مظلوم و مهجور! 🔸سالها زحمت طاقت فرسا و شبانه روزی اش بالاخره نتیجه داد شد این کتاب ارزشمند. تابو شکنی کرده بود. در این کتاب ارزشمند رازهایی را فاش کرده بود که نباید می کرد. وارد حیطه ای شد که نباید میشد. در گوشی به او گفته بودند: نباید این کار می کردی و تهدیدها شروع شد. از همان ابتدا حتی پیش از چاپ با تیغ سانسور بخش های مهم و قابل توجهی از کتابش را سلاخی کردند! ناراحت بود نه فقط به خاطر زخم زدن بر پیکر اثرش بلکه به خاطر درک نادرست و سطحیشان از دشمن و دشمن شناسی. هر چه آنها بیشتر با او به تقابل ایستادند او عزمش را جزم تر کرد برای تلاش بیشتر. فهمیده بود کجا را بزند. تا کتابش چاپ شد تحریم ها و تهدیدهای داخلی و خارجی هم آغاز شد. گفتند حداقل اسمت را روی کتاب نمی گذاشتی تا شناسایی ات نکنند ولی کار از کار گذشته بود. اولین و ارزشمندترین کتابی بود که مرا با دنیای سینما آن هم آن روی سینما آشنا کرد. نگاهم را نه فقط به سینما که به دنیای اطرافم تغییر داد. دیگر عاشق و دلداده سینما نبودم. باید اعتراف کنم با کتاب او نقطه آغازی بر جهت گیری مسیر زندگی علمی و فرهنگی ام آغاز شد. همیشه می گفت سعی کن اولین اثرت بهترین اثرت باشد. چون تا پایان عمر تورا با آن خواهند شناخت. و همین هم شده بود می گفت هنوز هم که هنوزه آثار دیگر و بهتری به چاپ رسانده ام بازهم مرا با همان اولین کتابم می شناسند. 🔸راست می گفت چه خوب شناختند تو را هم دوستان هم دشمنان. @farajnezhad110
دل نوشته ای برای همسر مهربان استاد فرج نژاد: 😭مهربان بانو شاید برای تو اولین بار بود که با اطمینان تمام گفتم: انا لا نعلم منه الا خیرا واقعاً چرا هیچ نامهربانی از تو به یادم نمانده . اگر بخواهم تو را وصف کنم می توانم تو را به عنوان الگو و نمونه ی مهربانی و ادب و تواضع در ذهنم تصور کنم و این عجیب است آدم های مهربان اطرافم کم نیستند. اما این حجم عظیم مهربانی و تواضع تو در ذهنم آن هم در این فرصت ۳ساله آشنایی ما تمام وجودم را درگیر کرده و این عجیب است.... در تمام شرایط، پس از ساعت ها تلاش و فعالیت، لبخند بر لب داشتی و مهربان و متواضع با همه روبرو می شدی. 🥺خانم بابایی جان، مهربان بانو، استاد جان، دوست عزیزم ان شاءالله به همراه خانواده ات، همنشین همنامت حضرت خدیجه سلام الله و خانم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشید. @farajnezhad110
ای کاش نبودم تا این خبر را بشنوم آخرین دفعه که حضوری رفتم خونه استاد فرج نژاد،قبل انتخابات بود، از یزد برگشته بود ومریض شده بود،کرونا نبود اما خیلی حالش وخیم بود،کمی میوه گرفتم وبردم. دم در مطهره خانوم اومد استقبال، گفتم بابات هست ،صدا زد استادُ وگفت بابا بیا دوستت اومده. رفتیم تو فضای بازِ مجتمع شهید غفاری صحبت کردن،روی آسفالت نشستیم،خیلی حرفهای مهمی بهم گفتند،تیکه کلامش در مورد اینکه آدم چه مسیری رو انتخاب کنه در مسائل علمی وعملی(اخلاق) باشعور بودن بود،میگفت آدم باید شعور داشته باشه تا سمت جریان... نره. حرف یادگاری استاد در مورد معلم اخلاق،استفاده از اساتید اخلاقی بامنش صدرایی بود که تعداد زیادی از بزرگان این منش رو داشتند. صحبتهای آخرش رو نمیزاشت ضبط کنم،میگفت اگه ضبط کنی این حرفهارو نمیگم من عزیز ترین استاد ومشاور والگو ام را از دست دادم،منش استاد رفاقتی بود،خاطرات وحرفهای زیادی هست اما توان نیست @farajnezhad110
◼️انالله وانا الیه راجعون 🏴 درگذشت دوست عزیز ، استاد محمد حسین فرج نژاد ، این طلبه محقق ، نخبه جهادی و نویسنده برتر حوزه ، به همراه همسر و سه فرزندشان، موجب تالم خاطر بنده و همه دوستان و همکاران ایشان گردید . ♦️ایشان استاد تمام در حوزه نقد فیلم و یک کارشناس برتر در نقد صهیونیسم بوده و بیش از ۲۰ سال پیش کتاب اسطوره های صهیونیستی سینما را منتشر کردند 🖤خدا را گواه می گیرم که استادی در نهایت تواضع ، فروتن ، با اخلاق و منطقی بودند . 🖤خدا را گواه می گیرم که مصالح کاری در حوزه مقابله با فرق و جریانات و نحله های انحرافی را منافع شخصی ترجیح می دادند . 🖤و خدا را گواه می گیرم که حوزه های علمیه و کرسی های دین پژوهی ، امروز یکی از برکات و سرمایه های عظیم خود را از دست داد . https://iporse.ir/6132506 🥀خداوند روح آن مرحوم مغفور جنت مکان را به همراه خانواده مرحومشان با اولیای طاهرینش محشور فرماید . @farajnezhad110
هیچگاه دغدغه و شوقش را فراموش نمیکنم مگر فراموش شدنیست این حجم از دغدغه و شوق چه بلند همت و بلند نظر بود خلوص و نجابتش وصف ناپذیر بود با تمام وجود علمش را بذل میکرد و هر بار که دوباره در محضرش بودیم اقیانوسی بود از ناگفته ها و چه پاک باخته و عاشقانه عروج کردند، گویی یک روح بودند در چند کالبد و آه و افسوس از این فقدان جبران ناپذیر و اندوهی دگرباره بر قلب صاحب دوران مولای ما، صاحب دل ما... بیش از هر کس باید این غم جانکاه را به شما تسلیت گفت اگر چه دستمان از محضر همچین استادی کوته شد اما آقای ما... دستمان را بگیر تا بتوانیم رهرو راهش باشیم یادش گرامی راهش پر رهرو یکی از شاگردان دوره های سواد رسانه @farajnezhad110
این روزها شاید در میان بسیاری از اخبار ناگوار برای صهیونیست ها خبر درگذشت یکی از پژوهشگران پرتلاش و محقق در عرصه رسانه و صهیونیسم، خبری بسیار خوشحال کننده برای آنان باشد. مرحوم حجه الاسلام محمد حسین فرج نژاد از جمله محققین و پژوهشگران برتر کشور در حوزه رسانه و عضو هیئت مدیره انجمن مطالعات فضای مجازی حوزه علمیه قم، از اساتید سواد رسانه و فعالان عرصه پژوهش در حوزه صهیونیسم پژوهی بود. از ایشان آثار فاخری با موضوع رسانه‌های گروهی و صهیونیسم، به یادگار مانده است از جمله از مهمترین تالیفات ایشان این کتابهاست: 1. اسطوره‌های صهیونیستی در سینما، محمدحسین فرج‌نژاد، تهیه‌کننده: موسسه فرهنگی هلال و مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ناشر: هلال‏ ‏، تهران، اول، ۱۳۸۸، ‏ ۳۳۶ص. (این کتاب در سال های ۱۳۹۵-۱۳۹۸ تجدید چاپ شده است.) 2. تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی (عرفان یهودی) در سینما، تالیف: محمدحسین فرج‌نژاد و رفیع‌الدین اسماعیلی، دانشگاه جامع امام‌حسین (ع)، موسسه چاپ و انتشارات‏ ، تهران، ‏ ۱۳۹۶، ۳۶۵ص. 3. دین در سینمای شرق و غرب؛ مکاتب شرقی (هندو، بودا، لامائیسم، ...)، محمدحسین فرج‌نژاد و دیگران، ناشران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، و مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، اول‏ ، ۱۳۹۶، ۷۵۱ص. هم چنین برخی از نوشته‌های استاد فرج نژاد در سایت اندیشکدهٔ مطالعات یهود منتشر شده است: 1️⃣ روند پیشرفت اسطوره‌های یهودی در تاریخ 2️⃣ هالیوود یهودی صهیونیستی 3️⃣ فعالیت چشم‌گیر مسیحیت صهیونیستی در عرصهٔ رسانه 4️⃣ اسطورهٔ «ارض موعود» و شهر زایان 5️⃣ اسطورهٔ «مادر» و قبیله‌گرایی متعصبانه 6️⃣ اسطورهٔ «قوم برگزیده» و «نژاد برتر به حسب اخبار متعدد ایشان در لیست ترور موساد قرار داشته و تهدید به ترور شده بودند. البته ممکن است این تصادف ربطی به ترور نداشته باشد! اما شاید حکمت این بوده ایشان به همراه همه اعضای خانواده با این صورت فجیع و غم انگیز از این دنیا رحلت کنند تا آثار فوق العاده مهم و حساس ایشان رسانه ای شود! ان شاالله با مطالعه آثار قلمی و پیگیری دغدغه های آن عزیز سفر کرده_که بخش مهمی از موانع تشکیل تمدن نوین اسلامی را در برمی گیرد_ قدردان تلاش های علمی و مجاهدت های این پژوهشگر و محقق برجسته باشیم. با قرائت فاتحه و مطالعه آثار ایشان روح ایشان را شاد کنیم ✍محمد تقی احمدی پرتو ♻ @farajnezhad110
♻️ داغی که بر دل ماند.... 🔹 اولین بار اسمش را حوالی سال های 86 شنیدم، زمانی که دوره برگزار می کردیم و دنبال استاد بودیم. یکی از افرادي که نامش مطرح بود بود. 🔸 سال 96 قرار بود دوره برگزار کنیم و بازهم یکی از گزینه ها برای موضوع (آمریکا و امپراتوری رسانه‌ای) بود. زنگ زدم و قرار گذاشتیم. رفتم پردیسان، منزلش. اتاقی داشت که از در و دیوارش احساس می بارید. مملو از کتاب و جزوه و پایان‌نامه و پوستر شهدا. 🔹 صمیمی بود و مملو از . اصلا آرام و قرار نداشت. تا سر صحبت را باز می‌کرد، انبوهی از طرح و بود که با تو در میان می‌گذاشت تا ثمره یک گفتگو، کاری شود برای . 🔸 خاکی و بی آلایش بود و رنگی از دنیاآلود نداشت. مثل یک رزمنده در خط مقدم بود. همه زندگی اش انقلاب، جهاد فرهنگی، تربیت شاگرد و روشنگری و برگزاری دوره و تألیف و تحقیق بود. 🔹 حضرات مسئولین و مجموعه‌های متولی حوزه که امروز پیام تسلیت می‌دهند، باید پاسخگو باشند که دیروز و امروز کجا بودند؟ اصلاً نخبه‌های واقعی را می‌شناسند؟ یا روش حمایت از یک نخبه را می‌دانند؟ سال ها باید بگذرد تا یک عنصر مثل فرج نژاد سربرآورد و افسوس که رفت و.... 📌 شادی روحش ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ پی‌نوشت: تصویر بالا، تصویر برخی از آثار و کتب مرحوم فرج نژاد است. ♻ @farajnezhad110
سلام علیکم برادر در گذشت استاد فاضل و فرهیخته و خانواده محترم رو خدمتتون تسلیت میگم .بنده خودم و مدیون استاد می‌دونم و با رحلت ایشان خط و سیره ایشون رو تمام شده نمی‌دونم و انشاالله ما بتوانیم به اندازه توان راه این عزیز و تمام شهدا انقلاب رو با معرفت و دشمن شناسی ادامه بدیم اجرکم عندالله ♻ @farajnezhad110
امام جمعه ابرکوه نقل کردن خبر که پخش شد و شنیدیم رفتم خونه پدر دکتر فرج نژاد با پدرشون صحبت داشتم و تسلیت گفتم ایشون گفتن دیشب (شب عید قربان)خواب دیدم یه آقای سبز پوشی اومد طرف و گفت: قربانیتو آماده کردی برا فردا؟ گفتم بله آماده هست ان شاالله فردا قربانی میکنیم میگه اون آقای سبز پوش گفت نمیخواد... شما قربانی خودتو دادی.....😭 صبح که شد تو فکر خواب بودم و نمیدونستم معناش چیه که یه ساعتی شد زنگم زدن و این خبر رو بهم دادن 😭 ♻ @farajnezhad110
سلام امیدوارم حالت خوب باشد. حال ما که خوب نیست. بچه را میبینم که به دنبال شانه‌ای برای گریه کردن می‌گردند. چشم هایی گودافتاده و قرمزشده مبهوت این داستان جدیدی هستن که تو برایشان گفته‌ای امیدوارم که حالت خوب باشد وقتی میبینی که ما قافیه را پاک باخته‌ایم. فکرش را هم نمی‌کردیم. تو فرمانده بودی. واین رسم فرماندهی نبود. هرجا که ما کم می‌آوردیم به تو نگاه می‌کردیم. انگیزه می‌گرفتیم و تلاش‌مان صدچندان می‌شد. باورت می‌شود که کسی نیست بتوانیم به او تکیه کنیم. تو جوان بودی ولی پیر و مراد بچه‌ها بودی حال باورت می‌شود که مانند قومی بدون بزرگ شدیم امیدوارم حالت خوب باشد وقتی میبینی شاگردانت را که نای سخن گفتن ندارند چه برسد به کارهای جهادی. امروز من تورا نقد می‌کنم سالها نقد سینما کردی قلم زدی گفتی و شنیده شدی گاهی هم نگذاشتند که شنیده بشوی چون از تو می‌ترسیدند از فکرت سخنت قلمت و همتت همان‌ها که پشت درهای بسته هم از قدم‌های تو می‌هراسیدند همان‌ها که از اسم تو هم فراری بودند چه رسد به گفتمان با تو آری نقدت می‌کنم که این رسمش نبود این قائده بازی نبود این وفای به عهد نبود تو عهد بسته بودی که بقول خودت بچه ها را مرد بار بیاوری ما هنوز بچه‌ایم و تو به عهدت عمل نکردی. تو لشکری را رها کردی که امیدشان به تصمیماتت بود تصمیم رفتن گرفتی پیش از آنکه به ما خبری بدهی. پرکنده گفتم یک از هزاران حرفی که در دلم بود امیدوارم حالت خوب باشد به یاد روزهایی که حالمان را خوب کردی این خنده ها باشد به پاس لبانی که از ما خندان کردی یادت فراموشمان نمی‌شود یادمان فراموشت نشود ما تورا شهید روشنگری میدانیم و برایمان اسطوره‌ای ازجنس همت وجهاد هستی مصطفی گودرزی @farajnezhad110