eitaa logo
استاد محمدحسین فرج‌نژاد
15.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
60 فایل
👈مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد با موضوعات: دشمن شناسی - جنگ رسانه‌ای - جنگ شناختی - نقد فیلم و انیمیشن مدیر کانال: @admin_eeita معاونت آموزش: @Amoozesh_resaneh فروش کتاب: @tabib_14 شبکه‌های اجتماعی: https://zil.ink/farajnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
👌یادش بخیر در دهه هشتاد، مرحوم حجت‌الاسلام دکتر فرج نژاد، این بدون هیچ چشمداشت مادی، در تألیف کتاب «دست پنهان» (درباره بدعت قمه‌زنی) و چند محصول دیگر همکاری نزدیکی با مؤسسه فخرالأئمه علیهم‌السلام (واحد پژوهش هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام) داشتند. ان شاءالله به برکت این ایام مبارک، خداوند متعال ایشان را (که به همراه خانواده، بعد از مراسم دعای عرفه با موتورسیکلت در حال بازگشت به منزل محقر خود در پردیسان بودند) با اهل‌بیت طاهرینش محشور فرماید. @farajnezhad110
انجمن های علمی حوزه درگذشت مرحوم فرج نژاد را تسلیت گفت 🏴 انالله و اناالیه راجعون ▪️درگذشت جناب حجت الاسلام و المسلمین فرج نژاد،عضو هیأت مدیره انجمن رسانه و فضای مجازی و همسر و سه فرزند ایشان در سانحه شب عید قربان، در بلوار الغدیر انجمن های علمی حوزه را در اندوهی جانکاه فرو برد. ▪️ایشان از فعالان کارآمد و مسوولیت شناس رسانه و فضای مجازی بود.درگذشت این سرباز ارزشمند حوزه را به امام عصر«ع»،حوزه های علمیه، انجمن های علمی حوزه، دوستداران و شاگردان و بویژه خانواده داغدیده ایشان تسلیت می گویم و برای آن مرحوم و همسر و فرزندانش،آمرزش و مغفرت الهی را آرزومندم. رحمة الله علیهم رحمة واسعه و سلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا عبدالرسول هاجری دبیر انجمن های علمی حوزه ۳۰،تیرماه،۱۴۰۰ @farajnezhad110
امشب هنوز بچه هام چیزی نخورده بودند.... شب سیزدهم ماه رجب بود شب ولادت مولا امیرالمومنین علیه السلام حدود یک سالی بود که به عنوان مشاور موسسه عقیله عشق علیها سلام از راهنمایی ها و تحلیل های بسیار دقیقش استفاده می کردم و در این مدت حتی کمترین مقدار پولی را از ما نپذیرفت و من می دانستم اگر قصد درآمدزایی از سواد و توانایی‌اش را داشت جزء افراد بسیار سرمایه دار بود اما اهمیت تحقق اهدافش برایش کجا و بند دنیای پوچ و خالی شدن کجا؟ برای اینکه کمی از خجالتش بیرون بیاییم خودش و خانواده‌اش به همراه خانواده دیگر دوستان را برای شام دعوت کرده بودیم به من گفت: بیا باهم دیزی بخوریم من این حال سنتی دیزی را دوست دارم و برای فرزندانش هم غذای مورد علاقه خودشان را سفارش داد. من و او دیزی خوردیم و عجب غذایی دلنشینی بود در کنارش. گهگاهی هم از غذای خودش لقمه می گرفت و به فرزندانش می داد و با خنده می گفت این غذاست !کیف کنید این چیزهایی که شما می خورید که غذا نیست. ساعت یازده و نیم شب بود نشسته بودیم کنار هم به من گفت:یک فقیری می‌شناسم که حقیقتاً محتاج است نون شب ندارد بخورد تازه توانستیم برای او بخاری بخریم در فصل سرما تو خونه اش بخاری نداشت. تو پولی برای فقرا داری که به او بدهیم؟ اتفاقاً من از جایی یک مقدار پولی دستم بود و کمی بسته غذایی. وقتی به او گفتم فوق العاده خوشحال شد و گفت همین امشب بریم؟ گفتم ساعت ۱۲ شب؟ گفت: بریم سید بریم. خودش و خانواده‌اش و ما همه باهم سوار ماشین من رفتیم . نمیدانم کجا بود منزل آن شخص اما می‌دانم به قدری مکان پرتی بود که خود ایشان هم به سختی توانست آنجا را پیدا کند. یادمه که چند سیخ کباب هم برای بچه های آن خانواده گرفت و به اتفاق خانواده ها رفتیم دم منزل آن شخص. گفت دوست دارم بچه هام از الان ببینند که مردم ما تو چه شرایطی زندگی می‌کنند که هم درسی برای خودشان باشد و هم درد فقرا را ببینند و هم زندگی خودشان را خوب بدانند و گله نکنند. وقتی رسیدیم در خانه آن نیازمند تا در زدیم و آمد دم در و نگاهش به من و دکتر افتاد اشک از چشمانش جاری شد. گفت: امشب هنوز بچه هام چیزی نخورده بودند و بچه ها هم غذاها را گرفتند و خوشحال دویدند داخل خانه. من این کار را مدیون او هستم و همچنین از دوستان خواستارم تا اگر کسی آن شخص و خانه او را می شناسد به من معرفی کند تا این حرکت زمین نماند و اهل آن خانه ناامید نباشند. سید محی الدین حسینی @farajnezhad110
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد.... خداحافظ فرمانده گمنام @farajnezhad110
إِنَّا لِلَّٰهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ رحلت استاد انقلابی، پژوهشگر خستگی ناپذیر، فرهیخته‌ٔ حوزوی و مرد بی قرار مبارزه با صهیونیسم جهانی جناب مستطاب آقای حاج محمد حسین فرج نژاد، ضایعه‌ای بزرگ برای جریان سلامت و سبک زندگی اسلامی بود؛ چرا که مجاهدت‌های علمی ایشان نه تنها در رسانه، هنر و اقتصاد تحول آفرین شد، بلکه عرصه فلسفهٔ طب را نیز در نوردیده و از پیشگامان نگاه نو به سلامت گردید. فعالیت‌های متنوع علمی اما هدفمند و اثرگذار در بسترسازی برای تمدن اسلامی، از دست آوردهای آن دانشمند متعهد است که در پیشگاه حضرت حق تعالی، مورد رضایت خواهد بود. ستاد راهبری سلامت و سبک زندگی اسلامی حوزه‌های علمیه که در فقدان ایشان، غم فراق یکی از اعضای ثابت قدم خود را تجربه می‌کند، ضمن عرض تسلیت به بازماندگان، دوستان، همکاران و شاگردان آن مجاهد نستوه، از درگاه خداوند متعال برای ایشان و اعضای خانواده شان، غفران، رحمت و رضوان الهی و برای بازماندگان، صبر جمیل تقاضا می‌نماید. محمد جواد مسعودی نیا دبیر ستاد راهبری سلامت و سبک زندگی اسلامی حوزه‌های علمیه @farajnezhad110
دیشب وقتی فهمیدم چیشده و چندساعتی پای لپ تاب دنبال این میگشتم که چه اتفاقی افتاده... وقتی هرچی جلو می رفتم اشکهای توچشمم نمی ذاشت دیگه بتونم چیزی رو بخونم یکهو صداش تو گوشم اومد... نن جون من می گفت بچه بجای اینکه بشینی بالا سر من گریه کنی ها بلند شو یه کاری بکن به درد قیامتت بخوره توهم یه روز میری بیچاره... با اشک خندم گرفت... راست می گفت همه یه روزی میمیریم.. اما چجوری... آیا مثل استاد همه دلتنگمون میشن.. همه میگن کاش فلان دوره رو هم با ایشون گذرونده بودم بیشتر یاد میگرفتم... یکی از شاگردان ایشون در دوره های سواد رسانه ای @farajnezhad110
تسلیت کربلایی محمد حسین پویانفر به‌مناسبت درگذشت استاد محمد حسین فرج‌نژاد @farajnezhad110
دوستان و همراهان عزیز نماز شب اول قبر به نیت استاد محمد حسین فرج‌نژاد به همراه خانوده محترمشان قرائت بفرمایید. محمدحسین ابن علی خدیجه بنت محمدرضا علیرضا ابن محمدحسین محمدرضا ابن محمدحسین مطهره بنت محمدحسین @farajnezhad110
🔳 قسمت من بود تا لباس آخرت را به تن کنم حالی برای نوشتن نیست اما یک بند از من برای تو به اصرار ... ▪️ خیلی سخت است که آخرین دیدار با را در غسالخانه داشته باشی، آخرین تصویر از پیکرت را نگویم، بوی خونت را چه کنم؟ روی سربند علی رضا یا زهرا نوشتم و روی سربند محمدرضا یاحسین ▪️ خودت گفته بودی که فرزندانت را برای شهادت در راه اسلام و انقلاب تربیت می‌کنی، چگونه این تصویر را فراموش کنم که روی کفن‌ات با ماژیک مشکی یادگاری بنویسم و امروز وصیت می‌کنم که همان یادگاری را روی کفنم بنویسند تا شاید نشانه‌ای باشد تا در سرای دیگر پیدایت کنم و یک بار دیگر بگویی حاج اصغر آقا مرد شو تا جانم آرام گیرد که دیگر میلی به ماندن ندارد. ▪️ مشهد که بودیم، بعد از افطار به اتاقم آمدی و وقتی دیدی برای افطار و سحری به توصیه‌ات عمل نکردم و هندوانه نگرفتم، چه پس گردنی زدی که خودت گفتی، به هیچ کسی نزدی، آخرش برای اینکه از دلم دربیاوری تا صبح برایم از ضرورت انقلابی بودن گفتی و ازم خواستی حلالت کنم، حلالت نمیکنم تا شاید بهانه‌ای شد تا دم پل صراط دیدمت و دستانت را بوسیدم. ▪️روزی که اولین سیاهه را به نام یادداشت به تو دادم، بود، چقدر از نوشته‌ام تعریف کردی، اما جلسه بعد با دو صفحه پاورقی و اشکال، نوشته‌ام را تحویل دادی و گفتی که می‌توانم. ▪️ چقدر برای ازدواجم تلاش کردی، برای همسرم تو از سختی‌های زندگی با من گفتی و همین جمعه بود که وسط مراسم عروسی، تو به امیررضا گفتی که کِل بکشد و بچه‌ها را تشویق کردی که دست بزنند، حالا چگونه دوباره این فیلم‌ها را ببینم. ▪️ خسته‌ام استاد! چرا که دیگر پناهی ندارم. شاید بنده خدا، علی اصغر سیاحت هویدا @farajnezhad110
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد.... خداحافظ فرمانده گمنام @farajnezhad110
یادداشت روزنامه فرهیختگان برای استاد فرج‌نژاد مرحوم فرج‌نژاد‌ مردی که تفسیر این بیت بود: "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم"‌ ▪️ فعال رسانه‌ای درباره مرحوم که شب گذشته در حادثه تصادف دار فانی را وداع گفت، نوشت: خبرش را که شنیدم بهت تمام وجودم را گرفت، بغض گلویم را فشار داد و بی اختیار اشک جاری شد. بین دو نماز خبر را دیدم، نتوانستم نماز دوم را بخوانم، باور کردنی نیست. محمدحسین فرج‌نژاد به همراه همسر و سه فرزندش جان داده است! آنهایی که او را می‌شناسند می‌دانند داغ چقدر سنگین است. جبهه انقلاب یک مجاهد به تمام معنا، یک مرد بزرگ را از دست داد. مردی که اگر می‌ماند آینده دار بود، اگر می‌ماند... چه واژه تلخی، خدایا قلب ما طاقت این رنج‌های بزرگ را ندارد، به ما رحم کن. آشنایی ما بر می‌گردد به انجمن سواد رسانه‌ای طلاب، دوره اولش بود که ثبت نام کردم، آنجا با دکتر آشنا شدیم، همه می‌دانستند اگر درباره صهیونیست و سینما چیزی می‌خواستند او بهترین رفرنس بود. پرمطالعه و دقیق در عین حال آنقدر ساده و خاکی که هر کس نمی‌دانست گمان می‌کرد با یک کارگر ساده طرف است! با همان موتورش جلسات را می‌رفت، موتور... آخ، مرد حسابی بعضی‌ها از جبهه انقلاب آنقدر خوردند که ماشین و خانه که هیچ، باغ و ویلایشان هم ردیف است آن وقت تو بودی و یک موتور، زن و بچه‌ات را سوار همان موتور کردی! وقتی با او بحث می‌کردی با آن لهجه یزدی‌اش می‌گفت: حاجی جان خودت که می‌دونی...حرص خوردنش‌هایش را برای انقلاب ممتد و دیدنی بود، حرص می‌خورد از اینکه بچه‌های انقلابی سوادشان پایین است، چرا کار انقلاب جلو نمی‌رود. وقتی زنگ می‌زدی کارش داشتی یه جوری کارت را راه می‌انداخت، جایی هم لازم بود خودش را می‌رساند بدون هیچ پرستیژ و کلاسی با همان موتور قراضه‌اش، هیچ وقت جوش و خروشش کم نمی‌شد، این یکی دو ساله کمتر او را دیدم. هنوز با خودم می‌گفتم یک بار ببینمش بگویم دکتر این کتابت را هم به ما هدیه ندادی، کاش دیدار با او را عقب نمی‌انداختم کاش... آقای فرج نژاد تفسیر این بیت بود "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم" همیشه در تکاپو بود که کاری انجام دهد، بدون اینکه چشم داشتی داشته باشد یا مسئولیتی بخواهد، من از او بسیار آموختم بیش از علمش آن بی‌قراری و روحیه مجاهدانه او و آن سادگی‌اش برای من درس آموز بود. آن مرد بی‌قرار حالا قرار گرفت، رفت و در کنار همسر و فرزندانش آرام گرفت، رفت و داغی بر دل ما گذاشت، خدا رحمتشان کند. فاتحه‌ای بخوانید @farajnezhad110
📸 گزارش تصویری: 🏴 مراسم بزرگداشت مرحوم استاد محمدحسین فرج نژاد در مدرسه علمیه معصومیه قم با حضور دوستان و شاگردان https://hawzahnews.com/xbfPs @farajnezhad110
از سال 88 با هم آشنا شدیم سر اینکه چه کنیم.. از آن روزی هر رخ داد و حادثه ای انقلاب, جمهوری اسلامی, ولی فقیه, مردم و اسلام را تهدید می کرد زنگ می زد و بدون اسم و رسم و چشم داشت کار می کرد.. کلی نیروی طلبه را برای نویسندگی تربیت کرد. در کل یک صهیونیست پژوه بود.. بعد تر روی فضای مجازی متمرکز شد.. و از همه توانش برای اثر گذاری و تربیت نیرو استفاده می کرد.. شب و روز نمی شناخت و طبیعتا خانواده اینجور آدمها آسایش را تجربه نمی کنند.. حسین برای معیشت هیچ شیوه شبه ناکی را قبول نمی کرد و احتیاطش همیشه من را عصبانی می کرد.. به ضرب و زور دوستان این یکسال اخیر داشت کمی زندگیش بهتر می شد, ولی به دلیل شدت کار طعم عافیت را نچشید.. با این سختی ها کمک به خانواده های مستبصرین و آسیب دیده می کرد.. روز حادثه و روز قبلش برای گواهینامه برای ماشین باهاش تند شدم می گفتیم موتور سوار نشو می گفت وقت نمی کنم لحظات آخر فکر این بود که خانواده بروند حرم برای عرفه.. شهادت می دهم تمام زندگیش را وقف اسلام و انقلاب کرد و در نهایت با تمام خانواده از این دنیا رفت.. اعتقاد به گمانه زنی هایی که عمدی بودن حادثه را پر رنگ می کنند ندارم ولی زندگی حسین عزیز شهادت گونه بود.. همیشه مدیونشم.. محمدرضا زهرائی @farajnezhad110
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و تسلیت ارتحال فاضل اهل قلم ؛ طلبه محقق و اندیشمند مرحوم دکتر محمد حسین فرج نژاد رضوان الله تعالی علیه به همراه همسر و فرزندان رحمت الله علیهم ؛ کام همه اهل قلم و دانش و ایمان را تلخ نمود. شامگاه عرفه و آوردگاه یوم الاضحی ؛ زمان عروج مظلومانه این فرهیخته زاهد و عارف و عابد حقیقی ؛ سند عرشی نهایی طهارت و نزاهت جان و حیات او شد . این طلبه عالم عارف با قلم خود ؛ بهائیت و صهیونیست را در میدان فضای مجازی و هنر و سینما و ... رسوا و شبهات پوچ آنان را خنثی نمود و با زندگی ساده مزین به حقیقت فقر فاخر خود ؛ که لحظه رحلت وی و همسر و فرزندانش نیز سند زهد و فقر فاخر اوست ؛ به جهانیان ثابت نمود ؛ ساحت زندگی طلاب و روحانیت حقیقی شیعه ؛ از نجاست دنیا دوستی و طمع و ... مصون و منزه و مطهر است . یک خانه کوچک استیجاری در حاشیه شهر مقدس قم و یک موتور ساده و چند جلد کتاب و قلم و کاغذ ؛ مجموع داشته دنیائی آن بزرگ مرد آسمانی با همه مراتب بلند علمی و قلمی بود. او حجتی مستدام برای حوزه های علمیه شد تا بار دیگر همگان حقیقت یک سرباز عصر انتظار را به تماشا و حسرت بنشینند. غفرالله لهم و لنا و اسکنهم الله فی فرادیس جناته و البسه الله من حلل النور والله المستعان سید حسین خادمیان @farajnezhad110