eitaa logo
استاد علوی تهرانی
3.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
250 ویدیو
36 فایل
کانال رسمی استاد علوی تهرانی ✅ تلگرام: https://t.me/Fares_ir ✅ سایت: Fares.ir ✅ ادمین کانال: @Fares_Contact ✅ ارتباط با ادمین جهت طرح سؤال و مشاوره از استاد: @Fares_Admin ✅ بنیاد فارِس المومنین: ۳۴ ۳۲ ۹۲ ۶۶ - ۰۲۱ ✅ کد شامد: ۱-۲-۷۳۲۰۹۸-۶۱-۰-۲
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد علوی تهرانی
🔊 #فایل_صوتی 📚 #سخنرانی 📖موضوع : #با_امام_ع_از_مدینه_تا_کربلا | جلسه ۳ ✅ شبهای دهه اول محرم  | ۱۴۰۳
. گزیدۀ جلسۀ سوم ادامۀ سیاست‌های راهبردی معاویه در جهت استمرار حکومت خود را بیان می‌کنم: پنج: احیاء تعصبات قبیله‌ای پنجمین رفتار معاویه، احیاء تعصبات قبیله‌ای بود. پیغمبر یک اُمت یکپارچه را تشکیل داد. اما اُمت وقتی در قالب حزب در بیاید، راحت‌تر می‌شود حکومت کرد. شش: آزار مخالفان ششمین کاری او، آزار مخالفان به‌واسطۀ شکنجه، و فشار اقتصادی بود. معاویه با استفاده از کارگزارانی نظیر بُسر بن اَرطاة، مُغیرة بن شَعبه، سَمرة بن جُندَب و زیاد بن اَبیه در استقرار و استمرار حکومت خود بهرۀ فراوان برد. هفت: تظاهر به دین‌داری هفتمین راهبرد معاویه تظاهر به دین‌داری است. او خطاب به اهل شام می‌گوید: من برای حفظ دین شما، در کنار انبیاء زحمت می‌کشم! مردم می‌دیدند که او به خاطر رفتن به جهاد، نماز جمعه را چهارشنبه می‌خواند! هشت: تقویت روحیۀ عافیت‌طلبی هشتمین رفتار معاویه، تقویت روحیۀ عافیت‌طلبی و سازگار نمودن آحاد جامعه با وضع موجود بود. تمام جنگ‌های پیغمبر جنگ کفر و دین است، و تمام اهل دین راغبند که در این جنگ‌ها شرکت کنند. اما تمام جنگ‌های معاویه علیه امیرالمؤمنین، جنگ مسلمان با مسلمان است! تداوم سه جنگ روحیۀ مردم را پایین آورده و باعث شده که آن‌ها با وضع موجود سازگار شوند فلذا به راحتی با امام حسن صلح می‌کند؛ از طرفی همنشینی معاویه با دُوَل رومی، باعث رفاه‌زدگی می‌شود. جمع این دو مسئله باعث دنیا طلبی مردم و تنها گذاشتن امام مجتبی می‌شود. به خلافت رسیدن یزید به‌واسطۀ تملّق و دنیا طلبی مُغیره معاویه با این هشت ترفند بیست سال بر جهان اسلام خلافت کرد. او نگران مسئلۀ جانشینی بعد از خود بود. چون می‌دانست یزید زمینه‌ای برای خلافت ندارد. در سال‌های ۵۵ هجری به بعد، شخصیتی به نام مُغیرة بن شَعبه (والی کوفه) خبردار می‌شود که معاویه قرار است او را عزل کند. او به دیدار یزید رفته و به او گفت: همۀ بزرگان اصحاب از دار دنیا رفته‌اند و امروز، فرزندانشان دنباله‌روی آن‌ها هستند. چرا معاویه برای شما بیعت نمی‌گیرد؛ با این‌که تو آگاه‌ترین افراد به سیاست و سنّت رسول خدا هستی؟ یزید گفت: راهی هست؟ گفت: بله! یزید تمام ملاقات را به معاویه گزارش داد. معاویه، مُغیره را احضار کرد. مُغیره گفت: پس از عُثمان چه فتنه‌ای پیش آمد؟ می‌ترسم بعد از تو، این فتنه اتّفاق بیفتد. معاویه گفت: چه کار کنیم؟ مُغیره گفت: کوفه با من. شام با خودت؛ و بصره هم با زیاد. معاویه گفت: پس به کوفه برو و کار خودت را انجام بده! با یک تملّق، حکومت را در دست خود نگه داشت. مُغیره از سیاست قبیله‌گرایی معاویه استفاده کرد. سران قبائل را جمع کرد و برخی را با تهدید، برخی دیگر را با تطمیع، و برخی را هم با دادن سِمَت راضی به بیعت کرد. تمام سران کوفه را با ۳۰ هزار درهم خرید. که معاویه گفت: پس معلوم می‌شود که دین خیلی تضعیف شده که آن را ارزان می‌فروشند. زیاد هم در بصره همین‌ کار را کرد؛ تا اینکه معاویه به درک واصل شد. مثلِ من، با مانند یزید بیعت نمی‌کند یزید خلیفه شد؛ مانده بود بخشی از مدینه. والی مدینه وَلید بن عُتبة بود. یزید برای او نوشت: از حسین و پسر زُبیر برای من بیعت بگیر! اگر امتناع کردند آن‌ها را بکُش. نامه که به ولید رسید، گفت: چرا من در مقابل حسین قرار بگیرم؟ دنبال مروان حَکم فرستاد و به او گفت: چه کار کنیم؟ گفت: قبل از انتشار خبر مرگ معاویه کار را تمام کن! ولید نوۀ عثمان را فرستاد که آن‌ها را بیاورد. نوۀ عثمان گفت: وَلید شما را احضار کرده. امام فرمودند: برو! من می‌آیم. پسر زُبیر گفت: چه فکر می‌کنید؟ فرمودند: معاویه مُرده و ما را برای بیعت با یزید احضار کرده‌اند. عبدالله گفت: چه کار می‌کنید؟ فرمودند: من می‌روم. ابن زُبیر گفت: اگر بخواهند بیعت بگیرند؟ امام فرمودند: مثل من، با مثل یزید بیعت نمی‌کند. امام به منزل آمدند، بنی‌هاشم را جمع کردند و فرمودند: سی نفر همراه با من بشوید؛ احتمال خطر می‌دهم. در زیر عبای خود شمشیر داشته باشید. به دار العماره می‌روم. اگر گفتم: ای آل رسول داخل شوید؛ داخل شوید! حضرت به مجلس ولید وارد شدند و فرمودند: خدا میان من و شما را اصلاح کند. نامه را به امام دادند. امام آیۀ استرجاع را خواندند و فرمودند: از من چه می‌خواهید؟ گفتند: بیعت با یزید. فرمودند: بیعت پنهانی‌ من که برای شما ارزشی ندارد. مردم را که جمع کردید بگویید تا بیایم و تصمیم بگیرم. خیال ولید راحت شد که دست او به خون امام آغشته نشده. به مروان گفت: هرکس دستش به خون حسین آغشته شود، میزان عمل او سَبُک خواهد بود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ استاد سیدمحمدباقر علوی تهرانی جلسه ۳ | شب اول محرم ۱۴۰۳ مسجد حضرت امیر علیه السلام موضوع: با امام (ع) ، از مدینه تا کربلا @Fares_ir