خاطرات تلخ را از یاد بردن ساده نیست میخ کج را از دل دیوار کندن مشکل است لحظه وصل به يك چشم زدن میگذرد اين فراق‌ است‌ كه هرثانيه‌اش يكسال است! #هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر:( #‌‌قبل درد عاشقی قید غرورت را بزن تا زلیخا میشوی باید دلت را بشکنی #تیر چشمان تو چون حمله تکفیری هاست حال آشوب مرا سوریه ها میفهمند! #تا کی به تـو از دور سـلامی برســانم جان بی تو به لب آمده ای پاره ی جانم #نهنگی دید مرگش را ولی دل را به دریا زد من از پایان خود آگاهم اما دوستت دارم:) #‌آدمیزاد است و عشق و دل به هر کاری زدن آدم است و سیب خوردن آدم است و اشتباه:) #تو در منی و مرا میکُشی شبیه کسی... که از سپاه خودی نیزه سمت شاه انداخت:( #اگر چه رفته ای اما ندارم بیم تنهایی که حکم عاشقی این است تک؛ از شاه بالاتر:) #سرزنش می‌کنی مرا اما به گناهم دچار خواهی شد عشق وقتی تنیده شد به تنت سخت بی اختیار خواهی شد:)

#نشاید سرزنش کردن مرا در عاشقی چندین جوانی بود و کار دل مسلمانان! چه میکردم؟ #‌آدمیزاد است و عشق و دل به هر کاری زدن آدم است و سیب خوردن آدم است و اشتباه:) #عقل را از بارگاه عشق بیرون کرده‌اند هر فضولی محرم خلوت‌سرای شاه نیست #اگر چه رفته ای اما ندارم بیم تنهایی که حکم عاشقی این است تک؛ از شاه بالاتر:) #خواب دیدم آمدی بوسیدی ام خوابم پرید عشق من بوسیدنت هم بد زمان است ...پنج صبح؟! #تو در منی و مرا میکُشی شبیه کسی... که از سپاه خودی نیزه سمت شاه انداخت:( #خوشا سیاست ابروی تو که از چپ و راست گرفته کل جهان را بدون خونریزی:) #خداهم لحظه ی خلقِ تَنَت فهمید روزی من اطاعت میکنم هرشب هوسهایِ زلیخا را:) #سرزنش می‌کنی مرا اما به گناهم دچار خواهی شد عشق وقتی تنیده شد به تنت سخت بی اختیار خواهی شد:) #گرچه از پشت زدن رَسم جوانمردان نیست غم نداریم اگر خصلتِ خنجر این است:)) #حاجت به خونبها نَبُوَد چون تو می‌کُشی مقتول خنجرِ تو شدن خونبهای ماست:) #من از غم تو غزل می‌سرایم و آن را تو عاشقانه به گوش رقیب می‌خوانی:( #آنکه آسوده ی خواب است به بازوی رقیب بالش نـم زده از گـریه چه می داند چیست؟ #دهخدا تجربه عشق ندارد ور نه معنی مرگ و جدایی به یقین هر دو یکی است:) #یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند:) #به جایی می‌رسد آدم که بعد از گریه می‌گوید: میان این همه بیگانه صد رحمت به تنهایی! بحشی....