هدایت شده از پنجِ پنج
💚شهید سیدحسن پارسازاده
كوچك كه بود در کارهای خانه به مادرش کمک می کرد. بزرگتر که شد دل داد به درس و مدرسه. آرام آرام، ریشه هنر در وجودش پا گرفت و در انگشتانش جوانه زد. هنرستان را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد و دیپلمش را گرفت راهی بازار کار شد و خیلی زود به استخدام کارخانه آلومینیوم سازی در آمد.
پنجم مرداد ماه بود، سید حسن تازه به 19 سالگی رسیده بود و در کارخانه کنار دستگاههای سنگین مشغول عرق ریختن و زحمت کشیدن که دیوار صوتی اراك شکست. در همین بمباران سیدحسن زیر آوار ماند و به شهادت رسید.
📎https://shohud.ir/node/308
🔖نشانی مزار: اراک، قطعه ۱۱، شماره ۴۴
چهار روز مانده تا عید بزرگ غدیرخم😍
#شهدایسادات
#شهدایبمباراناراک
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
۲۴ روزمانده تا
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
هدایت شده از پنجِ پنج
📚#داستانک
شال سبز بر گردنت آویخته بودی و ظرف شکلات را میان مهمانان میچرخاندی. به آشپزخانه برگشتی تا سینی چای را ببری. گفتم:
-عیدی ما یادت نره آقا سید!
چقدر به اینکه تو را اینطور صدا میکردم، میبالیدم. لبخند لبهایت بیشتر به سمت گونهها کشیده شد:
-ای دل غافل! دیدی عیدی خانوم خونه یادمون رفت؟! بدجوری بدهکارتون شدیم. ایشالا سال بعد حسابی جبران کنیم.
بمبها که روی سقف کارخانه آوار شد، هر سال عید اینجا به جای تو میزبانی میکنم. آفتاب روی پیشنویس اسمت میتابد و هنوز برایم دلبری میکند. زیر لب میگویم:
-طلبم یادت نره آقا سید!
✍️مولود توکلی
تقدیم به شهدای سادات بمباران کارخانههای اراک در ۱۳۶۵/۵/۵
#شهدایسادات💚
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
۲۰ روز مانده تا....
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj