eitaa logo
فـرهنـگ اراڪ
1.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
653 ویدیو
56 فایل
فـعالیـت هاے فرهنـگـے و هـنرے شهـر اراڪ #روشـناے_اراک 📱ارتبـاط بـا ادمیـن: @Khademshohadiran
مشاهده در ایتا
دانلود
حاء سین نون علیه السلام 🌸«حسن» را تا به حال زیاد برایت معنا کرده اند: ...نیکو،پسندیده،کریم،مظلوم ... اما یک جور همه چیز تمامش را کسی به تو نچشانده ...طعم «امام» بودن را زیر زبان یکایک کلمات این کتاب حس میکنی...قدر بدان ! ✏بریده ای از کتاب : حسن علیه السلام قنوتش را بلند می‌خواند.به ناگاه از جایی که نمی‌بینم و نمی دانم تیری  از برابر چشمانم می گذرد و بر پهلوی حسن علیه السلام می‌نشیند و بر سجاده اش می اندازد.عدی ناخواسته نمازش را رها می‌کند و می‌شتابیم که او را دریابیم.حضرتش از زیر عبا و ردا زره پوشیده ....بازی پیچیده تر از تصور من است.حسن علیه السلام در نماز هم آسوده نیست گویا و این یعنی دشمن تا صف جماعت هم آمده. @farhang_arak
حاء سین نون علیه السلام 🌸«حسن» را تا به حال زیاد برایت معنا کرده اند: ...نیکو،پسندیده،کریم،مظلوم ... اما یک جور همه چیز تمامش را کسی به تو نچشانده ...طعم «امام» بودن را زیر زبان یکایک کلمات این کتاب حس میکنی...قدر بدان ! ✏بریده ای از کتاب : حسن علیه السلام قنوتش را بلند می‌خواند.به ناگاه از جایی که نمی‌بینم و نمی دانم تیری  از برابر چشمانم می گذرد و بر پهلوی حسن علیه السلام می‌نشیند و بر سجاده اش می اندازد.عدی ناخواسته نمازش را رها می‌کند و می‌شتابیم که او را دریابیم.حضرتش از زیر عبا و ردا زره پوشیده ....بازی پیچیده تر از تصور من است.حسن علیه السلام در نماز هم آسوده نیست گویا و این یعنی دشمن تا صف جماعت هم آمده. @farhang_arak
📘| آسمانی‌ترین مهربانی ✍| سیدمهدی شجاعی 📚| نشر نیستان 🖤 💤 معرفی: 💫🍃 می خواستم تو را خورشید بنامم از روشنایی منتشرت، دیدم که خورشید، سکه صدقه ای است که تو هر صبح از جیب شرقی ات درمی آوری، دور سر عالم می چرخانی و درصندوق مغرب می اندازی. و بدین سان استواری جهان را تضمین می کنی. 🌥✨ می خواستم تو را ابر بنامم؛ از شدت کرامتت؛ دیدم که نسیم، فقط بازدم توست که در فضای قدسی فرشتگان تنفس می کنی. ✔️📍 به اینجا رسیدم که: ♥️🌾 زیباترین و زیبنده ترین نام، همان است که خدا برای تو برگزیده است، ای کریم ترین بخشنده ی روی زمین، ای جواد! ✂️📚 بریده کتاب: 〰 پیش از خداحافظی از امام پرسیدم: ❔- چرا در تمام این یک سال به سراغ من نیامدید؟ در حالی که من شما را بسیار طلب کرده بودم. ▪️امام در قالب این سوال پاسخ فرمود: 🔺 تو کی ما را به اخلاص طلب کردی؟ ❗️دیدم که جز همان شب آخر در تمام یک سال گذشته، هرگز امام را به اخلاص طلب نکرده بودم. ♨️ امام را می خواندم اما چشم امیدم به دوستانی بود که در دربار مامون داشتم. @farhang_arak
👆👆👆👆👆👆 گزیده کتاب: دریا آرام باشد، ولی فانوس دریایی روشن نباشد، در صفحه تاریک شب معلوم نیست، ساحل را پیدا کنی. در میان تلاطم موج ها، وقتی نگاهت به فانوس دریایی گره می خورد، امید در چشمانت برق می زند. از تلاطم نترس، این تاریکی است که وحشتناک است. باید قایقی ساخت از جنس مهربانی؛ قایقی که موج ها توان شکستنش را نداشته باشند و طوفان ها هوس وارونه کردنش را در سر نپرورانند. با قایق مهرانی می شود در میان موج های متلاطم، آرام به سوی ساحل رفت. اصلا با این قایق می شود روی این موج ها سوار شد و به پیش رفت. بادهایی که می وزد در دریا که می شود از آنها ترسید، می شود در قایق نشست و بی خیال، احساسشان کرد؛ اما می شود بادبان قایق را بالا کشید تا زودتر به ساحل رسید. بادها وقتی که سرگردانند، اهل آشوب اند. بادبان مدارا را بالا بکش، تا بادها گرفتار تو بشوند، نه تو گرفتار بادها. گرداب است کارش بلعیدن است. گویی که دریا را هم می خواهد ببلعد برای خودش. سیر نمی شود این گرداب. قایق تو هر اندازه بزرگ، برای این گرداب یک لقمه است. نزدیک شدن به این گرداب، نشان شجاعت نیست، نشانه حماقت است. @farhang_arak
فـرهنـگ اراڪ
🔸دوست دارید کتاب‌های خوب و جذاب پیدا کنید که ارزش وقـــت گذاشتن و خوندن داشته باشه، اما نمی‌دونید چه
📚 داستان تاریخی و مستند از حال و هوای انقلاب اسلامی در استان مرکزی و شهر اراک ✂️ بریده کتاب ✂️ رژیم در اقدامی مضحک ، به منظور مقابله با تظاهرات مردمی شهر اراک دست به اقدام نمایشی زده و می کوشید تا طرفداران خود را(چماق به دست ها) به خیابان ها بکشاند و از این طریق جایگاه خود را در جامعه نشان دهد و میان مردم دو دستگی ایجاد کند... 🤩 به زودی مسابقه کتابخوانی این کتاب برگزار می شود. ─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─     @farhang_arak https://eitaa.com/joinchat/3492216849C6e1424eaac
فـرهنـگ اراڪ
📚 #معرفی_کتاب #شکست_آنکه_می_شکست #تاریخ داستان تاریخی و مستند از حال و هوای انقلاب اسلامی در استا
•||• ✂️بریده کتاب✂️ در تظاهرات عظیم تاسوعا [۱۹ آذر] و عاشورا [۲۰ آذر] محمدرضا و ازهاری با هلی کوپتر تمام سطح شهر را بازدید کردند. محمدرضا گفت: 《همه خیابان ها مملو از جمعیت است. پس موافقینِ من کجا هستند؟》 و ازهاری پاسخ داد: « در خانه هایشان » . آخرین امید محمدرضا به یأس بدل شد...... 📕 ─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─     @farhang_arak https://eitaa.com/joinchat/3492216849C6e1424eaac
هدایت شده از کتاب طلائیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📕کتابچه شهید پژمان «نیم نگاهی به زندگی شهید سیدمجتبی پژمان» 📖برشی از کتاب: بیائید ایثار داشته باشید. هر یک از اعمال شما اگر غلط باشد به اسم اسلام تمام خواهد شد. شما اگر صالح نباشید اسلام را بدنام می‌کنید و این خواست برادر شهیدتان است. او از شما می‌خواهد بیشتر به اسلام فکر کنید. ببینید در اطراف شما چه می‌گذرد. اینقدر بی‌تفاوت نباشید. 📦مرکز پخش: اراک، ابتدای خیابان محسنی، سمت راست فروشگاه بزرگ طلائیه 📞۰۹۱۸۸۴۸۱۴۶۳ 🌱 🔻به ما بپیوندید🔻 https://eitaa.com/booktalaeieh ❤️💜💙
هدایت شده از کتاب طلائیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📕کتابچه پلیس مهربانم «نیم نگاهی به زندگی شهید مدافع وطن سجاد فراهانی» 📖برشی از کتاب: گلزار شهدا پاتوق همیشگی‌اش بود. خیلی وقت‌ها گردش شبانه‌ی ما به مزار شهدا ختم می‌شد‌. پنج شنبه ها اگر سرکار نبود می‌گفت: «بریم یه سر به شهدا بزنیم.» شب آخری که در مأموریت بود و با هم صحبت می کردیم، گفت: «دلم برای گلزار شهدا تنگ شده اومدم اول بریم دیدن شهدا...» 📦مرکز پخش: اراک، ابتدای خیابان محسنی، سمت راست فروشگاه بزرگ طلائیه 📞۰۹۱۸۸۴۸۱۴۶۳ 🌱 🔻به ما بپیوندید🔻 https://eitaa.com/booktalaeieh ❤️💜💙
هدایت شده از کتاب طلائیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به پاس استقبال بی نظیر شما عزیزان کتابچه آخرین لبخند «نیم نگاهی به زندگی شهید آتش نشان رضا نظری» به چاپ دوم رسید.😍 📖برشی از کتاب: اگه من شهید شدم نیای جلو ایستگاه گریه کنی. ما رفتنمون با خودمونه ولی برگشتنمون باخدا. خطاب به برادرش نوشت: از این به بعد تو مرد خونه‌ای هم باید بزرگی کنی هم آبروداری. خطاب به خواهرش هم نوشت: حجاب! فقط حجاب.... 📦مرکز پخش: اراک، ابتدای خیابان محسنی، سمت راست فروشگاه بزرگ طلائیه 📞۰۹۱۸۸۴۸۱۴۶۳ 🌱 🔻به ما بپیوندید🔻 https://eitaa.com/booktalaeieh ❤️💜💙