eitaa logo
فرهنگ خانواده
3.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
7.9هزار ویدیو
221 فایل
#فرهنگ_خانواده (مسیری برای زندگی سالم) #farhang_khanevadeh گروه رسانه ای فرهنگ خانواده ♦️https://www.aparat.com/farhange_khanevadeh/live ♦️sapp.ir/farhang_khanevade ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Qwertyuad
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ۷ 🔸ایده‌‌ی تربیتی آقای دکتر... |محمدعلی صبح‌ ها بعد از نماز قرآن می‌خواند. اگه دخترمون بیدار بود، می‌گرفتش توی بغل؛ اگه هم خواب بود، کنارِ رختخوابش می‌نشست و می‌گفت: اینـجا قـرآن می‌خوانم، می‌خواهم چشم و گوشِ بچه ‌ام از الان به این چیزها عادت کنه... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید دکتر محمدعلی رهنمون 📚منبع: یادگاران۱۶ «کتاب رهنمون» ، صفحه ۹۰ •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh
💢 ۹ 🔸اونقدر آرپی‌جی زده که دیگه نمی‌شنوه... |چند روز بعد از عملیات دیدمش. هر جا می‌رفت یه کاغذ و خودکار باهاش بود. از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟!!! گفت: توی عملیات گوش‌هاش آسیب دیده ، اونقدر آرپی ‌جی زده که دیگه نمی شنوه، باید براش بنویسی تا بفهمه... 👤 نام رزمنده در منبع نیامده... 📚منبع: کتاب امتحان نهایی ، صفحه ۱۶ ‌‌ •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh
💢 ۱۰ 🔸توصیه‌های پدرانه استاد شهید مرتضی مطهری... |همسر شهید مطهری می‌گفت: ۲۶ سال با مرتضی زندگی کردم ، در این مدت نیم ساعت هم بی‌وضو نبود، و همیشه تاکید می‌کرد که با وضو باشید... استاد مطهری در نامه‌ای به فرزندش نوشت: حتی‌الامکان روزی یک حزب قرآن بخوان و ثوابش رو تقدیم کن به روح پیامبر (ص) ، چون موجب برکت عُمر و موفقیت میشه... 👤خاطره‌ای از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری 📚 منبع: کتاب جلوه‌های معلمی استاد مطهری ‌‌ •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh
👤 هادی؛ در حالیکه عکس امام توی دستش بود، شهید شد... |هشتم فروردین سال ۶۷، وقتی مردم شهر قم در تب و تاب جشن نیمه‌ی شعبان بودند، بچه‌های محله نوبهار خیابانِ آذر هم [از جمله شهید هادی برجیان] از قافله برپایی جشن جا نمونده و دست بکار شدند. تا اینکه عصر همون روز؛ وسط کار بچه‌ها برا جشن میلاد امام‌زمان‌(عج)، آژیر حمله هوایی بلند شد و، بلافاصله صدای مهیب بمباران هوایی به گوش رسید. مسلم برجیان پدر بزرگوار هادی می گوید: پس از بمباران تا ساعتی همه جا بهم ریخت و هیچ خبری از فرزندم نبود؛ شب همه جا را گشتیم، بیمارستان‌ها و حتی پیکر شهدا در بهشت معصومه(س) رو هم دیدیم؛ اما خبری نبود... تا اینکه پیش از ظهرِ روز بعد، وقتی داشتند با لودر آوارها رو از کوچه جمع می‌کردند، متوجه پاهای هادی شدند. جنازه‌اش رو که از زیر آوار بیرون آوردند، توی دستش عکس امام خمینی(ره) و مقداری طناب برای چراغانی جشن قرار داشت... هادی اون ایام دانش‌آموز کلاس دوم ابتدایی بود _______________________ ‌‌ •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh