eitaa logo
فرهنگ خانواده
3.9هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
9.6هزار ویدیو
235 فایل
#فرهنگ_خانواده (مسیری برای زندگی سالم) #farhang_khanevadeh گروه رسانه ای فرهنگ خانواده ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Qwertyuad
مشاهده در ایتا
دانلود
🧑‍🦰اسمش فلمینگ بود . کشاورز اسکاتلندی فقیری بود. یک روز که برای تهیه معیشت خانواده بیرون رفت، صدای فریاد کمکی شنید که از باتلاق نزدیک خانه می آمد. وسایلشو انداخت و به سمت باتلاق دوید.اونجا ، پسر وحشتزده ای رو دید که تا کمر تو لجن سیاه فرو رفته بود و داد میزد و کمک می خواست. فلمینگ کشاورز ، پسربچه رو از مرگ تدریجی و وحشتناک نجات داد. روز بعد، یک کالسکه تجملاتی در محوطه کوچک کشاورز ایستاد.نجیب زاده ای با لباسهای فاخر از کالسکه بیرون آمد و گفت پدر پسری هست که فلمینگ نجاتش داد. نجیب زاده گفت: میخواهم ازتوتشکر کنم، شما زندگی پسرم را نجات دادید. کشاورز اسکاتلندی گفت: برای کاری که انجام دادم چیزی نمی خوام و پیشنهادش رو رد کرد. در همون لحظه، پسر کشاورز از در کلبه رعیتی بیرون اومد. نجیب زاده پرسید: این پسر شماست؟ کشاورز با غرور جواب داد بله.” من پیشنهادی دارم.اجازه بدین پسرتون رو با خودم ببرم و تحصیلات خوب یادش بدم.اگر پسربچه ،مثل پدرش باشه، درآینده مردی میشه که میتونین بهش افتخار کنین” و کشاورز قبول کرد. بعدها، پسر فلمینگ کشاورز، از مدرسه پزشکی سنت ماری لندن فارغ التحصیل شد و در سراسر جهان به الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین معروف شد. سالها بعد ، پسر مرد نجیب زاده دچار بیماری ذات الریه شد. چه چیزی نجاتش داد؟ پنی سیلین. اسم پسر نجیب زاده چه بود؟ وینستون چرچیل🌹 •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh
🧑‍🦰مردی برای خود خانه‌ای ساخت و از خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند. مدتی گذشت ترکی در دیوار ایجاد شد مرد فوراً با گچ ترک را پوشاند. بعد ازمدتی در جایی دیگر از دیوار ترکی ایجاد شد و باز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرارشد و روزی ناگهان خانه فرو ریخت. مرد باسرزنش قولی که گرفته بود را یادآوری کرد و خانه پاسخ داد هر بار خواستم هشدار بدهم و تو را آگاه کنم دهانم را با گچ گرفتی و مرا ساکت کردی. این است عاقبت گوش ندادن به هشدارها!🌹 📚فیه‌ما‌فیه ✍مولانا •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh
🧑‍🦰در کنار ساحل قدم می زدم و میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است، با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم، واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم...🌹 📚مکتوب ✍پائولو_کوئلیو •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh
📝در ارتباطی که با نوجوانان در کارگاه ها و مشاوره های فردی داشته ام، بیشترین مواردی که نوجوانان نسبت به آنها حساسیت دارند و ابراز گلایه میکنند اینهاست:👇 🟠با آنها برخورد شود! نوجوان از این که به او به دیدهٔ کودک بنگرید، بسیار حساس است و از این مسأله رنج می برد. بسیاری ازدل سوزیهای مربیان، پدران و مادران برای نوجوان، چنین پیامی دارد. 🔴! نوجوان از این که او را با دیگران (خواهر و برادر، فرزندان نزدیکان یا همسالان) مقایسه کنید، متنفر است. 🟡 از دیگر حساسیتهای نوجوان، تبعیض بین او و دیگر خواهر و برادران است. 🟣 نوجوان دوست دارد به او اعتماد داشته باشند. بسیاری از سؤالات مربیان و یا والدین از او و گوشه و کنایه ها، از بی اعتمادی به وی حکایت دارد و حساسیت او را بر می انگیزد. 🆔@mahmoudi_hosein🍃 •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh
🧑‍🦰اسمش فلمینگ بود . کشاورز اسکاتلندی فقیری بود. یک روز که برای تهیه معیشت خانواده بیرون رفت، صدای فریاد کمکی شنید که از باتلاق نزدیک خانه می آمد. وسایلشو انداخت و به سمت باتلاق دوید.اونجا ، پسر وحشتزده ای رو دید که تا کمر تو لجن سیاه فرو رفته بود و داد میزد و کمک می خواست. فلمینگ کشاورز ، پسربچه رو از مرگ تدریجی و وحشتناک نجات داد. روز بعد، یک کالسکه تجملاتی در محوطه کوچک کشاورز ایستاد.نجیب زاده ای با لباسهای فاخر از کالسکه بیرون آمد و گفت پدر پسری هست که فلمینگ نجاتش داد. نجیب زاده گفت: میخواهم ازتوتشکر کنم، شما زندگی پسرم را نجات دادید. کشاورز اسکاتلندی گفت: برای کاری که انجام دادم چیزی نمی خوام و پیشنهادش رو رد کرد. در همون لحظه، پسر کشاورز از در کلبه رعیتی بیرون اومد. نجیب زاده پرسید: این پسر شماست؟ کشاورز با غرور جواب داد بله.” من پیشنهادی دارم.اجازه بدین پسرتون رو با خودم ببرم و تحصیلات خوب یادش بدم.اگر پسربچه ،مثل پدرش باشه، درآینده مردی میشه که میتونین بهش افتخار کنین” و کشاورز قبول کرد. بعدها، پسر فلمینگ کشاورز، از مدرسه پزشکی سنت ماری لندن فارغ التحصیل شد و در سراسر جهان به الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین معروف شد. سالها بعد ، پسر مرد نجیب زاده دچار بیماری ذات الریه شد. چه چیزی نجاتش داد؟ پنی سیلین. اسم پسر نجیب زاده چه بود؟ وینستون چرچیل🌹 •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh
🧑‍🦰مردی برای خود خانه‌ای ساخت و از خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند. مدتی گذشت ترکی در دیوار ایجاد شد مرد فوراً با گچ ترک را پوشاند. بعد ازمدتی در جایی دیگر از دیوار ترکی ایجاد شد و باز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرارشد و روزی ناگهان خانه فرو ریخت. مرد باسرزنش قولی که گرفته بود را یادآوری کرد و خانه پاسخ داد هر بار خواستم هشدار بدهم و تو را آگاه کنم دهانم را با گچ گرفتی و مرا ساکت کردی. این است عاقبت گوش ندادن به هشدارها!🌹 📚فیه‌ما‌فیه ✍مولانا •┈┈••✾🍃💞🍃✾••┈┈• 🆔@farhang_khanevadeh