📸 #عکس_نگاشت | تأسیس هیئت مدرسین 📌بعد از پانزده خرداد و جریاناتش، فضلای جوان به این فکر افتادند که باید برای فعالیت علیه دستگاه و ادامه نهضت تشکلی به وجود بیاید؛ پراکنده کاری‌های این گونه که هر کسی به سلیقه خودش کاری بکند و اعلامیه‌ای بدهد، راه به جایی نمی‌برد. 🔸 در اینکه تشکل به چه صورتی باشد و از چه تیپ افرادی تشکیل شود و از کجا شروع و چگونه اداره شود کم و بیش اختلاف نظرهایی بود. 🔸 عده ای از فضلا در این فعالیت‌ها بیشتر مؤثر بودند و حرارتشان زیاد بود و از لحاظ فعالیت‌های سیاسی مؤثرتر بودند. 📚ذوالشهادتین امام، صفحه ۱۰۷، محمد حسن روزی طلب #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | برنامه بعد از انقلاب 📌بین اعضای جامعه مدرسین و حتی یازده نفر مؤسس آن، طبعا اختلاف نظر‌ها و اختلاف سلیقه‌هایی وجود داشت که به زمینه‌های فکری قبلی، مطالعات و تجربه‌های آنها بر می‌گشت. 🔸من از همان اوایل که در جلسات جامعه شرکت می کردم، به خصوص با دوستان مؤسس، همیشه این بحث را داشتم که فرض کنیم ما پیشرفت کردیم و پیروز شدیم و حکومت شاه ساقط شد و قرار شد ما حکومت را اداره کنیم؛ چه کار می خواهیم بکنیم ؟ به این سؤال بنده جواب‌های مختلفی داده می‌شد. 🔸بعضی ها می‌گفتند الان زود است که ما از این فکر ها بکنیم و هنوز معلوم نیست این حرکت به جایی برسد. بعضی‌ها که مؤثر هم بودند، می‌گفتند: قانون اساسی ما قرآن است. ما می خواهیم این حکومت ساقط شود و حکومتی بر اساس قرآن پایه‌ریزی کنیم. 📚ذوالشهادتین امام، صفحه ۱۲۱، محمدحسن روزی طلب #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | زمینه‌ شکل‌گیری انحرافات 📌کم کم به نحوی اختلاف سلیقه‌هایی بروز کرد که من بین المحذورین قرار گرفتم و آن، مطرح شدن حرکت‌های التقاطی بود. 🔸کسانی که روی عرق مذهبی یا غرور ملی‌شان ساله هر دلیلی می‌خواستند در فعالیت‌های مبارزاتی شرکت کنند، برای جهت‌گیری سیاسی افکارشان برنامهٔ صحیحی در حوزه وجود نداشت. 🔸مکتبی که آنها را بسازد یا مربیانی که آنها را تربیت کند وجود نداشت. در اثر ضعف‌هایی که در این زمینه وجود داشت، گرایش‌هایی به احزاب سیاسی چپ پیدا شد و برخی گرایش های التقاطی پدید آمد. 📚 ذوالشهادتین امام، صفحه۱۲۸، محمد حسن روزی طلب #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | دغدغه‌های فرهنگی که داشتم... 📌از زمانی که انحرافات فکری در جوان‌ها پدید آمد، من برای آیندۀ روحانیت و نهضت بسیار نگران شدم و خوف آن در ذهنم تقویت شد که مبادا اگر انقلاب پیروز بشود، به دست منحرف بیفتد و به صورت دیگری در آید. 🔸تصمیم گرفتم با همان نیروی محدود شخصی خودم و در حدی که برایم ممکن است، با علم و آگاهی به اینکه مطرح کردن این مسائل، حتی از طرف دوستان خودمان نه تنها تأیید نمی‌شود، بلکه محکوم خواهد شد آن مسائل را مطرح کنم. 🔸کاری که می‌توانستم بکنم این بود که آنچه را مربوط به مسائل عقیدتی بود، یکی در خلال درس و در کلاس و دیگر در جلساتی که با مردم و بعضی غیر طلبه‌های مدرسه و سایر طلاب یا قشر‌های دیگر مردم، اعم از بازاری و دانشگاهی و... داشتم، مطرح کنم. 📚ذوالشهادتین امام صفحه ۱۳۱، محمد حسن روزی طلب #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | لو رفتن علامه 📌 زمانی که بعد از قتل منصور هیئت‌های مؤتلفه لو رفتند، عده‌ای از آنها محکوم شدند؛ چند نفر حبس‌های طولانی و چند نفر از جمله مرحوم صادق امانی، محمد بخارایی و دو نفر دیگر از کسانی که در قتل منصور مشارکت داشتند، اعدام شدند. 🔸بعد از این جریان، دولت روی این مسائل خیلی حساس شده بود؛ چون این نشریه بین اعضا پیدا شده بود. 🔸ولی ساواک هر چه تلاش کرد ناشر را پیدا کند موفق نشد. حتی در بعضی از شهرستان‌ها، کسانی گیر افتاده بودند و اسم بنده را به عنوان فردی که از این جریان اطلاع دارد معرفی کرده بودند. 📚ذوالشهادتین امام، صفحه ۱۰۳ و ۱۰۴، محمدحسن روزی طلب #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | کتاب‌های شریعتی بستری برای انحرافات 📌من هیچ شکی ندارم که اگر افکار دکتر شریعتی نبود، لااقل درصد زیادی، شاید بیش از هشتاد درصد از گروه فرقان و گروه‌های دیگر وابسته به آن، هواداران مجاهدین خلق و امثال آنها، اصلا به این خطوط کشیده نمی‌شدند. 🔸دامی که افراد را به سوی این گروه‌ها می‌کشاند، کتاب‌های دکتر شریعتی بود که جاذبه داشت؛ بیان زیبایی و شیوایی داشت؛ چاشنی مسائل اسلامی هم داشت و اینها دانه‌هایی بود که آگاهانه یا ناآگاهانه، خدا می داند. 🔸من نمی‌خواهم درباره کسی قضاوت کنم ولی در این دام افشانده شده بود. این پلی بود برای بی‌دین شدن و علی رغم قضاوتی که دیگران داشتند که این راهی در مقابل مارکسیست شدن است، آنچه واقع شد بر عکسش بود. 📚ذوالشهادتین امام، صفحه ۱۳۴، محمد حسن روزی طلب #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | بستر انحرافات علی شریعتی 📌من از مقطعی که با افکار آقای علی شریعتی آشنا شدم، تصور ابتدایی‌ام این بود که ایشان فردی علاقه‌مند به اسلام است که در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده است. 🔸مخصوصا اظهار علاقه‌اش به پیشوایان اسلام، مثل امیرالمومنین (ع)، این تصور را در من به وجود آورد که تنها، مطالعات ایشان در مورد منابع اسلامی ضعیف است و تعجب نمی‌کردم؛ چون ایشان از وقتی که به سن رشد رسیده و در صدد پژوهش بر آمده بود، به پاریس رفته و سال های زیادی در آنجا بود. 🔸با اشخاصی ارتباط هم داشت که خودش آنها را «معبود‌های من» می‌نامید، اما برخی از آنها خدا و اصل دین را قبول نداشتند؛ از جمله کسانی مثل سارتر و یا افراد دیگری که ضد اسلام بودند. می‌دانید که ایشان سخت به آنها علاقه مند بود. 📚ذوالشهادتین امام‌‍‌‌، صفحه‌ ۱۳۹، محمد حسن روزی طلب #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | امیدی به دیدار نیست! 📌آقای طباطبایی در جریان افکار شریعتی بودند‌‌. استاد‌ مستقیم یا غیر مستقیم آشنا بودند و چون مرحوم آقای مطهری هم با ایشان حرف زده بودند، ایشان اجمالا شنیده بودند. اینکه تا چه اندازه کتاب‌هایش را خوانده بودند نمی‌دانم! ولی اجمالا با اشتباهاتش آشنا بودند. 🔸خدمت ایشان عرض کردیم و ایشان فرمودند: تابستان گذشته که من مشهد بودم، بعضی از دوستان آقای شریعتی خواستند ایشان را به دیدار من بیاوردند که با هم صحبت کنیم و نصیحتش کنم و تذکراتی به او بدهم. 🔸ایشان فرمودند: این ملاقات هیچ فایده ندارد؛ برای اینکه اگر ایشان بخواهد شریعتی باشد، دست از افکارش بر نمی‌دارد و اگر بخواهد دست از افکارش بر دارد، دیگر شریعتی نیست و او آدمی نیست که دست از افکارش بردارد. من مطمئنم که دست بر نمی دارد‌. بنابراین از این ملاقات سوء استفاده خواهد کرد. 📚ذوالشهادتین امام‌،‌ صفحه ۱۴۶، محمد حسن روزی طلب #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | نقد و مطالبه از شریعتی 📌روزی مرحوم دکتر بهشتی به منزل ما آمد. ایشان به مناسبتی مطلع شدند که بحث صحبت با شریعتی پیش آمده است. تقریبا صحبت روز بود. ایشان درباره شریعتی گفتند: او آدمی پر‌گویی است و اهل تحقیق و اینها نیست. بنظرم ایشان این تعبیر را کرد: شریعتی اسلام سراست نه اسلام شناس. 🔸سخنرانی می‌کند و دیگر پایبند این نیست که مطالبش درست باشد یا نباشد. بعد ایشان گفت: شریعتی یک حرف‌های ناجور زده! ما یک جلسه داشتیم (یا قرار است جلسه ای داشته باشیم، حالا دقیقا یادم نیست). 🔸 من و آقای مطهری توسط سید علی آقای خامنه‌ای به ایشان پیغامی دادیم. چون ایشان درباره روحانیت بد‌گویی می‌کرد، من و آقای مطهری با هم صحبت کردیم و بعد توسط سید علی آقای خامنه‌ای این پیغام را به مسئولین حسینیهٔ ارشاد دادیم. 📚ذوالشهادتین امام، صفحه ۱۴۸ و ۱۴۷، محمد حسن روزی طلب #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | پدیده پروتستانتیسم اسلامی و خطر نفوذ اندیشه‌های التقاطی در نهضت ▪️آن گونه که پیش از این بیان گردید، دغدغه اصلی طیفی از روحانیون مبارز، مرزبانی عقیدتی بود که لازمه آن روشنگری نسبت به جریان‌های التقاطی و نقد منابع مرتبط با آن بود. طبعا آثار دکتر شریعتی از یک سو به دلیل اثرگذاری گسترده و رنگ و لعاب مبارزاتی و از دیگر سو به دلیل ماهیت دینی آن، در اولویت نقد و بررسی قرار داشت. ▫️از این رو علامه طباطبایی و شاگردان ایشان، نقد آثار شریعتی را به عنوان یک تکلیف شرعی مدنظر قرار داده بودند. طبعا آیت‌الله مصباح نیز از این قاعده مستثنی نبوده و علاوه بر مرزبانی فکری و عقیدتی، پالایش نیروهای مبارز در صفوف نهضت امام «ره» نیز، انگیزه مضاعفی در نقد آثار شریعتی به ایشان می‌داد. 📚عمار انقلاب، صفحه ۴۹۳ #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | دیدگاه سیاسی شریعتی در آیینه مصباح انقلاب 🔸 ایشان [شریعتی] بر نکات سؤال‌برانگیزی تأکید می‌کرد از جمله این که اساساً نظر اسلام در باب حکومت نظر دموکراسی است و لذا بعضی از وقایع تاریخی صدر اسلام مخصوصاً بعد از رحلت پیامبر اکرم را به این صورت تفسیر می‌کند که اینها روش‌های دموکراتیک بوده‌اند. 🔸 وقتی هم مواجه می‌شود با اعتقاد شیعه راجع به نصب اميرالمؤمنین، وصایت و ولایت، دست به توجیه می‌زند تا به نوعی با نظریه دموکراسی سازگار شود. میگوید در مورد امیرالمؤمنین این مسئله نصب نبود بلکه کاندیداتوری بود و در هر روش حکومتی دموکراتیک هر شخصی می‌تواند یک نفر را کاندیدا کند، منتها اعتبارش به این کاندیداتوری نیست بلکه اعتبارش به این است که مردم رأی بدهند. پیغمبر هم به عنوان یک شخص از این قبیل علی(ع) را کاندیدا کرده ولی مردم رأی ندادند و نشد و صحبت‌هایی از این قبیل. 📚 عمار انقلاب، صفحه ۵۰۸ #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya

📸 #عکس_نگاشت | شریعتی قرآن را مسخره می‌کرد 🔸 سبک ایشان هم به گونه‌ای بود که حرف‌هایش را با طنزها و کنایه‌های نیشدار و در مواردی تعابیری زننده که به خاطر بیان جذابش مورد توجه شنونده قرار می‌گرفت، توام می‌کرد. 🔸 مثلاً ایشان در کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی از خرافات رایج در دوره صفویه نام می‌برد؛ از جمله آن که مثلاً جبرئیل برای سیدالشهدا لالائی می‌خواند و میگفت: «إنّ فِى الجَنّه تَهر من لبن لعلی و حسین و حسن» این را مسخره می‌کند و می‌گوید بسیار چندش‌آور است که در بهشت نهری از شیر باشد. در حالی که این نص صریح قرآن است که « أَنْهَارٌ مِن لَّبَن...» (محمد، ۱۵) یعنی نه تنها یک نهر نیست که نهرهاست. ایشان این را مسخره می‌کرد که در واقع بر می‌گشت به مسخره کردن قرآن. 📚 عمار انقلاب، صفحه ۵۰۸ #پاراکتاب #عکس_نوشته 🆔 @farhang_puya