eitaa logo
پایداری
325 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.8هزار ویدیو
236 فایل
اهداف: ⚪️ نگاهی به رویدادها و ارزشهای انقلاب - پایداری و جبهه مقاومت ▫️حوادث جریان سازِ گذشته، حال و ده های پیش رو 🔴 شناخت دشمن و جریانات مرموز فتنه - تهاجم فرهنگی، سبک زندگی و تغییر بینش جامعه. . . جز کوی تو دل را نَبوَد منزل دیگر، یاالله
مشاهده در ایتا
دانلود
ا⚘﷽⚘ 🌷 حاج‌ قاسم‌ سلیمانے ▫️ بنده مخالف اعزام حسین بودم امّا او با پافشاری و اصرار، ۴۰ روز بر سرِ قبر شهید یوسف‌الهی چله گرفت و مشغول راز و نیاز شد هنوز نمی دانم که روزِ اعزام وقتی با خنـده به من نگاه ڪرد چی شد تا به آمدن بادپا راضی شدم... 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
87426620_2593076520922778_5415878856904431960_n.mp3
721.4K
📢 صوت | مصاحبه شهید مرتضی عطایی با شهیدان حسین بادپا و مصطفی صدر زاده... شب عملیات بصری الحریر (شب اول ماه رجب) 💕 عاشقان بی کفن ها با کفن بیگانه اند 🌈 روی جسم پاره ما بوریا باید کشید 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
تصویری دیده نشده از شهیدان قاسم سلیمانی و حسین بادپا...
💠 پدر شهید از خاطره مشترک شهید حاج قاسم سلیمانی با فرزندش می‌گوید: ▪️به من خبر دادند که حسین چریک هرشب از سنگر به بیرون می‌زند ، که گفتم مواظب حسین باشید. ▪️یک بار حاج قاسم به حسین می‌گوید حسین شما امشب پیش من بخواب و اسلحه اش را گرفتند و تحویل دادند که دیگر اسلحه ای نداشته باشد. ▪️حاج قاسم تعریف می‌کرد وقتی صبح از خواب برای نماز بیدار شدند, دیدند حسین نیست و به بیرون رفتند دیدند حسین با یک تکه چوب 3 اسیر عراقی را گرفته و آمده است که با دیدن این صحنه قاسم سلیمانی به حسین می‌گوید؛ ▪️حسین تو لباس من را بپوش ومن لباس بسیجی تو را که حسین لبخندی میزند و میگوید شما در لباس خودت فرمانده باش و من هم در لباس خودم همان بسیجی و انجام وظیفه می‌کنم. 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 شهید حسین بادپا به همرزمانش می‌گفت بیاید بالای خاکریز، اینجا کیلومتری به خدا نزدیک می‌شوید، آن پایین میلیمتری.... 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
یکی از همرزمان شهید حاج حسین بادپا خرداد سال ۹۴ حدود چند ماه قبل از شهادتش گفت: عید نوروز با حاج حسین بادپا رفتیم خدمت سردار حاج قاسم سلیمانی. حاج قاسم رو به من و حاج حسین گفت من نگران شما هستم که شهید بشوید. حاج حسین گفت: یکی از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله که نمی‌شناختمش با خنده رو به من گفت این بنده خدا را نمی‌شناسم، ولی حسین شهید نمیشه، این رو شهید یوسف الهی گفته. حاج قاسم گفت، نه؛ اگه اون کسی که باید برایش دعا کند، دعا کند، شهید می‌شود. به محض اینکه حاج قاسم این جمله را گفت شهید بادپا خشکش زد رو به من گفت، ابراهیم حاجی چی گفت؟ جمله حاج قاسم را تکرار کردم و گفتم حاجی گفت اگه اون کسی که باید برایش دعا کند، دعا کند، شهید می‌شود. آن شب زمانی که به خانه حاج حسین برگشتیم حاجی دوباره از من پرسید حاج قاسم چی گفت؟ دوباره جمله سردار سلیمانی را تکرار کردم. بعد از آن حدود چهار یا پنج بار حاج حسین این را از من پرسید. بعد از مدتی حاج حسین بادپا رو به من گفت ابراهیم؛ حاج قاسم از غیب خبر داره. گفتم یعنی چی از غیب خبر داره؟ حاج حسین گفت، آخه من یه خوابی دیده بودم که این خواب را تا به حال برای کسی تعریف نکردم. پرسیدم چه خوابی؟ حاج حسین گفت چندی قبل خواب شهید کاظمی را که پیغام شهید یوسف الهی را برایم آورد و گفت تو شهید نمی‌شوی دیدم. در خواب به شهید کاظمی گفتم یه دعا کن من هم بیام پیش شما و خدا مرا به شما برسونه، ولی شهید کاظمی دعا نکرد. گفتم باشه دعا نکن من دعا می‌کنم تو آمین بگو و گفتم خدا منو به شهدا برسون باز هم شهید کاظمی آمین نگفت و فقط شهید کاظمی به صورتم نگاه کرد و خندید. حاج حسین رو به من ادامه داد: ابراهیم حاج قاسم از کجا فهمیده که گفت اگر آن کسی که باید برایت دعا کند، دعا کند، شهید می‌شوی؟ سردار حسین بادپا بعد از این خواب به روایت فیلمی که در آیین یادبود این شهید والامقام در کرمان پخش شد، درست کمتر از یک ماه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی می‌رود و آنجا با پدر و مادر این شهید دیدار می‌کند. حاج حسین آنجا از مادر شهید کاظمی می‌خواهد برای عاقبت بخیر شدنش دعا کند و مادر شهید کاظمی در حالی که دست هایش را رو به آسمان می‌گیرد از خدا عاقبت بخیری حاج حسین را می‌خواهد و دعا می‌کند؛ و اینگونه اثر می‌کند دعای شهید کاظمی از زبان مادرش در حق شهید بادپا و ماجرای شیرینی که آغازش از اول رجب، ماه رحمت و عافیت آغاز شد. حاج حسین برخی اوقات با من شوخی می‌کرد و می‌گفت ابراهیم اگر شهید شدی من و حاج قاسم می‌آییم خونه شما و به خانواده ات دلداری می‌دهیم تو نگران نباش، راحت برو جلو. وی ادامه داد: من همیشه احترام حاج حسین را نگه می‌داشتم و کمتر با او شوخی می‌کردم، اما آن شب شاید خدا این حرف را روی زبانم گذاشت که در جواب حاج حسین وقتی که گفت امشب احساسم فرق می‌کند من هم به شوخی روی پایش زدم و گفتم حاجی این حس، حس شهادته، شک نکن! حاج حسین در جواب من گفت نه سید، من شهید نمی‌شم، گفتم حاجی؛ شب اول ماه رجبه در رحمت خدا بازه، بپر که شهادت رو گرفتی. حاج حسین با این جمله من به فکر فرو رفت و بعد از چند لحظه گفت، آره؛ اگه شهید بشم خیلی خوبه، ولی یه مشکلی هست. گفتم چی؟ گفت اگر من شهید بشم حاج قاسم خیلی ناراحت میشه، حاجی دیگه نمی‌تونه منو تشییع کنه، سری قبل هم وقتی مادرش رو تشییع کرد خیلی اذیت شد، من دوست ندارم حاج قاسم اذیت بشه! سید ابراهیم گفت: من باز از در شوخی در اومدم و گفتم حاجی نگران نباش، حاج قاسم تا حالا این قدر شهید دیده حالا تو هم روی بقیه شهدا، هیچ اشکالی نداره. این اولی باری بود که با حاج حسین اینقدر شوخی می‌کردم. شهید بادپا رفت توی فکر، نمی‌دانم چرا پیکر حاجی پیدا نشد شاید با خدا معامله کرده بود و نمی‌خواست حاج قاسم اذیت بشود. 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 شهید مدافع حرمی که همسر خود را واسطه قرار داد تا سردار سلیمانی به او اجازه حضور در سوریه را بدهد. 💐رضوان خدا به روح پر فتوح شهید حسین_بادپا 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
فرزندانم میگفتند: حسین دوست دارد شهید شود، ولی ‌دعاهای ‌شما مانع‌ از شهادت اوست؛ دست‌ها را بلند کردم برایش شهادت طلب نمودم. 15 روز بعد شهید شد. راوی: مادر شهید حسین بادپا🌷 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نحوه شهادت «شهید مهدی صابری» و اعلام خبر شهادتش به شهید توسط شهید حاج حسین بادپا 🎞 برشی از مستند «بالای بالای ابرها» 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
پایداری
🎥 نحوه شهادت «شهید مهدی صابری» و اعلام خبر شهادتش به شهید #ابوحامد توسط شهید حاج حسین بادپا 🎞 برشی
🌷شهید مهدی صابری، فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع) و از بهترین دوستان شهید مرتضی عطایی و شهید مصطفی صدرزاده در لشکر ▫️گرفتن «تل قرین» که اهمیت فوق العاده‌ای در از بین بردن کمربند حائل رژیم صهیونیستی در بلندی‌های جولان داشت با غیرت حیدری بچه های فاطمیون میسر شد و این پیروزی آسان بدست نیامد. بچه‌های خط شکن به فرماندهی شهید صابری سینه به سینه تکفیری‌ها زد و خورد می‌کردند آنها که پاتک شدیدی را برای پس گرفتن تل قرین شروع کرده بودند از آسمان و زمین آتش سنگینی می‌ریختند و ما هم از بس شلیک کرده بودیم، سلاح‌هایمان از کار افتاده بود. سختی وشدت جنگ،توانمان را بریده بود و بدتر از همه کمبود مهمات، دشمن را امیدوار کرده بود. تنها اسلحه‌ای که با آن نفرات دشمن را به درک می‌فرستادیم کلاش بود که با پایان یافتن آخرین گلوله‌هایمان عملا آن را هم از دست داده بودیم اما آن طرف مجهز بود به آخرین سلاح‌های مدرن هدیه اسرائیل.در این میان مهدی هم فرماندهی می‌کردو هم بجهت اینکه آشنایی کاملی به مهارتهای پزشکی و پرستاری داشت به مداوای مجروحین می‌پرداخت و یکجا بند نمیشد راوی:همرزم شهید 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آخرین فیلم از شهید مهدی صابری، فرمانده گروهان حصزت علی اکبر (ع) لشکر فاطمیون 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
پایداری
🌷شهید #مدافع_حرم مهدی صابری، فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع) و از بهترین دوستان شهید #مدافع_حرم مر
💠 خاطره شهید مصطفی صدرزاده از شهید مهدی صابری ▫️داشتیم به منطقه عملیاتی اعزام می شدیم در راه یک نوار نوحه سینه زنی گذاشته بودم این نوار را با مهدی زیاد گوش کرده بودم و کاملا برامون تکراری بود. برای همه معمول اینه که وقتی یک نواری تکراری می شه دیگه اون حس و حال و اشتیاق اولیه برای گریه کردن به وجود نمی یاد خصوصا اینکه اون نوار مداحی "نوحه" باشه نه "روضه". شهید مهدی صابری فرمانده گروهان ویژه خط شکن تیپ فاطمیون اما اونروز با روزهای دیگه فرق می کرد یک نواری که قبلا بیش از ده ها بار انرو گوش کرده بودیم در ماشین گذاشته بودم و به راهمون ادامه می دادیم همینکه داشتم رانندگی می کردم متوجه شدم مهدی به پهنای صورتش داره اشک می ریزه و گریه می کنه تو حال و هوای خودش بود بعد دیدم یک ورقه کاغذ برداشت و شروع کرد به نوشتن. در حال نوشتن بود که به مقصد رسیدیم و وقتی ماشین ترمز کرد مهدی هم سرش را از اون برگه بلند کرد و اون رو روی داشبورت ماشین گذاشت و رفتیم برای عملیات... بعد از عملیات ایندفعه تنها بسوی ماشین برگشتم، چون مهدی آسمانی شده بود در حال روشن کردن ماشین بودم که یک دفعه دیدم برگه ای کف ماشین افتاده اون رو برداشتم و نگاهش کردم. بله همون برگه ای بود که مهدی در حال نوشتن مطالبی روی اون بود. آخرین نوشته آقا مهدی! قطعه شعری در وصف حضرت علی اکبر علیه السلام! مهدی عاشق حضرت علی اکبر(علیه السلام) بود. وقتی ازش پرسیدم، اسم گروهان ویژه خط شکنت رو چی بذاریم فوری گفت بگذارید گروهان حضرت علی اکبر(ع) حتی اسم هیات عزاداری محله اشون هم به اسم علی اکبر(ع) هست، وقتی می خواست آقا رو صدا بزنه می گفت علی اکبر لیلا! ابتدای شعرش هم همین رو گفته. «بسم‌ الله الرحمن الرحیم» یا علی اکبر لیلا؛ عشقت میان سینه من پا گرفته شکر خدا که چشم تو ما را گرفته دریاب دلها را تو با گوشه نگاهی حالا که کار عاشقی بالا گرفته عمریست آقاجان دلم از دست رفته پایین پای مرقدت ماوا گرفته گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب شش گوشه هم با نور تو ماوا ... شعری که با رسیدن ماشین به مقصد نتونست کلمه آخرش رو کامل کنه! حالا فهمیدم آنروز گریه جانسوز مهدی برای کدام یک از اولیای خدا بود! کسی که مهدی به او علاقه زیادی داشت و همین علاقه هم باعث شد حضرت علی اکبر علیه السلام او را به مهمانی خود قبول کنه. مهدی جان سلام ما رو به آقا برسون...❤️ 🆔 @shahid_qasem_soleimani ✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"