هدایت شده از دفاع مقدس
در پایان دوره هم برای خرید سوغاتی با مترو به شهر توکیو رفتیم. بازار خرید توکیو "اُکاچی مَچی"御徒町 نام داشت. از مغازهای که اتفاقاً فروشنده آن ایرانی بود چند قلم جنس خریدیم: تلویزیون 20 اینچ هیتاچی، جاروبرقی و تعدادی اقلام کوچک تر. اسباب بازیهای کنترل از راه دور هم داشتند (که بسیار برای ما جالب بود و سوغاتی ارزشمندی به حساب میآمد)، ولی میگفتند که اینها در گمرک فرودگاه مهرآباد کالای ممنوعه به شمار میآید و نمیتوان وارد ایران کرد، لذا از خرید آنها پشیمان شدیم. {آن زمان منافقین دست به ترور زده و خرابکاری میزدند. ماشینهای اسباب بازی "ریموت دار" میتوانست کاربرد دوگانه داشته و برای انفجارات از راه دور از آنها استفاده کنند. (در آن دوران، همچنین استفاده از موتورسیکلتهای تندروی پرشی و تریل ممنوع بود، زیرا وسیله نقلیه چابکی برای منافقین بود و میتوانستند پس از هر ترور و جنایتی، با استفاده از آنها به سرعت از معرکه بگریزند.)}
سوغات خریداری شده را با خود آوردیم، به غیر از تلویزیون که فروشنده با پروازهای بعدی به ایران ارسال میکرد. هزینه ارسال هر دستگاه تلویزیون، 10000یِن (50 دلار) بود و قیمت خرید هر دستگاه تلویزیون هم نیز همین مبلغ بود. در واقع ما پول دو تلویزیون را داده بودیم، بدون هیچ سند و رسیدی، فقط زبانی به ما گفتند که در فلان تاریخ به گمرک مهرآباد مراجعه نمایید و کالای خود را تحویل بگیرید.(البته ما تا آخر و بعد از رسیدن به ایران هم اطمینان نداشتیم که تلویزیون را ارسال می کنند، که در این صورت دستمان به هیچ جا نمیرسید و میبایست قید تلویزیون را میزدیم! در تاریخی که اعلام کرده بودند به گمرک فرودگاه مراجعه کرده و تلویزیون مان را صحیح و سالم تحویل گرفتیم. چقدر آنها درستکار و صادق بودند و دلیل پیشرفتهای فوق العاده ژاپنیها هم همین وجدان کاری آنهاست.)
هدایت شده از دفاع مقدس
نکات برجستهای از این سفر در ذهن ما نقش بسته که در اینجا به پارهای از آنها اشاره میکنم:
* ژاپنیها افرادی بسیار فعال، منضبط و دارای وجدان کاری بودند. هر چیز سر جای خودش بود.
* آنها ارزش وقت را خوب میدانستند. در برخی جاها حتی در سرویسهای بهداشتی قفسه کوچکی نصب کرده بودند و چند کتاب در آن گذاشته بودند. طرف که برای قضای حاجت چند دقیقهای آنجا نشسته بود، لای کتاب را باز کرده و چند سطر یا پاراگرافی از آن را میخواند! و به همین اندازه هم از وقت گرانبهای خود استفاده میکردند.
* در جایی روی دیوار، تصویر بزرگ یک مورچه را زده بودند. علت آن را جویا شدند، گفتند: این مورچه سر مشق و الگوی ماست. هیچ وقت دیدهاید این موجود ریز و کوچک در یک جایی بیحرکت بماند؟ پس ما هم باید بگیریم و همواره در سعی و کوشش باشیم. مورچه وقتی دانهای را به دهان گرفته و از جایی بالا میرود، چنانچه آن دانه از دهان او بیافتد، باز برگشته و آن را به دهان گرفته و به راه خود ادامه میدهد و این ممکن است بارها تکرار شود! پس مورچه به ما میآموزد که وقتی با شکست روبرو شدیم، هیچ گاه نا امید نگشته و دست از تلاش دوباره بر نداریم .... .
* در داخل قطار مترو کسی حرف نمیزد و صدایی نمیشنیدیم. یکی دو بار هم که صدایی آمد، بچههای مدرسه بودند که با هم حرف میزدند. مردم در کوپۀ قطار، یا مشغول مطالعه مجله، کتاب ... بودند و یا دقایقی چُرت زده و استراحتی میکردند. به اطراف سرگرم نبوده و به چیزی توجه نمیکردند. آنها به طور دائم، از وقت خود استفاده میکردند.
هدایت شده از دفاع مقدس
👈کانال "دفاع مقدس" @DefaeMoqaddas
🔸ایتا: http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🔹تلگرام: https://t.me/Defa_Moqaddas
💠 نگاهی به رویدادهای هشت سال جنگ تحمیلی
پایداری
خاطره ابومصطفی الامامی معاون فرماندهی الحشدالشعبی (محور شمال) از نیروهای موثر در جریان جنگ علیه داعش
خاطره ابومصطفی الامامی از آزادسازی "سلیمانبیگ" و وعده حاج قاسم
🔺بین آمرلی و طوزخورماتو یک منطقه به نام «سلیمان بیگ» وجود دارد. عملیات از پشت سلیمان بیک شروع شد و نیروها از این طریق وارد آمرلی شدند و بعد از آزادی آمرلی در مسیر برگشت به جاده اصلی (بغداد – کرکوک) برگشتیم تا در ادامه عملیات سلیمان بیگ را آزاد کنیم، اما در این برهه هنگامه نماز ظهر شده بود.
حاج قاسم گفتند که الان وقت نماز ظهر است نماز را بخوانیم، ظرف ۲۰ دقیقه سلیمان بیگ هم آزاد می شود.
🔺نماز ظهرو عصر را به جماعت خواندیم.
من شخصا برای این زمانی که حاج قاسم برای آزادی سازی سلیمان بیگ مشخص کرده بود اعتقاد خاص داشتم زیرا حاج قاسم و ابومهدی را آدم های عادی نمی دانستم، برای همین می خواستم بدانم واقعا ظرف ۲۰ دقیقه سلیمان بیگ آزاد می شود؟!
🔺دقیقا ۲۰ دقیقه بعد، دیدم بچه های کتائب امام علی (ع) که آقای «شبل الزیدی» پیشاپیش آنها حرکت می کرد، تکبیرگویان به سمت ما آمدند و به این ترتیب سلیمان بیگ هم آزاد و جاده کرکوک به بغداد باز شد.
نرجس، علاقه زیادی به سردار سلیمانی داشت/ او صحبتهای سردار دلها را پیگیری میکرد/ شهادت، بزرگترین افتخاری است که نصیب نرجس شد
🔺آسیه حاجیزاده، مادر شهیده «نرجس خانعلیزاده»، اولین شهید عرصه سلامت کشور:
🔸نرجس، نسبت به مسائل جامعه واقف بود. در آن زمان، خیلیها سردار سلیمانی را نمیشناختند و خود من هم فقط نام ایشان را چند بار شنیده بودم، اما نرجس همواره کارها و سخنرانیهای شهید سلیمانی را دنبال میکرد و حرفهای ایشان را دلگرمکننده میدانست.
🔸نرجس ثابت کرد زندگی فقط در مادیات خلاصه نمیشود. برخی از نزدیکان به ما گفتند خواب نرجس را دیدند که با یک دسته گل، سر مزار شهید سلیمانی بوده است، در حالیکه آنان اطلاعی از محبت و ارادت دخترم نسبت به سردار دلها نداشتند. وقتی این چیزها را میشنوم دلم آرام میگیرد و احساس میکنم شهادت واقعاً برازنده نرجس بود.
⚪️ احمد وحیدی، وزیر کشور و فرمانده نیروی قدس، پیش از شهید سلیمانی (سال ها ۱۳۷۶ به قبل) :
🔸شهادت سردار سلیمانی یک نهضت بزرگ در عالم ایجاد کرده است. خداوند در زمانهایی میخواهد ما را به جایی برساند که به سطحی از رشد و آگاهی برسیم و این دفعه با شهادت شهید سلیمانی این اتفاق افتاد.
🔸گفتمانهای حاکم در دنیا متاثر از شهادت شهید سلیمانی شدند. مکتب شهید سلیمانی باید بهخوبی شناخته شده و شناسانده شود.
🔸راه موفقیت ما در شهادت سردار سلیمانی دوباره بازشناسی شد. حاج قاسم شاگرد مقام معظم رهبری و مکتب امامین انقلاب اسلامی بود و حالا ببینید رهبران ما چه بزرگانی هستند که چنین شاگردان برجستهای دارند.
🔸حرفزدن ساده است اما در عمل باید تلاش کنیم تا راه شهید سلیمانی را ادامه بدهیم. شهید سلیمانی هیچ وقت نمرده است و امروز یاد و نام شهید سلیمانی زندهتر از قبل از شهادتش است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلیمان، ای سبکبارِ سفر تا خانه خورشید
صدایم کن که برخیزم از این سنگ و سکون، من هم
🎥 شعرخوانی مصطفی محدثی خراسانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه حاج قاسم به اساتید و دانشجویان چه بود؟
🔹دانشجویانی که قهرمان جبههها شدند
🔹شانزدهم آذر روزی است که آن را به عنوان #روز_دانشجو نامگذاری کردهاند؛ جا دارد این روز را به کسانی تقدیم کنیم که آرزوهایی بالاتر از کسب علم و دانش در ذهن پرورانده بودند و فکر و جانشان را در راه اسلام فدا کردند، شهدای دانشجوی فاطمیون.
(از راست به چپ تصویر)
🔻شهید مصطفی کریمی
محل تحصیل: دانشگاه تهران
رشته تحصیلی: معماری
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد
🔻شهید محمود حیدری
محل تحصیل: دانشگاه قزوین
رشته تحصیلی: معدن
مقطع تحصیلی: کارشناسی
🔻شهید سید مجتبی حسینی
محل تحصیل: دانشگاه قم
رشته تحصیلی: کامپیوتر
مقطع تحصیلی: کارشناسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعجابِ بینظیر نظامی _ اطلاعاتی حاج قاسم
🎤 به روایت دکتر زارعی، کارشناس ارشد مسائل منطقه و مدرس دانشگاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 مراسم تشییع سردار سلیمانی - دی ماه 98
🎞 بی بی سی هم نتوانست خروش تهرانیها را نبیند!
🔹شبکه بی بی سی که از پوشش خیل عظیم جمعیت در مناسبتهای ملی و مذهبی خودداری میکرد، اقدام به پخش فیلم دریافتی از کاربران خود کرد که جمعیت فوقالعاده تشییع کنندگان شهدای حمله تروریستی آمریکا را نشان میدهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#ببینید|
⭕️ فیلمی از مقدمه چینی ترور حاج قاسم توسط سربازان تروریستی امریکا و مزدورانش در منطقه...
🔹آنجا که ظریف با دهان یاوه گویش سخنانی میگوید تا دشمنان خوشحال شوند نقطه دردناک این فیلم است....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ساعات اولیه پس از شهادت؛ مردم در فراق سردار دلها
#بازنشر
#سالگرد_دوم_حاج_قاسم
ماجرای دختر بچه هندی که خواب حاج قاسم را میدید، چه بود؟
🔺علیرضا قزوه، شاعر آئینی در اختتامیه نخستین کنگره شعر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی با عنوان "سردار سربداران":
🔸در روزهایی که در هندوستان حضور داشتم، دختر ۸-۷ ساله هندی به نام نرگس را به یاد میآورم که تنها سرگرمی او شنیدن قصههای حاج قاسم بود و اگر داستانی از او نمیشنید نمیخوابید. پدرش از من میخواست که داستانهای جدیدی از حاج قاسم را برای او بخوانم و کار ما جستوجو در این زمینه شده بود.
🔸یک روز پدر این دختر هندی به دلایل مسائل کاری به شهر دیگری میرود و چون شب برنمیگردد و مادرش هم مریض بود، کسی نبود که شب برایش قصه بخواند، آن شب حاج قاسم به خواب این دختر میآید و خودش برایش قصه میگوید.
🔸پدرش به من زنگ زد و گفت دخترم خوابی درباره حاج قاسم دیده است که ایشان به خوابش آمده و برایش قصه تعریف کرده است. با خود گفتم که این قصه بسیار زیباست و باید آن را بنویسم.
🔸من رمان، سفرنامه، شعر و نثر نوشتهام اما تاکنون قصه کودک ننوشته بودم و گفتم که این بار حتما این قصه را مینویسم. نیت کردم و خوابیدم، حاج قاسم به خوابم آمد در حالی که لباس سربازی به تن داشت و تعدادی نامه به دستش بود. یکی از آن نامهها را به من داد و رفت. از خواب پریدم و مصمم شدم که قصه را بنویسم. کتاب «نقاشی خدا» را نوشتم و به ۴ زبان ترجمه شد و انشاءالله به زبانهای دیگر ترجمه میشود.
🔸قصه حاج قاسم بسیار زیباست. مکتب و سبک زندگی او بسیار مهم است و این موضوع باید پررنگ شود.
✅داستان یک عکس؛ وقتی آقا تریبون را به حنانه داد
✍️در یکی از دیدارهای خانوادهی شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب، نوبت به همسر و فرزند شهید روحالله طالبی اقدم که میرسد، جلو میروند تا با آقا صحبت کنند. آقا از دختر سه چهار سالهی شهید میپرسند: اسم شما چیست؟ پاسخ میدهد: «حنانه» و بعد هم میرود و مینشیند. اما کمی بعد انگار یادش میآید که میخواسته برای آقا شعر بخواند.
آقا به زبان آذری میگویند: عیبی ندارد، بخوان. حنانه دوباره مقابل آقا میایستد و شروع به شعر خواندن میکند: یه توپ دارم قل قلیه؛ سرخ و سفید و آبیه. آقا که میبینند صدای حنانه آرام است، به زبان آذری به حنانه میگویند: جلوتر بیا، بعد هم میکروفون را به سوی او میچرخانند تا همهی حضار شیرینزبانی حنانه را بشنوند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نماهنگ | بخشهای جذاب و دیدنی دیدار فرزندان شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت متفاوت از شهید سلیمانی از زبان سربازش
🔸حبیب عبدالهی، جانباز مدافع حرم، روایتی را از حاج قاسم شرح میدهد که وی بدون مرزبندی ابراز محبت میکرد اما اسمشان در منطقه لرزه به اندام دشمن میانداخت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️هذیان گویی و ادعای پرتکرار بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل: به ارتش دستور دادم تا برای حمله نظامی به ایران اماده باشند
آماده جنگیم بگویید به صهیون
در حمله ما یک اثر از دیو نماند
یک خانه سالم به تلاویو نماند
از نسل علی منتقم یار می آید
ای اهل حرم میر و علمدار می آید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ستبر و صیقلی و صاف و ساده و نستوه
به زیر شانه گرفته همه جلالت کوه...
🎥 شعرخوانی سیدعلی موسوی گرماوردی، نویسنده و شاعر معاصر
در آئین اختتامیه نخستین کنگره ملی شعر سپهبد شهید سلیمانی «سردار سربداران»