40.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
#مناجات_خوانی
کلیپی قدیمی از:
#نجــوا_و_مناجات_با_پــروردگار_مهـــربان_با_نوای_مرحـوم_حـاج_علـی_خورشـــیدی_در_سال_84_شمسی
👈🏼 #حاج_علی_خورشیدی، مداح شاخص و پیرغلام آستان نورانی اباعبدالله علیهالسلام که ۳۰ سال در #مسجد_مقدس_جمکران دعای توسل خوانده بود، پس از یک حادثه ساده و بستری شدن در بیمارستان، شامگاه سوم اسفند ۹۹شمسی تشنج کرد و به کما رفت. او در تاریخ ۶ اسفندماه درگذشت.
👈🏼 این کلیپ کوتاه، در ماهمبارکرمضان سال ۸۴شمسی، در #تکیه_حاج_سید_حسن ، قم، ضبط شده است..
👈🏼 تقدیم بهمناسبت ماهمبارکرمضان
خدا رو شکر که زنده ام دارم میبینم
که مهمون ماه تو شد دل حزینم
بازم شبا میام تو مجلس مناجات
کنار سفره محبتت میشینم
🎙 #حاج_محمدرضا_طاهری
#️⃣ #مناجات_با_خدا
#️⃣ #ماه_مبارک_رمضان
#️⃣ #احساسی
#️⃣ #استودیویی
حجت الاسلام میرزامحمدیMonajat_Ba_Khoda_Mirzamohamadi (15).mp3
زمان:
حجم:
8.98M
🏴السلام علیکَ یا اباعبدالله
🔊 شبهای جمعه فاطمه از حال میرود
با پهلوی شکسته به گودال میرود ...
◼️#مناجات_با_خدا
روضه شب جمعه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام
#پیشنهاد_دانلود
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
متن شعر مناجات با خدا و ذکر توسل شب جمعه - حجت الاسلام میرزامحمدی:
برگشتهاند باز جوانها و پیرها
شرمندهاند شرمندهها خجل شدهها سربه زیرها
برگشتهاند باز گنهکارهای شهر
دور تو ریختن گرفتارهای شهر
از کارهای خویش همه سرشکستهایم
در روی ما نبند بین ورشکستهایم
درباز کن که عبد سفر کرده آمده
یک مشت رو سیاه، ضرر کرده آمده
شرمندهایم کار درستی نداشتیم
در کوله بار، بار درستی نداشتیم
در زیر کوله بار گناهان خمیدهایم
روزی هزار بار خجالت کشیدهایم
دستی از این خمیده بگیری چه میشود؟
این بار هم ندیده بگیری چه میشود؟
عصیان من برای دلم غم درست کرد
در بین این بهشت جهنم درست کرد
آلوده دامنم ولی اشکم به دامن است
تنها رفیق بیکسیام گریهی من است
با این دل شکستهام اینجا چه میکنی؟
با آبروی ریختهی ما چه میکنی؟
تاریکی دل همه را غرق نور کن
این آبروی ریخته را جمع و جور کن
شرمندگی من بُوَد آهی که میکشم
سنگین شده است بار گناهی که میکشم
امشب خدا کند ملکی بین هَمهَمه
پرونده مرا برساند به فاطمه
تا آن گدا نواز گدا پروری کند
تنها نه من برای همه مادری کند
شاید به التماس دلم اعتنا کند
امشب حرم که رفت مرا هم دعا کند
شبهای جمعه فاطمه از حال میرود
با پهلوی شکسته به گودال میرود
شب تا به صبح فاطمه فریاد میزند
با دیدن گلوی حسین داد میزند
التماس دعا