eitaa logo
فرهنگیان آنلاین
2.4هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
408 فایل
این کانال حاوی اخبار و اطلاعات تعلیم و تربیت و برای آشنایی فرهنگیان فرهیخته با شیوه های نوین آموزشی و پرورشی برای اعتلای رشد وخودباوری دانش آموزان و مطالبی متنوع و مفید برای اعضا می‌باشد. @Ghasem54 ╭━⊰🌼☘️🌼⊱━╮ 🆔 @farhanghian_online
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️داستان ملاقات ميثم تمّار و حبيب بن مظاهر، و إخبار از شهادت يكدیگر  شيخ كشّى از فضيل بن زبير روايت كرده است كه: ميثم تمّار كه از خواصّ اصحاب أميرالمؤمنين عليه السّلام بود، بر روى اسبى سوار بود. در اين حال حبيب بن مظاهر اسدى هم از طرف مقابل بدين سو مى‌آمد. و در محلّى كه جمعى از بنى اسد در مجلس خود نشسته بودند به هم رسيدند. و با يكدگر به‌طورى نزديك با هم به گفتگو پرداختند كه گردنهاى اسبانشان به هم رسيد؛ در اين حال حبيب گفت:ِ «گويا من دارم مى‌بينم پيرمردى را كه شكمش بر آمده و جلوى سرش مو ندارد، و در كنار دار الرّزق شغلش خربزه‌فروشى است؛ كه وى را به جرم محبّت اهل بيت پيغمبرش بر دار كوبيده‌اند و بر روى چوبه دار، شكمش شكافته شده است.» ميثم در پاسخش گفت: «و من مى‌شناسم مردى سرخ چهره را كه گيسوانش از دوسو بافته شده است؛ او براى يارى پسر دختر پيغمبرش خروج مى‌كند و كشته مى‌شود، و سرش را در محلاّت و كوى و برزن كوفه براى تماشاى مردم مى‌گردانند.» اين بگفتند و از يكدگر جدا شدند. اهل مجلس با هم گفتند: ما دروغ‌گوتر از اين دو مرد كسى را نديده‌ايم! هنوز اهل مجلس از جاى خود برنخاسته بودند كه رُشيد هجرىّ به سراغ آن دو آمد و از اهل مجلس پرسيد: آن دو نفر كجا هستند؟! گفتند: از هم جدا شدند. و ما از آن دو شنيديم كه چنين و چنان مى‌گفتند. رشيد گفت: َ«خدا ميثم را رحمت كند؛ فراموش كرد بگويد: به آن‌كس كه سر را در كوفه مى‌آورد، يك‌صد درهم به عطاى او از بيت المال كه پيوسته به او مى‌دهند، زياد مى‌نمايند! اين بگفت و پشت كرد و بازگشت.» آن جماعت مجلس گفتند: هَذا وَ اللَهِ أكْذَبُهُمْ! «سوگند به خدا اين دروغ‌گوترين آنهاست!» سپس گفتند كه: «سوگند به خدا روزها و شبها سپرى نشدند مگر اينكه ديديم ما كه: ميثم را در خانه عمرو بن حريث به دار زده‌اند، و سر حبيب بن مظاهر را كه در كربلا با حسين عليه السّلام شهيد شده بود به كوفه آوردند؛ و هر چه را كه آن سه نفر گفتند، ما خود با ديدگانمان ديديم!»
إنَّا لِلّه وَ إِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ وَ الاِکرام همکار گرامی جناب آقای حیاوی مدیر محترم دبیرستان شهید فخاری ۱ 🏴 با نهایت تأسف و تأثر، درگذشت مادر عزیزتان را خدمت شما و خانواده معزاء تسلیت عرض نموده و برای روح آسمانی ایشان از درگاه خداوند متعال، رحمت و مغفرت واسعه الهی و برای شما و سایر بازماندگان، صبر جمیل و أجر جزیل مسئلت می نمائیم. 🔘 همکاران دبیرستان شهید فخاری ۱ ‌‌
🏴به احترام شاه مردان مولا امیرالمومنین علیه السلام و 🌙ماه مبارک رمضان 🌱 امسال،گردش در طبیعت، را به موکول می‌کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☘ 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۵ قرآن کریم ( آیات ۲۵ تا ۲۹ سوره مبارکه بقره)  🍃🌹🍃 🌺 امام علی (ع) می‌فرمایند: «اَفضَلُ الذِّکرِ القُرآنُ بِهِ تُشرَحُ الصُّدورِ وَ تَستَنیرُ السَّرائِرِ» برترین ذکر، قرآن است، به وسیله آن سینه‌ها گشوده و پوشیده‌ها روشن شود. (شرح غررالحکم ۲/۴۵) 🎙 استاد: مرحوم منشاوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤کی مثل علی 🕯به جان رسیده است کسی 🖤کی همچو علی 🕯رنج کشیده است کسی 🖤تاریخ گواه است که 🕯در روی زمین 🖤مظلوم تر از علی 🕯ندیده است کسی... ✨خدایا 🔘در این صبح ِشهادتِ حضرتِ علی علیه السلام ▪️گره ازمشکلات همه باز فرما 🔘دعای همه ی ما را اجابت بفرما ▪️تمام خانه هارا لبریز از آرامش 🔘سرشار از خیر و برکت و ▪️غرق درخوشبختی و سلامتی بفرما ✨آمین 🖤🥀🥀🥀🖤 🔳 دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الی مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین. خدایا، در این ماه برای من به سوی خشنودی ات دلیلی قرار ده و برای شیطان راهی به سوی من قرار مده و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده ای برآورنده حاجات خواهندگان.
✍در لحظات نابِ سحرگاه شهادت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ما را از دعای خیرِ خود بهره مند سازید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کمی اغماض، می‌شد او را از شهروندان شهر شعور دانست و از اهالی محله‌ی حِلم و از ساکنان کوی کلام و از مالکان خانه‌ی خِرد. با این همه، به واسطه‌ی آن که «او اهل تسنّن بود» و «من اهل تشیّع»، هماره در بحث فروع دین، با هم «اختلاف نظر» داشتیم، و در مَبحث مذهب، «اختلاف مَنظر». به خاطر دارم، روزی در مسیر یک بحث عقیدتی برای آن که ثابت کند «علی» نیز دارای «وجوه ضعیف علمی» و «ابعاد نقیص مدیریتی» بوده و از این جهت می‌توان به مانند هر فرد عادی  و نه عالی(معصوم) او را به «نقد» کشید، رندانه به طعن گفت: براستی چرا «محمّد» که هیچگاه فرصت بهره‌ یافتن از ظرفیت ارزنده‌ی شخصِ شخیصی چون خویش را نداشت، «موفق بود»؛ اما «علی» که سعادت بهره‌جستن از ذخیره‌ی ذی‌قدری چون محمّد را داشت، «موفق نبود»؟! پس از لَختی مدّاقه‌ی آموزگارانه در «بافت متفاوت جامعه» در مقاطع زمانیِ آن دو خورشید شریعت و آن دو قطب طریقت، در پاسخ بدو گفتم: به این دلیل بنیادین که، «محمّد با کفر» مبارزه کرد، و «علی با نفاق» جنگید! و بی‌گمان، جُستاری مُجمل در تجربه‌‌ی بشری در طول زمان و عرض زمین، مُویّد این حقیقت تلخ تاریخی خواهد بود که: «رَزم با کفر»، هر از گاهی پیروز داشته و دارد؛ اما «جنگ با نفاق»، هرگز فاتحی نداشته و ندارد!!!... (سعید محمّدحسینی)