داستان عشق.pdf
109.3K
#بصیرت_عاشورایی
#نوجوان #کودک
🌷 داستان عشق🌈
🍃 روایت یک نوجوان قهرمان
🌹 شهدا زیاد بودند. پیکرها، پیر و جوان، چاکچاک و خاکآلود، از میدان بازگردانده میشدند. جوانها یکییکی رفته بودند. #علیاکبر هم رفته بود و ارباً اربا برش گردانده بودند. مانده بود او، تازهنوجوانی با دلی که دیگر طاقت ماندن نداشت.
دل زد به دریا. لباس رزمش را پوشید. سلاح برداشت و از خیمه بیرون آمد. چشم چرخاند تا عمو را پیدا کرد. خودش را رساند به او.
برای خواندن متن کامل روی فایل بالا کلیک کنید👆🏻
🏴@farhanghiperovan