هدایت شده از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه کریمه اهل بیت س قم
#سلام_بانو
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَة
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر
یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّة
فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ الله شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
مدرسه کریمه اهل بیت علیها السلام-قم
🆔@farhangi_k
قال الصادق علیه السلام:
🔹منِ اِسْتَشَارَ أَخَاهُ فَلَمْ يَنْصَحْهُ مَحْضَ اَلرَّأْيِ سَلَبَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَأْيَهُ.
🔸كسى كه با برادر مؤمنش مشورت کند و او نظرش را از روی خیرخواهی بیان نکند خداى عزّ و جلّ قدرت فكر و انديشه را از وى مىگيرد .
📚 وسائل الشیعه (باب معاشرت)
جلد ۱۲ صفحه ۴۴
🆔@farhangi_k
سلام علیکم
بااحترام وآرزوی توفیقات روزافزون، پیرو نامه 10206/داخلی 1402 نظر به عملیاتی سازی برش 1402 برنامه پنج ساله تحت عنوان «توانمندسازی علمی و مهارتی منابع انسانی فرهنگی و تبلیغی» بر اساس برنامه عملیاتی «طراحی 20 دوره علمی مهارتی ویژه مبلغان و کنشگران بر اساس الگوی توزیع کنشگران به استحضار میرساند: معاونت فرهنگی و تبلیغی حوزه علمیه خواهران کشور با همکاری سازمان تعلیم وتربیت اقدام به تربیت سرمربیانی جهت آموزش تخصصی مربیان مهد در سراسر کشور نموده است، در نتیجه این مذاکرات باهدف فعالیت قانونی مربیان در مهدهای کودک، مقتضی است تعدادی از طلاب واجد شرایط در اسرع زمان، جهت گذراندن این دوره آموزشی تخصصی به این سازمان، معرفی گردد. نظر به اعطای گواهینامه سرمربی (استاد تربیت مربی مهد کودک) از سوی سازمان تعلیم وتربیت و مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، لازم است معاونین محترم فرهنگی ضمن فراخوان با هدف جذب افراد حائز شرایط، نسبت به ارزیابی متقاضیان دقت لازم را بعمل آورند. همچنین با توجه به محدودیت زمان، معرفی و ثبت نام واجدین شرایط تا انتهای وقت ادارای 21/9/1402 و ظرفیت تعداد نفرات معرفی شده برای استان تهران 50 و استان قم50 نفر است.
* شرایط متقاضیان شرکت در دوره آموزشی تخصصی سرمربیان مهدهای کودک:
1. حداقل مدرک سطح2؛
2. مدرک تحصیلی مرتبط به تعلیم وتربیت کودک و یامشاوره سطح3 حوزه و یا دانشگاهی ویا اشتغال به تحصیل در ترم نهایی؛
3. حدقل سن30 و حداکثر45؛
4. تاهل؛
5. التزام و تعهد اعزام به دیگر استان ها جهت آموزش مربیان؛
ومن الله التوفیق
#اطلاعیه_فرهنگی
معاونت فرهنگی حوزه علمیه خواهران استان قم با مشارکت مدرسه علمیه کریمه اهل بیت علیها السلام و دانشگاه فرهنگیان برگزار مینماید:
🔰نشست تخصصی «بایسته های افزایش وحدت حوزه و دانشگاه»
🎙دبیر نشست: سرکار خانم دکتر راضیه علی اکبری، مدرس حوزه و دانشگاه، نویسنده و کارشناس رسانه
👌همراه با ارائه راهکارهایی از سوی طلاب و دانشجویان نخبه
🗓زمان: دوشنبه ۲۷ آذر همزمان با روز وحدت حوزه و دانشگاه
⏱️ساعت: ۱۰ تا ۱۲
🏬مکان: سالن اجتماعات مدرسه علمیه کریمه اهلبیت علیهمالسلام
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
📌امور بانوان اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم برگزار می کند:
🔅محفل شعر بانوان فاطمی
✅با شعر خوانی:
اعظم سعادتمند
عاطفه خرمی
محدثه آشتیانی
فاطمه معصومه شریف
سمانه خلف زاده
عاطفه جوشقانیان
⏰زمان: سه شنبه 28آذر1402_ساعت 15تا17
🏫مکان: بلوار جمهوری _نبش کوی 6 _ اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم_سالن کوثر
کانال نهضت پیشرفت بانوان استان قم
https://eitaa.com/SzmnTbliqat_Banovan
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
#ای_مادرم🥀
#ایام_فاطمیه🥀
شهادت مظلومانه حضرت زهرا سلامالله علیها محضر امام زمان عج و عموم شیعیان تسلیت باد 🥀
🆔@farhangi_k
🌷قسمت نود ونه🌷
اسم تو مصطفاست
پدرم که آمد حیرت کردم:" باباچرا دولا دولا راه میر ی؟"
- همین جوری!
مامان بی تابی می کرد ،می گفت:" جواب فاطمه رو چی بدیم؟:
گفتم:" خودم با فاطمه حرف می زنم!"
اورا بردم داخل اتاق ،بغلش کردم:" مامان تواین مدت که بابا نبود،اگه اتفاقی می افتاد
چطوری بهش می گفتی؟"
- زنگ می زدم بهش!
- حالا می خوام یه خبر خوب بهت بدم.ازاین به بعدنیازی نیست به بابا زنگ بزنی،هراتفاقی که برای توبیفته،
قبل از آنکه کسی متوجه بشه،بابات متوجه میشه،هرجا بخوای بری همراهته،هیچ وقت از تو دور نمی شه!
کمی منو نگاه کرد، بغض کرد در حالی که بغلم کرد گفت:" یعنی بابا شهید شده؟"
- آره ولی نمرده!
سرش را روی سینه ام گذاشت وهق هق کرد.
محمدعلی رو آوردند شیرش بدهم، احساس کردم جان به تن ندارم تابرسد به شیر.
هشت روز بعد پیکرت را آوردند. از مسئولت خواسته بودی برای تو و من درمعراج دیدار خصوصی بگذارد.
به معراج که می آمدم باخودم فکر می کردم هنوز زنده ای.
هرکس با من حرف می زد یا می خواست تسلیت بگوید
می گفتم:" مصطفی زنده س.
هروقت شنیدین مرده هر کاری خواستین بکنین
هر چه خواستین بگین،ولی حالا زنده س!"
کنار تابوتت که رسیدم،دیدم که چهرهات پراز آرامش هست
نشستم وآرام گرفتم:" تومصطفای منی؟
" مصداق آیه ی ما زن ومرد را برای آرامش همدیگر خلق کردیم رااحساس می کردم، ولی فاطمه شوکه شده بود. داخل دهان وبینی ات پنبه گذاشته بودند.
جمعیت آمده بودند می خواستند تو را ببینند. مداحی
آمده بود و می خواست روضه بخواند. داد زدم:
" اینجا جای روضه خوندن نیست.من تحملش را ندارم!"
می دانستم اگر روضه بخواند حالم بد می شود. دیگر
نمی توانم خوب تماشایت کنم وحرف هایی که باید، با تو بگویم. وقتی همه دیدار کردند، پیکرت را بردند پشت معراج
و گفتند:" خودش خواسته با همسرش تنها باشد."
وقتی رفتم مامانم وبرادرنم هم آمدند.
مامان بی قراری کرد، حالش بد شد او را بردند بیرون.
من ماندم و تو ومادر شهید قاسمی دانا که نمی خواست تنهایم بگذارد. نشستم کنارت وگفتم:" مصطفی تربیت بچه ها با من نیست. حالا که کارهای مردونه زندگی رو گذاشتی رو شونه های من، پس تربیت بچه ها باخودت . من کارای مردونه رو می کنم و تو هم بچه ها روتربیت کن. اگر فردا روز بچه ها بد تربیت شدند، نگی تقصیر توئه. یادت باشه که خودت بد تربیت کردی. می دونی که توان کار مردونه ندارم، ولی سعی می کنم انجام بدم و بشم مرد خونه به شرطی که توبچه ها رو تربیت بکنی."
بعدها شنیدم شب شهادتت از ساعت دوازده تا چهارصبح با دوستی صحبت کردی و به صورت شفاهی وصیت کردی. شنیدم فقط دو ساعت راجع به من صحبت کردی وگفته ای
:" بگویید خانم من از من راضی باشد. موقع خاکسپاری خاک کفشش را روی سرم بتکاند.
تا روی صورتم بریزد جواز ورود من به بهشت شود.
به او بگویید هراتفاقی افتاد مثل همین چند سال که چیزی نگفت وسکوت کرد.
باز هم سکوت کند. به او بگویید از من راضی باشد. در معراج دمی با من تنها بماند."
از معراج که آمدیم فاطمه ناراحت بود و مدام می گفت:
" من نمی تونم بخوابم،اون بابا ،بابای من نبود!"
بعدا پیکرت را بردند دانشگاه. چون مدت زیادی بیرون مانده بودی، دوباره خونریزی کرده بودی ومجبور شدند بار دیگر غسل وکفنت کنند.
شستشوی این بار با آب گرم بودو پنبه ها را بر داشته ولب ها را به هم نزدیک کرده بودند.
برای همین سجاد آمد دنبالمان:" بابای فاطمه،
برای فاطمه ومادرفاطمه دعوت نامه خصوصی داده !"
وقتی خواستیم برویم مادر شهید قاسمی دانا وخانم حاج نصیری هم آمدند.
سر راه فاطمه گفت:" می خوام برای بابام گل بخرم.
" سجاد جلوی گل فروشی نگه داشت.
وفاطمه گل خرید و رفتیم معراج شهدا.
پیکرت را گذاشتم زمین. رویت را که باز کردند، پنبه داخل دهان وبینی ات را برداشته بودند.
فاطمه نگاهی به صورتت کرد وگفت:"من این را هم قبول ندارم!"
گفتم :" وقتی بابا عمیق می خوابید چطوری میخوابید؟
"کمی فکر و گفت:" آهان همین طوری می خوابید!"
شب آمدیم خانه . دسته های عزاداری می آمدند در خانه ما. دنبال فاطمه بودم، دیدم سجاد اورا برده بیرون وبرایش لباس سرمه ای وکت سفید وچادر وروسری خریده. و بعد او را برده پارک و شامم پیتزا به اوداده. وهمان جا نگهش داشت . واورابغل گرفت تا خوابش برد. دایی مهربان! یعنی دخترمان بی پدر شده بود ؟!
ادامه دارد....✅
🆔@farhangi_k
هدایت شده از معاونت فرهنگی مدرسه علمیه کریمه اهل بیت س قم
#سلام_بانو
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَة
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر
یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّة
فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ الله شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
مدرسه کریمه اهل بیت علیها السلام-قم
🆔@farhangi_k