eitaa logo
کانال دانشجویی، فرهنگی 🌺🍃
557 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
575 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃نفس زندگی باید با تو زندگی کرد، با تو نفس کشید، با تو خندید و با تو گریه کرد؛ باید لحظه‌های بودن را با تو مرور کرد. سختی‌ها را باید با ایمان به این که تو در کنار ما هستی دوام آورد و از خوشی‌ها باید با اعتقاد به لبخند تو لذت برد. اگر این نباشد، زیر بار سختی‌های می‌شکنیم و در سرمستی خوشی‌ها به بیراهه می‌رویم. کاش به مقامِ همیشه به تو اندیشیدن و همیشه با تو زندگی کردن می‌رسیدیم. شبت بخیر نفَس زندگی!
🍃شفیع دنیا و آخرتم لحظه‌ای که بی تو از عمر ما می‌گذرد، نعمتی است که به گناه بزرگ ناسپاسی از میان می‌رود. این لحظه که باز نمی‌گردد؛ اما خدا کند که تاوانش را بشود با غرق شدن در یاد تو از میان برد! تو اگر پادرمیانی کنی، خدا ما را به خاطر این همه ناسپاسی می‌بخشد و اگر کمک کنی، لحظه‌هامان همه غرق در یاد تو می‌شود. به بیچارگی‌مان رحم کن؛ هم پادرمیانی کن و هم کمک. شبت بخیر شفیع دنیا و آخرتم!
🍃مایه طهارت عالم هوای شهر آلوده است. گاهی خطرناک می‌شود برای همه و گاهی برای بیماران. جز نفس تو مگر چیز دیگری هم هست که هوای شهر ما را پاک کند. هوای شهر از وقتی که تو رفته‌ای آلوده است. تا برنگردی برای بیمار و غیربیمار، این هوا نفس‌گیر است. دلم هوای نفَست را کرده. برگرد ای مسافر سفرهای طولانی! حال دلمان خراب است آقا! شبت بخیر مایۀ طهارت عالم!
🍃 دنیا و آخرتم دنیای بازی و سرگرمی، وقتی می‌شود همۀ دغدغۀ من، تو که دنیا و آخرتم باید باشی، می‌روی در حاشیه‌های زندگی. آن وقت من می‌مانم و خلوت نفس. در این خلوت جز تباهی چیزی نصیبم نمی‌شود و پناهی هم نیست که مرا از هلاکت نجات دهد. مرا با نفسم تنها نگذار که از هلاکت بیم دارم. شبت بخیر دنیا و آخرتم!
🍃مهربان امام من ما را خدا طوری آفرید که با محبت تو دلمان گرم شود به این دنیا و تاب بیاوریم این زندان تنگ و تاریک را. شیطان که از این حقیقت آگاه شد، سرمان را گرم کرد به خود دنیا تا از تو غافل شویم. خیلی از ما هدف تیر شیطان قرار گرفتیم و غافل شدیم و در این میانه اگر هنوز رمقی برای ماندن و نفس کشیدن داریم، مدیون نگاه لطف تو هستیم. ما از تو غافل شدیم، اما تو از ما غافل نشدی. خدا را شکر که تو را داریم و ممنون که این همه مهربانی! شبت بخیر مهربان امام من!
🍃محبوب خدا ذائقه‌هایمان را عوض کرده‌اند. دیگر دلمان به آسمان خوش نیست. به زمین چسبیده‌ایم و با زمینی‌ها خوشیم. لذت‌هایمان همه بوی نفْس می‌دهد و عادت کرده‌ایم به تعفّن این بو. این حال بد، راز دور ماندن ما از توست. تو اگر چه روی زمینی ولی اهل آسمانی و می‌خواهی زمین را هم آسمانی کنی و ما با این ذائقه‌های بیمار چگونه می‌توانیم دل به تو ببندیم. به جز کسی فریادرسمان نیست، کاری برایمان کن آقا! شبت بخیر محبوب خدا!
🍃شیرین‌ترین عشق شیرینی دنیا را چشیدیم و خوشمان آمد. شیرینی گناه را چشیدیم و لذت بردیم. شیرینی سرگرمی‌ها را چشیدیم و مشغول شدیم. شیرینی محبت تو را کی می‌چشیم تا عاشق شویم؟ به دادمان برس که داریم در میان این شیرینی‌ها، تلخ می‌شویم. شبت بخیر شیرین‌ترین عشق!
🍃 امید زندگی محبت دنیا سر لج دارد با محبت تو. به هر زوری شده خودش را در دل‌ها جا می‌کند و وقتی که دل را به تسخیر خویش درآورد، درِ دل را به روی هر محبتی باز می‌کند جز محبت تو. دلی که به تسخیر دنیا درآمده، از چشیدن شیرینی سخن گفتن با تو محروم می‌شود و قبلۀ دلش می‌شود دنیا. حالا به من بگو آقا! آیا امیدی به نجات چنین کسی هست؟ در پیشگاه شما سخن گفتن از یأس، گناهی بزرگ است. من همیشه به تو امیدوار می‌مانم. شبت بخیر امید زندگی!
🍃پاک‌ترین بندۀ خدا روی زمین! شنیده‌ام که گفته‌اید بچه‌ها تا زبان باز نکرده‌اند، امامشان را می‌بینند. راز گریه‌های بی‌علتشان غیبت امام از نگاهشان و راز خنده‌های بی‌دلیلشان، زیارت رخسار امام است. و گفته‌اید وقتی که زبان باز می‌کنند، از یادشان پاک می‌شود این قرارهای عاشقی. از وقتی این قصۀ پرهیجان را شنیده‌ام، کارم شده غبطه خوردن به حال بچه‌ها! کاش هیچ گاه بزرگ نمی‌شدم و زبان باز نمی‌کردم. حالا که این کاش تحقق‌پذیر نیست، ای کاش به قدری خوب می‌شدم که تو با من از آن قرارهای عاشقی می‌گذاشتی. حتماً فطرت پاک بچه‌ها دلیل این همه دل دادن و دل گرفتن است. آقا! دستی به دلم بکش تا برگردم به پاکی دوران کودکی! من دلم تو را می‌خواهد. شبت بخیر پاک‌ترین بندۀ خدا روی زمین!
🍃طبیب دل ها دلم را می‌دهم به دست تو، معاینه‌اش کن و به من بگو چرا این قدر هواییِ دنیا شده این دل!؟ دنیا چگونه باید بی‌وفایی خودش را ثابت کند که از او کنده شود و به سوی تو بیاید. به من بگو چه بر سر دلم آمده که هر چه مهربانی از تو می‌بیند، باز هم به تو وابسته نمی‌شود. این درد، درمان ندارد آقا!؟ این بیمارِ رو به موت محتاج نگاه توست. نفس الهی‌ات را بدم بر دل بیمارم تا بیدار شود از این خواب مرگ‌گونه! شبت بخیر طبیب دل‌ها!
🍃مظلوم عالم دراین که تو مظلومی،‌ شکی نیست. باید به دنبال ظالم گشت. این که دشمنان تو ظالم هستند،‌ شکی نیست، باید دید که آیا ما هم در جمع ظالمان به تو هستیم یا نه. خدا کند که در جمع ظالمان به تو نباشیم. کسی که به تو ظلم کند، عاقبت بخیر از دنیا نمی‌رود. شبت بخیر مظلوم عالم!
🍃یادت یاد خدا باور نکرده‌ایم که بن‌بست‌های هر امّتی به غفلت آنها از تو بر می‌گردد. باور نکرده‌ایم که اگر یاد تو در متن زندگی‌هایمان نباشد، آفت‌های انسان‌کُش تا بطن زندگی‌هایمان نفوذ می‌کند. باور نکرده‌ایم حتّی یاد خدا اگر رنگ تو را نداشته باشد، مایۀ آرامش نیست. این باورنکردن‌هاست که زندگی را برایمان گرداب کرده و ما مبتلا شده‌ایم به دورهای باطلِ پی در پی. هر چه قدر می‌دویم، سرجای اولمان هستیم. کاش فقط همین بود، ما داریم سقوط می‌کنیم. چه قدر زندگی ترسناک است وقتی که از این باورها محرومیم. ما عادت کرده‌ایم به این زندگی ترسناک، که راحت آن را ادامه می‌دهیم. این عادت وحشتناک‌تر از آن زندگی ترسناک است. آقا! چگونه التماس کنم که ما را نجات دهی از چنگال این عادت دهشتناک! شبت بخیر یادت یاد خدا!
🍃امام تنها وقتی روزمره های زندگی مان به هم می ریزد، حسابی به هم می ریزیم. همه چیزها باید سر جای خودش باشد تا دلمان آرام باشد و لبمان خندان. یک بار چرا از خودمان نمی پرسیم تو کجای روزمره های زندگیمان هستی. چرا تو را وقتی در متن زندگی مان نمی بینیم به هم نمی ریزیم؟ تو چقدر مظلوم و غریبی و ما چقدر جفاکار و بی وفا هستیم. شبت بخیر امام تنها
🍃 کعبه مقصود از تو دور مانده‌ام و هر چقدر می‌دوم،‌ باز هم راه هست برای پیمودن. می‌تر سم خسته شوم از دویدن. کاری برایم کن تا نفس دارم در راه رسیدن به تو در حال دویدن باشم. این گونه چه به تو برسم چه نرسم، عاقبت به خیر از دنیا خواهم رفت. شبت بخیر کعبۀ مقصود!
🍃مهمان عزیز خدا سحرها و افطارها کنار هر کسی نشسته ای، خوشا به حالش که یا تو مهمانش کرده ای و یا مهمانش بوده ای. آقا به ما یاد بده راز مهمان تو شدن یا مهمان ما شدنت را. راضی نشو که از مهمانی فقط حسرتش را به گور ببریم شبت بخیر مهمان عزیز خدا!
🍃شفیع دنیا و آخرتم لحظه‌ای که بی تو از عمر ما می‌گذرد، نعمتی است که به گناه بزرگ ناسپاسی از میان می‌رود. این لحظه که باز نمی‌گردد؛ اما خدا کند که تاوانش را بشود با غرق شدن در یاد تو از میان برد! تو اگر پادرمیانی کنی، خدا ما را به خاطر این همه ناسپاسی می‌بخشد و اگر کمک کنی، لحظه‌هامان همه غرق در یاد تو می‌شود. به بیچارگی‌مان رحم کن؛ هم پادرمیانی کن و هم کمک. شبت بخیر شفیع دنیا و آخرتم!
🍃مالک دل ها کسی که با عاشقان تو دمخور می‌شود، خوب می‌فهمد که آنها هر کجا که باشند، دلشان پیش توست. ما به عاشقان تو که می‌رسیم، از گرو بودن دلشان می‌فهمیم که خودمان هر چه باشیم عاشق نیستیم. دل ما پیش همه هست، جز تو. پس هر چه از عشق بگوییم، جز لاف چیز دیگری نیست. اما آقا دربارۀ عشق، هر کدام از حرف‌هایمان لاف باشد، این دیگر جز حقیقت چیز دیگری نیست: ما دوست داریم عاشق تو شویم. شبت بخیر مالک دل‌ها!
🍃جان و جهان من تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را کسی اگر ادعای عشق کرد و تو همه چیزش نبودی، باید از هر واژه‌ای که عشق را با آن فریاد زده، توبه کند. تو همه چیز و همه کس عاشقی. او وقتی تو را دارد نه جان می‌خواهد و نه مال. سود و زیان او تنها یه ملاک دارد: کم داشتن یا زیاد داشتن تو، همین. یک روز می‌آید که از صمیم دل فریاد می‌زنم تو دارد و ندارم هستی و جز تو هیچ چیز از خدا نمی‌خواهم. شبت بخیر جان و جهان من!
🍃امید مظلومان وقتی صدای گریۀ مادری بر سر پیکر نوزاد شیرخواره‌اش می‌آید، وقتی صدای ضجۀ جوانی بر سر نعش همسرش می‌آید، وقتی اشک‌های کودکی در فراق پدر روی زمین می‌چکد، وقتی قطره‌های خون پدری در مقابل نگاه فرزندش روی زمین می‌چکد، ما یاد تو می‌افتیم و نبودنت و خودمان را مذمت می‌کنیم و بر سر خویش فریاد می‌کشیم. شاید اگر ما خوب شده بودیم، تو تا حالا آمده بودی! آقا! اگر در قیامت ما را به گناه تأخیر انداختن ظهورت محاکمه کنند، ما در خون مظلومان عالم شریک خواهیم بود؟ فکرش هم لرزه بر جان می‌اندازد. کاش زودتر از سر راهت بلند می‌شدیم. شبت بخیر امید مظلومان!
🍃منتقم خون فاطمه بار انتقام خون مادر به دوش تو گذاشته شده. چه قدر سخت است انتظار برای رسیدن زمان انتقام. کیست که عشقش به مادر، بیشتر از تو باشد؟ و کیست که کینه‌اش از دشمن مادر بیشتر از تو باشد؟ عیار بندگی تو را چه خوب می‌شود از رضا دادن به انتظار انتقام فهمید؟ شبت بخیر منتقم خون فاطمه!
🍃عزادار مادر شب شهادت مادرت، آرزو می‌کنم یکی از قطره‌های اشکی که برای مادرت می‌ریزی، نصیبم شود. قطرۀ اشکت اگر به دستم رسید، دوست دارم خدا آن را برایم بلوری کند که همیشه همراهم باشد. همین که دلم میل گناه پیدا کرد، روی قلبم بگذارم تا از هر چه معصیت است، گریزان شود. چشمم از گریه اگر خشک شد، بر چشمانم بمالم تا جوی اشک شود. در خیالم فکر کسی غیر از تو اگر گذر کرد، روی سرم بگذارم تا همۀ وجودم اندیشیدن به تو شود. کجا روضه گرفته‌ای آقا؟! بگو تا بیایم و سهم یک قطره اشکم را بگیرم. شبت بخیر عزادار مادر!
🍃ماه مهربان دل هر چه قدر که سنگ باشد وقتی به نام تو می‌رسد، تنگ می‌شود برایت. دل‌تنگی‌ها کم و زیاد دارند ولی مگر می‌شود کسی دل داشته باشد و برای تو تنگ نشود؟ التماس می‌کنم بگذار حتی اگر در توهمم از این توهم شیرین بیرون نیایم. اجازه بده بی‌قراری‌هایم را بنویسم به پای دل‌تنگی تو. اگر احساس کنم که دلم برای تو تنگ نمی‌شود نمی‌توانم باور کنم که آدمم. این کمی احساسِ آدم بودن را از من نگیر. می‌خواهم بروم با خیال دل‌تنگی برای تو، کمی نفس بکشم. منتظر بمان تا یک روز خبرم را برایت بیاورند و بگویند از بس دلش برایت تنگ بود، از غصه دق کرد و مرد. چه خبر قشنگی! شبت بخیر ماه مهربانم!
«اللّهم اشف کل مریض» مشکل اصلی امروز ما، بیمار نبودن است. ما باید بیمار فراق تو باشیم؛ اما سرخوشیم بدون تو. این درد را به که باید بگوییم؟ آقا! چرا ما از نبودنت تب نمی‌کنیم؟ چرا به لرز نمی‌افتیم؟ چرا هنوز در فراق تو زانوانمان توان راست نگه‌داشتن قامتمان را دارد؟ اصلا می‌خواهم بدانم چرا چشم‌هایم می‌بیند؟ مگر می‌شود مبتلا به فراق تو بود و به قدری گریه نکرد که چشم‌هایمان بی‌سو شود؟ ما بیمار فراق نیستیم و این حقیقت تلخی است که سلامتی را به کاممان زهر می‌کند. کاش دعا می‌کردی برایمان که بیمار فراقت شویم، بعدش هم دعا می‌کردی که شفا بگیریم. شفای درد فراق تو به وصال است. نه؟ پس دعا کن برایمان آقا! شبت بخیر طبیب دردهایم!
🍃حضرت آسمان کسی که به تو تعلق نداشته باشد، به هر چه تعلق داشته باشد، میان زمین و آسمان رهاست. او همیشه در حال سقوط است و خودش بی خبر است. وقتی که به زمین خورد، ‌بیدار نه،‌ می‌میرد. عجب مرگ زجرآوری! من از این سقوط وحشت دارم، دلم را به دلت ببند! شبت بخیر حضرت آسمان!
راه درک ظهور از درک کربلا می‌گذرد. فهم کربلا راز در مسیر ماندن ماست. کسی که کربلا را نمی‌فهمد، ظهور را هم نخواهد فهمید. کسی که نفهمد چرا کربلا اتفاق افتاد، دعای برای ظهور می‌کند اما بعید نیست اگر امامش ظهور کرد،‌ در صف دشمنانش قرار بگیرد. آقا! مدد کن ما را تا در کنار عزاداری برای حسین، فهم‌مان از عاشورا به قدری بالا برود و ایمانمان به امام به قدری عمیق شود که وقتی آمدی، برای لحظه‌ای و ذره‌ای در فدا شدن برای تو شک نکنیم؛ حتی اگر هزینۀ بودن در کنار تو، جان و مال و ناموسمان باشد. کربلا را که می‌خوانیم، دلمان می‌لرزد برای لحظه‌های ظهور! شبت بخیر غایب از نظر!