🚸 شوکدرمانی در نظام آموزشی (۱)
✍علی قربانی پژوهشگر تعلیم و تربیت در کانال روایت مدرسه نوشت:
شوکدرمانی چیست؟
شوک درمانی چیست؟ چرا باید از شوک درمانی در آموزش صحبت کنیم؟
شوک درمانی اصطلاحی ست که از حوزه #پزشکی به #اقتصاد راه یافته اما مسئله اصلی درباره #شوک_درمانی_اقتصادی ، بازتعریفی ست که از کل #دولت و نهادهای وابسته به دولت ارائه میدهد. بنابراین بیتناسب نخواهد بود که شوک درمانی اقتصادی، #نظام_مدارس_دولتی را نیز به شدت تحت تاثیر خود قرار دهد.
این فرآیند همراه با #بازاری_سازی های یک شبهای ست که بخش قابل توجهی از خدمات دولتی را از طریق #آزادسازی به #بخش_رقابتی_بازار واگذار میکند. از آن رو که مردم با چنین تحول عظیمی در کاهش خدمات عمومی دولت مقابله خواهند کرد، معمولاً شوک درمانی در هنگامه یک شوک اجتماعی (سیل، جنگ، کودتا و...) اجرا میشود (۱) . اما این بدان معنی نیست که در شرایط معمول، سیاستگذاران فارغ از این ایده باشند. اتفاقاً *شوک درمانی غیراز شرایط بحران اجتماعی، هنگامی رقم میخورد که عدهای از کارشناسان شرایط اقتصادی یا نهادی مثل نهاد آموزش را به «محتضری» تشبیه میکنند که علت بیماری او وابستگی زیاد به دولت است و اگر جراحی نشود به زودی از دست خواهد رفت.*
ماجرای #شوک_درمانی_آموزشی در ایران هم دقیقاً از همینجا آغاز میشود. به خاطر دارم عدهای از اساتید دانشکده علوم تربیتی که کمترین ارتباط را با مدارس دولتی داشتند از همان ابتدای ورودمان از #نظام_آموزشی_رو_به_موت صحبت میکردند. در ارائهها و نشستهای دیگر هم کم نبود اشاره به این نکته از سوی برخی کارشناسان. از سوی دیگر تاکید شدید کارشناسان و تصمیمگیرندگان داخل آموزشوپرورش بر #انحصار_نظام_آموزشی در دست دولت و #نیروهای_رسمی (و بدتر از آن اعتقاد به #انحصار_نظر_دادن در آموزشوپرورش توسط رسمیها)، این ایده را تشدید میکرد که برای نجات نظام آموزشی راهی جز خلاصی از دست دولت و بروکراسی آن باقی نمانده.
در ورای این دو سوی افراط و تفریط، عدهای از دانشآموزان هستند که در #مناطق_دورافتاده_مرزی ، تنها امیدشان به همین #مدارس_بیرمق_دولتی ست. حتی در شهرهایی مثل تهران هم #مدارس_هیات_امنایی اش که باید دولتی باشد اما دریافت #مبالغ_اجباری و #حق_گزینش_دانشآموزی مانع از ورود اقشار محروم به این مدارس شده، این خانوادهها پناهی برای تحصیل فرزندانشان به جز مدرسه دولتی نیافتهاند.
شوک درمانی آموزشی که با #اعطای_سرانه_دانش_آموزی یا #یارانه_آموزشی به خانوادهها همراه است به ظاهر تضادی با اجرای حق آموزش عمومی ندارد. *اتفاقاً فریدمن –نظریهپرداز بزرگ #اقتصاد_نئولیبرال در جهان- معتقد است با اعطای این سرانهها و حق انتخاب به خانوادهها، آموزش اقشار محروم نیز بر اساس اصل #رقابت و #بهره_وری ، کیفیتر خواهد شد و از این رو این ایده را یکی از دو افتخار بزرگ خود تلقی میکرد (۲). اما در عمل #خانواده_محوری ، #مردمی_سازی و #حق_انتخاب که از آن صحبت میکرد ، ساخت اجتماعی بر اساس «رقابت» و «آزادسازی» و کوتاه کردن دست دولت از حمایتی (هر چند حداقلی) ست که از اقشار مختلف داشت. وقتی این حمایت حداقلی حذف شود کارشناسان متوجه خواهند شد که نظام آموزشی هر چند ضعفهای بزرگی داشته اما آنگونه که آنها تصور میکردند، محتضری رو به موت نبوده است.*
این فاجعه در اجرای شوک درمانی نظام آموزشی در نیواورلیان آمریکا که پس از طوفان کاترینا به پیشنهاد #فریدمن اجرا شده بود، رقم خورد. ظرف نوزده ماه با اجرای طرح #اعطای_سرانه به خانوادهها به جای استفاده از این بودجه برای بازسازی مدارس دولتی (۳) ، *تعداد مدارس دولتی شهر لوئیزیانا از ۱۲۳ مدرسه به ۴ مدرسه رسید؛ با حق انتخاب معلمین از سوی مدارس، اتحادیه قدرتمند معلمین از میان رفته و با اخراج ۴۷۰۰ نفر، عدهای از معلمان جوان که دوره آموزشی آنها ۵ هفته بود با دستمزدی اندک جایگزین آنها شدند.* تقدیر آن بود که فریدمن سال بعد از دنیا برود اما میراثی از خود برجای گذاشت که آموزگاران مدارس دولتی آن را #زمین_خواری_در_عرصه_آموزش نام نهادند (۴).
🔸🔹🔸
۱) نائومی کلاین، دکترین شوک، ص ۲۴
۲) مقدسی و کریمیان، تحلیل سیاستگذاری آموزش در ایران، ص ۸۰
۳) وقتی از تخصیص اعتبار سرانه دانشآموزی صحبت میکنیم باید توجه داشته باشیم این مبلغ از بودجه عمومی آموزشی تامین میشود و عملاً همان پولی را که دولت برای تربیت معلم، توسعه برنامه درسی، ساخت مدارس و گسترش نظام آموزشی در اقصا نقاط کشور استفاده میکرده را باید به سرانه تبدیل کند. همچون یارانههای معیشتی خانوار که در ظاهر کمک به خانوار اما در حقیقت افزایش بیرویه قیمتها و حذف دولت از معادله معیشتی مردم بود.
۴) نائومی کلاین، دکترین شوک، ص ۲۵
🎬 رسانه فرهنگیان دشتستان
@farhangian_dashtestan
✳️ کنشگران ساخت نظام آموزشی ایران
✍علی قربانی؛ پژوهشگر تعلیموتربیت در کانال روایت مدرسه در پیام رسان بله نوشت:
نظام آموزشی و تربیتی ایران که به سبک سنتی الگوهای نهادی همچون مساجد، مکتبخانه، مدارس علمیه، خانقاهها و نظامات فتوت را دربرمیگرفت، از دوره #فتح_علی_شاه_قاجار ، یعنی حدود ۲۰۰ سال پیش دچار تحولاتی شد که به مرور و تا پایان #عصر_پهلوی (طی ۱۵۰ سال)، #مدرسه_جدید (اسکول) و #دانشگاه (یونیورسیتا)، به جزء اصلی آن مبدل گشت.
برای ایجاد این #تحول_نهادی ، #کنشگران مختلفی در وجه فردی و گروهی به فعالیت پرداختند که مهمترین آنها را میتوان در ۴ گروه ذیل دستهبندی کرد:
1️⃣ بیگانگان
2️⃣ حاکمیت
3️⃣ روشنفکران
4️⃣ روحانیت
به لطف خدا توفیق داشتم در #رساله_دکتری خود مطالعهای بر روی این کنشگریها داشته و چارچوبی برای تحلیل آن ارائه دهم. بر اساس این مطالعه تحولات نظام آموزشی، تصویری است از تحولات ساخت اجتماعی و نمیتوان بدون توجه به روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، تحولات مدرسه را به درستی درک کرد. نقص عموم پژوهشهایی که تا کنون به زبان فارسی در زمینه تاریخ تحولات مدرسهای نگاشته شده نیز به همین مسئله باز میگردد.
همچنین هر یک از این گروههای چهارگانه زیر اجزائی داشتهاند که فهم آن در تحولات نظام اجتماعی و نظام آموزشی دارای اهمیت است؛ برخی مانند #بیگانگان و #روحانیت ، از انسجام قوی در سلسلهمراتب درونی خود برخوردار بوده و با افقی بلند مدت به ساخت اجتماعی پرداختند، برخی دیگر مانند #دولت و #روشنفکران انسجام کمتری داشته و عموماً افق کوتاه مدت تحولات را میدیدند. زیر اجزاء این گروهها در این پژوهش اینگونه دستهبندی شدند:
🔺 بیگانگان: مدارس میسیونی/ سفرا و نیروهای رسمی/ انجمنهای آموزشی و فرهنگی/ مستشاران/ سازمانهای بینالمللی
🔺 حاکمیت: خاندان سلطنتی/ مجلس/ وزارتخانه و نظام اداری
🔺 روشنفکران: مدارس و انجمنهای مخفی/ احزاب سیاسی
🔺 روحانیت: سلسلهمراتب مرجع-مقلدی (مراجع تقلید/ مجتهدین بزرگ شهرها/ قضات شرعی/ پیشنمازان و مشایخ محله/ طلاب مدارس علمیه)
ما برای فهم #تحولات_آتی_نهاد_مدرسه و #نظام_آموزش_رسمی در ایران، نیازمند فهم روابط بین این کنشگران و الگوهای مداخلاتی آنان هستیم. از این رو اگر توفیق داشته باشم بخشی از یافتهها یا نقاط کلیدی فعالیت این کنشگران (به ویژه حاکمیت و بیگانگان) را روایت خواهم کرد.
🆔 @farhangian_dashtestan