eitaa logo
فرهنگیان استان همدان
3.4هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
7.1هزار ویدیو
355 فایل
معلّمین، افسران سپاه پیشرفت کشورند؛ چون آموزش و پرورش وسیله‌ی پیشرفت کشور است. رهبر انقلاب اسلامی ارتباط با ادمین کانال : @komeil_081
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 روزی پسری، متوجه شد مادرش از همسایه‌ی فقیر خود نمک خواست. متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه‌ای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می‌کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه‌ی فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب می‌کند و دوست داشتم از آنها چیز ساده‌ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد و شرمنده نشوند. ┅✿🇮🇷❀🇮🇷❀🇮🇷✿┅ 🚨به فرهنگیان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
🌸 مایه برکت 🔰 یک کسی ما را دید و گفت: آقای قرائتی شما پسر ندارید؟ گفتم: نه من فقط دختر دارم. چند بار کوبید بر سینه‌اش که الهی! الهی! خدا بهت یک پسر بدهد! من هم چند بار کوبیدم بر سینه‌ام که الهی! الهی! الهی خدا یک جو عقل به تو بدهد! خدا وقتی به کسی دختر می‌دهد به او می‌گوید به شکرانه این دختر، نماز شکر بخوان؛ انا اعطیناک الکوثر فصل لربک... حدیث داریم خانه‌ای که در آن چند دختر داشته باشد، محل رفت‌وآمد ملائکه است. پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: 1️⃣ دختران مایه برکت هستند.۱ 2️⃣ مرد صاحب فرزند دختر، مورد رحمت الهی قرار دارد.۲ 3️⃣ در هر روز 12 برکت و رحمت الهی بر خانه‌ای که در آن دختران زندگی می‌کنند، نازل می‌شود و آن منزل مورد زیارت و دیدار ملائکه قرار می‌گیرد.۳ پی‌نوشت ۱. مستدرك‌الوسائل، ج 15، ص 115. ۲. همان ۳. جامع‌الأخبار، ص 285. ┅✿🇮🇷❀🇮🇷❀🇮🇷✿┅ 🚨به فرهنگیان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
اهل نمایش 🔰 بابا توی مهمانی‌ها ما را بغل نمی‌کرد و نمی‌بوسید. می‌گفت «شاید بچه یتیمی در مجلس باشد». وقتی ما را به مدرسه می‌برد، دو تا کوچه پایین‌تر پیاده می‌کرد تا مبادا پدر بی ماشینی یا بچه‌ بی بابایی ما را ببیند و غصه‌اش شود. مامان می‌گفت «شیرینی را توی خونه بخور، نبر توی کوچه، شاید یکی دلش بخواد و نداشته باشه!» می‌گفت «میوه گرون نبر مدرسه، خیار نبر، بو داره!» اما نمی‌دانیم چه شد که فضای مجازی همه ما را اهل نمایش کرد تا با ماشین‌ و طلا و سفر و خرید و خوردنی،‌ مرتب توی چشم‌ها بیاییم و هیچ‌وقت هم غصه دل آدم‌های دیگر را نخوریم! 🇮🇶🇵🇸🇱🇧🇮🇷🇾🇪 🚨به فرهنگیان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
معروف است كه خداوند به موسی علیه السلام گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند! موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد. مدتی گذشت اما قحطی نیامد؛ موسی (ع) علت را از خدا پرسید؛ خدا به او فرمود: من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند؛ من چگونه به این قوم رحم نکنم؟ اِرحَم تُرحَم... به همدیگر رحم کنیم تا خدا هم به ما رحم کند. 🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇸🇾 🚨به فرهنگیان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan ‌‎‎‌‎‎
⛔️ یک قصّه‌ی پُر غُصه ....😔 چند روز پیش برای یه کاری مراجعه کردم به یکی از دفاتر ازدواج و طلاق . وارد دفتر که شدم، دیدم یک خانوم جوان، مومنه و چادری با سردفتردار در حال صحبت و مشورت گرفتنه. سردفتردار که خیلی انسان شریفی هستن، از جریان زندگی این خانوم ناراحت و عصبانی بود و مدام به سمت من برمی‌گشت و میگفت؛ میبینی چه آدمایی پیدا میشن؟!!! من که اطلاعی از داستان نداشتم، به ناچار پرسیدم؛ چی شده مگه؟! سردفتردار گفت؛ شوهرش ول کرده رفته و اینو آواره‌ی کوچه و خیابون کرده. {اونجا فهمیدم که قضییه‌ی طلاق و این حرفاست.} گفتم چرا آخه؟ اون خانوم که خیلی چهره‌ی معصوم و ساده‌ای هم داشت، ۲۴ سالش بود. سردفتردار بهش گفت؛ خودت توضیح بده؟! گفت: "ما دو ساله نامزد کردیم، شوهرم شغلش آزاده و فروشنده‌ی لباسه. اولش با من خوب بود ولی رفته‌رفته هر روز درخواست‌هایی از من داشت. یه روز میومد می‌گفت؛ تو چرا لب‌هات اینطوریه؟!! دخترای دیگه خیلی لب‌هاشون خوشگل‌تره. میگفتم چون اونا تزریق کردند. میگفت خب تو هم برو تزریق کن. چند روز بعد میومد میگفت؛ چرا فلان جای بدنت اینجوریه؟! چرا موهات این رنگیه؟! چرا رنگ چشمات فلانه؟ چرا گونه‌هات بهمانه؟ و قِس علی هذا... بعدا فهمیدم که هر روز دخترایی رو توی خیابون با بلوز و شلوارچسبیده به بدن و چهرهایی با صد قلم آرایش و عمل شده توی خیابون و بازار و فضای مجازی میبینه که کم‌کم من از چشمش افتادم و دوست داره منم مثل اونا بشم‌ و این باعث شده بود مدام منو با زنهای لختِ کوچه و بازار و اینستا مقایسه کنه و هر روز منو مجبور میکرد که برم عمل‌های مختلف زیبایی انجام بدم. ولی من میگفتم بابا؛ بدن من مشکلی نداره. از اونجایی که میدونستم هزینه‌ی عمل زیبایی خیلی بالاست و ایشون توان پرداخت نداره، عمدا رفتیم پیش یک دکتر زیبایی. هزینه‌های عمل رو که شنید، دود از سرش بلند شد. یکدفعه گفت پاشو بریم، خودم یه دکتر دیگه پیدا میکنم. فرداش اومد خونه و گفت؛ خانوم دوستم پیش یه دکتری عمل زیبایی و تزریق و ... انجام داده که قسطی پول میگیره. بازم خواستم باهاش صحبت کنم که از خرشیطون بیاد پائین ولی نشد که نشد. رفتیم مطبّ دکتر زیبایی. وارد اتاق که شدم، دیدم دو تا مرد نشستن که یکی کت و شلوار پوشیده و کراوات زده و اون یکی هم روپوش سفید. به شوهرم گفتم اینا که مرد هستن؟!!! گفت اشکال نداره، هر روز کلی زن بهشون مراجعه می‌کنن. بعد به زور و تهدید منو برد داخل. دکتر پرسید چی نیاز دارید؟! شوهرم با کمال بی‌حیایی، شروع کرد به شرح دادن که برای فلان ناحیه از پشت و سینه این مقدار میخوام تزریق کنید، فلان جاش رو میخوام اینجوری بشه و غیره. دیدم دقیقا میخواد جسم منو شبیه اون چیزی کنه که در زنهای کوچه و خیابون و اینستا میبینه. ولی کاش ماجرا همین جا تموم میشد. این دکتر عوضی بهم گفت؛ خانوم لباست رو دربیار تا من وضعیت بدنت رو ببینم.😳 خیلی عصبانی شدم، به شوهرم گفتم، تو منو آوردی پیش دوتا مرد تا لخت بشم و بدنم رو ببینن؟! تو غیرت نداری؟ شرف نداری؟ تو مردی اصلا؟ بعد پاشدم و از مطب داشتم خارج میشدم که دکتره بهم گفتم؛ من هر روز 20 نفر مریض خانوم دارم که با ما راحت هستن ولی شما ارزشی‌ها مملکت رو خراب کردید. بعد از این که من مخالفت کردم با عمل زیبایی، شوهرم هم کلا گذاشته رفته و جوابم رو نمیده، من اومدم برای طلاق غیابی." این بخشی از داستان این خانوم بود. و البته فقط یک مورد از هزاران موردی که توی جامعه اتفاق میفته. از وقتی این داستان رو شنیدم خیلی خیلی ناراحتم. جالبه که این دختر مظلوم و باحیا مدام میگفت؛ "حاج‌اقا من خیلی دوسِش دارم. خیلی پسر خوبی بود. این دخترای ولنگار خیابون که هر جور دلشون میخاد میان بیرون اینجوریش کردند ولی چاره‌ای جز طلاق هم ندارم." این داستان برسه به دست؛ آقای آقای آقای آقایون مجلسی‌ها، وزارتخونه‌ها، شورای امنیت، شورای عالی فرهنگی انقلاب، حوزه‌های علمیه، مراجع معظم تقلید.... آقایون، حواستون هست که دارن میشن؟! حواستون هست، نسل جدید، کم‌کم تصوری از روسری و مانتوی بلند و شلوار و جوراب ندارن؟! حواستون هست؟! بعیده حواستون باشه. اگه روز قیامت احدی از مسئولین میتونن فقط و فقط جواب ظلم‌هایی که در حق این خانوم جوان و مومنه شده رو بدند، من حرفی ندارم. ظلم‌هایی که بیشترین علتش نتیجه‌ی کم‌کاری‌ها و خیانت‌ها و سیاست‌بازی‌های برخی مسئولین هست. 🤔راستی در این وزارت بهداشت و نظام پزشکی کشور چیزی به نام بر عملکرد پزشکان و مخصوصا پزشکان زیبایی وجود نداره؟! عملا چند مرد نامحرم روی یک زن جوانِ لخت عمل زیبایی انجام میدن و بدتر از اون فیلم هم میگیرن و در فضای مجازی منتشر می‌کنن. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇸🇾 🚨به فرهنگیان استان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است . به او گفت چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی ؟ جواب داد که من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟ آن عارف بزرگ گفت: از خودم شرم کردم که غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم.. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇸🇾 🚨به فرهنگیان استان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
یکی از بزرگان میگفت یک گاریچی در محلمان بود که نفت میبرد و به او عمو نفتی میگفتند. یک روز مرا دید و گفت : سلام ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید ؟ گفتم : بله! گفت : فهمیدم ، چون سلام هایت تغییر کرده است ! من تعجب کردم ، گفتم: یعنی چه!؟ گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود خوب مرا تحویل می گرفتی، حالم را می پرسیدی. همه اهل محل همینطور بودند. هرکس خانه اش گازکشی میشود دیگر سلام علیک او تغییر میکند… از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت میداد. عوض اینکه بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد. سی سال او را با اخلاق خوب تحويل گرفتم. خیال میکردم اخلاقم خوب است. ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم. یادمان باشد، سلام مان بوی نیاز ندهد! امان از ادمای امروز که رفتارشان و عقایدشان بستگی به سمت وزیدن باد داره... 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇸🇾 🚨به فرهنگیان استان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
3.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا آخر ببینید.... 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇸🇾 🚨به فرهنگیان استان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
عروج 🔰 «مسافرين گرامي پرواز شماره 395 به مقصد جدْه، هر چه سریع‌تر به هواپيما سوار شوند. هواپيما آماده حرکت می‌باشد!» براي آخرين بار هم اعلام کرد، اما مگر مي‌توانست سوار شود؟! ساعت حرکت هواپيما با اذان ظهر مطابق شده بود، عمره مهم‌تر بود يا نماز اول وقت؟! بالأخره تصميم گرفت؛ بی‌خیال بلیت و هزینه و تمام زحمت‌هایی شد که کشيده بود. رفت نمازخانه. بعد از نماز، به سالن فرودگاه آمد تا به شهرش برگردد. بلندگو اعلام کرد «با عرض پوزش از تأخير در پرواز شماره 395، نقص فنی پیش‌آمده برطرف شده است. مسافرين هر چه سریع‌تر به هواپيما سوار شوند». لبخندزنان خدا را شکر کرد و سوار هواپيما شد. چند سال بعد در محراب عبادت، شهيدش کردند؛ سومين شهيد محراب آیت‌الله سید عبدالحسین دستغيب(ره). 📌 دو رکعت قصه، ص‌ 51. 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇸🇾 🚨به فرهنگیان استان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
خداوند به حضرت شعیب سلام الله علیه فرمودند 100 هزار از امت تو را عذاب میکنم چهل هزار از گناه کاران و 60 هزار از خوبان . شعیب سلام الله علیه فرمود گنه کاران که گناه کردند خوبان چرا یا الله ؟؟ خداوند متعال فرمودند چون خوبان امت در برابر گناه دیگران بی تفاوت بودند و به خاطر من بر گناه کاران خشمگین نشدند . معروف و نهی از منکر دو واجب فراموش شده 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇸🇾 🚨به فرهنگیان استان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
شیخ ابوالحسن خرقانی گفت: جواب دو نفر مرا سخت تڪان داد. اول: مرد فاسدی از ڪنارم گذشت و من گوشه لباسم را جمع ڪردم تا به او نخورد. او گفت: ای شیخ خدا میداند ڪه فردا حالِ ما چه خواهد شد. دوم: مستی دیدم ڪه افتان و خیزان در جاده اى گل آلود میرفت. به او گفتم: قدم ثابت بردار تا نلغزی گفت: من بلغزم باڪی نیست، بهوش باش تو نلغزی شیخ ڪه جماعتی از پی تو خواهند لغزید. 💠 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇸🇾 🚨به فرهنگیان استان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan
🌼🍃 بچه‌ی کنکوری چند سال پیش که دختر بزرگم دبیرستانی بود، گفتم یه بار برم عضو انجمن اولیا و مربیان بشم ببینم می‌شه از این طریق توی تصمیم‌سازی‌های مدارس اثرگذار بود یا نه. اتفاقاً بالاترین رأی رو آووردم و شدم رئیس انجمن. اولین جلسه‌ی انجمن که تشکیل شد، مشاور محترم دبیرستان هم توی جلسه دعوت شده بودن و یه بخشی از جلسه به صحبت‌های ایشون اختصاص داده شده بود. خانوم مشاور، داشتن با آب و تاب فراوان توضیح می‌دادن و توصیه می‌کردن که: خانواده‌ها باید خیلی هوای بچه‌ها رو داشته باشن. اصلاً نباید به بچه‌ها کار بگن و ازشون کمک بخوان. یعنی چی که نگهداری خواهر و برادر کوچیک‌تر رو می‌سپارن به این بچه‌های دهم و یازدهم؟! یعنی چی که ظرف‌های شام رو این دختر دوازدهمی باید بشوره؟! این امسال کنکور داره! باید هیچ مسئولیتی و هیچ دغدغه‌ای نداشته باشه تا بتونه با تمرکز کامل درس بخونه و رتبه‌ی بالا بیاره و.... 😡هر جمله‌ی خانوم مشاور، خنجری بود که به قلب من فرو می‌رفت! با هر زحمتی بود صبر کردم تا صحبت‌شون تموم بشه. گفتم: خیلی ببخشید! ما دخترهامونو فرستادیم مدرسه که «انسان» بشن؛ نه یه ماشین از محفوظات که می‌تونه توی دانشگاه فلان قبول بشه تا مشاور مدرسه این رو توی رزومه‌ی کاریش اضافه کنه!! دختر من قراره ازدواج کنه و همسرداری کنه و مادری کنه. اگه من این بچه رو طبق این مدلی که شما فرمودید، تربیت کنم و هیچ تمرینی نکرده باشه و توی نوجوونی هیچ مسئولیتی به عهده نگرفته باشه، این دختر چه جوری می‌خواد چند تا کار رو هم‌زمان انجام بده و از پا درنیاد؟! پس چون مهارتش رو نداره، مجبوره تا وقتی داره درس می‌خونه، مجرد بمونه و پدر و مادرش بهش خدمات بدن! ولی نه. دختر من قراره توی یه سن مناسب و معقول ازدواج کنه و توی یه سن مناسب و معقول مادر بشه و در عین حال درس بخونه و توی جامعه هم فعال و مفید و مؤثّر باشه. با نسخه‌ای که شما پیچیدید، این یه آرزوی محال می‌شه که! گفتم: از دوستان دوران دانش‌آموزی و طلبگی من، الان اونایی موفق‌تر و پرافتخارتر هستن که توی دوران مجردی و جوانی، در زمینه‌های مختلف، هم‌زمان فعالیت می‌کردن و مسئولیت‌های متنوع داشتن. هم درس می‌خوندن، هم مطالعات و دوره‌های دیگه داشتن، هم فعالیت فرهنگی داشتن، ... چون تمرین کرده بودن و یاد گرفته بودن. برای همین وقتی ازدواج کردن و بچه‌دار شدن، باز هم تونستن با همون قدرت مسیر پیشرفت‌شون رو ادامه بدن. الان شما دارید بچه‌ها رو از حداقلی‌ترین مسئولیت‌ها هم دور می‌کنید؟ فکر می‌کنید این بچه‌ها با این روش، در آینده انسان‌های موفقی می‌شن؟! یه عالمه دختر تک‌بُعدیِ ناشی که نمی‌تونن ساده‌ترین امور زندگی رو مدیریت کنن، فردا می‌خوان بشن مادرهای خانواده‌های ایرانی؟! دختری که کنکور داره که هیچ، شما دارید می‌گید حتی دانش‌آموز دهمی و یازدهمی هم یه وعده ظرف نشوره توی خونه؟! مگه خونه، هتله؟! همه‌ی اعضای خانواده باید توی امور خونه به اندازه‌ی توان خودشون مسئولیت داشته باشن. از نظر من این تنها مدل موفق زندگی خانوادگیه. غیر از این باشه، بچه‌های اون خانواده، در آینده نمی‌تونن خانواده‌ی خودشون رو درست مدیریت کنن. ✍️نظیفه‌سادات مؤذّن 💠 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🇮🇷🇵🇸🇱🇧🇮🇶🇾🇪🇸🇾 🚨به فرهنگیان استان همدان بپیوندید. شاد https://shad.ir/itsfvzq691 ایتا: @farhangian_hamedan