.
السلام علی حبیبهالمصطفی و قرینهالمرتضی...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شور و #زمزمه ایام فاطمیه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر
حبیبهی خدای یکتایی
تو محور خلقت دنیایی
شفیعهی محشر کبرایی
صدیقهی اطهر و زهرایی
مادر
نورٌ علی نوری و مشکاتی
تو مادر تموم ساداتی
تو معدن کل کراماتی
گرهگشای هر چه حاجاتی
الهی که آخر کارم
بگیرم از درت لیاقت
شامل من بشه نگاهت
روزی من بشه شهادت
یازهرا مددی یازهرا (4)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر
تو رو به نام پاک پیغمبر
تو رو به غربت دل حیدر
نذاری وابمونه این نوکر
تو تنهایی صحنهی محشر
مادر
چادرتو نکش تو از دستم
خوب یا بدم گدای تو هستم
اگر که نالایقم و پستم
دل به کرامت شما بستم
سایه مادریت الهی
کم نشه از زندگیامون
زیر لوای فاطمیون
کاش بزنن فردا صدامون
یازهرا مددی یازهرا (4)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر
تویی تویی دوای دردامون
روضهی تو تمام دنیامون
محبتت امید فردامون
بی لطف تو خالیه دستامون
مادر
نفس زدن براتو دوست دارم
گریه تو روضه هاتو دوست دارم
تموم نوکراتو دوست دارم
برات کربلاتو دوست دارم
الهی که بشکنه دستش
اونی که راهتو گرفته
میون اون کوچهی باریک
نور نگاهتو گرفته
یازهرا مددی یازهرا (4)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نصیر_حسنی
#فاطمیه
#بستر_بیماری
#حضرت_زهرا
.👇👇👇
.
#مربع_ترکیب_بند
#امام_علی امیرالمؤمنین
#حضرت_زهرا
السلام علی حبیبهالمصطفی و قرینهالمرتضی...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای قیام و قعود و ما حیدر
عشق تو تار و پود ما حیدر
مهر تو در وجود ما حیدر
همه بود و نبود ما حیدر
هستی ما تفضلات علیست
بیرق دین ما صفات علیست
ذکر نجوای عاشقانهی ما
روز و شب فکر ما بهانهی ما
خامهی شعر و هر ترانهی ما
ذکر تسبیح عارفانهی ما
نام زیبای شاه کرار است
دل ما بر علی گرفتار است
یا علی جان فدای یک قدمت
نام زیبای تو پر از عظمت
دوست دارم دوباره در حرمت
لب گشایم بگویم از کرمت
کرمی کن توان بده تو مرا
گوشهای آشیان بده تو مرا
گوشهای از حرم مکان گیرم
تو نگاهم کنی و جان گیرم
خلوتی خواهم و زبان گیرم
روضهی بانوی جوان گیرم
بانویی که شکست بال و پرش
در پس در فدا شده پسرش
روضهی بانویی که غم دیده
بعد بابای خود اِلَم دیده
فتنه بسیار و مِهر کم دیده
شعلهها بر در حرم دیده
پشت در بود و شعله بر پا بود
محشری آن میانه بر پا بود
وای من دود و آتش و دیوار
ریسمان بود و حیدر کرار
فاطمه یک نفر، عدو بسیار
ناگهان بی حیا که شد مسمار
بین آن کشمکش که در افتاد
در روی مادر و پسر افتاد
دود وقتی که در هوا پیچید
شعله در بین آن فضا پیچید
بی رمق بود و درد تا پیچید
نالهی بانوی حیا پیچید
فضه بازآ و یار زهرا باش
این دقایق کنار زهرا باش
درد مادر به پشت در، ای وای!
روضهی مادر و پسر، ای وای!
زود قصه رسید سر، ای وای!
مادر و طفل بی سپر، ای وای؟
منتظر مانده با دو چشم پر آب
وای من از دل کباب رباب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نصیر_حسنی ✍
#مرثیه
#فاطمیه
#در_و_دیوار
#کوچه_بنی_هاشم
.