#یک_جرعه_تدبر
🌹#مائده_آیه_87
《يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَيِّبَتِ مَآ أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لَا تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ》{۸۷}
🌹روزى رسول خدا صلى الله علیه وآله از قیامت و صحنه هاى محشر سخن مى گفت. مردم چنان منقلب شده و گریستند كه بعضى تصمیم گرفتند دیگر غذاى خوب نخورند و آسایش را بر خود حرام سازند، روزه بگیرند، همسران خود را ترك كنند، شبها كمتر بخوابند و بر این تصمیم، سوگند خوردند.
پیامبر صلى الله علیه وآله كه مطلع شد، مردم را در مسجد جمع كرد و فرمود: من غذا مى خورم، شبها مى خوابم و همسرانم را رها نمى كنم. دین ما آیین انزوا و رهبانیّت نیست، رهبانیّت امّت من جهاد است، هر كس بر خلاف روش من برود مسلمان نیست.
👈مسلمان، تسلیم فرمان الهى است، نه حلالها را از پیش خود حرام مى سازد، نه نسبت به حرامها چنین است.
#یک_جرعه_تدبر
🌸وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ🌸
ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﺮﺯﻫﺎﻳﻲ ﺍﺯ ﺁﻫﻦ [ ﻣﺨﺼﻮﺹ ]ﺍﺳﺖ [ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻮﺑﻨﺪ . ]سوره مبارکه حج(٢١)
💠حکایت جوان خدا ترس💠
✍سلمان یکی از یاران پیامبر ص تعریف کرده روزی از بازار آهنگران کوفه می گذشت. جوانی نقش زمین شده بود و مردم دورش را گرفته بودند.
سلمان از گرمای کوره ها، عرق از پیشانی اش سرازیر بود. هر کس درباره جوان سخنی می گفت. یکی می گفت: دچار تشنج شده است.
دیگری می گفت: جن زده شده است. سلمان از میان جمعیت گذشت و کنار جوان نشست. او چشم خود را از هم گشود و گفت: من هیچ کسالتی ندارم، ولی اینان گمان می کنند بیمارم.
با شگفتی پرسید: پس چرا از حال رفتی و بر زمین افتادی؟ گفت: از بازار می گذشتم، صدای چکش های آهنین بر آهن های گداخته، مرا به یاد سخن خدا انداخت که فرمود: ((و لهم مقامع من حدید)) یعنی: و برای دوزخیان، گرزهایی آهنین است.حج/21
📚ترجمه تفسیر المیزان ج۱۶ص۳۹۹