شنیدین میگن دنیا رو اب ببره تورو
خواب میبره..⛓
این داستان ماست..💔
که گناهامون رو انجام میدیم ولی دیگه بیخیالیم که چه بلایی سر قلب اقامون میاد💔
چه بلایی سر جامعه میاد
چه بلایی سر اعمالمون میاد
برامون مهم نیست تو خواب غفلت به سر
میبریم..💔
نزاریم این ضرب المثل بشه ماجرای
زندگیمون..‼️
نسبت به نتیجه ی کارامون بیخیال نباشیم..🖐🏽
دختران🌸شهر هرند ورود پسرا ممنوع
با سلام و عرض ادب🌷🙏🌹 ۸جلسه رایگان آموزش مهارت ها💯 👈تعداد پذیرش محدود است.👉 الویت با اولین ثبت نام
دخترا اگر تمایل به شرکت در این کلاس ها داری
مشخصات بفرستید پی وی
حیفه از دست بدید
پنج شنبه ها صبح هست
برای دختران ۱۵ سال به بالا
برای ثبت نام به ای دی زیر مشخصات بفرستید
🆔 @Sadat18659
VID_20220808_191402_190_۰۸۰۸۲۰۲۲.mp3
2.7M
_به شدت دلی🚶🏻♂
↬𝐂𝐡𝐚𝐬𝐛.𝐞.𝐆𝐡𝐚𝐥𝐛
سلام خوبید
کسی میدونه سیاست یعنی چه
بفرستید به ای دی
@sadat18659
📚 داستان کوتاه
"علی خسرو شاهی" مدیر و کارخانه دار، صاحب کارخانجات پارس مینو در کتاب خاطراتش آورده است:
یک کارخانه شکلات سازی سوئیسی گاهی به دلیل ایراد دستگاه هایش در خط تولید، بسته بندی خالی رد می کرده، بدون اینکه در داخل بسته شکلات بگذارد و همین بسته های خالی احتمالی، باعث نارضایتی مشتریان می شده است.
مسئولان این کارخانه سوئیسی آمدند کلی تحقیق کردند٬ و دست آخر پس از حدود یک و نیم میلیون دلار هزینه، به این نتیجه رسیدند که سر راه دستگاه نوعی وسیله لیزری بگذارند که بسته بندی های خالی را به طور اتوماتیک شناسایی کند و بردارد.
با شنیدن این خبر نگران شدم. چون دستگاه ما هم مشابه همان کارخانه شکلات سازی، ساخت همان شرکت سوئیسی بود، دستور تحقیق دادم، بعد از یک هفته سرپرست ماشینها آمد و گفت:
بله درست است، در دستگاههای ما هم چنین ایرادی دیده شده و حتی ممکن است چنین محصولاتی به بازار هم راه پیدا کرده باشد.
نگرانی ام زیادتر شد و تصمیم گرفتم در جلسه هیئت مدیره روی موضوع بحث کنیم. می خواستم نظر هیئت مدیره را در مورد یک و نیم میلیون دلار خرج احتمالی اخذ کنم.
فردای آن روز با اعضای هیت مدیره برای بازدید از ماشین به کارگاه تولید رفتیم و دیدیم یک پنکه روی صندلی جلو میز ماشین قرار دارد. از کارگر ساده٬ بالا سر ماشین پرسیدم: این برای چه است؟
گفت: ماشین گاهی بسته خالی میزنه. من هم این پنکه را که تو انبار بود آوردم، گذاشتم سر راه دستگاه که بسته های خالی از شکلات را با باد پرت کنه بیرون.
نگاهی به هیئت مدیره کردم، تمامشان رنگشان پریده بود.چ
به کارگر خلاق که ما را از شر٬ یک و نیم میلیون دلار، خرج اضافی رهانیده بود٬ یک تشویق نامه به اضافه یک ماه حقوق و یک خانه در کرج هدیه دادم.
مشکلات را پیچیده نکنیم!
دختران🌸شهر هرند ورود پسرا ممنوع
دخترای گل واقعا خلاصه ی کتاب اصلا لُب کلامو نمیرسونه بهتره که خودتون بخونی فقط همینو بگم که خیلی جا
باز دلم نمیاد چیزایی را که میخونم
براتون نگم😜😁😊😉
تا اینجا رسیدیم که
حاج اقا با بچه ها
و بچه ها با حاج اقا اشنا شندن
و مهم تر اینکه
بچه ها با حاج اقا دوست شدن
قرار بر این شد که
هر نتیجه ای از صحبت ها گرفتن
که بین حاج اقا و بچه ها اون نتیجه مشترک بود را توی تخت سیاه یاد داشت کنن