به نام خدا
برای مهربانی بیانتهای حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
سرمه نمیبرم به چین، قند و شکر نمیخرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهی عشق کاشتم، در قفست رها شدم
با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانهایست
با تو پر از قصیدهام، با تو غزلسرا شدم
ای که ملول میشوی از نفس فرشتهها
باور من نمیشود همنفس شما شدم
سفرهء دل برای من، باز کن آیهای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم
قطرهء من فرات شد، ذرّهام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بستهایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی دادهام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم
لحظهی آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم
#سید_حمیدرضا_برقعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری زیبا از کتاب صادقانه ها
به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام
به منبر می رود دریا، به سویش گام بردارید
هلا! اسلام را از چشمهء اسلام بردارید
مبادا از قلم ها جابیفتد واژه ای اینک
که بر منبر قدح کج کرده ساقی جام بردارید
«سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز
بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید
الا ای شاعران! چشمان او آرایه وحی است
برای ما از آن باران کمی الهام بردارید
نسیم صبح صادق می وزد از گیسوی صادق
از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید
به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می گوید
غلام خسته ام خفته، قدم آرام بردارید
اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد
به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید
«رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...»
به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید
به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی است
کفن باید به جای جامه احرام بردارید
اگر در گوش نوزادی اذان می خواند، می فرمود
که با آب فرات و تربت از او کام بردارید
میان شعله ها آیات ابراهیم می سوزد
میان گریه ختم سوره انعام بردارید
#سید_حمیدرضا_برقعی
مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند
همه اربــاب مقــاتل به تفــاهم گفتند
گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت
ماه از میسره ، خورشید هم از میمنه رفت
ناتوانم که مجسم کنم این همهمه را
پســر ام بنین و پســر فــاطمه(سلام الله علیها) را
ماه را من چه بگویم که چنین ست و چنان
شاه شمشماد قَدان ، خسرو شیرین دهنان
ماه ، در کسوت سقا به میان آمده بود
رود برخواست ، که موسی به میان آمده بود
رود ، از بس که شعف داشت تلاطم می کرد
رود ، با خاک کفِ پاش تیمم می کرد
ماه اگر چه همه ی علقمه را پیموده
غرقه گشته ست و نگشته ست به آب آلوده
رود را تا به ابد ، تشنه ی مهتاب گذاشت
داغ لبهای خودش را به دل آب گذاشت
دیگر این مشک نه مشک است که میخانه ی اوست
چشم امید رباب است که بر شانه اوست
دستش افتاد ولی ، راه دگر پیدا کرد
کوه غیرت ، گرهِ کار به دندان وا کرد
عمق این مرثیه را مشک و علم می دانند
داستان را همه ی اهل حرم می دانند
بعد عباس(علیه السلام) دگر آب سراب است ، سراب
غیر آن اشک که در چشم رباب است ، رباب
چه بگویم که چه شد ؟ یا که چه برسر آمد ؟
ناگهان رایحه ی چادر مادر آمد...
بنویسید که در علقمه سقا افتاد
قطره اشکی شد و بر چادر زهراء(سلام الله علیها) افتاد
پسرم ، دست مریزاد قیامت کردی
تا نفس داشتی از عشق ، حمایت کردی
از تماشای تو مهتاب پر از نور شود
چشم شوری که تو را چشم زده کور شود
آسمان ها همه یکپارچه بارانیِ توست
من بمیرم ، عرق شرم به پیشانی توست
داغ پرواز تو بر سینه اثر خواهد کرد
رفتنت حرمله را حرمله تر خواهد کرد
مشک خالی شده برخیز که تا برگردیم
اتفاقیست که افتاده ، بیا برگردیم
آه !!! برخیز که گهواره به غارت نرود
دختر فاتح خیبر به اسارت نرود
شاعر : سید حمید رضا برقعی
#سید_حمیدرضا_برقعی
شب اول ربیع الاول، شب لیله المبیت
.
#سید_حمیدرضا_برقعی
https://www.instagram.com/p/CGdWoyVp4MY/?utm_medium=share_sheet
آن میوهای که فاطمه(سلام الله علیها) آنرا طلب نمود
چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار
ـ
#سید_حمیدرضا_برقعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و مادری کن و اینبار هم اجازه بده ....
کاری از واحد فرهنگی
#شهادت_حضرت_زهرا_علیهاالسلام
#سید_حمیدرضا_برقعی
نشاندی روی زخم کهنه من مرهم خوبی
حریمت آشنا کرده مرا با عالم خوبی
جهان،این هیچ سر درگم، فریبم داد با گندم
برای دفعه چندم نبودم آدم خوبی
گریزان از همه دنیا خودم را یافتم اینجا
خودم را با بدیهایم کنارت ای همه خوبی
رها کردی مرا از غم نشاندی جای آن غم، غم
غمِ دیگر که خیلی دوستش دارم غم خوبی
شلوغی ضریح تو عجب آشفته گیسویی ست
سپیدیها سیاهیها چه درهم برهم خوبی
تو میآیی و از نزدیک میبینم تو را آخر
همان وقتی که میمیرم، عجب میمیرم خوبی
#سید_حمیدرضا_برقعی
به مناسبت میلاد امام هادی علیه السلام
یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم
داشتم کُنج حرم، «جامعه» را میخواندم
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد
مُحکماتِ کلماتِ تو مسلمانم کرد
کلماتی که همه بال و پر پرواز است
مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است....
#سید_حمیدرضا_برقعی
28.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمی دانم چرا اینقدر با من مهربانی تو...
#امام_رضا_علیه_السلام
#سید_حمیدرضا_برقعی
انگشترم وقتی که سهم ساربان است
آغوش من با نعل اسبان مهربان است
#شب_جمعه
#سید_حمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/reyhanehkhoshtinat61
یا نور
.
آقاجان ! ماه از نیمه گذشت...
.
دورم کن از هر آنچه به غیر از تو در من است
تنها تو رفته رفته به خود می رسانی ام...
#سید_حمیدرضا_برقعی
#رمضان_الکریم
از زلیخای درونم می گریزم سوی تو
عشق تو جوشن کبیری ساخت از پیراهنم...
#شب_قدر
#سید_حمیدرضا_برقعی
دعا کردم بیایی
زیر باران،
دعا در زیر باران،
مستجاب است...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سید_حمیدرضا_برقعی
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی علیه السلام
آئینه ای برای پیمبر نداشته است
شعر :
#سید_حمیدرضا_برقعی
✨۵ روز تا غدیر
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیری_ام
#عید_غدیر
یا نور
.
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران
دست خالی مرا نیز بگیر ای باران...
.
یا علی بن محمد ایها الهادی النقی علیه السلام
#میلادتان_مبارک♥️
.
#سید_حمیدرضا_برقعی
تمام کشور من کاظمین کوچک مردی ست
که در هر گوشه ای از خاک ایران بارگاهی داشت...
#میلاد_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیهماالسلام
#سید_حمیدرضا_برقعی