فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید | قسمت هفتم مجموعه «شرور و بلاها، چرایی و وظیفهی ما»:
7️⃣ آیا بلاها و سختیها برای انسان فایدهای هم دارد؟!
✅ @mesbahyazdi_ir
🆔 @farhangimoasese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید | قسمت هشتم مجموعه «شرور و بلاها، چرایی و وظیفهی ما»:
8️⃣ چرا خداوند همراه با ارسال پیامبران سختیهایی و بلاهایی را هم برای مردم به وجود میآورد؟
#کرونا
✅ @mesbahyazdi_ir
🆔 @farhangimoasese
🌸حلول ماه رمضان، ماه میهمانی خدا، بهار قرآن، ماه عبادتهای عاشقانه، نیایشهای عارفانه و بندگی خالصانه مبارک باد
🆔 @farhangimoasese
💠سكههايتان را نبرند
✏️اصغر عرفان
این عمر عزیز گرانقیمت را که حتی با این سکههای طلای تمام مرغوب و دلارهای هر روز بالاترنشین نمیتوانید بخرید، اين دقيقههاي قيمتي را كه در ماه عزيزي چون رمضان هزاران برابر گرانبارتر ميشود و بالأخره اين فرصتهاي ناب ماه خدا را... پای سریالهاي تلويزيون نريزيد!ميدانم که بعد از اين روزهاي كشدار و روزههاي حماسي، با خوردن افطار سنگين ميشويد.
ميدانم كه اين سريالهاي مناسبتي شبانه كه يك وصله معنوي هم خورده، سوژههای جذابي دارند که روی رگ خواب ماست. میدانم که هر قسمت چیزهایی دارد که تا قسمتی خوب هستند گاهی هم؛ فقط گاهی چند تایی پند و پیام دارند. میدانم هر دفعه حس کنجکاوی ما را قلقلک میدهند که ساعت ذهنمان را برای قسمت بعد کوک کنیم، و باز میدانم که شما هم غیر از اینها دلیلهایی دارید برای این لم دادن و دل دادن، اما خودتان را گول نزنید.
وقتي داستان به قسمت آخر کات میخورد، تازه میفهمید که چهطور این سریال، سرتان را داغ کرده و سكههايتان را برده است؛ وقتیکه میتوانستید يك سخنراني خوب بشنويد، در فضاي مسجدي تنفس كنيد، با زمزمههاي دوستداشتني افتتاح و ابوحمزه و مجير دمخور شويد و يا با گرهگشايي از مسلماني، كاسب آخرت باشيد، فقط یک سریال دیدهاید؛ سریالی که همان اول، آخرش را میخواندید.
اين ساعتهايي كه براي يك مؤمن تكرار نشدني است اين وقتهايي كه روزهاي آخر افسوسش را ميخوريد و آرزو ميكنيد پيمانه عمرتان را تا درك يك رمضان ديگر پر نكنند، پاي اين جعبهاي كه بيشتر لهو دارد تا گوهر، تلف نكنيد.
اذان مؤذنزاده را كه نوشيديد، پیچ تلویزیون را ببندید و بنشینید زير آسمان خدا تا چشمهايتان سبك بشود، و انگيزه رسيدن به آن فرحت رمضان سركيفتان نماید. باور کنید میشود!
🆔 @farhangimoasese
درس هایی از آیات الهی برای زندگی موفق؛ جزءاول
🆔 @farhangimoasese
✳️ اگر شما نتوانيد خود را اصلاح ومهذب نماييد، نفس اماره را تحت مراقبت و كنترل خود درآوريد، هواهاى نفسانيه را زير پا گذاشته علاقه و ارتباط خويش را با دنيا و ماديت قطع كنيد، بعد از پايان يافتن شهر صيام مشكل است بتوانيد اين مسائل را به مرحله عمل درآوريد.
بنابراين، از فرصت استفاده كنيد و پيش از آنكه اين فيض عظمى سپرى گردد، در مقام اصلاح، تزكيه و تصفيه امور خود برآييد؛ خود را براى انجام وظايف ماه صيام آماده و مهيا سازيد.
(کتاب جهاد اکبر ص 40)
🌈تقديم به روح ملکوتي امام عظيم الشان صلوات.🤲
🆔 @farhangimoasese
برگزاري مسابقات هفتگي از محتويات كانال معاونت فرهنگي موسسه
🆔 @farhangimoasese
کتاب هفت روز دیگر
زندگی شهید مدافع حرم محمد تقی سالخورده
براي آشنايي بيشتر با اين كتاب؛ پيشنهاد ميكنيم فايل صوتي ذيل را گوش دهيد.
👇👇👇👇👇
🆔 @farhangimoasese
شهیدسالخورده.ن.m4a
4.31M
خاطره گویی از كتاب هفت روز ديگر
حجت الاسلام والمسلمین دکتر بیاری
🆔 @farhangimoasese
درسهایی از آیات الهی برای زندگی موفق؛ جزءدوم
🆔 @farhangimoasese
Kafil.mp3
2.28M
🌸بشارت و اشتیاق امام باقر علیه السلام نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✳️حجت الاسلام و المسلمین استاد کفیل
🆔 @farhangimoasese
عزت نفس نوجوان.mp3
660.8K
🔸عزت نفس نوجوان
✳️حجت الاسلام و المسلمین استاد همتی
#تربیت_فرزند
🆔 @farhangimoasese
👈برشهایی از کتاب 16 سال بعد روایت زندگی شهید اهل قم که پس از 16 سال پیکرش تفحص شد و در 4 مرداد ماه 1381به کشور بازگشت.
🔹صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود، ولی جسد سالم مانده بود. حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند که خاصیتش این بود که استخوانهای جسد هم از بین میرفت ولی باز هم جسد سالم مانده بود. وقتی گروه تفحص جنازه محمدرضا را دریافت میکردند، سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه میکرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم.
🔸مادر شهید میگوید: در دوران کودکی شیطنتهای کودکانه اش همه را با خود مشغول میکرد، در آن منزل قدیمی ایوان کوچکی داشتیم که پلههای آن به آب انبار منتهی میشد، محمدرضا میخواست سیم برق را داخل پریز کند که برق او را گرفت و با شدت هر چه تمامتر از بالای پله های ایوان به پایین پله های آب انبار پرت شد. من تنها بودم و پایم هم شکسته بود و در اتاق زمین گیر شده بودم. به هیچ وجه نمیتوانستم از جایم بلند شوم. شروع کردم به یا زهراء و یا حسین گفتن. همسایه ها را صدا می زدم که تصادفاً خواهرم وارد خانه شد.
با گریه و التماس از او خواستم محمدرضا را از پله های آب انبار بالا بیاورد، وقتی بچه را آوردند چهره اش سیاه و کبود شده بود و حرکت و تنفس نداشت. او را بردند به سمت بیمارستان، یک بقال در محله داشتیم به نام سید عباس، در بین راه خواهرم را با بچه روی دست دیده بود و بعد از شنیدن ماجرا بچه را بغل کرده بود. او سید باطن دار و اهل معرفتی بود، خواهرم می گفت: "سید عباس انگشتش را در دهان محمدرضا گذاشت و شروع کرد چند سوره از قرآن را خواندن، به یکباره محمدرضا چشمانش را باز کرد و کاملاً حالش عوض شد." سید گفته بود نیازی به دکتر نیست، طبیب اصلی او را شفا داده است.
🔹چند روزی طول نکشید که شب در عالم خواب دیدم محمدرضا آمد داخل خانه. یک لباس سبز پر از نوشته بر تنش بود. از در که آمد یک شاخه گل سبز در دستش بود ولی جلوی من که آمد، یک بقچه سبز کوچک شد. سه مرتبه گفت: «مادر برایت هدیه آوردم.» گفتم: «چطوری پسرم! این بار چرا! اینقدر زود آمدی؟» گفت: «مادر عجله دارم، فقط آمدم بگویم دیگر چشم به راه من نباشید!» صبح که بیدار شدم از خودم پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ شاید دیشب حمله و عملیات بوده است. به دامادم تلفن زدم و قصه را گفتم. دامادم خواب را خیلی تایید نکرد. دوباره شب بعد همین خواب را دیدم. محمدرضا گفت: «دیگر چشم به راه من نباشید!» وقتی برای بار دوم به دامادم گفتم، رفت سپاه و پرس و جو کرد ولی خبری نبود. از ما خواستند که یک عکس و فتوکپی شناسنامه را برای صلیب سرخ پست کنیم که ما همین کار را کردیم. 8 ماه بعد خبرش آمد: بعد از 10 روز اسارت به شهادت رسید.
🌸یک روز اخبار اعلام کرد 570 شهید را به میهن بازگرداندند، به خودم گفتم یعنی می شود بچه من هم جزو اینها باشد. با پسر برادرم تماس گرفتم و گفتم: «ببینید محمدرضا بین این شهدا هست یا نه؟» او هم گفت: «اگر شهدا را بیاورند خبر می دهند.» گوشی را گذاشتم دیدم زنگ خانه به صدا درآمد. گفتم:«کیه؟» گفت: «منزل شهید محمدرضا شفیعی» گفتم: «بله محمدرضای من را آوردید.» گفت: «مگر به شما خبر دادند که منتظر او هستید؟» گفتم: «سه چهار شب قبل خواب دیدم پدرش آمد به دیدنم با یک قفس سبز و یک قناری سبز» گفت: «این مژده را می دهم بعد 16 سال مسافر کربلا بر می گردد.» آن برادر پاسدار می گفت: «الحق که مادران شهدا همیشه از ما جلوتر بودند، حالا من هم به شما مژده می دهم بعد 16 سال جنازه محمدرضا شفیعی را آوردند ولی پسر شما با بقیه فرق می کند.» گفتم: «یعنی چه؟» گفت:«بعد 16 سال جنازه محمدرضا صحیح و سالم است و هیچ تغییری نکرده است.
🆔 @farhangimoasese
📗معرفی کتاب
کتاب 16شانزده سال بعد
روایت حاج حسین کاجی از زندگی شهید محمدرضا شفیعی
انتشارات حماسه یاران
برای تهیه کتاب به فروشگاه محصولات فرهنگی یا کتابخانه امانی دفاع مقدس معاونت فرهنگی مراجعه فرمایید.
🆔 @farhangimoasese
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🎬 #کلیپ_تصویری
📝 برکتِ قدومِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برای حضرتِ رسول اعظم صلی الله علیه و آله
✳️حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی
📌 برگرفته از برنامه ماه من روز شنبه 06 اردیبهشت 99 ـ سحر روز اول ماه مبارک رمضان
🆔 @farhangimoasese
نشریه فرهنگی پنجره ای رو به مهمانی ؛ شماره اول
🆔 @farhangimoasese
نشریه فرهنگی پنجره ای رو به مهمانی ؛شماره دوم
🆔 @farhangimoasese
در این ماه مناجات کدام دعا اولویت دارد؟
🆔 @farhangimoasese
کمک های مؤمنانه صندوق خیریه اماممحمد باقر علیه السلام به مستمندان با همدلی و همراهی اساتید، دانش پژوهان و کارمندان مؤسسه
🆔 @farhangimoasese