eitaa logo
دانشکده علوم انسانی
251 دنبال‌کننده
922 عکس
116 ویدیو
25 فایل
در حدیثی از پیامبر اسلام،حضرت محمد(ص) آمده است: یك ساعت تفكر ، از هفتاد سال عبادت بدون تفكر ارزشمندتر است هدف این کانال ایجاد شرایطی جهت تفکر بیشتر در مورد مسائل مختلف می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
پدیدارشناسی معماری: قبض و بسط زمان (به مناسبت روز معمار) ✳️زمان در فلسفه رسمی موجودی بی قرار است و از حرکت جان می گیرد. در این نگاه، زمان برای همه علی السویه است و هر ۶۰ ثانیه اش یک دقیقه و هر ۶۰ دقیقه اش یک ساعت را شکل می دهد و آنهایی که هم افق هستند ساعتشان یک زمان معین را نشان می دهد مثلاً در ایران الان برای همه ایرانیان، ساعت بیست و یک و بیست و شش دقیقه است. ❇️در فلسفه وجودی ملاصدرا اما زمان با حرکت وجودی نه حرکت اجرام گره خورده است و این امکان وجود دارد که سی سال عرفی در یک شخص، سه سال به حرکت جوهری باشد و در دیگری، همین سی سال، سیصد سال رشد و تعالی وجودی باشد. زیرا در آدمی، زمان با حرکت وجودی ارادی پیوند دارد. ✅ در آشنایی زدایی دیگری، زمان امری ذهنی است و حاصل تجربه زیسته من با رویدادها نه مقدار حرکت اجرام. در این حالت ممکن است یک ساعت که ۶۰ دقیقه است برای من در حالت شادی، به میزان ۶ دقیقه باشد و همین ۶۰ دقیقه در زمان غم و درد ۶۰۰ دقیقه به نظر آید. ✳️همچنین ممکن است تجربه زیسته دو شخص در ساعت واحد، تجربه زمانهای متفاوت باشد. فرض کنید در کلاس درسی هستیم که به موضوع آن علاقه ای نداریم یا در تفرج گاهی در حال گشت و گذار هستیم. معمولا در این حالت، زمان در اولی، بسیار کند و در دومی بسیار سریع می گذرد. ✳️بنابراین فلسفه بطور عام و پدیدارشناسی بطور خاص، ما را از رویکرد طبیعی جدا می کند و در پرتو این جدایی، بارقه ای از زمان رخ می نماید؛ نمایی متفاوت از زمان. نمایی که ادعا می کند زمان قابل قبض و بسط است. ✅یکی از هنرهای طبیعت، زمانی که خویش را در معرض تجربه ما قرار می دهد، بسط و قبض زمان است. طبیعت برای مردمان عادی، عهده دار قبض زمان است و زمان فشرده شده زود می گذرد. اما همین طبیعت برای ابرار و نیکان بسط می یابد چون در آن توجه الهی حس می شود و توجه الهی ما را به ابدیت پیوند می دهد و لحظه، قدرت بی پایان می شود. ✳️معماری هم این قدرت را دارد که زمان را در تمثل اراده معطوف به شناخت یا تحقق اراده معطوف به احساس، در فضا حبس کند و ناظر را از یک دوره زمانی به دوره زمانی قبل پرتاب کند. همچنین، معماری، توان قبض و بسط زمان را دارد. ❇️یک بنای تاریخی ما را از «اکنون» کنده و به عمق تاریخ می برد. یک بنای مذهبی، زمان را حبس می کند. تو گویی حضور در آن و نفس کشیدن در فضای آن، جزو عمر حساب نمیشود. در پرتو مواجهه درست ساخت و در بارقه های مراقبه در این فضا، زمان در بسطی شگفت، در ابدیت محو میشود. این پدیده بنوعی همان آزادسازی زمان از هر نوع تعینی است. ❇️ زمان یکنواخت کسل کننده است و می تواند معناسوز باشد در مقابل، قبض و بسط زمان، و حبس و آزادسازی زمان، معنابخش زندگی هستند و معماری طبیعت و معماری وجود محور بشری، عهده دار پمپاژ معنا در زندگی است. بنابراین، بدون حبس زمان و آزادسازی زمان در پرتو معماری و طبیعت می توان وجود داشت اما در این حالت، زیست متعالی دشوار می شود. همچنین، در یکی از توصیف های پدیدارشناسانه می توان «ایام الله» در دین را ترسیم راهی برای خروج از ساختار خطی و یکنواخت زمان تلقی کرد. عبدالله صلواتی ۱۹ آذر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی معلمی (معلمی اسم یا وصف؟) 🔹تجربه زیسته ما از معلمی می تواند منحصربفرد باشد شاید به تعداد آدمها، تجربه زیسته خاصی از معلمی وجود داشته باشد. 🔹در تجربه زیسته ای، کسی که یاد می دهد راه را و راه رفتن را معلم است. تجربه دیگر، معلم را خانه های جدول پیشرفت می یابد. 🔹طیفی، معلم را چراغ راه تمدن می دانند و طایفه ای، مرکزیت امور را در دستان معلم می بینند و شکوه کشور را گره می زنند به بوم چشم نواز معلمی. 🔹در تجربه دیگر، معلم چه یاددهنده باشد چه تسهیلگر، جهت بخش است و عهده دار تامین تعالی و فراروی از «من» فروبسته به بیکران. 🔹از منظری، معلم مسئول اخلاق باور است. او نیک می داند که باوری ناصالح در یک فرد یا سازمان می تواند جهانی را نابود کند. پس او مسئول مراقبت از باورهاست البته در مقیاسی جهانی. 🔹افزون برآن، در نگاه پدیدارشناسانه، معلمی اسم نیست معلمی وصف است. اسم ثابت است و از زمانی که امری را به اسمی نامگذاری کنیم تا پایان تحت هر شرایطی این اسم با شخص یا شی هست اما وصف این گونه نیست وصف نیاز به مراقبه دارد. 🔹 ممکن است عرف، اسم معلم را بر شخص ننهد اما وصف معلمی در او حاضر باشد یا بسیاری هستند که به اسم و وصف معلم اند. بنابراین، آنچه معلم را معلم می کند وصف است نه اسم و دنیا وام دار آنانی است که مستمرا در مراقبت هستند تا وصف معلمی را در خویش زنده نگه دارند و این «وصف»، «بهترین ها» را در جهان «طرح افکنی» می کند. عبدالله صلواتی ۱۲ اردیبهشت۱۴۰۴ ✳️معلم روزت مبارک https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت بیست و چهارم: منش 🔹منش امری فراگیر است. اگر کسی در حوزه ای راستگو باشد اما در مواضعی، راستگو نباشد منش این شخص صدق و صداقت نیست. 🔹در مواضعی، فعل راستگویی از شخصی سر می زند اما در موارد دیگر در اثر غفلت یا اهمال یا پیروی از امیال، راستگویی را اساس قرار نمی دهد. بنابر این وضعیت، نمی توان گفت منش این شخص، صداقت است. 🔹همچنین، شخصی را فرض کنید که در آموزش دقیق است اما این دقت را در نوشتن مقاله و پژوهش ندارد یا در کلاس درسش دقت دارد اما در مدیریتش دقیق نیست یا در ادای حقوق «دیگری» دقت لازم را ندارد. در این حالت، این شخص هرچند در مواضعی، دقیق است اما فاقد منش دقت است. زیرا مهارت یا بصیرت لازم برای فراگیری «دقت» به عنوان یک فضیلت معرفتی را ندارد. 🔹 یا فردی را در نظر بگیرید که نقش های مختلفی دارد: پدر،همسر، استاد، خریدار، استاد، راننده، مدیر، و ... و ما می دانیم در ازای هر نقش، وظیفه اخلاقی داریم. منش اخلاقی هم بدین معناست که آدمی در هر نقشی که هست آن نقش را خوب بازی کند و حق هر نقش را به خوبی ادا کند. 🔹تصور کنید جهانی را که در آن، همه هر نقشی را که دارند خوب ایفا می کنند و واجد منش دقت هستند. در این جهان، انتخاب ها، تعاملات، تصمیم ها، و کنش ها و واکنش ها، اخلاقی است. 🔹جهان اخلاقی هم ریشه های بهشتی دارد و هم میوه های بهشتی، صدر و ساقه اش هم بهشت است. در این جهان، انسانهایش، چنان زیست می کنند که گویی بهشت را می بینند و غرق نعمت آن هستند و همچون كسى هستند كه آتش دوزخ را مشاهده می کنند و در آن معذب اند: «فَهُم والجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَاها، فهُم فيها مُنَعِّمون، وهُمْ والنّارُ كمن قَد رَاها، فَهُم فيها مُعَذَّبون» (نهج البلاغه، خطبه متقین) (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت بیست و پنجم: موقعیت وجودی یادگیری (1) 🔹از امام علی علیه السلام نقل شده: «مجلس دانش باغ بهشت است». ذهن در وضعیت عادی، این روایت را ذیل مأنوسات خویش می فهمد. به همین خاطر، مجلس دانش را به مجلس درس و بحث آکادمی و باغ را به جایی پر از درخت و سبزه و بهشت را به امری این جهانی فهم می کند. 🔹در این حالت، ما با انبوهی از تقلیل ها روبرو هستیم و ذهن مادامی که ورزیده نشود و از نقطة وجودی مألوف خویش به بیکران سری نزند مدام معانی بلند را کوتاه و نماهای قدرتمند را ضعیف و دلالت های بی شمار را محدود می کند. 🔹ذهن ورزیده از خویش و دلبستگی های شناختی اش رها می شود و سعی می کند خویش را در وضعیت یادگیری 360 درجه و مستمر تنظیم کند؛ 🔹در این وضعیت، همه برای او نقش استادی به خود می گیرند و چیز یا چیزهای زیادی برای عرضه دارند؛ در این حالت، طبیعت، استاد بزرگی است و مدام از او می آموزد یا مستمراً با التفات به او به بیکران منتقل می شود. 🔹ذهن ورزیده در جانی پاکیزه نشو و نما می یابد؛ جانی که یکسره متوجه است به «دیگری» و پیشفرضش آن است که «دیگری» کانون یاددهندگی است. گیرنده های این ذهن، کوچک و بزرگ، آکادمی و غیرآکادمی، استاد و غیراستاد نمی‌ شناسد و برای هر معرفتی یا هر ظرفیت معرفتی گشوده است و خویش را آماده کرده تا بارقه های دانش را از هر کجا که شده رصد کند و وجودش را سرمست یادگیری کند. 🔹 برای ذهن ورزیده، همه جا کلاس درس است و او تلاش می کند تا از هر کسی یا رویدادی بیاموزد. حال این یادگیری می تواند به نحو مستقیم باشد یا بهانه ای باشد برای استنباط؛ یا دست آویزی باشد برای کشف؛ یا مقدمه ای باشد برای استدلال؛ یا زمینه ای باشد برای تحلیل و توصیف؛ یا مؤیدی باشد برای نتیجه؛ یا فروع و انشعاباتی باشد برای یک اصل. عبدالله صلواتی (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت بیست وششم: موقعیت وجودی یادگیری (2) 🔹در وضعیت یادگیری 360 درجه، همة امور اعتباری و منزلتی باید اپوخه شوند؛ گاهی جایگاهی که در آن هستیم سبب می شود از زیرمجموعة خود یا از کسی که به لحاظ سنی یا شغلی یا منزلتی یا تخصصی در جایگاه پایین تری است موقعیت یادگیری کمتری داشته باشیم و ممکن است در مواردی، به جای موقعیت یاذگیری، بر موقعیت کنترل، برتری جویی، و مطیع بودن دیگری تأکید شود. 🔹این سنخ از یادگیری به نظر نگارنده، قرار گرفتن در موقعیت وجودی یادگیری است و این امر با یادگیری مرسوم متفاوت است. ممکن است کسی مسأله یا مسائلی را یاد بگیرد اما این فرد لزوماً در موقعیت وجودی یادگیری قرار ندارد. یادگیری مرسوم، یادگیری بحسب اسم است و لزوماً در این حالت، شخص بنحو پرشور و خلاقانه و مستمر در پی دانش نیست. 🔹کسی که در موقعیت وجودی یادگیری قرار دارد این ویژگی ها را در او می بینی: شوق یادگیری، خواب و خوراک را از او گرفته است؛ در قبال دانش خویش خودشیفته نیست و دانشش مقدمه یادگیری جدید است نه حصار بلند میان او و افق های جدید؛ یادگیری در او مقدم بر امور این جهانی است؛ خلاق و پرشور است؛ با دانش زندگی می کند و مبتهج از ثمرات دانش است؛ باغ بهشت، یعنی مجلس دانش را محدود به جریان رسمی دانش نمی داند و فروتنانه خویش را تنظیم کرده تا از هر کسی و هر رویدادی بیاموزد 🔹همة این موارد به ذهن ورزیده بازمی گردد و از آنجاکه این ذهن برای کارآمدی بالا نیازمند به محیط مناسب روحی و روانی است باید شرایط تحقق این محیط را فراهم کرد؛ یکی از آن شرایط، برقراری پیوند با بیکران است و این اتصال با آنچه بیکران از ما خواسته محقق می شود؛ خواسته هایی چون طهارت، صداقت، حکمت، دعا و.. 🔹همچنین، تمرین بر اساس این که: «هر شی، بی نهایت نما دارد» و تمرین اپوخه و دوری از تله بداهت انگاری گسترده، سبب ورزیدگی ذهن می شود. ذهن در فرایند اپوخه های پی در پی اجازه نمی دهد شی در یک پدیدار یا نما محدود شود، بلکه ذهن با تغییر موقعیت و منظر و با استمداد از زاویة دید دیگران در قالب گفت و گو و مشاوره، بجای دسترسی به نماها و پدیدارهای محدود، خویش را مستعد دریافت بی پایان نما و پدیدار می کند. 🔹 تازه این بی پایانی در سطح یک است، یعنی سطحی که با پدیدارهای این جهانی روبرو هستیم (بی پایانی افقی). اما وقتی به سطوح درونی تر هستی گام برداریم با پدیدارهای باطنی بی نهایت مواجه می شویم (بی پایانی عمودی). عبدالله صلواتی (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت بیست و هفتم: دفاع 🔹کسی که در کوچه باغ ایثار گام برمی‌دارد و جانش را کف دست می گیرد تا ۹۰میلیون ایرانی جانشان حفظ شود و دلشان آرام باشد در همین دنیا بهشت را طرح افکنی کرده است و نیک خویش را آماده کرده برای بهشت موعود. او فقط پدافند را هدایت نمی کند بلکه در حال ساختن بهشت است. او فقط سکان دار دفاع نیست او طلیعه دار تعالی، آزادگی، شرافت، و شکوه یک ملت است. 🔹تو که به همراه خانواده ات شکوهمندانه به نزد خدا فراخوانده می شوی و مدام در گوش جانت ترنم شهادت جریان دارد پیش از شهادت، شهید هستی و بهشت مشتاق توست. 🔹سر تعظیم فرو می آورم برای تک تک لحظات ناب دیگرخواهی ات، آنگاه که در محضر بیکران, و نظر به وجه الهی خویش را وقف مرز و بوم ما کردی؛ لحظاتی که من از آن بی خبر بودم و تو بدون ادعا و صرفا به رسم حقیقت خواهی و جوانمردی، آرامش و حیات را به من هدیه دادی. 🔹سلام می دهم به تو که یادت چیزی جز رضوان و بهشت را در ذهنم تداعی نمی کند و خود از سلاله سلامی و سلام نام بهشت است. 🔹تو فقط دفاع از سرزمین نمی کنی تو رایحه دلشوره «دیگری» را در سرزمینم بازنشر می دهی و مدافع همه اصول و ارزش های اخلاقی و ایمانی هستی. یاد تو روح را تعالی میدهد. در سویدای دلت با خدا شیرین زبانی می کنی و دلبری تا بخواندت بسوی خویش. اینها مگر چیزی جز بهشت است. 🔹می بخشی بدون آنکه ما بدانیم می سوزی بدون آنکه ما ناله ات را بشنویم. بغض، گلویت را می‌فشارد هنگام وداع با دختر کوچکت و با خانواده ات. انگار وداع آخر است و من هیچ یک از اینها را نمی بینم اما ترنم بهشت جوانمردی ات و صدای پای آزادگی ات را می شنوم. به تو تعظیم میکنم تمام قد، تو که با دفاع جانانه ات از این سرزمین پاک، در حال پمپاژ امید و شکوه هستی و با معامله ات با خدا بهشت را طرح افکنی می‌کنی. عبدالله صلواتی (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت بیست و هشتم: خط بنزین 🔹عارف بزرگ، علامه حسن حسن زاده آملی، رضوان الله تعالی علیه، می گفت «دوزخی، دوزخ را از دنیا با خود می‌برد بهشتی نیز» (هزار و یک نکته، ص 701-700). در ارشاد القلوب (ج1، ص 75) هم می خوانیم «هرکه مشتاق بهشت است باید مقدمات دست یابی بدان را فراهم کند». 🔹برخی از کارها به چشم نمی آید. افزون برآن، انجام آنها دشوار نیست اما با کمی صبوری و خویشتن داری و بصیرت می توان با انجام این کارهای بظاهر کوچک، بهشت را طرح افکنی کرد. 🔹من که می توانم برخی از کارهای غیرضروری را حذف کنم و برنامه ریزی مجددی برای سفرهای شهری طرح ریزی کنم تا بنزین کمتری مصرف شود یا زمانی که دوخط از بنرین مصرف شده صف بنزین را طولانی نکنم جهان بهتری برای زیستن فراهم می کنم. 🔹کارهای کوچک بظاهر یک کار به شمار می آید اما اگر نیک بنگریم این کار کوچک می تواند دنیایی را متحمل رنج کند یا سالها مردمان از آثار و پیاندهایش در رنج باشند. با این توضیح که ما با انجام هر کاری، بطور ضمنی، تجویز آن کار را صادر می کنیم. متناسب با این فضا، تصور کنید وقتی وارد فروشگاه می شوم اگر بیش از نیاز روزمره خرید کنم (چیزی شبیه احتکار) با این کار دارم تجویز خرید غیرمعمول را برای دیگران صادر می کنم. 🔹همچنین، وقتی در شرایط کنونی اگر با کم شدن فقط دو خط بنزین از کل خطوط به سمت پمپ بنزین روانه شوم در حال صدور این حکم هستم که همه مجاز هستند چنین کنند و اگر همه این کار را بکنند جهانی خلق می شود که زیستن در آن دشوار می شود و این کار، تحمیل رنج بیهوده به خود و دیگران است و از فضای بهشت که در آن آرامش و صفا و دگرخواهی در پرتو بیکران موج می زند دور است. 🔹این روزها فرصت تجربه ایثار بیش از گذشته فراهم است. همچنین، فرصتی است برای ما که بیش از پیش، خویش را بکاویم و سنگهای راه بخشیدن را کنار زنیم و بهشت را در همین دنیا و در دل تهدیدها طرح افکنی کنیم. عبدالله صلواتی (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) 27 خرداد 1404 https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت بیست و نهم. رسانه (بخش یکم) 🔹یکی از راه هایی که دنیا را پر از رایحة بهشت سرریزشده می کند انتخاب موقعیت درست در مواجهه با حقیقت است. این موقعیت کمک می کند تا نوئما و بازنمایی های درست و آبادگری در ما شکل گیرد؛ نوئمایی که در خانه حقیقت جای دارد و مبتهج از تعادل، عدالت، انصاف، امید و حکمت است. 🔹آنچه بیرون از ذهن ما هست واقعیت متنی یا واقعیت وابسته به متن دارد و تعامل ما با این واقعیت برمی‌گردد به بازنمایی‌های ما از این واقعیت. در بسیاری از موارد، واقعیت خام و بی‌تعین است و این ماییم که بدان تعین می‌بخشیم. موقعیت درست ما می تواند در تعین بخشی آبادگر به واقعیت کمک کند. اینکه ما خویش را در معرض چه رسانه ای قرار می دهیم یا در چه شبکه های اجتماعی بسر می بریم خود انتخاب آگاهانه یا ناآگاهانة یک موقعیت است. 🔹رسانه های استکباری و شبکه های اجتماعی باطل بنیان این قدرت را دارند که بطور خاموش، نرم نرمک و فریم به فریم و خبر به خبر و تحلیل به تحلیل ما را از حقیقت و حکمت، یعنی بهشت دور کنند و در این شرایط نوئماهایی در راستای تضعیف ایران خلق کنند. 🔹در بی بی سی به عنوان مثال جنگنده های اف35 رویین تن هستند و هیچ گاه طعم تلخ سقوط را در ایران تجربه نکرده اند و نمی کنند. در مقابل، موشک های ایرانی به زمین اسرائیل نرسیده اند و اگر رسیده باشند تخریب مهمی نداشتند. این رسانه و مشابه آن که کم نیستند در صدد ترسیم نوئمای قوی از اسرائیل و نوئمایی کم توان از ایران هستند. بی تردید این دست رسانه ها پیاده نظام استکبار هستند و تخریب گری آنها کمتر از ویران گری اسلحه و جنگنده نیست. 🔹نقش این رسانه های استعماری، خلق نوئزیسِ امیدزدایی، بی اعتمادی، و نگرانی است و همانند شیطان وعده دادن به تنگدستی است. بنابراین، ایستادن در جای درست وجود، اقتضا می کند که به رسانه های استعماری و استکباری «نه بزرگ» گفت و موقعیت خویش را در جایی دیگر قرار داد؛ جایی که عدالت، انسانیت، امید و منافع ملی در آن موج می زند. عبدالله صلواتی (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) 29 خرداد 1404 https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت سیم. رسانه (بخش دوم) 🔹جهت‌گیری ما در قبال واقعیت بر اساس بازنمایی‌هایی است که از واقعیت داریم. این بازنمایی‌ها می‌تواند در قالب نوئما یا انگاره یا استعارة مفهومی یا موارد دیگری باشد. بی‌تردید موقعیت وجودی ما می‌تواند در این بازنمایی‌ها سهیم باشد. فردی را در نظر بگیرید که در دام طرح‌وارة رهاشدگی قرار گرفته است. بازنمایی‌های این فرد متأثر از این طرح‌واره خواهد بود. او خودش، رفتارهای دیگران و نگاه‌های آنها را بر اساس این طرح‌واره، بازنمایی می‌کند. 🔹رسانه از کانون های قدرتمند بازنمایی است این بازنمایی می تواند بر اساس حقیقت شکل گیرد یا بیرون و علیه حقیقت. رسانه‌های استکباری می توانند با فهرستی از باورهای صادق اما با رویکردی نادرست، ویران گری را به ارمغان بیاورند. همچنین، این رسانه ها در پی بازی با گزارش های درست، تفسیرهای نادرست را شکل می دهند. 🔹این رسانه ها با بازنمایی های وارونه خویش، پشت به حقیقت کرده و کام استکبار و استعمار و تباهی را شیرین می کنند. در معرفت شناسی ما وظیفه ای داریم با عنوان مسئولیت معرفتی که در آن باید همت کنیم برای مراقبت از مکانیسم ها و شرایط معرفتی در راستای بیشینه کردن صدق. وظیفه یک خبرنگار و تحلیلگر سیاسی هم همین است. 🔹اما نگارنده در نگاه پدیدارشناختی، از «مسئولیت پدیدارشناسی رسانه» سخن می‌ گوید بر اساس این اصطلاح، یک خبرنگار، یک رسانه، و یک تحلیل گر سیاسی باید خویش را در موقعیتی قرار دهد که بتواند حقیقت را از نمای نزدیک و درست ببیند. در مسئولیت پدیدارشناسی رسانه، بازنمایی ها و شکل گیری نوئما باید بر اساس میزانی با عنوان حقیقت و میزبانی آن باشد. 🔹مسئولیت پدیدارشناسی رسانه آن است که خویش را از جهت دهی اهالی و جریان قدرتِ های مخربِ ضد حقیقت و دین به دور نگه دارد و استقلال خویش را در صدای حقیقت بودن حفظ کند و تمام قد در راستای نجات پدیدارها بکوشد؛ نجات پدیدار از وارونه سازی، نجات پدیدار از فریب، نجات پدیدار از تکرارهای باطل مدار، نجات از خط سیر پوشاندن حقیقت و ... 🔹رسانه های استکباری و معاند همچون بی بی سی و اینترنشنال، قلب کردن حداکثری حقیقت را در دستور کار دارند و سعی می کنند با بازنمایی های شیطانی، منافع آمریکا و رژیم صهیونی را تأمین کنند. در مقابل، رسانه های حقیقت مدار باید بنحو حداکثری و با همه توان و بیش از پیش، در ریل نجات پدیدارها باقی بمانند. ما هم می توانیم با کنار رفتن از تیررس رسانه های استکباری به نجات پدیدار کمک کنیم و قویاً بجای خط سیر رسانه های استکباری، خط سیر زندگی را دنبال کنیم... عبدالله صلواتی (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) 30 خرداد 1404 https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت سی و یکم. ذهن سرشار 🔹گاهی وضعیت مالی نسبتا خوب است. امکانات فراهم است. اقلام مورد نیاز زندگی را هم می توان فراهم کرد. اما پیمانه رضایت تهی است. 🔹ذهن که تهی از امید باشد و رضایت را پمپاژ نکند با بیشترین امکانات هم آدمی آرام نیست. نگرانی هم دست بردار نیست. 🔹برخلاف ذهن تهی، ذهن سرشار در بدترین شرایط هم امید را بازتولید می کند و آرامش و وقار را به ارمغان می آورد. برای داشتن ذهن سرشار نیاز به اپوخه و نادیده گرفتن داریم: اپوخه عوامل استرس زا؛ اپوخه افکار تهاجمی؛ اپوخه القائات رسانه های استکباری؛ اپوخه تحلیل های ناامیدکننده و... 🔹در مقابل، ذهن سرشار عمیقاً به زندگی توجه دارد و التفاتش به نماهای زیبا و باشکوه زندگی است؛ نماهایی که معنای زندگی را در یکی از سه گانه اهداف، ارزشها، و کارکردها یا همه آنها به خط می کنند. 🔹ذهن سرشار در شرایط جنگی هم پیمانه امید، عشق، و آزادگی اش پر است و رضایتمندی اش محصول همین پری است و مخاطبان و معاشران و دوستان این ذهن سرشار، نیز ناخودآگاه از این رضایت بهره مند می شوند. 🔹ذهن سرشار پیش از آنکه به اراده فوری مستقیم شکل گیرد یک انتخاب غیرمستقیم است. یعنی باید جای ایستادنت درست باشد و در جای درست هستی قرار گیری. 🔹اگر در جای درست هستی قرار نگیری هر چه درباره ذهن سرشار گفته شود و هر توصیه ای، در قلمرو پند بیهوده و غیراثرگذار جاخوش می کند. بنابراین پیش از اپوخه های یادشده نیاز است موقعیت وجودی خویش را تنظیم کنیم؛ موقعیتی در همین نزدیکی در نقطه وجودی ای زیر چتر بیکران و پرتو عنایت ولی خدا تا این عنایت ما را منسجم تر، همدل تر، سرشارتر، و امیدوارتر کند. عبدالله صلواتی (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت سی و دوم. جهاد 🔹در روایت آمده: جهاد دری از درهای بهشت است و خدا این در را بر روی اولیای خاص خویش گشوده است. 🔹در روایت دیگری آمده است: برتر از هر نیکوکاری، نیکوکار دیگری هست تا اینکه انسان در راه خدا کشته شود. چون در راه خدا کشته شد بالاتر از آن کار نیکی نیست. 🔹جهادگر خود بهشتی است و تجربه های از زیست بهشتی دارد و چون بهشتی است مناسبت با بهشت برین دارد. او با رزم خویش، با سیاست گذاری و برنامه ریزی و مدیریت جنگ، بهشت را در همین اکنون سرریز می کند. 🔹 نیروهای مسلح ما برای خدا دفاع می کنند و به امام حسین علیه السلام اقتدا می کنند و از ولی امر فرمان می گیرند برای حفظ دین و صیانت از خاک پاکی ـ که اکنون مورد تجاوز قرار گرفته است ـ. پس این اولیای خاص الهی اکنون در بهشت جهاد هستند و آنکه در بهشت است پیروز است. 🔹جهاد ما هم می تواند همدلی باشد و بیشینه کردن مهربانی. جهاد ما می تواند شکستن سکوت باشد و حمایت از نیروهای سلحشور و مدافعان ایران زمین. جهاد ما می تواند شرکت در پویش های مومنانه باشد. 🔹پویش نه گفتن به رسانه های استکباری؛ پویش ماندن در میدان ایثار؛ پویش وحدت؛ پویش کار جهادی؛ پویش ... 🔹این پویش ها و همدلی ها و اقدامات، بهشت را در دل تهدیدها طرح افکنی می کند و با این طرح افکنی، آرامش، تعادل، وقار، آزادگی، اقتدار، فتح و معنویت بیش از پیش، در ایران اسلامی تجلی می یابد. عبدالله صلواتی (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) ۱ تیر ۱۴۰۴ https://eitaa.com/salavati_hekmatha
💢پدیدارشناسی بهشت قسمت سی و سوم: انسان وارونه 🔹دستیابی به بهشت مقدماتی دارد. طیفی از این مقدمات فردی است و طایفه ای سازمانی. به دیگرسخن، اگر وزیر هستی یا مدیر، اگر دانشجو هستی یا استاد، اگر دیپلمات هستی یا شهروند معمولی، در هر نقشی که هستی وظیفه ای داری. 🔹و هر انجام وظیفه ای در پرتو بیکران و به خاطر او، مقدمه ای است برای جاری شدن بهشت در زندگی تا کار بجای می رسد که بهشت برین هم بی تاب دیدار می شود 🔹یکی از کارهایی که به انجام وظیفه بنحو درست و اثربخش کمک می کند توجه به شبکه ای از انگاره های قدرتمند است. یک دیپلمات به عنوان مثال اگر به این شبکه توجه کند می تواند به تجربه زیسته ناب از بهشت تقرب جوید. 🔹به این شبکه انگاره ای توجه کنید: اسرائیل یعنی غده سرطانی؛ آمریکا یعنی شیطان بزرگ؛ ترامپ یعنی مرد وارونه. توجه نظام مند به این شبکه می تواند در واکنش درست و به موقع در عرصه بین الملل کمک کند. 🔹بر اساس شبکه انگاره ای بالا و ترجمه انگاره ای وقتی مرد وارونه یا بازوهای اجرایی و رسانه ایش می گویند در صدد تغییر نظام نیستند یعنی درصدد تغییر هستند. زمانی که می گویند به مردم کاری ندارند یعنی اتفاقا با مردم کار دارند. زمانی که می گویند به ایران کاری نداریم بلکه به جمهوری اسلامی کار داریم دقیقا در تفسیر انگاره ای بدین معناست که با ایران کار دارند. 🔹وقتی می گویند مذاکره یعنی بیا بدون جنگ، تسلیم شو. زمانی که می گویند بیا صلح کنیم یعنی فرصتی ده تا این غده سرطانی نفس تازه کند و با پشتوانه شیطان بزرگ، دوباره وحشیانه تر بر تنور تباهی و سیاهی و جنگ بدمد. 🔹التفات سیستمی و مستمر ما به این شبکه انگاره ای می تواند بسیاری از توطئه ها را خنثا کند. اکنون برای تجربه زیسته بهشت بیش از پیش باید به این شبکه توجه کنیم. عبدالله صلواتی (استاد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران) ۲ تیر ۱۴۰۴ https://eitaa.com/salavati_hekmatha