🔰 خون شهدا پایمال نشود "موضوعی که فائزه به آن خیلی حساس بود این بود که خون شهدا پایمال نشود، مخصوصا شهیدانی که تو این چند سال و در این موضوع های اجتماعی و اغتشاشات به شهادت رسیدند و مظلومانه شهید شدند. همیشه به فکر این شهدا بود؛ مثلا شهید آرمان علی‌وردی که مظلومانه به شهادت رسید، فائزه همیشه وقتی بهشت زهرا می‌رفت سر خاک این شهدا می رفت..." 📝 نویسنده: سرکار خانم ناهید رضایی؛ خاله شهیده 🔸 ادامه متن در نسخه کامل ویژه نامه رستگار (https://farhangrah.com/wp-content/uploads/2024/04/ویژه-نامه-رستگار.pdf) #قرارگاه‌شهیده‌فائزه‌رحیمی نشریه فرهنگراه | صدای آزاد دانشجومعلمان @farhangrah_cfu

🔰 خوش به حالت! چه خوش درخشیدی! "خوش به حالت! چه خوش درخشیدی! به فوز شهادت نائل شدن، به آرامش ابدی رسیدن، به ایمان ناب دست یافتن، به معبر زیارتگاه عاشقان رهسپار شدن، به هدایت دانشجومعلمان مفتخر شدن، برازنده و شایسته عاشقان نایاب است. آمدی دو ترم مرا زیرورو کردی و رفتی! این رسم رفاقت است عزیزم؟ ..." 📝 نویسنده: سرکار خانم قدیانی 🔸 ادامه متن در نسخه کامل ویژه نامه رستگار: لینک دانلود ویژه نامه #قرارگاه‌شهیده‌فائزه‌رحیمی نشریه فرهنگراه | صدای آزاد دانشجومعلمان @farhangrah_cfu

🔰 روایت بعد از حادثه " انگار کپسول گازی چیزی ترکیده بود. کسی نمی‌دانست که شاید بمب و ترکش‌های سربه‌هوایش، سرها به آسمان پرتاب کند و گوشت‌های تن عشاق را به تنه‌های درخت. مردم همه در راه سرازیر با چشمانی ترسیده فقط می‌دویدند. دخترک نه ساله‌ای دست برادر پنج ساله‌اش را گرفته بود که از خیابان رد شوند. می‌گفت: گریه نکن. مامان میاد..." 📝 نویسنده: سرکار خانم حدیث حسین‌زاده 🔸 ادامه متن در نسخه کامل ویژه نامه رستگار لینک دانلود ویژه نامه #قرارگاه‌شهیده‌فائزه‌رحیمی نشریه فرهنگراه | صدای آزاد دانشجومعلمان @farhangrah_cfu

🔰 وقتی اون حادثه اتفاق افتاد " و ما پناه گرفته بودیم مدام دوستام به گوشی من زنگ می‌زدند و سراغ فائزه رو می‌گرفتند:( فائزه کجاست؟ ازش خبر داری؟ وقتی منفجر شد دیدیش؟ الان اونجاست؟ مادرش نگرانشه چی جوابش رو بدیم؟ توروخدا یه خبر از فائزه بگیر! ) وقتی رفتم که شماره فائزه رو بگیرم، دیدم توی گوشیم اینطوری سیوه: فائزه رحیمی شهید نوید ۴!..." 📝 نویسنده: سرکار خانم زینب میرسلطانی 🔸 ادامه متن در نسخه کامل ویژه نامه رستگار لینک دانلود ویژه نامه #قرارگاه‌شهیده‌فائزه‌رحیمی نشریه فرهنگراه | صدای آزاد دانشجومعلمان @farhangrah_cfu

🔰 فائزه رو از دوران مدرسه می‌شناختم "مدرسه متانت، جایی که اولین بار باهاش آشنا شدم. همیشه به عنوان مجری سر سکو می‌دیدمش. همش در حال بدو بدو، سنی نداشتیما ولی فائزه همش تو دفتر معاون بود، نزدیکای دهه فجر که کلا پاتوقش اتاق پرورشی بود. اصولاً چه تو دوران دبستان چه راهنمایی، هم دبیرا هم معاونا می‌شناختنش. هر وقت مسجدمون برنامه بود فائزه و مادرش پایه ثابت بودند..." 📝 نویسنده: سرکار خانم زهرا عزیزی 🔸 ادامه متن در نسخه کامل ویژه نامه رستگار لینک دانلود ویژه نامه #قرارگاه‌شهیده‌فائزه‌رحیمی نشریه فرهنگراه | صدای آزاد دانشجومعلمان @farhangrah_cfu

🔰 مثل کرمانم که در خود غصه‌ها گسترده است "ساعت حوالی سه ظهر بود. به سوی گلزار شهدا راه افتادیم؛ با اینکه خسته بودیم اما نگویم از شوق دیدن سردارمان. کمی جلوتر شربت می‌دادند، خنک نبود ولی هرچه بود غریبانه بود شاید من این را احساس کردم. آفتاب ناجوانمردانه می‌زد، دی ماه بود ولی شباهت زیادی به تیر داشت همان‌گونه به هدف می‌خورد و به سرعت نور می‌بخشید..." 📝 نویسنده: سرکار خانم زهرا عسگری 🔸 ادامه متن در نسخه کامل ویژه نامه رستگار لینک دانلود ویژه نامه #قرارگاه‌شهیده‌فائزه‌رحیمی نشریه فرهنگراه | صدای آزاد دانشجومعلمان @farhangrah_cfu

🔰 عاشق ولایت بود "عاشق ولایت فقیه بود چون توی اتاقش پر است از عکس های رهبر و شهدا. کتاب زندگینامه رهبر به نام خون دلی که لعل شد خوانده بود و قرار بود به من قرض بدهد و من و مامانش هم بخوانیم. زندگینامه رهبری برایش مهم بود، برایش مهم بود که در دوران انقلاب چه سختی هایی رهبر کشیده و دوست داشت همه این ها را بداند..." 📝 نویسنده: سرکار خانم ناهید رضایی؛ خاله شهیده 🔸 ادامه متن در نسخه کامل ویژه نامه رستگار لینک دانلود ویژه نامه #قرارگاه‌شهیده‌فائزه‌رحیمی نشریه فرهنگراه | صدای آزاد دانشجومعلمان @farhangrah_cfu