فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
📽یادمان سیدالشهدا (ع)
#تفحص
🌷تشییع پیکر شهید
تازه تفحص شده عیسی شجاعی
🔳در روز شهادت
حضرت جواد الائمه (ع)
🔹دوشنبه ۲۹ خرداد، ساعت ۱۶:۳۰
🔷کرج، میدان شهدا
به سمت امامزاده حسن(ع)
با ما همراه باشید
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
20.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بدون_تعارف
🔵بدون تعارف با
دریادلان نیروی دریایی ارتش
با ما همراه باشید
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
کانال رسمی سردار شهید مهدی زینالدین👆
#فرمانده_قلب_ها ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠هشتمین سالگرد تفحص دریادلان خط شکن،شهدای غواص گرامی باد.
🌷۱۷۵ جوان پاک ،در لباس غواصی،در دفاع از میهن اسلامی توسط آواکس های آمریکایی در عملیات کربلای ۴ لو می روند وبا دست و پای بسته به دیدار خداوند می شتابند.
هدیه به محضر شهدا«صلوات»
#همراه_شهدا
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
❤️جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی ❤️
تدبیر، شجاعت و جسارت او در عملیاتهای مختلف جنگ ایران و عراق باعث شده بود تا حاج قاسم سلیمانی فرماند
💠معجزه و کرامات شهید والامقام حاج یونس زنگی آبادی
🔹(معجزه ی توسل به شهدا، از زبان خانم احمدی نیا یکی از اعضای محترم کانال متوسلین به شهدا)🔹
🌷 وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ .
هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپندار بلكه زنده اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.
آل عمران (آیه ۱۶۹)
💥بسم الله الرحمن الرحیم
ماجرای شفای همسرم از خداوند با شفاعت شهید حاج یونس زنگی آبادی ...
من از بچگی با شهدا آشنا بودم و همه ی شهدا رو دوست داشتم ولی اگر بخواهم شناخت کامل خودم رو از بزرگی شهدا بگم تقریبا از ۱۴ سال پیش شروع کردم به شناخت شهدا، بهتره بگم که خانواده من همگی احترام خاصی برای شهدای عزیزمان قائل هستن و همان ۱۴ سال پیش حاجتی داشتم و از خدا درخواست میکردم که برآورده بشه، چشمم به عکس شهدا داخل اتاق برادرم افتاد و خدارو شکر به برکت شهدا حاجت روا شدم و به شهدا قول دادم همیشه به یادشان باشم و هروقت تونستم به بهشت زهرا بروم و یادی از همه شهدا کنم
خوب خداروشکر همین کار رو هم انجام میدادم تا سرو کله ی ویروس کرونا پیدا شد و
نمیتوانستم به بهشت زهرا بروم ولی همیشه یاد شهدا بودم ، همسر من فرهنگی هستن و سمت همسرم معاونت آموزشی هست و بخاطر مریضی دیابت که داشت همش میترسیدم.
مدرسه میرفت میگفتم مواظب خودت باش ، تا یک سال که از کرونا گذشت خداروشکر هیچ کدام از اعضای خانواده درگیر بیماری کرونا نشدیم تا اینکه روز پنجم شهریور ۱۴۰۰ یک روز اقای احمدی نیا از مدرسه آمدن مثل همیشه سرحال نبودن و من ترسیدم هر کاری کردم که مدرسه نرود و استراحت کند قبول نکرد و گفت حق الناس هست...
با گذشت چند روز یعنی دهم شهریور ۱۴۰۰ با حال خیلی بد و رنگ پریده از مدرسه آمد و رفت داخل اتاق تا غروب همانجا خوابید
من که خیلی نگران بودم با اصرار فرستادم رفت پیش دکتر خانوادگی ما وقتی برگشت دکتر کلی دارو داده بود و برایش اسکن نوشته بود ،
رفت بیمارستان و اسکن رو گرفت
بله حسین آقا کرونا گرفته بود و ریه اش ۲۵ درصد درگیر شده بود
وقتی جواب اسکن رو به دکتر نشان دادیم گفت چیزی نیست ۲۵ درصد با دارو خوب میشه و احتیاجی به بیمارستان نیست داخل خونه استراحت کنه و مدرسه نره تا خوب بشه
من هم گفتم خوب خونه بهتره خودم رسیدگی میکنم زود خوب بشه،
ولی با گذشت دو روز خیییلی حال بدی پیداکرد جوری که هیج غذایی نمیتونست بخوره و کلا حرف هم نمیتونست بزنه کار منم شده بود بردن دکتر شب و روز ساعت به ساعت یا مطب یا درمانگاه یا بیمارستان که بهتر که نمیشد هیچ خیلی بدتر شده بود دیگه ترس تمام وجودم رو گرفته بود
کارم شده بود گریه ،دست تنها بخاطر ویروس کرونا همه فقط تلفنی میتونستن حالمون رو بپرسن خواهر و برادر های هردوتاییمون ،من بهشون نمیگفتم که حال حسین چقدر خرابه فقط میگفتم دعا کنید زود خوب شه،
روز پنجم مریضیش بود دیگه همه امید و انرژیم رو از دست داده بودم،
داخل آشپزخانه نشستم به گریه، البته کار هر شب و هر روزم بود، متوسل شدم به شهدا بی اختیار اشک از چشمم سرازیر میشد، پسرم و دخترم هم یواشکی گریه میکردن که یاد شهید زنگی آبادی افتادم،
گفتم خوب مگه بهت نمیگن شهید زنده ؟
الان که میشنوی ،میبینی، حال منو میدونی من بعداز خدا و شهدا فقط حسین رو دارم حالا بیا و حسین رو شفا بده !!!
بعداز کلی حرف زدن با شهدا و شهید زنگی آبادی گفتم بخدا قسم اگه شفای حسینم رو از خدا نگیرید دیگه براتون شب های جمعه استوری نمیذارم و بهشت زهرا نمیام
(آخه من هر شب جمعه برای معرفی شهدا براشون استوری میذاشتم و بهشت زهرا هم ماهی یک بار رو میرفتم)
خب گذشت و حال حسین بدتر و بدتر و بدتر شد ،انقدر بد که همون شب تا صبح دوتا بیمارستان و درمانگاه بردمش ولی دیگه حتی راه هم نمیتونست بره،
خلاصه اون شب بعداز گشتن بیمارستان و درمانگاه نشستم توی خیابان تا مطب دکتر خودش( دکتر امیری) باز شد وقتی منشی دکتر اومد و گفت دکتر ساعت ۱۰ صبح میاد و دیدم حالش خییلی بده باز برش گردوندم بیمارستان شهدا
بردم تریاژ ، فرستاد پیش دکتر اورژانس؛
دکتر گفت: خانم باید آمپول رمدسیور تزریق کنن پول همراهت هست؟ گفتم بله تورو خدا فقط زودتر
گفت: مریضی خاصی ندارن؟
گفتم: بله دیابت دارن !
گفت پس اول آزمایش بعد تزریق آمپول...
خلاصه با هر بدبختی و سختی بود آزمایش رو گرفتم خودم خیییلی خسته بودم ۷ شبانه روز بود چشم روی هم نذاشته بودم ولی حال حسینم رو میدیدم خواب و خستگی یادم میرفت،
آزمایش رو گرفتم، آزمایشگاه گفت: جواب ساعت دوازده
دیدم خیلی وقت هست ماشین گرفتم با حسین سوار شدیم طرف خونه حسین که هیچی نمیدونست که کجا هستیم کجا میریم و چکار میکنیم.
✨ادامه👇
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
وقتی رسیدیم خونه دخترم که خدا خیرش بده خییلی کمک حالم بود و تنها کسی که توی اون شرایط همراه من بود در رو باز کرد انقدر خسته بودم وقتی حسین داخل رفت من همون پشت در خوابم برد به دخترم گفتم ساعت یازده بیدارم کن
برم دنبال جواب آزمایش خب ساعت یازده بزور بلند شدم و اسنپ گرفتم و رفتم بیمارستان شهدا ؛ وقتی رسیدم گفت: خانم تا ساعت یک جواب آماده نمیشه سیستم قطع شده !!!
نشستم تا یک دیدم بازم آماده نشده دکتری که آزمایش رو نوشته بود ساعت ۲ شیفتش عوض میشد و من باید قبل از ساعت ۲ جواب رو میبردم ببینه
و جواب آزمایش دقیق سه دقیقه به ساعت ۲ آماده شد
جواب رو گرفتم تا دم مطب دویدم، وقتی رسیدم دیدم خییلی مریض اونجا نشسته و شیفت هم داشت عوض میشد به چند نفر التماس کردم گفتم ترو خدا بذارید من جواب آزمایش رو نشون دکتر بدم، قبول نکردن
منم که خییلی نگران حال حسین بودم رو کردم به مریض ها و گفتم من همیشه توی زندگی هر کاری کردم حواسم بوده حق الناس نکنم ولی اگر نذارید برم داخل این بار حق الناس میکنم و شما روز قیامت جواب بدید ،چون دخترم هر یک ربع زنگ میزد و میگفت مامان ترو خدا بیا حال بابا اصلا خوب نیست
در رو باز کردم رفتم داخل اتاق دکتر جواب رو بهش نشون دادم اولش گفت آمپول مینویسم دوباره یه مکسی کرد و گفت صبرکن ببینم این آقا کبدش داغونه و باید اورژانسی بستری بشه ،
دیگه نفهمیدم چی شد و چی شنیدم!! نمیدونستم باید کجا برم به کی بگم!!
اومدم توی حیاط بیمارستان، به خواهرم زنگ زدم گفتم میدونید که توی این چند روز مریضی حسین مزاحم کارو زندکی هیچ کدومتون نشدم : ولی الان دیگه نمیدونم باید چکار کنم!!!
البته خواهرم جاریم هم میشه ،
اونام خییلی ناراحت ونگران شدن! خودش و شوهرش و بچه هاش خواهرم گفت ببریمش تهران بهترین بیمارستان بستریش کنیم، ولی من دیگه هیچی نمیفهمیدم گفتم نمیدونم فقط همین رو میدونم اینجا نزدیک خونه هست و من خودم میتونم بیام و برم، تهران برای من سخته،
خلاصه جواب آزمایش رو گرفتم دستم ، داخل شهر میچرخیدم خواستم به دکتر خودش نشون بدم جواب آزمایش رو، ایشون مطب نبود ،بردم پیش یه دکتر دیگه منشی وقت نداد دوباره برگشتم بیمارستان خواهرم و برادرشوهرم حسین رو آورده بودن
فقط یه نفس بود دیگه حتی نمیتونست چشماش رو باز کنه رسیدیم بیمارستان روی تخت اورژانس چند تا دکتر اومدن همگی تائید کردن که کبدش داغون شده و چرا و اینجورو اونجور و از این حرفا، دستور بستریش رو دادن منم دیگه حالی برام نمونده بود فقط رفتم بالای سر حسین و گفتم بخاطر منم که شده خوب شو تو که میدونی من بجز تو کسی رو ندارم و رفتم داخل حیاط
برادر شوهرم اومد گفت یکی باید پیشش باشه من خودم می مونم، گفتم نه اگه دکتر و بیمارستان اجازه بدن خودم می مونم چون نمیتونم ازش دور باشم ،میخوام ببینم رو به بهتری میره یا بدتر میشه، بیمارستان قبول کرد و موندم بالای سرش ،
دیگه چننند نوع آزمایش و چند دکترو و دارو و همه چیز ولی حسین همونی که بود بدتر میشد و بهتر نمیشد
خب روز بستری حسین سه شنبه بود و تا چهار شنبه شب حالش خیییلی بد بود جوری که گریه میکرد و میخواست سرم رو از دستش در بیاره یعنی کرونا به اعصابش هم فشار اورده بود ، منم فقط دعا و صلوات و ذکر میگفتم کاری از دستم بر نمیومد،
روز پنج شنبه صبح ساعت ۵ بود که نظافت چی بیمارستان اومد و گفت همراه ها تخت هارو جمع کنن من هم مثل هر روز تخت همراه رو جمع کردم و نشستم و تسبیح رو گرفتم شروع کردم به گفتن اسم خدا یا کریم و یا رحیم و یا عزیز و یا غفور
که یک دفعه به خودم اومدم که دارم میگم یا شهید زنگی آبادی ادرکنی ، قشنگ یادمه تا پنج بار توی اون حالت که انگار خواب بودم ولی بیدار بودم چون ذکر میگفتم شهید عزیز رو صدا زدم..
توی همون حالت انگار يکي سرم رو چرخوند طرف حسین وقتی نگاه کردم دیدم هنوز بی حال روی تخت خوابه ، خواب که نه انگار این چند روز بیهوش بود، چون نه حرفی میزد نه چیزی میخورد ،فقط بی حال و بی جون روی تخت افتاده بود دستش رو به تخت گرفته بود
احساس کردم شهید عزیز حاج یونس زنگی آبادی بالای سرش ایستاده ،ندیدم ولی حس میکردم
توی همون حال با بغض گفتم حاج یونس اگه واقعا اومدی و اینجا هستی دست بکش روی کبد حسین روی کلیه حسین من بجز حسین کسی رو ندارم یک دفعه به خودم اومدم گفتم نه بابا من کجا و حاج یونس کجا !
باز برگشتم به همون حال و گفتم حاجی اگه اومدی پیش حسین الان حسین پاشو تکون بده دیدم قشنگ پاش رو تکون داد گفتم پس اگه اومدی الان حسین بلند شه بگه بهترم😭
باز یک دفعه از اون حال درومدم و نشستم خودم از ته دل خوشحال بودم یه حال خوب و خوشحالی داشتم ولی چیزی نگفتم دیدم بعد چند دقیقه حسین بلند شد و نشست گفت خانمی ساعت چنده؟
گفتم ساعت شیش و نیم هفت!!
چرا کاری داری؟
گفت : کسی اومد بالای سرم؟
گفتم: پرستار اومد انسولین زد!
✨ادامه👇
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
سلام دوستان عزیز به خاطر نزدیک شدن #عید #بزرگ_غدیر_خم از امشب
کتاب صوتی " علی از زبان علی علیه السلام" تقدیم شما میشود(در کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم )⬇️
زندگی و زمانه امیرالمومنین علیه سلام از زبان خودش
اثر حجت الاسلام محمد محمدیان
تولید ایران صدا با صدای علیرضا_تابان
#علی_از_زبان_علی
#حضرت_علیﷺ
#غدیر
#مذهبی
⤵️⤵️⤵️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
⤴️⤴️⤴️
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
✍🏻امام جواد علیه السلام :
چگونه گمراه و درمانده خواهد شد كسى كه خداوند سَرپرست و متكفّل اوست . چطور نجات مى يابد كسى كه خداوند طالبش مى باشد.
هر كه از خدا قطع اميد كند و به غير او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى كند...🥀
🏴 فرارسیدن سالروز شهادت مظلومانه حضرت امام جواد(ع) تسلیت و تعزیت باد .. 🙏🏻
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
4_1203077243631304866.mp3
5.38M
🎧 رمان صوتی
#دا
#قسمت_نوزدهم
سیده زهرا حسینی
🌷🍃🌷🍃🌷
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا #امام_رضا علیه السلام 😭
باب الجواد راه ورودی به قلب توست
حاجت رواست هرکه از این راه می رود
خادم نوشته✍️
در شب #شهادت_امام_جواد (ع) دوستان عزیز ساکن مشهد مقدس که همیشه بهمون لطف داشتید خواهش میکنم اگر کسی امشب یا فردا رفت حرم، نایب الزیاره همه اعضای کانال باشید و سلام و عرض تسلیت ما رو خدمت آقا برسونید💔🥀
🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
13.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴السلام علیک یا جوادالائمه علیه السلام
🔹سلام ما ؛ به خاک کاظمین تو
🔸سلام ما ؛ به ذکر یا حسین تو
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
گفت: آقای امینی جایگاه من توی سپاه چیه؟
سوال عجیب و غریبی بود! ولی میدانستم بدون حکمت نیست.
گفتم: شما فرماندهی نیروی هوایی سپاه هستین سردار.
به صندلیاش اشاره کرد گفت: آقای امینی، شما ممکنه هیچ وقت به این موقعیتی که من الان دارم، نرسی؛ ولی من که رسیدم، به شما میگم: هیچی نیست!
آن وقتها محل خدمت من، لشکر هشت نجف اشرف بود.با نیروهای سرباز زیاد سر و کار داشتم.سردار گفت:
اگر توی پادگانت، دو تا سرباز رو نمازخون و قرآن خون کردی ، این برات میمونه؛
از این پستها و درجهها چیزی در نمیاد!
#سردارشهیدحاجاحمدکاظمی 🍃
🌷یادش با ذکر #صلوات
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🖤🍃
ســــــــــلام به عزادارهای اهل بیت ☺️
الهی لحظه هاتون پربرکت بشہ
با دعای خیر امام جواد؏🍃
امـــــروز شهادت دردونه امام رضاست ♥
هرکاری می تونی انجام بده
نذری های کوچیک و بزرگ
صلوات و ختم قرآن
ذکر و دعا ...🍃
از روضه های خانگی حتی با تعداد کم غافل نشن ....
میتونیم توی خونه مون هیئت کوچولوی خانوادگی بگیریم ...🖤
نذری پزون عالی میشه ...اجرتون با صاحب غم امروز ...🥧🥠🥙🌮
برای بچه ها وقت بذارید.
اینکه با اهل بیت انـــــس بگیرن کار کوچیکی نیست و باید اونهارو با عشق ائمه عجین کنیم
🌺ان شاءالله که از ســــــــــفره پر جود و برکت جواد الائمه تا میتونیم روزی برداریم...
آخه آقامون جود و فضل ازش میباره ...دست خالی از امروز بیای ضرر بزرگی کردی ...
#باذکریاجوادِتوحاجتگرفتهایم🍃
#یاجوادالائمهادرکنی
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
سلام روزتون بخیر 🍂
شهادت امام جواد علیه السلام دردانه مولایمان امام رضا علیه السلام رو تسلیت عرض می کنم خدمت امام زمان ارواحنافداه و شما اعضای محترم حیفم اومد دست خالی بمونیم از جود و کرم ایشان .
ختم را به نیت :
🍁 نزدیکی هرچه سریعتر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🍁 شفای بیماران
🍁 برآورده شدن خواسته های تک تک شما عزیزان بخصوص بانی عزیزمون
🍁 ۵۰۰۰۰ مرتبه ذکر یا جواد الائمه ادرکنی
🍁 لطفا به آی دی زیر تعداد انتخاب شده را اعلام نمایید🌹
👇👇
@rogaye_khaton315
👆👆
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
هدایت شده از کانال برادران شهید مهدی و مجید زین الدین❤️
🏴 #شهادت_جواد_الائمه(ع) 🏴
مثل جدّت، لحظۀ آخر تنت بی تاب شد
آب همچون کربلا در خانهات نایاب شد
اگه گرفتاری بگو یا جواد الائمه🖤
امروز مهمان شهید والامقام شاهرخ ضرغام هستیم
💠شهید ضرغام در اول دی ماه ۱۳۲۸در تهران
بدنیا امددر کودکی طعم یتیمی را چشید و تنها امید مادر پیرش بود
💠 قهرمان کشتی فرنگی و نایب قهرمان کشتی آزاد جوانان کشور درسال ۵۰بود
به خاطر هیکل درشت و جثه ی قوی کسی به سرش نمی زد که با او دعوا کند .برای خودش کلی نوچه داشت
💠به خاطر وضعیت فیزیکی اش به او پیشنهاد کار در کاباره را می دهند .او باید کسانی که زیاد مشروب می خوردند و بد مستی می کردند را سرجایشان می نشاند تا آسیبی به کاباره نزنند
💠رمز تحول و دگرگونی شاهرخ در این است که مادرپیرش همیشه به جای نفرین ،برای او دعای عاقبت بخیری می کرد .هر بار که قمه به دست به خانه برمی گشت مادرش دعا می کردو می گفت :آقا !پسر مرا سرباز خودت کن 🤲
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
💫با شروع محرم جرقه های تحول در شاهرخ ایجاد می شود💫
💠از خیلی سالها قبل در روز عاشورا میاندار دسته جواد الائمه ع بود.آن سال هم مثل همیشه در هیئت حضور داشت
بعداز نهار سخنران هئیت کنار شاهرخ نشست و با او صحبت کرد.وقتی صحبت های سخنران تمام شد ،حر ابن ریاحی دیگری متولد شد یک حر برای نهضت عاشورایی امام خمینی ره
💠با شروع انقلاب به مردم انقلابی می پیوندد و عاشق امام می شود ،روی سینه اش خالکوبی می کند :فدات بشم خمینی
با آغاز جنگ تحمیلی به همراه سردارشهید سید مجتبی هاشمی در گروه فداییان اسلام به جبهه می رود
💠 دلاوری های شاهرخ در جبهه ذوالفقاریه آبادان هیچگاه از یادها نمی رود . عراقی ها که برای سر شاهرخ پول زیادی جایزه تعیین کرده بودند ،او را به شهادت رساندند
شهید شاهرخ ضرغام مانندمادرش حضرت زهرا سلام الله علیها مزار ندارد و پیکرش مفقود است
#شهید_شاهرخ_ضرغام
🌷شادی روح شهدا صلوات 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻حاج حسین یکتا: در شب قدر انقلاب اسلامی هستیم
🔹اگر امروز آتش دشمن علیه ما سنگین است، به خاطر این است که در شبهای قدر انقلاب هستیم و در نقطه رسیدن به قلهایم.
🔹از همه گردنههای تحریم و فشار اقتصادی عبور خواهیم کرد، در نقطهای هستیم که دشمن دارد نابود میشود و نشانههای سیاسی و اقتصادی آن آشکار شده است.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«بسم رب الشهدا و الصدیقین»
🥀وداع با پیکر مطهر شهید عیسی شجاعی در جوار مزار شهدای گمنام
چیزی نگفت ؛دمپاییش رو به زوور پاش کردم چون اصلا جون نداشت، پاشد کمی راه رفت گفت خداروشکر بهترم ؛
گفتم: نه حاج یونس انگار واقعا اومدی !!
اول گفتم نگم به حسین ، دوباره گفتم بذار بگم ببینم قبول داره !! گفتم یه چیزی بگم مسخرم نمیکنی گفت نه بگو صداش خیییلی ضعیف بود چند روز بود حتی نمیتونست حرف بزنه ،کسی هم تلفن میزد صداش در نمیومد، خودم حرف میزدم خلاصه همه ماجرا رو بهش گفتم...
یک دفعه زد زیر گریه و گفت آره حالا یادم اومد حاج یونس زنگی آبادی اومد بالای سرم دست کشید به پهلوم روی سرم،
نگاهم کرد با نگاهش گفت باید بریم زنگی آباد پیش خانواده حاج یونس، من آخه شبی که گفتم داخل آشپزخونه گریه میکردم و با شهدا حرف میزدم وقتی متوسل شدم به شهید زنگی آبادی،گفتم که اگه حسینم رو شفا بدی میرم زنگی آباد پیش خانواده ت و از پسر و دخترت تشکر میکنم و وقتی بالای سر حسین اومده بود و یادِ حسین آورده بود که ما بی معرفت نیستیم، شما هم به قول خودتون عمل کنید خوب حسین کلللللی اشک ریخت و گریه کرد که خدارو شاهد میگیرم به روح همه شهدا من توی این ۲۷ سال زندگی با حسین تا اون موقع اونجوری ندیده بودم اشک بریزه، حتی موقع فوت پدر یا مادرخدا بیامرزش..
بعداز ۱۵ روز که دست به گوشیش نزده بود گفت گوشی منو بده، دادم بهش زد داخل گوگل و عکس حاج یونس رو آورد
شاید کمتر کسی باورش بشه ولی چنان عطری داخل اتاق پیچید که هنوز کسی استشمام نکرده و باز هم حسین زد زیر گریه و اشک ریخت ولی من از خوشحالی فقط میخواستم به همه بگم که شهید زنگی آبادی چه لطفی در حق من رو سیاه کرده
دوباره گفتم بذار دکتر ساعت ۸ بیاد ببینم چی میگه ،بعد بگم نکنه اشتباه بگم، خب دکتر اومد تا اون روز چهار تا دکتر گفته بودن که کبد حسین داغونه و نمیتونه آمپول معروف کرونا رمدسیور رو بزنه تا تکلیفش معلوم بشه من پرسیدم دکتر تکلیف ما چیه چکار کنیم با کبد آقای احمدی نیا؟
برگشت سمت من و با تعجب گفت چرا؟
گفتم خوب شما میگید کبدش داغونه نمیتونه آمپول بزنه !!
گفت: نه دیگه مشکلی نداره!! گفتم :خانم دکتر پس آزمایشهاش چی ؟؟
گفت کو ؟ گفتم داخل پرونده ست، نگاه کرد و هیییچ اثری از آزمایش یا چیز بدی داخل برگه ها نبود اصلا انگار دکتر یادش رفته بود چی گفته برگشت به پرستار که دوز اول رمدسیور رو از امروز شروع کنید و بعداز سه روز مریض مرخصه !!
گفتم خانم دکتر آزمایشی که بردم ورامین چی؟
گفت جوابش کو؟ گفتم بفرمایید ، گفت: خانم وقتی چیزی نیست الکی بگم مشکل داره؟!؟
گفتم : پس این چند روز چی؟
گفت من چیزی نمیبینم وقت هم ندارم و رفت
اینجا بود که لطف خداوند بزرگ و شفاعت شهید عزیز حاج یونس زنگی آبادی رو با خیال راحت برای همه تعریف کردم...
ما که شرمنده همه شهدا هستیم ولی امیدوارم با معرفی شهدا بتونیم به همه ثابت کنیم که بعداز گذشت این همه سال هنوز هم اگر شهدا نباشند ما پیش خدا هیچ آبرویی نداریم...
التماس دعا🙏
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷🍃🌷🍃🌷
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
🔷وصیت نامه شهید والامقام حاج یونس زنگی آبادی🔷
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷علی(ع):
بالاترین مرگها شهادت است.
إنَّ الله یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفَّاً کَأنَّهُم بُنیانٌ مَرصوص. (قرآن کریم [سوره صف آیه 4])
(همانا خدا دوست می دارد کسانی را که در راه او صف زده، گویا ایشانند بنیانی ساخته شده)
🌷با سلام بر امام زمان(عج)، رهبر انقلاب، رزمندگان، شهداء و شما ملت شهید پرور؛
هر بار که عملیاتی می شود چندین نفر از یاران امام از جمع رزمندگان به سوی معشوق رهسپار میشوند و دعایشان که اول پیروزی بر دشمن و بعد شهادت است مستجاب می شود. دعای ما نیز این است و حال نمیدانم که در این عملیاتهای آخرین آیا خداوند رحمان دعای این عبد منان و ذلیل را مستجاب می کند یا نه.
🌷بلی این راهی است رفتنی و همگی باید از این گذرگاه و این کاروان که دنیاست عبور کنند، با توشه هایی که خودشان برداشته اند و کِشتی که روی این مزرعه انجام داده اند، باید رفت و هیچ تردیدی در آن نیست. حالا که باید برویم چه بهتر از اینکه در راهی خوب قدم بگذاریم و در آن برویم، ما که در این راه قدم گذاشته ایم امیدوارم که خداوند ما را ثابت قدم بدارد و به برکت خون شهداء ما را نیز ببخشد.
من از خدا می خواهم که مرگ مرا شهادت و در راهش از من قبول بفرماید و ما را در جوار رحمتش با شهدای مخلص همراه بفرماید.
🌷 این مسیر، مورد تأیید انبیاء و اولیاء خدا بوده و امیدوارم که بتوانم خودم را در این مسیر حفظ کنم و نلغزم و از خدا میخواهم مرا ثابت قدم بمیراند.
مسئله ای که هست این است که این بدن برای روح انسان قفس است و روح ملکوتی انسان در آن زندانیست و این بدن است و دست ماست که چگونه آنرا بکار ببریم، آیا او را در راه صاحبش تعلیم دهیم و یا دشمنش که هوای نفس و شیطان است و بعد از تعلیم با مرگ است که قفل این قفس شکسته شده و روح انسان پرواز می کند، به سوی رب و حال مانده است برداشت بذری که در این دنیا کاشته ایم، خوب کاشته ایم که موقع برداشت خوب برداشت کنیم و یا بد کاشته ایم که مطابقش برداشت کنیم.
🌷میخواستم سخنی هم با ملت داشته باشم اما می بینم که فهم ملت بالاتر از سخنان من است و بالاتر از صحبتهایی که من می کنم ولی بخاطر یادآوری چند کلمه ای میگویم همانطور که دیگر شهدای عزیز ما در وصیت نامه های خود ذکر کرده اند و همانگونه که شما به آن عمل می کنید این است که مواظب منافقین داخلی باشید و نگذارید آنها پا روی خون شهدای ما بگذارند و ثمره خون شهدای ما را پایمال کنند و همانگونه که تا به حال ثابت قدم بوده اید از این به بعد نیز پا در رکاب باشید.
🌷عرضی هم با خانواده دارم و این است که خوشحال باشید، توانستید هدیه ای یا بهتر است بگویم امانتی که خدا بدست شما داده است، به نحو احسن تربیت کرده و به راه خدا رهسپار کنید و امانت او را پس دهید.
اگر می خواهید فغان و زاری کنید در فقدان من، من حرفی ندارم اما شما کمی فکر کنید آیا خون ما از خون امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)،72 تن از یاران عاشورا و یاران حسین(ع) رنگین تر است؟
از آنها بگذریم چون به پای آنها نمی رسیم آیا خون ما از شهدای عملیاتهای قبل رنگین تر است؟
چگونه آنان در راه حق فدا شدند ما هم مثل آنها و از آنها کمتر،
🌷از این که بگذریم آیا شما از زینب(س) بالاترید آیا از فاطمه زهرا(س) بالاترید آیا از مادران و پدران دیگر شهدای ما بالاترید، چطور آنها در فقدان عزیزانشان صبر می کنند و شکوه و شکایت را برای آخرت می گذارند؟
در آنجا به شکایت قوم ظالم برخیزید شما نیز دل خود را پهلوی دل آنها بگذارید و خود را مانند آنها کنید اجر و ثوابش بیشتر از ناله و گریه و زاری کردن است.
از شما می خواهم مرا عفو کنید زیرا نتوانستم آنطور که شما می خواستید باشم امیدوارم که مرا ببخشید.
🌷از شما میخواهم امام امت را تنها نگذارید و از خدا میخواهم که امام امت را تا ظهور حضرت حجت(عج) حفظ کند. رزمندگان اسلام را پیروز فرماید، ظهور امام زمان(عج) را نزدیک فرماید و اسلام را در سراسر جهان با نابودی کفر رایج بگرداند. آمین یا رب العالمین.
در قاموس شهادت واژه ای بنام وحشت نیست.
از همگی می خواهم که اگر بدی از ما دیدید عفو نمائید.
#حاج_یونس_زنگی_آبادی💐🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷🍃🌷🍃🌷
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
4_5796431370976756121.MP3
4.64M
هر کس خسته شده است،
جمع کند برود!
🎙صدای شهید حسن باقری را می شنوید
🌷🍃🌷🍃🌷
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d