💠 زندگی به سبک شهید حسن باقری
🔹جنگیدن در راه خدا خستگی ندارد، اگر داریم خسته میشیم...
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
🔰 زندگی به سبک شهدا #ﺷﻬﯿﺪ_عباس_ﺻﺎﺣﺐﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ
#شهیدانه
🔹گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.
بیست الی بیستوپنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب میخونه و زار زار گریه میکنه!
بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصفجون کردی، میخواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟!
برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم!
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌹شادی روح همه شهدا صلوات بفرستیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم
🔷 زندگی به سبک شهید اسماعیل دقایقی
🔸مراسم عروسیمان...
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌷🍃🌷🍃🌷
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
💠 زندگی به سبک شهید سیدمجتبی علمدار
🔹️ برای جذب جوانترها به هیئت خیلی تلاش میکرد.
اگر یک جوان برای اولین بار به هیئت میآمد، سعی میکرد او را بیشتر از بقیه تحویل بگیرد. با آنها میرفت فوتبال و ...
با جوانترها رفیق میشد و از این طریق آنها را با امام حسین (ع) آشنا میکرد.
#زندگی_به_سبک_شهدا
#محرم
╭┅────────────┅╮
🖤🥀🖤🥀🖤
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
╰┅────────────┅
#زندگی_به_سبک_شهدا
💖 زندگی با ایشان ، زندگی راحتی نبود !
سخت بود، ولی به سختی اش می ارزید !
علی خیلی وقت نمی کرد که در خانه کنار من و بچه هایش باشد ، ولی همان وقت کمی هم که پیش ما بود ، وجودش به ما آرامش می داد !
مهربانی اش ، ایمان اش و قدرشناسی اش !
💖 یک روز جمعه صبح دیدم پایین شلوارش را تا کرده زده بالا ، آستین هایش را هم !
پرسیدم :
حاج آقا!
چرا این طوری کرده ای ؟
رفت طرف آشپزخانه .
گفت :
💞 به خاطر #خدا و برای کمک به شما !
رفت توی آشپزخانه و #وضو گرفت و بعد هم شروع کرد به جمع و جور کردن !
رفتم که نگذارم ، در را رویم بست و گفت :
خانم !
بروید بیرون !
مزاحم نشوید !
پشت در التماس می کردم :
حاج آقا !
شما رو به خدا بیا بیرون !
من ناراحت می شوم !
خجالت می کشم !
شما را به خدا بیا بیرون !
💖 می گفت : چیزی نیست .
الان تمام می شود ، می آیم بیرون !
آشپزخانه را مرتب کرد ،
ظرف ها را چید سرجایشان ،
روی اجاق گاز را مرتب کرد ،
بعد شلنگ انداخت و کف آشپزخانه را شست !
آشپزخانه مثل دسته ی گل شده بود .
🌷 شهید صیاد شیرازی 🌷
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
https://eitaa.com/joinchat/3730047588C136ee64b23
#شهید_تاسوعای_حسینی