🌸🍃 شهید مهدی ثامنی راد فرزند داود در 23 بهمن 1361 در شهر ری متولد شد.🌸🍃
🍃🌸 او تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ادامه داد، در هفتم آذر 1388 ازدواج کرد. حاصل این ازدواج یک فرزند دختر بهنام «فاطمه سلما» بود. 🌸🍃
🌸🍃 شهید مهدی ثامنی راد ساکن شهرستان ورامین بود. او یکی از رزمندگان فاتحین از لشکر 27 محمد رسول الله(ص) تهران بود. 🌸🍃
🌸🍃 شهید مهدی ثامنی راد در 22 بهمن 1394 در سن 33سالگی در جنوب حلی در سوریه به شهادت رسید اما پیکر مطهرش در منطقه ماند و در شمار شهدای مفقود الاثر جای گرفت.و بعد از گذشت چهار سال از شهادتش پیکر مطهر این شهید مدافع حرم به کشور بازگشته 🌸🍃
🌸🍃زمان شهادت مهدی، دخترش تنها 9 ماه بیشتر نداشت. 🌸
🌸🍃همسر شهید: آقا مهدی دانشجوی کاردانی مربی جنگ افزار دانشگاه امام حسین (ع) بود 🌸🍃
🌸🍃آدم متدین دیندار خوش اخلاق و مردمیای بود. خیلی به ایتام اهمیت میداد. همیشه تاکید داشت و در وصیتنامهاش نیز آورده است که دست بر سر یتیم کشیدن عاقبت به خیری دارد.🌸🍃
🍃🌸هر شب 2 رکعت نماز میخواند، وقتی جواب خواستگاری مثبت شد از من هم خواست این 2 رکعت نماز را بخوانم. گفت این نماز به نیابت از حضرت زهرا (س) برای سلامتی حضرت صاحب الزمان (عج) است که اگر این را بخوانی شبت را با آرامش به صبح میرسانی.🌸🍃
🍃🌸 شهید ثامنی راد همواره در اردوهای جهادی حضوری فعال داشت
همواره تلاش داشت تا خانواده معظم شهدا را به سفر راهیان نور ببرد، زیرا میگفت که پدران و مادران شهدا علاقه دارند تا محل شهادت فرزندان خود را ببینند.🌸🍃
🌸🍃 گروههای جهادی تشکیل میداد و به مناطق مختلف برای خدمترسانی به مردم محروم میرفت.🍃
🌸🍃جوهر دار بود که از کودکی کار کرده بود و به همین دلیل هم از انواع و اقسام کارهای به ظاهر بی ربط به هم، سر رشته داشت. از سلاخی و قصابی و آشپزی گرفته تا کویرنوردی و کوه نوردی و کشتی آزاد و ورزش باستانی و بنایی و کابینت سازی. علاوه بر فعالیت های جهادی که مهدی چندین سال آن را دنبال می کرد، او سالها در خیریه مسجد مهدیه کارخانه قند ورامین هم فعالیت داشت و کمک حال خانواده های زیادی در این خیریه بود.🌸🍃
🌸🍃انقدر زرنگ بود و توان بدنی خوبی داشت که هیچ گاه فکر نمیکردم اتفاقی برایش بیفتد ولی الان که فکر میکنم میبینم زرنگی این بود که نمره 20 شهادت را گرفت. 💐
🌸🍃خیلی شغلش را دوست داشت. زمانی که در سوریه جنگ شد کاملا در جریان اوضاع آنجا بود و خیلی دوست داشت سوریه برود. زمانی هم که تصمیمش برای رفتن قطعی کرده بود، همه اطرافیان و دوستانش گفته بودند که تو یک دختر هفت ماهه داری، حتی فرماندهاش نیز گفته بود که با وجود دخترت نرو، اما مهدی در جواب گفته بود برای مواظبت از بچه من مادرم و همسرم هستند ولی مثل بچه من در سوریه زیاد هستند.🍃🌸
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌹
#شهید_مهدی_ثامنی راد