eitaa logo
فریاد ِقهرمان
633 دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
13.2هزار ویدیو
150 فایل
فریاد ِقهرمان ِشهید ِ۱:۲۰ تحلیلی_راهبردی_جنگ نرم و سخت https://eitaa.com/joinchat/410910838Ca464332dee
مشاهده در ایتا
دانلود
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفاوت روزه‌ی محترمانه با روزه‌ی عاشقانه ! منبع : جلسه اول از مبحث پرتویی از اسرار روزه ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─ @faryade_ghahraman @tahlil_vala @Sedaye_Siasat @khabartv_tahlil ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
جمهوری جعلی باکو یک رزمایش همه جانبه را در منطقه نخجوان آغاز کرد. پیش از بارها عرض کردم هرچه ماجراجویی های پاشینیان با غرب بیشتر به سمت اوج خود برود، خطر از بین رفتن کشور ارمنستان و تصرف آن تقسیم آن بین همسایگانش بیشتر می‌شود قطعا ایران قرار نیست برای همیشه از مردمی که چنین یک احمق غربگدایی را مثل پاشینیان انتخاب می‌کنند، محافظت کنند_رضایی
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| برای شبها و روزهای ماه رمضانت باید از الآن نقشه بریزی! منبع : جلسه ۲۹۰ از مبحث خانواده آسمانی ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─ @faryade_ghahraman @tahlil_vala @Sedaye_Siasat @khabartv_tahlil ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
خودشناسی در رمضان.mp3
11.26M
| فقط یک گروه قادرند قیمت رمضان را بفهمند و از آن خوب بهره بگیرند! و این هیچ ربطی به میزان عبادت و سحرخیزی ما در رمضان ندارد! ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─ @faryade_ghahraman @tahlil_vala @Sedaye_Siasat @khabartv_tahlil ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
4_6039447252013943522.mp3
5.21M
🎙️ ✍️ یک ماه رمضان کافیست... ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─ @faryade_ghahraman @tahlil_vala @Sedaye_Siasat @khabartv_tahlil ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی ۲۷۶.mp3
10.71M
۲۷۶ • نمی‌تونم برنامه‌هامو تنظیم کنم! • نمی‌دونم اهدافم رو چجوری بچینم! • نمی‌دونم تحصیل و امرار معاش و خانواده‌داری‌ام رو چجوری با فعالیت‌ها و دغدغه‌های معنوی‌ام هماهنگ کنم! • نمی‌دونم این کلافگی و پراکندگی ذهن و قلبم رو چجوری آروم کنم! ※گیر کردم بدجوری، اما نمی‌دونم کجا؟ ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─ @faryade_ghahraman @tahlil_vala @Sedaye_Siasat @khabartv_tahlil ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوشحالی مردم غزه برای به دست آوردن کیسه آرد خدا لعنت کنه جهود کافر و حکام عرب همپیمانش رو. ان شاء الله
ما را که به مهمانی دعوت می‌کنند با خودمان غذا نمی‌بریم که! ✍️ شیفت شب بودم. تمام شده بود و حوالی ساعت هفت صبح از پلّه‌ها داشتم می‌آمدم پایین که یکی از همکارانم یا بهتر بگویم دوستان صمیمی‌ام را دیدم. کمی نگران بنظر می‌رسید! تا مرا دید در آغوشم کشید و گفت: هر کسی اگر جای من بود الآن از خوشحالی در پوستش نمی‌گنجید! ولی مرا حجم زیادی از نگرانی احاطه کرده است. • گفتم : چرا؟ چی شده؟ گفت: در قرعه‌کشی بیمارستان برای اعزام کادر درمان به حج، اسم من هم درآمده! یک لحظه از هیجان خشکم زد! چند ثانیه‌ای گذشت تا بتوانم خودم را جای او بگذارم و حرفش را بفهمم. • بعد از سکوت کوتاهی نفسی عمیق ناخودآگاه از سینه‌‌ام خارج شد و گفتم : شکر خدا هزار بار، حق میدهم به تو! چنین سفری آن هم دعوت یکهویی، دلهره هم دارد. از من کمکی برمی‌آید؟ • گفت: من کجا و حج کجا؟ حالا چگونه بروم؟ من در تمام عمرم یکبار حتی در خیالم هم به این سفر فکر نکردم. نمازهایم حتی نماز دست و پا شکسته‌ایست که فقط ظاهرش نماز است! رفتم آنجا چه دعایی بخوانم؟ قرآن خواندنم اصلاً خوب نیست! چکار کنم آنجا حالِ خوبی داشته باشم؟ و ... • چندین برابر جملاتی که اینجا نوشتم، همه نگرانی‌هایی بود که تند تند داشت ردیف می‌کرد. • حرفش را قطع کردم و گفتم: امشب منتظرت بمانم می‌آیی منزل ما باهم حرف بزنیم؟ کمی مکث کرد و گفت: بله عصری که شیفتم تمام شد می‌توانم مستقیم بیایم. گفتم با همین لباس ؟ گفت: مگه چشه؟ دفعه اول نیست می‌خواهم بیایم خانه‌ی شما که... خانه‌ی شما مثل خانه‌ی خودم هست! تو به ریز و درشت همه‌ی زندگی من آگاهی... گفتم : نه بیشتر از خدا ! • مسخره نگاهم کرد و گفت : دیوانه شدی؟ گفتم : تو برای آمدن به خانه‌ی من، نه هیچ‌گونه تشریفاتی قائلی، و نه نگرانی که چگونه پذیرائیت کنم چون مطمئنی هر چه دارم و ندارم را با تو شریک می‌شوم. برای رفتن به خانه‌ی خدا نگران چه هستی؟ • نگاهش به من خیره شد و گفت : اووووف ! ادامه دادم: ما را که به مهمانی دعوت می‌کنند با خودمان غذا نمی‌بریم که! می‌رویم می‌نشینیم سر سفره و هر قدر میل داشتیم نوش جان می‌کنیم. اگر کمی هم سخت گذشت رسم ادب نمی‌دانیم که گلایه کنیم. • گفت : شیطان چگونه بازی می‌دهد آدمها را ... به جای درک شادی و لذت این سفر، داشتم از اینهمه اضطراب، کم‌کم پشیمان می‌شدم از رفتن به این سفر. گفتم : او هم همین را می‌خواست ! رسم خدا رسم قشنگی است! دست خالی‌ترها، توجه صاحبخانه را بیشتر جلب می‌کنند. همین که بدانیم هیچ نداریم و فقیریم به این سفره، کافیست! « ظرف فقر تنها ظرفی است که اینجا پُرَش میکنند.» • آرام و شاد بغلم کرد و رفت به سمت پله‌ها. به پاگرد که رسید برگشت و گفت : میدانم که منظورت از دعوت شامِ امشب برای رساندن حرفت به اینجا و همین نتیجه بود، اما تعارف آمد و نیامد دارد... من شام می‌آیم آنجا... و صدای خنده‌اش خبر از آرامش درونش می‌داد. ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─ @faryade_ghahraman @tahlil_vala @Sedaye_Siasat @khabartv_tahlil ─┅─═<<<●●●>>>═─┅─
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا