eitaa logo
فرزند آفتاب
2.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
105 فایل
‌- آقـا یا خانـم نـوجـوان 🕊 تـو فـرزنـدِ حضـرت آفتـابـی‌ 🌤 و اینجـا کـانـالی اسـت بــرای 📍 شناختِ خودت و حضرتِ آفتاب 🌱 ‌ 👂جونم؛ کارم داشتی؟! @jm_mahdavi ‌‌ ‌ ‌🌐 www.MONTAZERANMONJI.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مضطرالوحید هر گروه سنی در🚩مجلس امــام حسیــن (ع) سهم و سازندگی دارد، حتی ژن های انسان در این مجالس تربیت می شود. #استاد_شجاعی @farzand_aftab
pedar_eshgh_pesar2.mp3
8.6M
#پدر_عشق_و_پسر قسمت دوم @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#هر_خانه_یک_حسینیه 📷ارسالی از قم @farzand_aftab
98061305.mp3
1.41M
واویلا .. ببین عمه افتاد عمو بین گودال داره زیرِ سر نیزه ها میره از حال ببین واسه غارت داره میشه جنجال واویلا .. چقدر زخم تمومه تنش رو گرفته چشایِ یکی ، جوشنش رو گرفته چشای یکی ، پیرهنش رو گرفته نزار عمه جونم ، یتیم شم دوباره پسرهاشو کشتن ، نگن یار نداره ببین که عمو مو همه دوره کردن میرن توی گودال دست پر برمیگردن عمو جون .. رسیدم ولی این چه رسم نبرد کلاه خودتو دست به دست هی میگرده جای چکمه ی شمر با سینه ت چه کرده عمو جون .. هنوز از تنت سهمشونُ نبردن هنوز نیزه هاشون به پهلوت نخرده اینا تازه واسه تنت اسب آوردن چقدر خوبه دارم ، میشم با تو پامال سه روز جسم من هم ، میمونه تو گودال من از قتلگاهِ تو بیرون نمیرم بزار مثل اصغر رو دستت بمیرم عموجان ، عموجان .. #حاج_محمد_طاهری #روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن #شب_پنجم_محرم •┄┅══༻○༺══┅┄• @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزندان حسینی *مداحی محمدامین کامکار* ارسالی از فارس شهرستان لار بخش جویم @farzand_aftab
روزپنجم_ریحانه_رضازاده_.mp3
13.39M
#آیه_های_کربلا #دانش_آموز_مهدوی @farzand_aftab
✨به نام خدا✨ ⏳لحظه‌‌ها به آرامی می‌گذشت، گویا زمان هم توان گذر نداشت. خورشیدِ بهشت، با بدنی زخمی‌و غرق در خون، روی خاک‌ها افتاده‌بود و اسب سپیدش به سوی خیمه‌هامی‌رفت. اسب می‌رفت تا بگوید: خاک‌کربلا همچو آسمان بهشت شده است. می‌رفت تا خبر بدهد خورشید درخشان‌بهشت، روی خاک‌های کربلا، تنها‌ی‌تنها افتاده است. صدای‌خورشید ِبهشت، در صحرا طنین ‌انداخت آیا کسی هست که مرا یاری کند؟ 🔴درست هنگامی که آسمان ردای غروب را به تن می‌کرد، و چشمان غرق در اشکِ‌نسیم به پایان عاشورا دوخته‌‌شده بود. کودکی از سوی خیمه‌ها به میدان جنگ آمد. زره ‌و شمشیری نداشت‌،اما چشمانش لرزه به اندام لشکریان‌ یزید‌، می‌انداخت. آری به یکباره‌ در ذهن‌ِدشمنان‌ چهره‌ی لبریز از قدرت و امیدِ امام حسن(ع) تداعی شد. ترس وجودشان را فرا گرفت. آن کودک چقدر شبیه امام حسن(ع) بود. 🔵کودک، می‌دوید و رد پایش را برای خاک‌ها به یادگار می‌گذاشت‌. او اشک می‌ریخت و قطراتِ اشکش روی خاک‌ها می‌افتاد. نسیم به کودک نگاه می‌کرد، او لبخندِ عاشورا بود، کسی که غروب عاشورا را به‌امید گره می‌زد. ⚫️عبداللّٰه بن حسن(ع) کودک‌ِ یازده ساله پیش ‌عمویش می‌رفت تا بگوید عموی عزیزم من هم می‌خواهم مثل برادرم قاسم، در کنار شما باشم‌، می‌خواهم طعم شیرین تر از عسل شهادت را بچشم. 🔘نفس‌ها در سینه ‌حبس شده بود‌. مردی سنگدل‌ و بی‌رحم ‌از سپاهیان یزید، بالا‌ی سر امام‌حسین(ع) ایستاده بود و به خیال خودش می‌خواست کار را تمام کند. شمشیر تیز و براقش را بالا برد اما ناگهان ‌دست‌کوچکی سپر امام‌حسین‌(ع) شد، دستی‌که‌ اوجِ‌‌ فداکاری را در قلبِ کربلا نقاشی‌کرد... 🏹جنگ تمام شده بود، خیمه‌ها در آغوش آتش بودند و صدای زنجیرهایی که به پای کودکان بسته شد‌ه‌ بود، در صحرا می‌پیچید. نسیم به پرواز درآمد و اطراف بدنِ‌خونینِ کودک، که حالا میان صحرا افتاده بود، چرخید. چه زیبا! لبخندی که روی لبان کودک، نقش‌ بسته ‌بود، مژده‌ی پیروزی می‌داد. ✍نویسنده: ریحانه رضازاده پنجم محرم ۱۴۴۲ هجری قمری پایه دهم دبیرستان شهید حسین مرادی فرهنگ @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#ذکر_یار ۳ ذکــــر یعنی ✨خود خدا را خواستن✨ نــه اینــکه زبانت را تکان بدهی و 📿 تسبیحت را بگردانی ولی ارتباط 👥و ملاقاتی صورت نگیرد. @farzand_aftab
ذکریار3.mp3
8.98M
#ذکر_یار ۳ #استاد_محمد_شجاعی @farzand_aftab
۳ ⚠️گاهی خود ذکر انسان را از مذکور غافل میکند. باید بفهمی در محضرش هستی تا ارتباط و ملاقات صورت گیرد نه اینکه که بیایی زبانت را تکان بدهی تسبیحت را بگردانی، نماز شب بخوانی ولی ارتباط و دیدار و ملاقاتی صورت نگیرد. ✅ گاهی وقت ها هم گرفتار ثواب میشویم. اولیا خدا میگویند انسان میخواهد راه بیفتد تا مدتها باید به فکر کسب ثواب باشد تا بعد یواش یواش خالص شود و دیگر ثواب هم نخواهد فقط برای خدا انجام دهد. همان طور که به ملاقات دوستمان می رویم و دلمان برایش تنگ است غرض فقط ملاقات خودش است نه چیز دیگر. 📿در ذکر خدا هم باید این اتفاق بیفتد؛ یعنی خود خدا را خواستن. خود امام زمان را خواستن 😔متأسفانه خیلی کم افراد هوس خدا را میکنند یا هوس امام زمان را میکنند، چون قلب❤️ ها قفل است آلوده و کثیف است. حالا شما اگر بخواهید بتوانید ذکر بگویید و بتوانید غذا بخورید مثل یک جنین را وقتی نگاه میکنید میبینید اصلا فرصت هیچ کاری ندارد. بیشترین همتش به چیست؟ به دنیا، اصلا رحم را جدی نگرفته. او میگوید من چند روز دیگر از اینجا باید بروم تو یک سیستم میلیاردها پیچیده تر و خودم را برای زندگی در آنجا آماده کنم. خیلی ها میخواهند بروند علم آموزی کنند،📚 کتاب و احکام بخوانند، اخلاق و عقاید بخوانند این کلاسها را بیایند. ❌ما اول آمدیم برای خودمان برنامه ریزی دنیایی کردیم و آن را اصل قرار دادیم بعد حالا در کنار آن هم میخواهیم یک یاد خدا هم بکنیم. 🎙حضرت علی(ع) فرمود: (کُلُّما اَلحی عَن ذِکرِ الله فَهُوَ مِنَ المَیسِر). یک بار دیگر میفرماید: (کُلُما اَلحی عَن ذِکرِ الله فَهُوَ مِن اِبلیس) هر چیزی که نمیگذارد تو با خدا ارتباط برقرار کنی از ابلیس است یا مقدس یا غیر مقدس فرقی نمیکند خوب یا بد با صورت خوب یا با صورت بد هیچ فرقی نمیکند، وقتی نمیگذارد تو یاد کنی یاد هم یعنی چی یعنی من بدانم آن الله و رب العالمین است. 📵هر چیزی که نمیگذارد تو با خدا ارتباط برقرار کنی از ابلیس است مقدس یا غیر مقدس، خوب یا بد فرقی نمی کند. @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بدون «لبیک یا مهــدی» شعار «لبیک یاحسیــن» هرگز به تحقق و عمل منجر نمی شود و فقط یک شـعــار و یک تعــارف بدون پشتوانه است. @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20200805-WA0032.mp3
5.9M
گروه سرود احلی من العسل 🥀شهیدش را حسین گرفته، در بغل/برای او شهادت بوده احلی من العسل🍯 ✨حضرت قاسم شده، شهید سپاه حسین/شهید سپاه حسین، شهید سپاه حسین✨ ✨او شده رزمنده جهاد در راه حسین/جهاد در راه حسین، جهاد در راه حسین✨ ❤️یا قاسم ابن الحسن❤️ ❤️یا قاسم ابن الحسن❤️ @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨به نام خدا✨ 🌚 پرده‌ی شب، بر پنجره‌ی آسمان آویخته شده‌ بود ورنگ سرمه‌ای‌اَش بر تنِ صحرا سایه می‌انداخت.🌬 نسیم، آهسته در میان خیمه‌ها می‌چرخید، تمام وجودش عطرِ بهار می‌داد. تبسمِ دل‌ انگیزی چون کبوتر🕊 سپیدبال در میان خیمه‌ها به پرواز درآمده‌بود. امام بیرونِ خیمه‌ها، روی پاره سنگی نشسته بودند و یارانشان همچو ستارگانی دلداده‌ی ماه، گردِ ایشان جمع شده بودند. 👀نگاه خیمه‌ها به سوی یاران بود، که چشمانشان از اشک شوق برق می‌زد. هنوز صدای امام در بینِ‌خیمه‌ها طنین‌انداز بود، لحظه‌ای پیش امام فرمود:«همه‌ی شما، محبوب‌ترین یاران من‌ فردا شهید می‌شوید.» آن دلدادگان اشک شوق می‌ریختند چه از این بهتر که در کنار مولایشان حسین(ع) به دیدارِخدا بشتابند. 🌒ناگهان در سیاهی‌شب، نوجوانی از میان یاران برخاست. مهتاب، صورتش را غرق در نور کرده‌بود و قطراتِ اشک، بر گونه‌‌هایش می‌درخشید. نوای معصومانه و دلنشینَش در قلب خیمه‌ها پیچید: «عموجان آیا من هم در کنار شما شهید می‌شوم؟» او این را گفت و خیمه‌ها را دلتنگ‌کرد. او یک نوجوانِ سیزده ساله بود، نوجوانی که شهادت در کنار عمو، تنها آرزویش بود. 🔅امام به چهره‌ی همچو 🌙ماه برادر‌ زاده‌اش نگریست و به آرامی گفت: «قاسم جان مرگ برای تو چه طعمی‌ دارد؟» حضرت قاسم بدون درنگ با لبخندی بهاری و سرشار از شوق پاسخ داد: «مرگ در راه شما، برایم شیرین تر از عسل است.» 🚩ظهرِ عاشورا خیمه‌ها از دوردست به میدان جنگ نگاه می‌کردند. قاسم بن الحسن(ع)، نوجوانِ سیزده ساله، پس از آنکه دلیری خود را در قلب عاشورا به نمایش گذاشت، با بدنی زخمی و غرق در خون روی خاک‌ها افتاد. خورشید به آهستگی بر صورتِ زخمی او بوسه می‌زد، بر صورت او که حالا طعمِ شیرین شهادت را چشیده ‌بود. نویسنده: ریحانه رضازاده ششم محرم ۱۴۴۲ هجری قمری @farzand_aftab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا