#گزارش ضرب المثل *خاک سرده* به چه معناست ؟؟؟ #ارزش_دیدن_دارد 👌 #پیشنهاد_دانلود @farzand_aftab

💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚 💚🍃 #پویش_مردمی_استغاثه_برای_ظهور هان ای اهل عالم؛ این صدای تپش قلب زمین است🌍 که از اضطراب در خود می پیچد می شنوید❗️❗️ اینهمه اشفتگی وترس وتشویش از کجاست ؟ هستی دلتنگ کیست که که اینگونه زار می گرید ؟💔 نگارا💚 بیا که امت شب زده ات در حسرت صبح ظهورت به انتظار نشسته اند. 🤲 بیا که همگان منتظر نوای گرمت هستیم انگاه که بانگ برمی آوری : ❣ اَلا یَااَهلَ العالَم اَنَا المَهدِی❣ *همه با هم در ظهر عاشورای حسینی با نوایی که از نای جان برخیزد دست به آسمان می بریم🤲 و باشعار " یا مهدی ادرکنی " فرج مولایمان را ناله میزنیم. #انتشار_دهید به نیت ظهور منجی عالم @montazer_moalleman

‍ ‍ ‍🦋🦋﷽🦋🦋 🌹#سلام_بر_حسین🌹 ✋ الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أباعَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ، السَّلام عَلَى الحُسَيْن، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ، وعلی اصحاب الحسین علیه السلام.💚 ❣سلام به همه شما دوستداران اهل بیت❣ عزاداری هاتون قبول درگاه حق تعالی 🏴 بدلیل فراسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی و ایام سوگواری سالار و سرور شهیدان، با مطالب مناسبتی این ایام همراهتان هستیم و ان شاءالله از شنبه ادامه محتوای اصلی کانال را خواهیم داشت. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @farzand_aftab

#تاسوعا نهم #محرم 😞کربلا نرفتن سخت است… کربلا رفتن سخت تر❗️ تا نرفته ای شوق رفتن داری… تا رفتی شوق مردن❕ کربلا رفته ها می دانند، بعد از کربلا روضه ی حسین، حکم زهر دارد برای دل اوراق شده ی زائر❗️ آخر اینجا، دیگر #عباس نیست تا آرام شوی در حریم امنش… کربلا دلتنگتم! #السلام_علیک_یا_ساقی_عطاشی_کربلا ▫️▪️▫️▪️▫️▪️ @farzand_aftab

#محرم 🏴 #کشتی_نجات🛳 عاشورا روز ظهور تعادل است. چه معشـــ❤️ـوق هایی ما را از پرواز باز میدارد ؟ #کلیپ #استاد_شجاعی @farzand_aftab

🏴 اثر مهم عزاداری در تربیت فرزند #محرم انسان را مؤدّب می‌کند و ادب را به انسان می‌آموزد. روضه‌های کربلا خودبه‌خود انسان را با ادب و با حیا بار می‌آورد. ادب ظرف حیا، تقوا و آورندۀ عبودیت در روح انسان است. ادب انسان را کنترل می‌کند و انسان مؤدّب بسیاری از گناهان را مرتکب نمی‌شود. *مظهر ادب در کربلا #ابالفضل_العباس است* 🔘 رسول خدا فرمودند: حق فرزند بر والدینش این است که او را مؤدب کند و به او ادب بیاموزد. @farzand_aftab

#مداحی نهم #محرم عمـو عباس علمت 🚩 کو عمـوی خوبم 🔺سید مجید بنی فاطمه @farzand_aftab

#استوری #محرم «یا رب العباس بحق العباس اشف صدر العباس بظهور الحجه» 🤲 @farzand_aftab

#اعمال_مناسبتی روز #عاشورا @farzand_aftab

#محرم #کشتی_نجات🛳 آیا ما هم مثل زهیر از فرصت رسیدن به امام به موقع استفاده می کنیم؟ 🤔 🚩کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا همان گناهی که برای کسانی که #امام_حسین رو تنها گذاشتن برای ماهم اگر #امام_زمان را تنها بزاریم می نویسند❗️ #کلیپ #استاد_شجاعی @farzand_aftab

#استوری #محرم «هل من ناصر ینصرنی» @farzand_aftab

#مداحی دهم #محرم 🥀نمیشه باورم که وقت رفتنه😭 🥀 تموم این سفر بارش رو شونه ی منه😭 🔺حاج محمود کریمی @farzand_aftab

✨به نام خدا✨ «غروب #عاشورا» 💔حریرِ سرخ، آهسته آهسته چهره‌ی خورشید را می پوشاند و غروب، در آسمان پدیدار می گشت. از پشت غبار‌ها که سراسیمه در هوا می‌چرخیدند، به خورشید نگاهی کرد. خورشید سرخ بود اما نگینِ عقیقش این بار سرخ تر از خورشید و سرخ تر از آسمانی بود که در دریای غروب غرق می شد. عقیق او به هزار قطره‌ی خون، رنگ‌آمیزی شده بود. انگشتر برای نخستین بار روی خاکِ صحرا افتاده بود و مثل همیشه انگشتِ عزیز خدا را محکم در آغوش گرفته بود، عزیز خدا که اکنون، او هم بر روی خاک آرمیده بود. انگشتر به آسمان نگاه می کرد.‌ لحظه ها برایش سخت می گذشت. قلب عقیقِ دلشکسته‌اش شهادت می‌داد که از طلوع خورشید تا غروب آن، در کربلا چه گذشته است. قلبِ عقیقِ سرخ، غزلی بود که بیت بیتش نشانت می داد که کدام زخم ها رادرکجا بوسیده است. 🥀در سینه‌ی سرخ و شکسته اش پروانه های سوخته بال دلتنگی، پرواز می کردند و‌ تنها مرهمش بارانی بود که پروانه ها به چشمانش هدیه می دادند. او می دانست زمان به سرعت سپری می شود تا سخت ترین لحظه را پیش چشمانش به تصویر بکشد. لحظه ای سخت تر از هنگامی که با چشمانش به مشک تیر خورده و دستان 🚩علمدارِ کربلا می نگریست و می‌گریست. 🕒لحظه‌ای سخت تر از زمانی که حلقه‌ی نقره‌ای رنگش در خون گلویِ نوزاد تشنه لب غرق می‌گشت. هیاهو در کربلا اوج گرفته بود، از یک سو خیمه ها می سوختند و دختران اشک می‌ریختند و از سویی دیگر صدای خنده‌ی دشمنان، همچون آتش تا آسمان شعله می کشید. و اینجا، در این گودال، چشمانِ خون آلودِ پدر، هنوز باز بود و ناله‌ی دخترانش را می‌شنید. شکستِ دیگری در عقیقِ انگشتر نمایان شد. ‌این هزارمین زخمی بود که بر دلش می نشست. ⏳ثانیه ها می گذشت، دشمنان، گودال را محاصره کرده بودند. ثانیه ها گذشت و دنیای انگشتر به آن لحظه‌ی سخت گره خورد. آن لحظه که دیگر حلقه‌ی‌ خونینش، تپش قلبِ مولایش را حس نکرد. آن لحظه که دیگر انگشتِ مولا تکانی نخورد و آهسته آهسته دنیا برای انگشتر، به پایان رسید. ضربانِ قلبِ مولا برای انگشتر مثل نفس بود. همچو بهاری که شکوفه ها به عشق او چشم خود را باز می کنند. انگشتر به‌انگشت امام بوسه می زد. امامی که شهادتش جلوه‌ی درخشانِ حقیقت بود. 🍁عطر و رنگِ سرخِ پاییز، میهمان کربلا شده بود. همه چیز را به غارت برده بودند و حالا نوبت به غارتِ انگشتر رسیده بود. انگشتری با سرخ ترین و غمگین ترین عقیق، انگشتری که دِلش شکسته بود... 💍انگشتر را با انگشتِ امام به غارت بردند. گویی به اذن خدا، انگشت و انگشترِ امام، رسالتی دیگر داشتند که هنوز به پایان نرسیده بود. انگشتر با انگشت امام رفت تا عقیق شکسته و خونینش به جهانیان بگوید که بر کدامین زخم ها بوسه زده است. رفت تا از عاشورایی بگوید که در شکستگی های دلش نقش بسته است... #دانش_آموز_مهدوی ✍نویسنده: ریـــحانہ رضـــازاده @farzand_aftab