از جمله پیامدهای دراز مدت و تاثیر گذار بر کل دوران رشد و مراحل مختلف زندگی انسانها وقایع و اتفاقات دوران کودکی است که بسته به نوع و چگونگی برخورد محرکهای محیطی با کودک می تواند در شکل گیری شخصیت کودک موثر باشد.
چگونگی تعامل اطرافیان و محیط که تاثیرات به سزائی در شکل گیری شناخت" و دیدگاه" فرد نسبت به جهان و مردم پیرامون خود دارد،در دوران کودکی بسیار تاثیرات عمقی بر شخصیت اصلی فرد در آینده دارد.
@farzandam
از آنجا که شخصیت فرد همچنین ریشه و اساس اکثر بیماری ها و اختلالات روانی نیز در کودکی ریخته و پایه گذاری می شود،لذا هرنوع واقعه ای که باعث صدمه یا جراحت روحی،روانی و آسیب به فردیت فرد،باور و نوع نگاه وی به خود و دنیای پیرامونش باشد تا سالهای سال (گاه تا پایان عمر فرد) تمامی اعمال،انگیزه ها و رفتار فرد را تحت تاثیر خود قرار داده و بر تمامی جوانب زندگی وی اعم از تحصیل،ازدواج،اشتغال،روابط در اجتماع و..تاثیرات پایداری بجا خواهد گذاشت.
بر همین اساس ضرورت حفظ امنیت کودک در تمام ابعاد؛ روانی،جسمی،جنسی،محیطی همواره احساس می شود چرا که به فرض هرنوع آسیب به کودک این آسیب می تواند کل سختار شخصیت فرد را تحت تاثیر خود قرار دهد،هرچند که از نظر والدین یا بزرگسالان کم اهمیت و ناچیز" بنظر آید.
@farzandam
انواع این آسیب ها: اعم از آزار جسمی و جنسی،روانی، بی توجهی به کودک و آزار عاطفی کودک آزاری محسوب می شود(مدنی۱۳۸۳)
که دامنه و طیف بسیار گسترده ای را از درگیر نمودن کودک در فعالیت های جنسی (سو استفاده جنسی)،عدم برآوردن احتیاجات و نیازهای کودک تا هرگونه رفتار نامناسب" که بر عملکردهای رفتاری،شناختی،عاطفی و جـسمی کودک را که تاثیر منفی داشته باشد، شامل می شود.
از جمله شدید ترین این آسیب ها که همواره در پژوهش های مختلف رابطه معناداری با "اختلال افسردگی" اساسی ( ماژور ) در بزرگسالی داشته است،کودک آزاری جنسی (child sexual abuse ) است.
@farzandam
شدت و عمق از هم پاشیدگی و آشفتگی شخصیت کودک قربانی سواستفاده جنسی، که عموما توام با تجربه احساسات ناخوشایند و دردناکی همچون؛ احساس عمیق شکست، تخریب و تحقیر ، خجالت، خود مقصر بینی و سرزنش خود، مورد بهره کشی و سواستفاده قرار گرفتن، تخریب خودپنداره" فرد و..آنچنان زیاد است که قادر به از پا در آوردن هرانسانی است.
علاوه بر این آسیب ها استفاده ناخودآگاه گون کودک از مکانیزم های دفاعی انـکـار" یا دلایل غیر واقعی" (مثلا کودک بدلیل شدت صدمه روانی،آزار جنسی اتفاق افتاده را انکار می کند یا دلایل و توجیهات غیرواقعی و فانتزی برای عمل انجام شده می آورد) باعث ماندگاری" بیشتر آسیب وارد شده و ته نشین شدن آن در روان یا ناخودگاه فرد می شود که همین امر صدمه اصلی را وارد کرده و باعث بروز اختلال افسردگی اساسی" (مرگ نامحسوس) در فرد می شود که گاه تا پایان عمر فرد باقی مانده و لزوم مداخله حرفه ای را ضروری و لازم می کند.
@farzandam
اختلال افسردگی اساسی یا بیماری افسردگی نوعی ناخوشی یا مرگ روحی است که رابطه احساسی فرد با محیط پیرامون خود را به پائین ترین سطح ممکن رسانده و نوعی تخدیر احساسات و قطع ارتباط فرد با خود واقعی است که دارای علائمی همچون:
غم و اندوه بسیار
خودپنداره منفی
عزت نفس پائین
کمبود اعتماد به نفس
افکار مدام خودکشی
احساس بی ارزشی و پوچی
احساس بی کفایتی و بی فایدگی شدید شخصی
عدم لذت بردن از زندگی
انزواطلبی و جمع گریزی
و..است
@farzandam
شاخص های داشتن اختلال افسردگی اساسی
1- حداقل یکی از نشانه ها: الف) خلق افسرده ب) فقدان علاقه یا لذت نشان دهنده افسردگی اساسی است.
2- خلق افسرده در بخش عمده روز تقریبا هر روز الف)توسط گزارش ذهنی احساس غمگینی،پوچی ناامیدی
ب) مشاهده دیگران (بیمناک به نظر میرسد) و در کودکان و نوجوانان بصورت خلق تحریک پذیر دیده می شود.
3 - کاهش علاقه یا لذت در فعالیتها در بخش عمده روز وتقریبا هر روز
4 - کاهش یا افزایش وزن (بیش از ۵۵%وزن) یا کاهش یا افزایش اشتهاتقریبا هر روز (ناتوانی در کسب وزن مورد انتظار)
5 - بی خوابی یا پر خوابی هر روز
6 -سراسیمگی یا کندی روانی حرکتی هر روز قابل مشاهده نه صرفا ذهنی
7 - خستگی یا فقدان انرژی هر روز
8 - احساس بی ارزشی یا احساس گناه
9 -کاهش توانایی فکر یا تمرکز کردن یا دو دلی تقریبا هر روز (مشکل فکر کردن،تمرکز کردن،تصمیم گرفتن)
10 - افکار مکرر مرگ (نه فقط ترس از مردن) اندیشه پردازی خود کشی بدون برنامه ریزی یا اقدام به خود کشی یا برنامه خاص برای دست زدن به خود کشی(خلاصه روانپزشکی کاپلان،سادوک)
@farzandam