eitaa logo
-بَـچھ‌‌هاے حآجے✨
4.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
18 فایل
﴾﷽﴿‌ ‌ • . ‌ تو مَســیرِ حاج‌قآسـم باید مُجـــاهدباشی✌️⁦🇮🇷⁩ بایـد مبارزه‌کنی، اول‌ مُبارزه‍‌ با‌این‌ نَفْسِ‌کوفتی !(: +حاج‌ حُسین‌ یـکتا✨ • . "آگـاهـۍ‌از‌شــراٻـط"↓ @shorot_shahid ‌#رَفیقِ_خوشبختِ‌ما⁦⁦♡⁩⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
•📿•# ختم_صلوات سݪام خدمت گݪ دختراے حاج قاسم✋🏻 ان شاالله که زیر سایه ی اهل بیت (ع) باشید🙃❤️ امـیــدوارم کہ حاݪ دݪتون مثݪ همیشه عالے باشــه🥰❤️ •🖇️•حضرت علے{ع} مے فرمایند: صݪوات فرستادن بر پیامبر (ص)، گناهان را بسان ریختن آب بر آتش از بین می برد.🍃 •🌺• امروز می‌خوایم اگه خدا قبول کنه برای ابومهدی المهندس همراه و همرزم پدر شهیدمون ختم صلوات بگیریم✨ لطفا تعداد صلوات هاتون رو پیوی اعلام بفرمایید🤍✨ فقط لطفاً هروقت که صلوات هارو فرستادید یه✅برا بنده بفرستید ممنون میشم اگه✅رو فراموش نکنید @farzandan_shahid
-بَـچھ‌‌هاے حآجے✨
•⁉️• ﷽ 🔹آیا دوست پسری و دختری به حیا و عفتِ دختر و پسر برمیگرده ؟! ✏ به ‌عبارت دیگه 👇 🔍آیا دختری که داره کم حیاست ؟! 🔎آیا پسری که داره کم حیاست ؟! ✔ حیا یک مسئله فطریست که در ذات ما از ابتدا وجود داشته و دین هم مطابق با فطرت ماست ، حیا یک ‌مسئله انسانیست که به انسانیت انسان برمیگرده ، دین هم انسان ساز است ↩ بنابراین دین به عنوان یک نظام فکری خاص و به عنوان یک نقشه‌ برای درست زندگی کردن و برای ساختن یک انسان کامل که به تعبیری اشرف مخلوقات شود هنجار { باید } و ناهنجار هایی { نبایدهایی } داره ؛ 🍃اگر مطابق این باید و نباید های دین عمل بشه میشه گفت شخص یک فرد باحیا و باعفتی است ، واِلا اگر فردی بگه و هرعملی رو طبق میل و عقل خودش انجام بده این شخص پیدا میکنه ‼ 📛 درمورد خداوند در قرآن خطاب به مردان و زنان فرموده نگیرید ❗ 💥 در سوره مائده آیه ۵ به فرموده : ✔ ﻭَﻟَﺎ ﻣُﺘَّﺨِﺬِﻯ ﺃَﺧْﺪَﺍﻥٍ 📣 دوست پنهانی نگیرید ‼ 💥 و در سوره ﻧﺴﺎﺀ آیه ۲۵ هم به فرموده : ✔ ﻭَﻟَﺎ ﻣُﺘَّﺨِﺬَﺍﺕِ ﺃَﺧْﺪَﺍﻥٍ 📣 دوست پنهانی نگیرید ‼ 🎋 بنابراین اگر پسر یا دختری خلاف کلام قرآن و خداوند با جنس مخالف دوست بشه خیلی صریح و واضحه چون به [ نباید دینی ] یا ب عبارتی به ناهنجاری دینی عمل کرده و فعل قبیح و زشتی مرتکب شده . 🔹 پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) فرمودند : ✏اَلْحَياءُ هُوَ الدينُ كُلُّهُ ⬅ حیا کل دین است . ↩ پس کسی که به دین و ارزشهای انسانی بی توجهی و بی اعتنایی میکنه حیایی هم در وجودش باقی نخواهد گذاشت و نمیمونه و از قالب انسانیت خودش فاصله میگیره و تهی خواهد شد . @farzandan_shahid
تباااادل با یه کانال عالی😍❤️ خودمم تو این کانالم...حیفه از دستش بدین😉
شهید صدرزاده می گفت:یه شهید انتخاب کنیدبرید دنبالش بشناسیدش،باهاش ارتباط برقرارکنید،شبیهش بشید،حاجت بگیرید،شهید میشید 🌸دعوتنامه از طرف شهید صدرزاده هستش... رفیق شهید داری؟! وصیت کرده خودسازی کنین ...داریم کمک میکنیم همه کنار هم به وصیتش عمل کنیم✌️💪 بیا تو جمع مون مطمئنم ضرر نمیکنی🙃 ... ؟ @shahid_mostafasadrzadeh @shahid_mostafasadrzadeh @shahid_mostafasadrzadeh @shahid_mostafasadrzadeh
-بَـچھ‌‌هاے حآجے✨
شهید صدرزاده می گفت:یه شهید انتخاب کنیدبرید دنبالش بشناسیدش،باهاش ارتباط برقرارکنید،شبیهش بشید،حاجت
تو این اشفته بازار فضای مجازی که همه ازمعایب این فضا گله دارند و مطالب اکثر کانال ها تکراریه ... یه گروه باز کردیم برای کمک به شما 😊 یه گروه متفاوت😳 با استاد مجرب👌 پاسخ به شبهه های جوانان آموزش مهارت های زندگی مهارت های ازدواج مهارت های کلام اسلامی مهارت فقه در فضای مجازی تفسیر های خواندنی قرآن کریم توی گروه بحث میکنیم سوال میپرسیم جواب میدیم😍😍😍 اینم لینک گروهمون خوشحال میشیم تشریف بیارید😊 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3892772927Cc0d0a4e2dd مطمئنم خوشتون میاد یه سر بزنین😉
✅ (( یکی از مدافع حرم میگه یه شب خواب شهید قاسم سلیمانی دیدم پرسیدم: راستی حساب و کتاب اون طرف چه طور بود؟❗️ شهید سلیمانی گفت: کتاب سه دقیقه در قیامت رو خوندی؟ همان جوریه...😳 بیام تو کانال زیر قسمت اولشو تازه گذاشتیم بخون ببین چجوری👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3304652812C93a5988ddb
~•←به رسم هر روز صبح 🌅🕗 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 ☘️ ﷽ 🕯️السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن (ع) 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 السلام علیک یا امام الرئوف 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌤️ 💐🌻💐🌻💐🌻💐🌻 أللَّـهُمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِکْ ألْـفَـرَج 💐🌻💐🌻💐🌻💐🌻 🍀 🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 @Farzandan_shahid
•⛅• صبح اسٺـــــ دلم هوایےِ ڪرب وبلاسٺـــــ ازجانب قلب من بر آن خاڪ ♥️|| صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟|| 🌹~•° @Farzandan_shahid
-بَـچھ‌‌هاے حآجے✨
•⁉️• 🍃﷽🍃 🍃ضریب کنجکاوی شما دخترا بیشتر از پسرهاست برای همینه ک کنجکاوترین توی مسائل متفرقه. 🍃 شما دخترا توی سنین بمبی از احساساتین والدین وظیفه تربیتشون رو انجام ندن یا خودتون کوتاهی کنید فاتحه احساستون رو باید بخونین ! 🌾چرا ؟ ببینید شما توی این سن دنبال جایگاه و ارزش خودتون توی جامعه میگردین برای همینه خیلی از هم جنساتون رو دیدین دست به افراط میزنند و میکنند ‌‌ 🍀 چرا ؟ چون دوست دارن بیشتر دیده بشن ، حالا این خوبه یا بد ؟ خوبیش اینه ک توی جامعه بیشتر ممکنه احترامتون کنن ، بدیش اینه این احترام بخاطر تن شماست ک تصاحبش کنند نه بخاطر خودتون ! 🍀 یعنی اگر از فردا تصمیم گرفتی حفظ نشه بری توی خیابون هرکی دست به سینه شد و احترامت کرد دخترخانم بدون بخاطر تنته! (۹℅۹۹) 📛متوجه شدین چرا عرض کردم اگر مواظب نباشید فاتحه احساساتتون رو باید بخونید ؟ چون پسرا سعی میکنند به شما نزدیک بشن حالا بدلیل کشش جنسی و یا هرچیزی ، بخصوص به دخترایی که پوشششون در حدی نیست که بتونه بین محرم و نامحرم فرقی بذاره و پسر حس کنه این دختر خیلی خوبیه! 🎋 پسر هم ک نمیاد بگه من میخوام به تنت برسم چون میدونه اگر باحیا باشی پسش میزنی میگه عاشقتم ، دلم بنده ب نفسات ، نفسمی ، بی تو نمیتونم ، فلان نکنی خودمو میکُشم ، شمام ک احساساتی و خیال پردازیتون قوی ، باورتون میشه و بخاطر احساستون طرف میگه بهم تن ندی ینی دوسم نداری بهش تن میدی طرفم ول میکنه میره ! ↩ چی شد؟ احساستون ب بازی گرفته شد ، بکارتتون ازتون گرفته شد ، آیندتون نابود شد و ... ؟ همین وضع پوششی نامناسب و بی احتیاطی و عدم رعایت حد و حدود و ❌خودتون در خونتون رو به روی جماعت باز گذاشتین پس بگید : «خودم کردم که لعنت بر خودم باد» . ان شاالله که از این اتفاقات براتون پیش نیاد ولی اتفاق بستگی به رفتار خودتون داره نه ان شاالله گفتن بقیه درسته ؟! افرین. خدا کمک ادم میکنه ولی وقتی ما رفتارمو درست نباشه توقعی هم از خدا نباید داشته باشیم. @Farzandan_shahid
•😂• هوا خیلی سرد شده بود فرمانده گردانمون همه ی بچه ها رو جمع کرد بعد هم با صدای بلند گفت: کی خسته است؟ همه با انرژی گفتیم: دشمن!!! ادامه داد: کی ناراحته؟ - دشمن!!!! کی سردشه؟! - دشمن!!! آفرین... خوبه! حالا برید به کارتون برسید پتو کم بوده ، به گردان ما نرسیده...🤣 @Farzandan_shahid
•💝• - براے"خدا‌"‌کار‌مےکنۍ؟! + آره .‌‌.‌. - پس‌غصه‌اٺ‌چیھ؟! ! :) ... @Farzandan_shahid
•🌿• تآ زمانیٓ کٖه یِکیٓ تو آسمآن هَستْ کِه اَز مَن مُرآقِبَتْ کُنه هٓیچْ کَس روُ زَمیٓن نٓیستْ کِه بِتونه مَنوُ بِشکَنِه 🦋💫 @Farzandan_shahid
بہ وقت رمانـ💌ـجانمآن
بســ🌿ـم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ☕️ 🌸 نگاهم برگشت سمت در.. علی آقا و مهیار بودند.. علی آقا سلام داد.. +س سلام خوب هستید؟! به ممنون اکتفا کرد... انتظار این برخورد رو نداشتم.. +شرمنده بدون اجازه اومدم اتاقتون... همونطور که خیره به نقاشی روی دیوار بود لبخند کجی زد و گفت: اجازه ما دست مادره... نمیدونم چرا به نقاشی اش نگاه میکرد.. خوبه خودش این نقاشی رو کشیده... مهیار انگار دید جو سنگین و غیر قابل هضم شروع کرد به صحبت: این آقا علی ما از تعریف خوشش نمیاد.. و مشتش رو زد تو بازوی علی آقا.. ادامه داد: اوندفعه هم من گفتم قشنگه دات روی همین تخت من رو اعدام میکرد... خندم گرفته بود و لبخند زدم.. خوبه باز مهیار هوام رو داشت.. اگرچه شاید داشت از دلم درمیاوردـ.. _نه بابا اینچه حرفیه...من که ازت خیلی تشکر کردم... هه!این رو نگی چی بگی؟...آقای علی آقا.. انگار هنوز مهیار حرف داشت _آها..آره..ولی این قبول کن که یه حسی بهم میگه از مونث همچین خوشت نمیاد..شایدم دلِ خوشی نداری..؟ چرا مهیار اینقدر واضح باهاش حرف میزد.. البته یه جورایی هم داشت مچاشرو میگرفت... علی آقا خندید... کمکم داشت با چهره‌ی لبخند و خندهاش روبرو میشدم.. _فک کنم شام حاضره قشنگ داشت با این حرف دهن مهیار رو ِگل میگرفت دست مهیار رو کشید که برن برای شام... لبخند مهیار در حال کشیده شدن توسط علی آقت آخرین تصویری بود که ازاین دوتا دیده شد.. .... _محیا جان ببینم چی کار میکنی دیگه؟! +نرگسی خب سخته تو خودت از اول اینکاره بودی ...من که توی کار نبودم... _نه دیگه...بابا تو طراحی پوستر میدونی..تو گرافیک میخونی...من سرم شلوغه کارای دیگه هست..تو انجامش بده +باشه چشم حالا که میگی سرت شلوغه... _بی بلا عزیزم +فقط یه چیزی... +جانم؟! +الان که درگیر کارایی من نمیشه که بهت هی بزنگم.. باید از کی کمک بگیرم...؟ لبخندی زد.. _راستی میگیاا..باور کن سرم خیلی شلوغه وگرنه دوتایی باهم دیگه آماده میکردیم...این شمارهام رو سیو کن..مخصوص کارای فرهنگی خودمه.. +آها باشه چشم... توی آغوش گرفتمش.. +خب دیگه بیا بریم..امشب خونهمایی... _آرره بریم از خاله ملیحه و عمو محسن خدحافظی کردم... اما علی آقا .. یه سویشرت روی دوشاش انداخته بود... هوا سرد بود .. بخار نفسهاش توی هوا دیده میشد.. به زمین خیرهشده بود.. یهوباخودش لبخندی زد و سرش رو آورد بالا... رد نگاهش به چشمهام رسید ... زل زده بودم بهش و این یعنی بدبخت شدی محیا ... نمیتونستم ازش نگاهم رو بگیرم.. کلافه شد .. اونم بدجور.. رو برگردوند و رفت .. رفت توی خونه.. حس خوبی نداشتم... خوب شد که کسی حواسش نبود... وگرنه دیگه هیچی... سوار ماشین شدم... مهیار از توی آیینه نگاهی بهم کرد... _محیا خانم دیر شریف میارن..داستان چیه؟! داشت تیکه مینداخت... مطمئنم دیده بود اینکارم رو ... حرکت کردیم... توی مسیر کلا سرم پایین بود میترسیدم حتی به خیابون خیره بشم... مامان و بابا کلا درگیر صحبت بودند اما مهیار.. مهیار ..بدجور مچم رو گرفته بود... دستم رو شده بود... ه.. اَ مگه داستان عشق و عاشقیِ چرا باید بترسم چرا باید نگران باشم... من فقط کنجکاومم... کنجکاوِ حرفااش.. کارهاش.. نگاهاش...... روی تختم نشستم.. نرگس امشب اینجا بود و مهیار مهمون اتاق من... وارد اتاق شد.. نگاه چپی بهم کرد.. توی رختخوابش دراز کشید.. +مهیار من... بدون اینکه بذاره حرفم بزنم.. وسط پرید حرفم و -نمیخوام چیزی بدونم...دوست ندارم توی گناهت شریک بشم...خانِم گناهکار داشت گریه ام میگرفت.. کلافه خواستم برم سمت گوشیم... نبود.. از جام بلند شدم.. روی تخت رو گشتم..نبود وا؟ یعنی چی؟ گوشیم نبود... ای خداا.. مهیار همونطور که به حرکاتم نگاه میکرد گفت: دنبال چی میگردی؟!گناهکار... انگار تحت یه جو سنگین بودم...نمیشده نفس کشید... +نیست.. اشکم جاری شد .. با پشت دست اشکم رو پاک کردم.. از جاش بلند شد.. _چی نیست...؟ +گوشیمم _این مگه غصه داره..برات پیدا میکنم.. صبر کن الان زنگ میزنم.. گریهام رو نگه داشتم .. _یعنی یادت نمیاد کجا گذاشتی؟ +نه! این سومین بار بود که مهیار زنگ میزد به گوشیم.. انگار جواب داده شد.. _الو.. _سلام _خوبید شما؟ _عه .. _علی! علی؟!؟ ای خداا چرا باید اون گوشی منو پیدا کنه... _گوشی دست علی بود... جوری گفت که داشت منظور رو بهم میرسوند.. واقعا بد بود... گوشی من دست اون.. کااش کااش مهیار زود قضاوت نکنه... 🌿 ... 🚫 @Farzandan_shahid
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🌿 ☕️ ♥️ ‌‎‎‌‎‎‎ کاش مهیار زود قضاوت نکنه... مهیار تلفن رو قطع کرد.. برگشت سمت من... حالت چهره‌اش عصبانی بود.. میترسیدم نگاهش کنم... _با چه حقی خودت رو یه دختر مذهبی میدونی.. همونطور که سرم پایین بود گفتم +م مگه چی کار کردم؟! _خب خب درست میگی تو هیچ کاری نکردی...ولی بنظرت یکم بد نیست این اتفاقا اینکه تلفت رو توی اتاق علی جا گذاشتی.. زشت نیست؟؟ +ببخشید.. بدون هیچ حرفی رفت بیرون... یعنی چی؟ واقعا کاری نکرده بودم... اما واقعا زشت به نظر میرسید... حسی خوبی نداشتم نمیدونم چرا اینطوری شد... لب پنجره ایستادم.. صدای صحبت و خنده به گوشم رسید.. پنجره نیمه باز بود ... سعی میکردم پایین رو نگاه کنم... علی آقا نشسته بود روی موتورش .. با مهیار گرم خنده و صحبت شده بودند.. به چی میخندیدند؟ مهیار یهو خنده‌اش قطع شد... _داداش ببخش دیگه..خواهرم حواسش نبود..نمیدونم‌ چرا تو اتاقت جا گذاشته؟!! _اشکال نداره..سخت نگیر.. _ببخش اذیت شدی.. _نه بابا این‌چه حرفیه..اومدم یکم هوا بخورم... 🌿 ... 🚫 @Farzandan_shahid
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶ شبتون فاطمے°• عشقتون حیـــ♥️ـــدࢪۍ مھࢪتون حسنے🌱•° آࢪزوتون هم حࢪم اࢪباب ان شاءالله💫°` یا زینب مدد.. نمازشب، وضو و نماز اول وقت یادتون نࢪه🤞🏻•• ♡➣ @Farzandan_shahid
~•←به رسم هر روز صبح 🌅🕗 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 ☘️ ﷽ 🕯️السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن (ع) 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 السلام علیک یا امام الرئوف 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌤️ 💐🌻💐🌻💐🌻💐🌻 أللَّـهُمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِکْ ألْـفَـرَج 💐🌻💐🌻💐🌻💐🌻 🍀 🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 @Farzandan_shahid
•⛅• اول صبح سلامے بدهیم خدمت ارباب 🖤✋🏻 السلام علےٰ ساڪن ڪربلا .....💔 "السلام علے الحسین و علے ، علے بن الحسین و علے اولاد الحسین و علے اصحاب الحسین " @farzandan_shahid
✨ اگر بیقـرارِ امام‌زمان«عج» هستید نـشانه‌یِ سلامــتِ روحیِ شماست..! -استادپناهیان💫 +روحمون‌سالمه‌رفیق؟! @farzandan_shahid
.[🤍]. «دنیامو به همه‍ کس میدم»🌿 اما...☺️ «رهبرم رو به دنیاهم نمیدم:)»💛 _______________________________ @Farzandan_shahid
¹⁰دقیقہ‌اینترنت‌خاموشـ ! چہ‌ضربِ‌آهنگِ‌قشنگیست…!😌🗣🌸 خدامیگہ‌بشتابید…یعنی‌تماس مھم‌ترازآنلاین‌بودنِ‌فلانیہ|•🤭🍃•| قدقامت‌الصلاة(:🌱 • :) |•✨🌸•| |…🕌…| @Farzandan_shahid
°|💕|° •😍• ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ، همیشہ ﺣﻤﻴﺪ ﺗﻮ ڪرﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﺗﺎ ﺣﻤﻴﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ مےرﻓﺖ ﺑﻴﺮﻭﻥ، من اصلا ﺗﺤﻤﻞ ﺍﻭﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ😣 ﻣﻌﻤﻮلا مےرﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﭘﻴﺶ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ ﻳﺎ مےﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮنہ ﻣﺎﺩﺭﻡ. ﺣﻤﻴﺪ ﻭقتے ﺑﻌﺪ ﺍﺯ یہ مدتی ﺍﺯ ڪرﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ مے گشت، ﺧﺐ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺖ ﻣﻦ ڪجام🤔 ﺑﻌﺪ بہ همہ ﺟﺎ ﺯﻧﮓ مےﺯﺩ و ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ مےﮔﺸﺖ. مےﮔﻔﺘﻦ "ﺣﻤﻴﺪ ﺑﺎﺯ ﻓﺎطمہ ﺭﻭ ﮔﻢ ڪرﺩﻩ ..."😅😉 ﺣﻤﻴﺪ ﺑﻌﺪ یہ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺧﻮبۍ ﺍﺯﻡ ﮔﺮﻓﺖ؛🙄 ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻮ ﺯﻭﺩ ﭘﻴﺪﺍ مےڪﺮﺩ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺩﻭ سہ ﺳﺎﻋﺖ... ولے ﻣﻦ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺳﺎلہ ڪہ...💔 °|🕊|° من خود بہ چشم خویشتن دیدم ڪھ جانم مےرود😭 @Farzandan_shahid
•🥀• دشمنان‌انقلاب‌بدانند وقتی‌ماازجانمان‌گذشتیم دیگرهیچ‌ࢪاهۍ🔺 بࢪای‌تسلط‌برماندارند😌 💛 @Farzandan_shahid