🔰 بُرشی از یک کتاب
#عین_صاد
تو امروز و هر روز مشغول كارهايى هستى. اين كارها از روى عادت، از روى علاقه، بهخاطر خواهش و يا دستور كسى و از روى رقابت و همچشمى و يا تشويق و تهديد، از تو سر مىزند.
در يك مرحله، تو كارها را با غريزه انجام مىدهى و يا انجام نمىدهى. اما در هنگام بلوغ، آدمى به نظارت و حسابرسى و به سنجش و تعقّل روى مىآورد. در اين مرحله، مجموعهى كارها و حالتها را محاكمه مىكند و ديگر هيچ كدام از اين كارها و حالها را طبيعى نمىداند. از خود مىپرسد چرا خوشحال شدم؟ چرا ناراحت شدم؟ چقدر بايد خوشحالى يا ناراحتى مىكردم؟ پس چرا بيشتر يا كمتر؟
با اين محاكمههاست كه آدم، آدم مىشود.
📝کتاب نامه های بلوغ صفحه ۱۵۹
🆔 @farzandanerouhollah
🔰 برگی از یک کتاب
🖌#عین_صاد
انسان، سرمايههايى دارد. در فاصله تولد و مرگ بر روى اين سرمايهها تجارتهايى انجام مىدهد.
و اين سرمايه را در بازارها و تيمچههايى به جريان مىاندازد.ناچار بايد بهترين بازار و بهترين خريدار را بشناسد و بهترين ميدان سود آفرين را جولانگاه خود بسازد و از تجارتهاى خسارتبار بگريزد تا سرمايههايش رشد كنند و توشهى بىنهايتِ راهى را كه در پيش دارد فراهم سازد.
ما از استعدادهاى عظيم انسان مىيابيم كه انسان بيشتر از اين محدودهى هفتاد ساله است. انسان براى اين زندگى محدود به اين همه استعداد نياز نداشت، همان غرايز فردى و اجتماعى براى رفاه و نظم و عدالت زندگى هفتاد ساله، كافى بودند.
ما از عظمت استعدادهاى انسان، ادامهى او را مىيابيم و چون انسان از بىنهایت سرمايه برخوردار است، پس بىنهايت ادامه خواهد داشت و براى اين بىنهايت راه بايد استعدادهايش را بارور كند و پاهاى نيرومندى پرورش دهد و مركبهايى بسازد، همان طور كه براى رسيدن به ماه، استعدادهايش را بارور كرد و مركبهايى تهيه نمود و راههايى را پشت سرگذاشت.
انسان بايد در اين محدودهى هفتاد ساله پاهايى تربيت كند و مركبهايى بيابد و سرمايههايى را زياد نمايد و توشههايى براى بينهايت راه بردارد و سپس راهش را شروع كند و حركتش را دنبال نمايد.
در اين دنيا پاها ساخته مىشوند و در آن مرحله راهها پيموده مىگردند.
کتاب رشد، صفحه ۲۹
🆔 @farzandanerouhollah