eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
17.8هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
66 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
گردالی‌تر و گوگولی‌تر از سنجابِ حامله داریم؟ 😍😂 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام منم میخواستم تجربه بارداری مو بگم.البته زیاد تجربه شیرینی نیست ولی گفتنش خالی از لطف نیست مخصوصا برای مادر شوهر و خواهر شوهر ها. من ماه اخر بارداری که بودم مادرم تصادف بدی کردن و من خیلی روز های سختی رو پشت سر گذاشتم. بارداری اول و بی تجربگی و محیط بیمارستان و استرس و ناراحتی خیلی شرایط سختی برام فراهم کرده بود.اما تو این روزهای سخت هیچ خبری از مادر شوهر و سه تا خواهر شوهر که هرسه متاهل و بزرگتر از من بودن نبود.به هر حال من تو شرایط روحی بدی زایمان کردم و تو بیمارستان تنها بودم و تو خونه هم با همسرم تنها برگشتم از بیمارستان و هر دو بی تجربه و غصه دار.... اما هنوز هم خبری از خانواده همسرم نبود با اینکه اولین نفر همسرم تو بیمارستان به مادرش خبر داد اما اونا حتی یه زنگ هم نزدن که حال من رو بپرسن.فقط روز دهم یه سر اومدن و نیم ساعت بعد رفتن همین.... با اینکه همسرم برادر و پسر فوق العاده ای براشون هست و تو همه مراحل زندگی کنار خانواده اش بوده و منم به عنوان عروس هیچ بی احترامی بهشون نکرده بودم. این اتفاق هرگز هرگز از ذهن من پاک نمیشه و تا ابد برای من غریبه خواهند بود علیرغم اینکه هنوز هم مثل قبل بی حرمتی نمیکنم و نخواهم کرد.اما هیچوقت ناراحتیم ازشون رفع نمیشه و منم دیگه به هیچ وجه مثل قبل زایمانم باهاشون رفتار خیلی محبت امیز نخواهم کرد. از همه خانمها میخوام اگر مادر شوهر یا خواهر شوهر هستند تو این شرایط هوای عروسشون رو داشته باشن همه خانمها میدونن که بعد زایمان چه شرایط سختی از نظر جسمی و روحی دارن .امیدوارم اتفاقی که برای من افتاد برای هیچ خانم بارداری نیفته و همه خانمها دوران بارداری و زایمان شیرین و پراز خاطرات خوب داشته باشن http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
دخترعموم حامله است... شب هوس شیرینی کشمشی کرد.😐 با یه بدبختی آخر شبی براش پیدا کردیم.🙁 موقع خوردن کشمش‌هاش رو درآورد گفت کشمش دوست ندارم😑😌😂😂 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام منم دختر اولمو نوزده سالگی زایمان کردم خیلی میترسیدم‌ تاریخ سونوگرافیمم گذشته بود هنوز زایمان نکرده بودم با مادرشوهرم رفتیم بیمارستان. ماما داشت نوار قلب بچه رو‌میگرفت ک گفت مادرشوهرته گفتم اره . گفت خارسو ، خار سو هستی یا نه ؟ مادرشوهرم گفت بله ؟ گفت میگم از اون مادرشوهرایی یا نه ؟ گفت: نه خخخخ. ولی واقعا خیلی اذیتم کرد اون شب گفت بستریش کنید و خودشم رفت منم تنها اونجا همه ی زنها جیغ میزدن و از ترس داشتم سکته میکردم دیگه با زور امپول فشار فرداش زایمان کردم http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
قلیان کشیدن مجری روی انتن زنده😳 بیا ببین جریان چیه؟🙄👇 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
صحبت های بسیار زیبای یوسف تیموری درباره شهدای مدافع حرم خواب عجیبی که از محمد رضا گلزار یکی از مدافعین حرم دید✅ ابراز ارادت لعیا زنگنه نسبت به مقام معظم رهبری👍👍 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
سلام عزیزان منو شوهرم دخترعمو ، پسرعمو هستیم . ما خانوادمون بیشتر چشم رنگی و بور هستیم شوهرم وبرادرم چشم رنگی هستن. همه ی فامیل میگفتن که شما د‌وتا بچتون سفیدوکچل و بور میشه منم توذهنم دقیقا همینجوری بود که بچمون همینجوری میشه زمانی ک دردم شدید شد دکتر میگفت زوربزن منم زور میزدم بعد بلند گفت زوووووررر بزن موهاش دیده میشه . منم بلنددد گفتم بچم موهاش بوره کچله مو نداره چی میگی خانوم دکتر 🤨🤔🤔😫😂 دکترم درحین زایمان خندش گرفت گفت چی میگی تو ساکت باش زور بزن مگه شوخی دارم باتو🤭😂😂😂 بعد که دخترم بدنیااومدگفتم این بچه ی منه؟ خانوادم و شوهرم که باورشون نمیشد بچمونه برعکسسس پرمو چشم مشکی مژه ها بلند رنگ بدن برنزه😂❤️😉 چیزی که فکرشونمیکردیم😂😂 واقعا اگه سزارین بودم حتما شک میکردم ک اشتباه شده http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
هندوانه یه میوه با طبع سرد و تر هست و برای فصل زمستان اصلا مناسب نیست. برای شب یلدا از میوه های گرم و تر و گرم و خشک استفاده بشه.
فرهاد کوهکن واقعا وجود داره..‌ تصویری که یه مرد زمانی که همسر حامله اش توسط یه راننده مست زیرگرفته شد و فوت کرد، در کنار جاده به تنهایی تراشید http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام خانمی خسته نباشید... میشه این پیاممو توی کانالتون بزارین... خیلی مهمه... از اعضای عزیز کانال یه خواهشی دارم...عزیزان این کانال مخصوص خاطرات شیرینه تا نه تنها کام شمارا شیرین کنه بلکه اعضای دیگه ی کانال هم با مطالعه ی مطالب زیبا و مثبتتون ، انرژی مثبت بگیرن در کنار پستی و بلندی زندگی ،یک جور دلخوشی بشه برای هممون....اما بعضی از اعضای عزیز کانال هستن که خاطرات تلخ خودشونو میفرستن مثلا اینکه مادرشوهرم این کارو کرد ،خواهر شوهرم این کار بد رو کرد و...و یه جور کانال داره تبدیل میشه به محل درد دل و گفتن تلخی ها.... هممون مادرشوهری داریم بااخلاقای مختلف....همه ی آدما هم اخلاق بد دارند و هم اخلاق خوب... همینطور که ما خودمون هم هیچ کدوم فرشته و بدون عیب نیستیم....پس نباید توقع داشته باشیم که خانواده ی شوهرمون عیب و یا اخلاق بد نداشته باشند....ازدواج قطعا سختی و شیرینی رو کنار هم داره....اینم بگم من شخصا اصلا از نصیحت و پند خوشم نمیاد و قصد نصیحت ندارم فقط این مسئله واقعا داشت اذیتم میکرد خواستم ازتون خواهرانه این خواهش رو داشته باشم که فقط خاطرات مثبت و شیرینتون رو بزارین که ما مطالعه کنیم....چرا که خودم بارها به عینه دیدم حتی کسی که با مادرشوهر و خواهر شوهرش مشکلی نداره وقتی مشکلات و اختلافات دیگران با خانواده ی شوهرشو میشنوه و میخونه ناخواسته یک دید منفی در اون فرد بوجود میاد که انگار بیشتر و غالب مادرشوهر ها مشکل دارن و قصد و غرض واسه ی اذیت کردن دارند....درحالیکه از این مسئله غافلند که همینطور که مادر خوشون برای بزرگ کردنشون خیلی زحمت کشیده و عمرشو گذاشته ، مادر و پدر شوهر هم عمرشونو سر همسرتون گذاشتن و پیر شدن تا همسرتون یک جوان برازنده بشه . مادرشوهرم هم یک مادره عین خومون. خیلی عذر میخوام طولانی شد http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
بدون شرح😂😂 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام دوستان. من دوران بارداریم خوب بود خداروشکر. فقط اوایلش لکه بینی داشتم که باید استراحت میکردم منم یه هفته رفتم خونه ی مامانم . وقتی برگشتم شوهرم مثل پروانه دورم‌ میچرخید ومیگفت چی میخوای هوس چی کردی برات بخرم. منم گفتم چلوکباب. رفت خرید واومد جاتون خالی چسبید. روزیم که رفتم برا زایمان من سز بودم لباسا رو دادن گفتن بپوش بعد یه مقنعه زشششششت هم‌روش بود اینو پوشیدم وبه شوهرم گفتم خوبه؟ شوهرم اینجوری 😣گفت مقنعه رو در بیار یه چی دیگه سرت کن خخخخ. من رفتم اتاق عمل وشوهرم ومادرم پشت در منتظر بودن. مامانم میگفت من از استرس تسبیح به دست صلوات میفرستادم‌اونوقت شوهرت داشت صبحونه وچای با خیال راحت میخورد😐 بعد که به شوهرم‌گفتم چرا استرس نداشتی گفت مگه میخواستی برنگردی خداروشکر سالم اومدی. بعد پشت در آسانسور شوهرم وایساده بوده که میبینه یه بچه رو میارن به پرستار میگه خانم پ بچه ما کو؟ پرستاره میگه همینه که دست منه. شوهرم‌ میگه وااااااای خداااا این بچه منه😍😍😍 وکلی ذوق میکنه اولین عکسو اونجا شوهرم از بچه میگیره 😘😘😘 انشالله خدا قسمت همه بکنه ودامن همه سبز بشه http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام خداقوت ببخشید میشه تو کانالتون سوالم رو بگذارید؟ الان باردارم و بچه ی اولمه. همسرم خیلی بدغذاس و هرچیزی رو نمیخوره و مخالف امتحان کردن غذاهای جدیده و خیلی غذاها رو اصلا غذا حساب نمیکنه و... من چیکار کنم که بچم مثل باباش نشه؟😩 شوهرم اصلاااا جای کار نداره برای تغییر متاسفانه.راه نمیده. که بخوام شوهرمو درست کنم که بچم اینجور نشه. چیکار کنم بچم همه چی بخوره و اینطور نشه؟ http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عالیه 👌 نبیره، نتیجه، نوه، پسر و پدر 😄 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام وقتتون بخیر ممنونم ازموضوع خیلی قشنگی که گذاشتین بااینکه ازبارداریم خیلی خاطره های خوبی ندارم اما باخاطره های دوستان کلی خندیدم ذوق کردم وحتی گاهی دلم گرفت. تودوران بارداریم شوهرم هوامو داشت خداخیرش بده ولی نه اونطوری که انتظار داشتم اخرای بارداری هم یهو ورم کردم وفشارم زد بالا فهمیدم مسمومیت بارداری(پره کلامسی)گرفتم ودردای بد وسختی داشتم بعداز۸ساعت باامپول فشار وفشارخون۲۳دکترگفت بایدسزارین شی وگرنه ممکنه تشنج کنی وقتی منو میبردن اتاق عمل شوهرمو دیدم دوست داشتم بغلم کنه یابوسم کنه خیلی دردکشیده بودم ترسیده بودم اولین باری بود که زایمان میکردم اولین باری بود که بیمارستان بستری میشدم اولین باری بودکه اتاق عمل میرفتم ولی نکرد نمیدونم شاید جلوی مادرم خجالت کشید وقتی اومدم بیرون هم هیچی😞😞 امادخترنازم دنیا اومد 😍😍😍 وقتی اومدبرام سه تاشاخه گل گرفته بودکه بعد۱۷ماه هنوز دارمش خیلی قشنگ بود برام گوجه هم اورد😁😁گوجه خیلی خوردم توبارداری اماتو بیمارستان نذاشتن بخورم☺️ بعدچهار روز درد وسختی باهزارتابدبختی مرخص شدم چون فشارم بالابود مرخص نمیکردن بعداز ترخیص اومدم خونمون رفتم حموم دوست داشتم تنهابرم اخه دلم گرفته بود توحموم حالم بد شد وتو اون شرایط همسرم دعوام کرد وبازم درخودم فرو رفتم همسرم خیلی مردخوبیه خیلی ولی نمیدونم چرا تو اون موقعیت نتونست خوب هوامو داشته باشه شایدم توقع من خیلی بالابود نمیدونم به هرحال چندوقت گذشت ودخترم روزبه روز بزرگتر شد و قشنگتر ...چندوقت پیش ازشوهرم پرسیدم وقتی تواتاق عمل بودم چه حسی داشتی؟ خندیدوگفت میخواستم زودتر تموم شه برم دنبال کارو زندگیم.وبازهم درخودم فرو رفتم بااینکه میدونم که شوخی میکرد ولی تودلم موند دخترمو خیلی دوست دارم اما ازاینکه دوباره بچه داشته باشم میترسم ازاون تنهایی حس ناتوانی ماه های اخر کم توجهیا ... نمیدونم ...شوهرم خیلی خوب ومهربونه همیشه درعجبم ازبرخوردش وهمیشه وقتی به زایمانم فکرمیکنم دوست دارم گریه کنم. لطفا قضاوتم نکنید.انشالله همه موفق وخوشبخت باشیم http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام من ده ماهه ک زایمان کردم بچه اولم ی پسره خوشگله من ۳ ماه بعد عروسیم باردار شدم☺️ البته بگم شوهرم عاشق بچه بود همش تو دوران نامزدی میگفت بعد عروسی زود بچه میارم . ب هدفش هم رسید. زود بچه دارشدیم👶 من دوران بارداری خیلی خوبی داشتم هرچی میخواستم شوهرم برام اماده میکرد😘 حتی تا اخر ماه بارداری مسافرت هم میرفتم همسرم خیلی خوشحال بود ک زبر زرنگم🙃😉 بعد زایمانم همسرم مث پروانه دورم میچرخید 🥰🦋🦋 هروقت بیرون میریم هرچی ک بخوام چ براخودم چ برا پسرم لب تر کنم همسرم میخره😍😍 خواستم ب اون خانم بگم از سقط بچه بیان بیرون اگه بدونن بچه چقدر شیرینه لذت زندگی چندبرابر میکنه هیچ وقت بچه سقط نمیکردن 😔😔 همسرم بعد بدنیا اومدن پسرم یکسره میگن انشالله دوسال دیه ی دختر👧 خوشگل میاریم😃😃 ببخشید ک طولانی شد😘😘🌺🌺🌺 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعداد بچه که بره بالا این چیزا طبیعیه😄 پسرش کله اش رو میخارونه که مونده باباش داره چیکار میکنه😂 ‍‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
هندوانه یه میوه با طبع سرد و تر هست و برای فصل زمستان اصلا مناسب نیست. برای شب یلدا از میوه های گرم و تر و گرم و خشک استفاده بشه.
😂 سلام منم ۹ماه بعد ازدواجم حامله شدم شوهرم کلی ذوق کرد و از خوشحالی فریاد میکشید... ولی من شوکه بودم‌.. میگفت تو خوشحال نشدی؟ بعد موقع زایمان انقدر گریه کرد و تا صبح پشت در بیمارستان بود... و یواشکی میومد داخل میومد تو اتاق...😂منم انقدر به اسم صداش میکردم کل پرستارا اسمشو صدا میزدن.... بعد که اومدن شیاف برام بذارن من میگفتم که فقط ایمان بیاد😂 پرستار هم میخندید و میگفت خجالت بکش دختر... http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
🔻یاﺩﺕ ﻫﺴﺖ ﻣﺎﺩﺭ...؟! 🔸ﺍﺳﻢ ﻗﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻰ... ﻗﻄﺎﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻛﺸﺘﻰ 🔹برای اینکه یک ﻟﻘﻤﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺷﺪﻯ... ﺧﻠﺒﺎﻥ ﻣﻠﻮﺍﻥ ﻟﻮﻛﻮﻣﻮﺗﻴﻮﺭﺍﻥ 🔸ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻔﺘﻰ : ﻋﺰﻳﺰﻡ، ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭ ﺗﺎ ﺯﻭﺩتر ﺑﺰﺭگ شی... قوی شی 🔹ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﻗﻮﻯ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺿﻌﻴﻒ ﻛﺎﺵ ﻣﻦ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﻤﻴﺸﺪﻡ ﺗﺎ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻧﻄﻮﺭ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻤﺎﻧﻰ ﻛﺎﺵ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﻗﻮﻯ ﻧﻤﻴﺸﺪﻡ تا امروز ﺿﻌﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺒﺎﺕ ﻧﺒﻴﻨﻢ ﺩﺳﺘﻬﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﺏ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺭﺍ به یاد آﻭﺭﻡ 🔺ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﮐﻪ ﺧﻤﯿﺪﻩ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ❣️ http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو ببینید ی کم حالتون خوب بشه 😍😁 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
😂 سلام دوستای خوبم😘 منم میخوام خاطره ی بارداری و زایمانم رو براتون بگم🤗 منم متاسفانه بارداری آرومی نداشتم از نظر روحی😢ولی خب خداروشکر از نظر جسمی خوب بودم😊 حالا مشکلات روحیم چی بود؛؛شوهرم به خاطر شغلش ماموریت زیاد می رفت مثلا نزدیکه دوماه رفتن سوریه....و من این مدت شهرستان و خونه ی مامانم بودم و هم خودم اذیت شدم و هم اون بنده خداها رو اذیت کردم☹️ از یه طرفم مشکلاتی بود که همسرم با خونواده اش داشت و این وسط من زجر کشیدم😔 ولی خببب به هر حال 9ماه انتظار با همه ی فراز و نشیباش😅گذشت و من تو هفته ی 38کیسه آبم ترکید💦 با همسرم رفتیم بیمارستان و گفتن امشب زایمان میکنه😍همسرمم به مامانم زنگید و اون بنده خدام دم عید و مشغول خونه تکونی😄 خلاصه همون شب راه افتاد و اومد فردا صبح رسید بیمارستان و دید که من مامان شدم☺ اون شبی ام که زایمان کردم دوستم اومد پیشم موند تا مامانم برسه😊 الانم یه دخمل 4ساله دارم😘و برا دومی ام چن ماهه تو اقدامم ولی فعلا خبری نیست😩 برا همه اونایی که نی نی میخوان دعا کنید🙏❤️ http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام. من کلا تو هر دوتا بارداریم. خیلی اکتیو بودم.برای بارداری پسر اولم که الان6سالشه، شوهرم دانشجوی دکتری بودن و هنوز شهر خودمون بودیم. منم کنکور ارشد داده بودم. و چون تهران بهمون نزدیک بود توی انتخاب رشته ام تهرانو تو انتخابام زده بودم. بعد از یکی دوماه که هنوز نتایج نیومده بود فهمیدم باردارم.همسرم خیلی هوامو داشت و وقتی نتیجه قبولیم اومد، اصرار داشت حتما دانشگاهمو برم با اینکه باید هر هفته6ساعت تو اتوبوس می‌نشستم و میرفتم تهرانو میومدم. خلاصه ترم اولمو با بارداری خوندم هر هفته6ساعت با اتوبوس میرفتم و فرداش باز برمیگشتم. 1ماه بعد از امتحانات پایان ترمم زایمان کردم. بعد از اون دوسال مرخصی شیردهی گرفتم و تو این دو سال همسرم هیئت علمی یه شهر دیگه شدن و ما رفتیم یه شهر دورتر😳. من که خیلی ناامید شده بودم آخه از اینجایی که الان هستیم تا تهران17ساعت راه بود، گفتم دیگه دور ادامه تحصیلو باید خط بکشم. اما خدا یاری کرد و همسرم و مادر خودم و مادرشوهرم همکاری کردن. منم پسرمو که حدودا ٢سالونیمه بود میذاشتم و هفته ای یه بار میرفتم تهران.17ساعت میرفتم صبح تاعصر سر کلاس بودم و عصر باز می‌نشستم اتوبوس 17ساعت برمیگشتم😬.٣ترم هم اینجوری خوندم. البته دوباره موقع دفاع ارشدمم دوباره ٨ماهه باردار بودم. 😊 یادمه اساتیدم تو جلسه دفاعم میگفتن با این مشقتی که تو درس خوندی بجای مدرک ارشد باید بهت دکترا بدیم😂 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
بیایید برای هم دعا کنیم برای چشمهای منتظر دعا کنیم برای مسافران جاده ها برای چشمهای اشک آلود دعاکنیم برای مادران چشم براه دعا کنیم برای عاقبت بخیری جوونا دعا کنیم🙏 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
من سن کمی دارم اما خیلی دوست دارم زود تشکیل خانواده بدم(سنم کمتر از 18) از اونجایی که عاشق بچه ام میخوام زود ازدواج کنم. 😊 البته از اونجایی که زود بزرگ شدم و ازهمچی اطلاع پیدا کردم میخوام کمکم کنید که ایا زود ازدواج کردن خوبه و اگه بده ازش بیام بیرون ببخشید طولانی شد☺️ http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686