مکالمه دو جنین در شکم مادر
🔸اولی: تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟
🔹دومی: آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم
🔸اولی: امکان نداره.
ما با جفت تغذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده.
🔹دومی: شاید مادرمونم ببینیم
🔸اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش
🔹دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه.
🔸اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره.
🔹دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی….
🔺این مکالمه چقدر آشناس!
تا حالا بودن خدا را اینطوری به همين سادگی حس نكرده بودم؛
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#خاطرات_زایمان
سلام
و خاطره زایمانم..
چهل ویک هفتم داشت پر میشد و خبری از علایم زایمان نبود..صب روزی ک میخواستم برم بستری شم ساعت 1شبش بودم دردم گرفتم ...شوهرم خیلی ترسیده بود مامانمم پیشم بود باهم رفتیم بیمارستان..اونام گفتن برو خونتون هر دوساعت بیا 😐😐😐منم راهم دوربود نرفتم تو حیاط بیمارستان را میرفتم ..هی دردم میگرفتم میگفتم اخ اخ اخ اخ...بعدخودم خندم میگرفت مثه ارسطو تو سریال پایتخت میگفتم😁😁
خلاصه شب های ماه رمضون بود شوهرم ب ابجیاش زنگ زدک هوا روشن شد بیاین بیمارستان..ینی بیشتر از من ترسیده بوداا..ساعت 5صب بستری شدم و تا یک روز بعدش درد کشیدم و زایمان نکردم اخرش بردنم سزارین کردن..و تمام این مدت شوهرم تو حیاط بیمارستان بود..چون بهش گفته بودم ازم دور نشی😘😘😘😘و چون حوصلش سر نره خواهراشم همه اومدن بودن پیشش😁😁ولی واسه زایمان دومم خیلی ریلکس منو گذاشت بیمارستان رف خونه گرفت خوابید من زایمان کردم چون بی حسی بودم از اتاق عمل ک اومدم بهش زنگ زدم گفت خواب بودم گفتم پاشو بیا من زاییدم..تعجب کرده بود😊😂...
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#دنیای_مدیریت_مومنانه 30
🔵 گفتیم که در یک خانواده باید مدیریت مشخص باشه. مرد باید "مدیریت حقوقی" خانه رو به عهده داشته باشه و زن هم "مدیریت عاطفی".
🚫 اگه توی یه خونه ای مرد مثل زن عمل کنه و زن هم مثل مردها رفتار کنه، اولین نتیجش این میشه که "بچه های ضعیفی توی اون خونه تربیت میشن".
⭕️ دومین نتیجش این میشه که مثلا میان بهمدیگه مهربونی کنن هی توی دعواها کوتاه میان و کم کم عقده ای میشن!
اصلا کی گفته باید نقش زن و مرد رو خراب کنی توی خونه بعدش بهشون توصیه اخلاقی کنی که مهربون باشن با همدیگه؟!
😒
✅ اگه نقش های مدیریتی زن و مرد درست توی خونه اجرا بشن اصلا دیگه هیچ دعوایی پیش نمیاد که بخوان دو طرف تحمل کنن!
⭕️ اینطور نیست که اگه یه خونه ای توش دعوا نبود پس خونه خوبیه! نه!
✅ بعضی از دعواها و چالش هایی که مدیریت رو توی خونه محکم میکنه و ثبات به مدیریت صحیح در خانواده میده خیلی بهتر از دعوا نکردن هست.
از قدیم گفتن جنگ اول به از صلح آخره!
🔵 طرف حوصله درگیری نداره میگه باشه بابا هر چی تو گفتی! من کوتاه میام!
💢 خب آیا اگه توی خونه مدیریتی در کار نبود و صرفا زن و شوهر با کوتاه اومدن و ترسیدن درگیر نشن پس دیگه همه چیز خوبه؟
اصلا!
🔸 مهم ترین کمک برای تربیت فرزند این هست که پدر توی خونه ابهت داشته باشه
✅ حتی مادر یک خانواده علاوه بر اینکه مدیریت شوهرش رو میپذیره، به شوهرش هم ابهت خواهد داد تا بتونه بچه ها رو بهتر تربیت کنه.👏🏼
⭕️ و مهم ترین عامل بی تریبت شدن بچه ها این هست که مادر جلوی بچه ها به پدر بی احترامی کنه... تقریبا دیگه اون بچه به سادگی هدایت نخواهد شد...
این بی احترامی یعنی مدیریت در اون خانواده مخدوش هست.
☢️ دو تا اصل مهم مدیریتی در خانواده این هست:
💥 مادر باید همیشه مراقب باشه که احترام پدر توی خونه از بین نره
💥 پدر هم باید همیشه مراقب باشه که دل مادر نشکنه.
✅ توی هر خونه ای که این دو تا اصل مدیریتی رعایت بشه اولا اون زن و شوهر لذت فوق العاده ای از زندگی باهمدیگه میبرن
ثانیا بچه های فوق العاده ای توی اون خونه تربیت خواهند شد.
🔖 پایان بخش سی ام
🛰 @IslamLifeStyles
#خاطرات_زایمان
سلام منم میخواستم تجربه بارداری مو بگم.البته زیاد تجربه شیرینی نیست ولی گفتنش خالی از لطف نیست مخصوصا برای مادر شوهر و خواهر شوهر ها.
من ماه اخر بارداری که بودم مادرم تصادف بدی کردن و من خیلی روز های سختی رو پشت سر گذاشتم.
بارداری اول و بی تجربگی و محیط بیمارستان و استرس و ناراحتی خیلی شرایط سختی برام فراهم کرده بود.اما تو این روزهای سخت هیچ خبری از مادر شوهر و سه تا خواهر شوهر که هرسه متاهل و بزرگتر از من بودن نبود.به هر حال من تو شرایط روحی بدی زایمان کردم و تو بیمارستان تنها بودم و تو خونه هم با همسرم تنها برگشتم از بیمارستان و هر دو بی تجربه و غصه دار....
اما هنوز هم خبری از خانواده همسرم نبود با اینکه اولین نفر همسرم تو بیمارستان به مادرش خبر داد اما اونا حتی یه زنگ هم نزدن که حال من رو بپرسن.فقط روز دهم یه سر اومدن و نیم ساعت بعد رفتن همین....
با اینکه همسرم برادر و پسر فوق العاده ای براشون هست و تو همه مراحل زندگی کنار خانواده اش بوده و منم به عنوان عروس هیچ بی احترامی بهشون نکرده بودم.
این اتفاق هرگز هرگز از ذهن من پاک نمیشه و تا ابد برای من غریبه خواهند بود علیرغم اینکه هنوز هم مثل قبل بی حرمتی نمیکنم و نخواهم کرد.اما هیچوقت ناراحتیم ازشون رفع نمیشه و منم دیگه به هیچ وجه مثل قبل زایمانم باهاشون رفتار خیلی محبت امیز نخواهم کرد.
از همه خانمها میخوام اگر مادر شوهر یا خواهر شوهر هستند تو این شرایط هوای عروسشون رو داشته باشن همه خانمها میدونن که بعد زایمان چه شرایط سختی از نظر جسمی و روحی دارن .امیدوارم اتفاقی که برای من افتاد برای هیچ خانم بارداری نیفته و همه خانمها دوران بارداری و زایمان شیرین و پراز خاطرات خوب داشته باشن
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
دخترعموم حامله است...
شب هوس شیرینی کشمشی کرد.😐
با یه بدبختی آخر شبی براش پیدا کردیم.🙁
موقع خوردن کشمشهاش رو درآورد گفت کشمش دوست ندارم😑😌😂😂
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#خاطرات_زایمان
سلام
منم دختر اولمو نوزده سالگی زایمان کردم
خیلی میترسیدم
تاریخ سونوگرافیمم گذشته بود هنوز زایمان نکرده بودم
با مادرشوهرم رفتیم بیمارستان. ماما داشت نوار قلب بچه رومیگرفت ک گفت مادرشوهرته گفتم اره . گفت خارسو ، خار سو هستی یا نه ؟
مادرشوهرم گفت بله ؟ گفت میگم از اون مادرشوهرایی یا نه ؟
گفت: نه خخخخ.
ولی واقعا خیلی اذیتم کرد اون شب گفت بستریش کنید و خودشم رفت منم تنها اونجا همه ی زنها جیغ میزدن و از ترس داشتم سکته میکردم دیگه با زور امپول فشار فرداش زایمان کردم
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
صحبت های بسیار زیبای یوسف تیموری درباره شهدای مدافع حرم
خواب عجیبی که از محمد رضا گلزار یکی از مدافعین حرم دید✅
ابراز ارادت لعیا زنگنه نسبت به مقام معظم رهبری👍👍
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
سلام عزیزان
منو شوهرم دخترعمو ، پسرعمو هستیم .
ما خانوادمون بیشتر چشم رنگی و بور هستیم شوهرم وبرادرم چشم رنگی هستن. همه ی فامیل میگفتن که شما دوتا بچتون سفیدوکچل و بور میشه منم توذهنم دقیقا همینجوری بود که بچمون همینجوری میشه
زمانی ک دردم شدید شد دکتر میگفت زوربزن منم زور میزدم بعد بلند گفت زوووووررر بزن موهاش دیده میشه . منم بلنددد گفتم بچم موهاش بوره کچله مو نداره چی میگی خانوم دکتر 🤨🤔🤔😫😂 دکترم درحین زایمان خندش گرفت گفت چی میگی تو ساکت باش زور بزن مگه شوخی دارم باتو🤭😂😂😂
بعد که دخترم بدنیااومدگفتم این بچه ی منه؟
خانوادم و شوهرم که باورشون نمیشد بچمونه
برعکسسس پرمو چشم مشکی مژه ها بلند رنگ بدن برنزه😂❤️😉 چیزی که فکرشونمیکردیم😂😂
واقعا اگه سزارین بودم حتما شک میکردم ک اشتباه شده
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام خانمی خسته نباشید...
میشه این پیاممو توی کانالتون بزارین...
خیلی مهمه...
از اعضای عزیز کانال یه خواهشی دارم...عزیزان این کانال مخصوص خاطرات شیرینه تا نه تنها کام شمارا شیرین کنه بلکه اعضای دیگه ی کانال هم با مطالعه ی مطالب زیبا و مثبتتون ، انرژی مثبت بگیرن در کنار پستی و بلندی زندگی ،یک جور دلخوشی بشه برای هممون....اما بعضی از اعضای عزیز کانال هستن که خاطرات تلخ خودشونو میفرستن مثلا اینکه مادرشوهرم این کارو کرد ،خواهر شوهرم این کار بد رو کرد و...و یه جور کانال داره تبدیل میشه به محل درد دل و گفتن تلخی ها....
هممون مادرشوهری داریم بااخلاقای مختلف....همه ی آدما هم اخلاق بد دارند و هم اخلاق خوب...
همینطور که ما خودمون هم هیچ کدوم فرشته و بدون عیب نیستیم....پس نباید توقع داشته باشیم که خانواده ی شوهرمون عیب و یا اخلاق بد نداشته باشند....ازدواج قطعا سختی و شیرینی رو کنار هم داره....اینم بگم من شخصا اصلا از نصیحت و پند خوشم نمیاد و قصد نصیحت ندارم فقط این مسئله واقعا داشت اذیتم میکرد خواستم ازتون خواهرانه این خواهش رو داشته باشم که فقط خاطرات مثبت و شیرینتون رو بزارین که ما مطالعه کنیم....چرا که خودم بارها به عینه دیدم حتی کسی که با مادرشوهر و خواهر شوهرش مشکلی نداره وقتی مشکلات و اختلافات دیگران با خانواده ی شوهرشو میشنوه و میخونه ناخواسته یک دید منفی در اون فرد بوجود میاد که انگار بیشتر و غالب مادرشوهر ها مشکل دارن و قصد و غرض واسه ی اذیت کردن دارند....درحالیکه از این مسئله غافلند که همینطور که مادر خوشون برای بزرگ کردنشون خیلی زحمت کشیده و عمرشو گذاشته ، مادر و پدر شوهر هم عمرشونو سر همسرتون گذاشتن و پیر شدن تا همسرتون یک جوان برازنده بشه .
مادرشوهرم هم یک مادره
عین خومون.
خیلی عذر میخوام طولانی شد
#پاسخ_اعضا
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام دوستان. من دوران بارداریم خوب بود خداروشکر. فقط اوایلش لکه بینی داشتم که باید استراحت میکردم منم یه هفته رفتم خونه ی مامانم .
وقتی برگشتم شوهرم مثل پروانه دورم میچرخید ومیگفت چی میخوای هوس چی کردی برات بخرم. منم گفتم چلوکباب. رفت خرید واومد جاتون خالی چسبید.
روزیم که رفتم برا زایمان من سز بودم لباسا رو دادن گفتن بپوش بعد یه مقنعه زشششششت همروش بود اینو پوشیدم وبه شوهرم گفتم خوبه؟ شوهرم اینجوری 😣گفت مقنعه رو در بیار یه چی دیگه سرت کن خخخخ. من رفتم اتاق عمل وشوهرم ومادرم پشت در منتظر بودن. مامانم میگفت من از استرس تسبیح به دست صلوات میفرستادماونوقت شوهرت داشت صبحونه وچای با خیال راحت میخورد😐
بعد که به شوهرمگفتم چرا استرس نداشتی گفت مگه میخواستی برنگردی خداروشکر سالم اومدی. بعد پشت در آسانسور شوهرم وایساده بوده که میبینه یه بچه رو میارن به پرستار میگه خانم پ بچه ما کو؟ پرستاره میگه همینه که دست منه. شوهرم میگه وااااااای خداااا این بچه منه😍😍😍
وکلی ذوق میکنه اولین عکسو اونجا شوهرم از بچه میگیره 😘😘😘
انشالله خدا قسمت همه بکنه ودامن همه سبز بشه
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام خداقوت
ببخشید میشه تو کانالتون سوالم رو بگذارید؟
الان باردارم و بچه ی اولمه.
همسرم خیلی بدغذاس و هرچیزی رو نمیخوره و مخالف امتحان کردن غذاهای جدیده و خیلی غذاها رو اصلا غذا حساب نمیکنه و...
من چیکار کنم که بچم مثل باباش نشه؟😩
شوهرم اصلاااا جای کار نداره برای تغییر متاسفانه.راه نمیده.
که بخوام شوهرمو درست کنم که بچم اینجور نشه.
چیکار کنم بچم همه چی بخوره و اینطور نشه؟
#درخواست_پاسخ
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عالیه 👌
نبیره، نتیجه، نوه، پسر و پدر 😄
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686