💠علائم افسردگی پس از زایمان
♈️علائم افسردگی پس از زایمان مشابه مواردی است که بطور معمول در هنگام زایمان اتفاق میافتد. این موارد شامل مشکل در خواب، تغییر اشتها، خستگی بیش از حد، کاهش میل جنسی و تغییرات مکرر در خلق و خو است. با این حال، این علائم با علائم عمده دیگر افسردگی همراه است، که پس از زایمان طبیعی نیست. از دست دادن حس لذت، احساس بی ارزشی، ناامیدی و درماندگی، فکر مرگ یا خودکشی یا افکار صدمه زدن به شخص دیگر از جمله این علائم است.
چه موقع باید علائم افسردگی را جدی گرفت؟
❌افسردگی درمان نشده پس از زایمان، برای مادران و فرزندان آنها میتواند خطرناک باشد. به ویژه زمانی که علائم بیش از دو هفته ادامه یابد. هنگامی که مادر قادر به عملکرد عادی نیست و نمیتواند با شرایط روزمره کنار بیاید. هنگامی که مادر افکار آسیب رساندن به خود یا کودک خود را دارد و بیشتر روز احساس اضطراب، ترس و وحشت میکند.
💜اما خبر خوب این است که افسردگی پس از زایمان با استفاده از دارو و مشاوره قابل درمان است. برای مقابله با افسردگی پس از زایمان مراقبتهایی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند از جمله اینکه از دیگران کمک بخواهید، ورزش کنید و به پیاده روی بروید. یک رژیم معقول را دنبال کنید و از خوردن موادغذایی کافئیندار خودداری کنید. برای همسر و اعضای خانواده وقت بگذارید. با خانواده و دوستان در تماس باشید و خود را از آنها جدا نکنید.
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#تجربیات_قررری_کدبانو
سلام من بعد از زایمانم به خاطر افسردگی بعد از زایمان و فشار و سختی بچه داری خیلی با همسرم بد برخورد میکردم و از زندگی سرد شدم، مثلا اگه دعوا و ناراحتی پیش میمومد خیلی بی تفاوت از کنارش میگذشتم و حاضر نبودم اون ناراحتی رو رفع کنم و به اشتباه حتی به شوهرم میگفتم دلم میخواد توام مث من درد زایمان رو بچشی یه کاریت بشه! شوهرم از اول ازدواج بهترین همسر برام بود ولی تو این هشت ماه کم کم خسته شد ،
از من و غر زدنام اونم از خونه فراری شد و اگر هم کمکی واسه بچه داری میکرد بر حسب وظیفه بود نه از سر محبت...
چند روز پیش من مریض بودم و روز تعطیلی همسرم مطمئن بودم خونه میمونه بچه رو نگه میداره کاری که همیشه میکرد ،ولی نموند و رفت، منم از لجم زنگ زدم و گفتم میگم مامانم بیاد پیشم، همسری هم به غرورش برخورد و دیگه تا ظهر نیومد،
من خیییلی ناراحت شدم با خودم فکر کردم چکار کردم که همسر به اون با محبتی الان اینجوری سرد و خشک شده؟
البته خودم اشتباهمو میدونستم ولی نمیتونستم رفعش کنم چون تازه یکم حالتای افسردگی بعد از زایمانم بهتر شده بود ودوم اینکه واقعا بچه داری وقتی واسم نمیذاشت...
من از زن مهربون و قری تبدیل شده بودم به یه زن شلخته و غری، هنوزم نمیتونم مث قبلم باشم ولی از بعد مریضیم تصمیمو گرفتم: فرداش شوهرم میخواست بره فوتبال
زن غری میگفت که نزار بره، تو مریضی،باید بمونه بچه رو نگه داره
ولی زن قری بهش گفت برو کاری ندارم بچه هم فعلا اذیتی نداره 👈و در کمال تعجب همسری نرفت!
حتی تو تمیز کاری خونه کمکم کرد و بدون منت بچه رو نگه داشت
شبش به جبران زحمتای امروزش در صورتی که اصلا دوست نداشتم و واقعا سختم بود با روغن زیتون یه ماساژ عالی دادمش و بعدشم یه سکس دلپذیر داشتیم..
حالا من الان دو روزه یه زن قری ام فقط برام دعا کنین همینجوری بمونم و اون خانوم غری درونم بلند نشه غر بزنه
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
طبیعت زنان و تحمل درد🙅🏻♀️
🔸زنان به سبب اینکه از نظر حس لامسه حساسترند درد را شدیدتر درک می کنند. یک زن هنگام زایمان 57 واحد درد را تحمل میکند که چیزی در حدود شکستن 20 استخوان مرد به شکل همزمان است که برای یک مرد غیرقابل تحمل است!
🔸اما چرا تحمل درد برای زنان راحت تر است؟! زیرا طبیعتِ زنان برای آماده سازی و پرورش بوجود آمده است.
🔸تئو لانگ در کتاب تفاوت زنان و مردان می نویسد: بهتر است بجای جمله "مرد باش" که برای آرام کردن کسی که از درد می نالد بکار می بریم، بگوییم "زن باش'"! زنها سختی ها و ناملایمات زندگی را ده برابر بهتر از مردان تحمل و مدیریت میکنند👌
#جالب
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#خاطرات_حاملگی😁
سلام عزیزم
من فعلا مجردم🙁اما میخام خاطره بارداری مادرمو بگم😁
مادره من باردار شد کاملا ناخاسته ، چون راهه جلوگیریشون سوراخ بوده😜😜😂😂😂
بعد ازاینکه از ازمایشگاه اومد بیرون و متوجه شده بود بارداره ، فورا زنگ زد ب پدرم و توی خیابون کلی فوش داد بابای بیچارمو🙁😐😂
بعدش تصمیم گرفت ک سقط کنه
چون بچه نمیخاست من و خواهرم بودیم
چقدر زعفرون و قرص و ...خورد و حتی باشگاهم میرفت و کارای سنگین میکرد ک سقط کنه😑
ولی انگار ن انگار حتی مقدار لگدهای جنین بیشتر هم میشد😂😳
خلاصه مامانم ب اصراره ما رفت سونو ، اونجا بهش گفتن دوقلو بارداری😍😍
ازاونجا ب بعد دیگع مامانم منصرف شد از سقط کردن و ماهنوزم بعد از چنسال در شگفتی هستیم ک چجووووووری بااین همه کار داداشام سقط نشدن🤭همش کاره خدا بود
الانم ک ۸ سالشونه ، خیلیم شیطونن😂
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه_شب
حضرت رقیه سلام الله علیها
از زبان یک مادر برای فرزندش👆
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
مکالمه دو جنین در شکم مادر
🔸اولی: تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟
🔹دومی: آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم
🔸اولی: امکان نداره.
ما با جفت تغذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده.
🔹دومی: شاید مادرمونم ببینیم
🔸اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش
🔹دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه.
🔸اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره.
🔹دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی….
🔺این مکالمه چقدر آشناس!
تا حالا بودن خدا را اینطوری به همين سادگی حس نكرده بودم؛
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#خاطرات_زایمان
سلام
و خاطره زایمانم..
چهل ویک هفتم داشت پر میشد و خبری از علایم زایمان نبود..صب روزی ک میخواستم برم بستری شم ساعت 1شبش بودم دردم گرفتم ...شوهرم خیلی ترسیده بود مامانمم پیشم بود باهم رفتیم بیمارستان..اونام گفتن برو خونتون هر دوساعت بیا 😐😐😐منم راهم دوربود نرفتم تو حیاط بیمارستان را میرفتم ..هی دردم میگرفتم میگفتم اخ اخ اخ اخ...بعدخودم خندم میگرفت مثه ارسطو تو سریال پایتخت میگفتم😁😁
خلاصه شب های ماه رمضون بود شوهرم ب ابجیاش زنگ زدک هوا روشن شد بیاین بیمارستان..ینی بیشتر از من ترسیده بوداا..ساعت 5صب بستری شدم و تا یک روز بعدش درد کشیدم و زایمان نکردم اخرش بردنم سزارین کردن..و تمام این مدت شوهرم تو حیاط بیمارستان بود..چون بهش گفته بودم ازم دور نشی😘😘😘😘و چون حوصلش سر نره خواهراشم همه اومدن بودن پیشش😁😁ولی واسه زایمان دومم خیلی ریلکس منو گذاشت بیمارستان رف خونه گرفت خوابید من زایمان کردم چون بی حسی بودم از اتاق عمل ک اومدم بهش زنگ زدم گفت خواب بودم گفتم پاشو بیا من زاییدم..تعجب کرده بود😊😂...
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#دنیای_مدیریت_مومنانه 30
🔵 گفتیم که در یک خانواده باید مدیریت مشخص باشه. مرد باید "مدیریت حقوقی" خانه رو به عهده داشته باشه و زن هم "مدیریت عاطفی".
🚫 اگه توی یه خونه ای مرد مثل زن عمل کنه و زن هم مثل مردها رفتار کنه، اولین نتیجش این میشه که "بچه های ضعیفی توی اون خونه تربیت میشن".
⭕️ دومین نتیجش این میشه که مثلا میان بهمدیگه مهربونی کنن هی توی دعواها کوتاه میان و کم کم عقده ای میشن!
اصلا کی گفته باید نقش زن و مرد رو خراب کنی توی خونه بعدش بهشون توصیه اخلاقی کنی که مهربون باشن با همدیگه؟!
😒
✅ اگه نقش های مدیریتی زن و مرد درست توی خونه اجرا بشن اصلا دیگه هیچ دعوایی پیش نمیاد که بخوان دو طرف تحمل کنن!
⭕️ اینطور نیست که اگه یه خونه ای توش دعوا نبود پس خونه خوبیه! نه!
✅ بعضی از دعواها و چالش هایی که مدیریت رو توی خونه محکم میکنه و ثبات به مدیریت صحیح در خانواده میده خیلی بهتر از دعوا نکردن هست.
از قدیم گفتن جنگ اول به از صلح آخره!
🔵 طرف حوصله درگیری نداره میگه باشه بابا هر چی تو گفتی! من کوتاه میام!
💢 خب آیا اگه توی خونه مدیریتی در کار نبود و صرفا زن و شوهر با کوتاه اومدن و ترسیدن درگیر نشن پس دیگه همه چیز خوبه؟
اصلا!
🔸 مهم ترین کمک برای تربیت فرزند این هست که پدر توی خونه ابهت داشته باشه
✅ حتی مادر یک خانواده علاوه بر اینکه مدیریت شوهرش رو میپذیره، به شوهرش هم ابهت خواهد داد تا بتونه بچه ها رو بهتر تربیت کنه.👏🏼
⭕️ و مهم ترین عامل بی تریبت شدن بچه ها این هست که مادر جلوی بچه ها به پدر بی احترامی کنه... تقریبا دیگه اون بچه به سادگی هدایت نخواهد شد...
این بی احترامی یعنی مدیریت در اون خانواده مخدوش هست.
☢️ دو تا اصل مهم مدیریتی در خانواده این هست:
💥 مادر باید همیشه مراقب باشه که احترام پدر توی خونه از بین نره
💥 پدر هم باید همیشه مراقب باشه که دل مادر نشکنه.
✅ توی هر خونه ای که این دو تا اصل مدیریتی رعایت بشه اولا اون زن و شوهر لذت فوق العاده ای از زندگی باهمدیگه میبرن
ثانیا بچه های فوق العاده ای توی اون خونه تربیت خواهند شد.
🔖 پایان بخش سی ام
🛰 @IslamLifeStyles
#خاطرات_زایمان
سلام منم میخواستم تجربه بارداری مو بگم.البته زیاد تجربه شیرینی نیست ولی گفتنش خالی از لطف نیست مخصوصا برای مادر شوهر و خواهر شوهر ها.
من ماه اخر بارداری که بودم مادرم تصادف بدی کردن و من خیلی روز های سختی رو پشت سر گذاشتم.
بارداری اول و بی تجربگی و محیط بیمارستان و استرس و ناراحتی خیلی شرایط سختی برام فراهم کرده بود.اما تو این روزهای سخت هیچ خبری از مادر شوهر و سه تا خواهر شوهر که هرسه متاهل و بزرگتر از من بودن نبود.به هر حال من تو شرایط روحی بدی زایمان کردم و تو بیمارستان تنها بودم و تو خونه هم با همسرم تنها برگشتم از بیمارستان و هر دو بی تجربه و غصه دار....
اما هنوز هم خبری از خانواده همسرم نبود با اینکه اولین نفر همسرم تو بیمارستان به مادرش خبر داد اما اونا حتی یه زنگ هم نزدن که حال من رو بپرسن.فقط روز دهم یه سر اومدن و نیم ساعت بعد رفتن همین....
با اینکه همسرم برادر و پسر فوق العاده ای براشون هست و تو همه مراحل زندگی کنار خانواده اش بوده و منم به عنوان عروس هیچ بی احترامی بهشون نکرده بودم.
این اتفاق هرگز هرگز از ذهن من پاک نمیشه و تا ابد برای من غریبه خواهند بود علیرغم اینکه هنوز هم مثل قبل بی حرمتی نمیکنم و نخواهم کرد.اما هیچوقت ناراحتیم ازشون رفع نمیشه و منم دیگه به هیچ وجه مثل قبل زایمانم باهاشون رفتار خیلی محبت امیز نخواهم کرد.
از همه خانمها میخوام اگر مادر شوهر یا خواهر شوهر هستند تو این شرایط هوای عروسشون رو داشته باشن همه خانمها میدونن که بعد زایمان چه شرایط سختی از نظر جسمی و روحی دارن .امیدوارم اتفاقی که برای من افتاد برای هیچ خانم بارداری نیفته و همه خانمها دوران بارداری و زایمان شیرین و پراز خاطرات خوب داشته باشن
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
دخترعموم حامله است...
شب هوس شیرینی کشمشی کرد.😐
با یه بدبختی آخر شبی براش پیدا کردیم.🙁
موقع خوردن کشمشهاش رو درآورد گفت کشمش دوست ندارم😑😌😂😂
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#خاطرات_زایمان
سلام
منم دختر اولمو نوزده سالگی زایمان کردم
خیلی میترسیدم
تاریخ سونوگرافیمم گذشته بود هنوز زایمان نکرده بودم
با مادرشوهرم رفتیم بیمارستان. ماما داشت نوار قلب بچه رومیگرفت ک گفت مادرشوهرته گفتم اره . گفت خارسو ، خار سو هستی یا نه ؟
مادرشوهرم گفت بله ؟ گفت میگم از اون مادرشوهرایی یا نه ؟
گفت: نه خخخخ.
ولی واقعا خیلی اذیتم کرد اون شب گفت بستریش کنید و خودشم رفت منم تنها اونجا همه ی زنها جیغ میزدن و از ترس داشتم سکته میکردم دیگه با زور امپول فشار فرداش زایمان کردم
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
صحبت های بسیار زیبای یوسف تیموری درباره شهدای مدافع حرم
خواب عجیبی که از محمد رضا گلزار یکی از مدافعین حرم دید✅
ابراز ارادت لعیا زنگنه نسبت به مقام معظم رهبری👍👍
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
سلام عزیزان
منو شوهرم دخترعمو ، پسرعمو هستیم .
ما خانوادمون بیشتر چشم رنگی و بور هستیم شوهرم وبرادرم چشم رنگی هستن. همه ی فامیل میگفتن که شما دوتا بچتون سفیدوکچل و بور میشه منم توذهنم دقیقا همینجوری بود که بچمون همینجوری میشه
زمانی ک دردم شدید شد دکتر میگفت زوربزن منم زور میزدم بعد بلند گفت زوووووررر بزن موهاش دیده میشه . منم بلنددد گفتم بچم موهاش بوره کچله مو نداره چی میگی خانوم دکتر 🤨🤔🤔😫😂 دکترم درحین زایمان خندش گرفت گفت چی میگی تو ساکت باش زور بزن مگه شوخی دارم باتو🤭😂😂😂
بعد که دخترم بدنیااومدگفتم این بچه ی منه؟
خانوادم و شوهرم که باورشون نمیشد بچمونه
برعکسسس پرمو چشم مشکی مژه ها بلند رنگ بدن برنزه😂❤️😉 چیزی که فکرشونمیکردیم😂😂
واقعا اگه سزارین بودم حتما شک میکردم ک اشتباه شده
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686