🌷🦋🌷
✅شهادت
همسر شهید:
شب قبل از شهادت مشهد بود؛ مادرش مریض بود؛ شب را تا صبح در بیمارستان کنار مادر مانده بود.
روز بعد که آمد تهران خیلی خسته بود با این حال مقداری به درس ریاضی بچهها رسیدگی کرد.
ساعت 6 ونیم صبح خداحافظی کرد و رفت.
هنوز دقایقی از رفتنش نگذشته بود که صدای شلیک گلوله آمد
سراسیمه از خانه بیرون پریدم، علی غرق خون، پشت فرمان ماشین به همان حالت نشسته، چشمهایش بسته بود، مثل وقتهایی که از فرط خستگی، روی صندلی خوابش می برد.
خواب دیده بود یکی از دوستان شهیدش آمده و او را با خود برده است.
از شبی که این خواب را دید تا آن صبح که آرام و راحت روی صندلی ماشین خوابیده بود، کمتر از یک ماه نگذشت که به آرزویش رسید.
📚
https://irdc.ir/fa/news/7663/
#شهید_صیاد_شیرازی
#شهادت
🎁داستانهایی از زندگی اولیاء خدا
👇👇👇
🌷@farzanegan313🌷