گروگانهای #بهائیت در فتنه 88 دوباره به صف شدند
مواضع منتشره به نام سه تن از سران فتنه88 و به بهانه #اغتشاشات_بنزینی، بار دیگر از رفتار توأم با غرضورزی و بیاختیاری آنها خبر میدهد.
خاتمی، موسوی و کروبی اخیراً در اظهارنظرهایی، ضمن تبرئه و توجیه جنایتها و شرارتهای انجام گرفته از سوی شبکه سازمان یافته ضد انقلاب و اشرار مسلح، و بیآنکه انتقادی را متوجه دولت به عنوان طراح و مجری گران کردن و سهمیهبندی بنزین بکنند، تلاش کردند نظام را در موضع اتهام بنشانند و با همان ادبیات رسانهها و محافل ضدانقلاب شبههپراکنی کنند.
#موسوی در این زمینه با کتمان جنایتهای اشرار و تروریستها در آدمکشی، آتشزدن پمپبنزینها و بانکها و اموال عمومی و خصوصی، حمله به مساجد و حسینیهها و آتش زدن قرآن، و حمله به عابران و رهگذران بیگناه، ماجرای اخیر را به کشتار شاه در میدان ژاله تشبیه کرد(!!) و تیتر یک رسانههای وابسته به MI6 و سیا شد که همواره ابزار کودتا و سرکوب بودهاند.
به عنوان مثال، سایت شبکه دولتی انگلیس در حالی موضع موسوی را تیتر نخست خود کرد که بیسیم کودتای 28 مرداد 32 بود و به مدت 25 سال دیگر، اختناق محمدرضا پهلوی را به ملت ایران تحمیل کرد.
یادآور میشود در #خباثت و رذالت میرحسین موسوی همین بس که سال 88 نیز پس از مشاهده حمله عوامل سازمان منافقین و بهائیت به حسینیهها و هیئتها و آتش زدن کتیبهها و سوت و هلهله در روز عاشورا، آنها را «#مردمان_خداجو» توصیف کرد و بدین ترتیب سرسپردگی خود را بر شبکه صهیونیستی- انگلیسی بهائیت به اثبات رسانده بود. برخی محافل کارشناسی معتقدند موسوی سالها قبل از فتنه سبز، جذب محافل ماسونی شده بود.
اردشیر امیرارجمند مشاور موسوی پس از فرار از کشور به پاریس رفت و ارتباطات با #سازمان_منافقین را گستردهتر کرد.
#خاتمی نیز در اظهارنظر مشابهی، جانب جنایتکاران آشوبطلب و وابسته به گروهکها را در حوادث اخیر گرفته و نظام را تلویحاً متهم به خشونت و سرکوب کرد.
همچنین مشابه موسوی، بیانیهای هم به نام کروبی از سوی رسانههای ضدانقلاب منتشر شده که ادبیات آن، به ادبیات موسوی و خاتمی نزدیک و شبیه است.
http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
#ننگ_ابدی برای بانیان #فتنه_سبز
۱- این ننگ از پیشانی مدعیان اصلاح طلبی پاک نمی شود که بهانه فتنه سبز در سال ۸۸ را اعتراض به نتیجه انتخابات قرار دادند اما هشت ماه بعد در روز عاشورا، اقدام به کف و سوت و هلهله کردند و کتیبه ها و موکب های امام حسین (ع) را شمر وار به آتش کشیدند.
۲- این ننگ بر پیشانی شان خواهد ماند که میرحسین موسوی سردسته فتنه، حرمت شکنان را #مردمان_خداجو خواند و آنها در برابر این رذالت سکوت پیشه کردند.
موسوی خوئینیها بعدها مدعی شد ترسیدم موضع بگیرم، سوء استفاده جناحی بشود(!) یعنی جناح و باند برای شان محترم تر از حرمت امام حسین (ع) بود.
۳- آبها که از آسیاب افتاد و فتنه به برکت روح عاشورایی ملت سرنگون شد، برخی از مدعیان اصلاح طلبی گفتند حرمت شکنان، نفوذی وزارت و نظام برای بدنام کردن جنبش سبز بودند! مرحبا! پس چرا همان روز، از حرمت شکنان بیزاری و برائت نجستند، هیچ؛ که حتی پای موسوی ایستادند؛ هم او که هتاکان را مردم خداجو خوانده بود؟!
۴- حالا همین روزها، برخی شبه اصلاح طلبان، قلمفرسایی یا خطابه ایراد می کنند تا خود را در صف "ملت امام حسین" (ع) جا بزنند. از تحریف های شان که بگذریم، آنها عاشورای 88 نقاب از چهره خویش برداشتند و به اختیار، کنار یزید و عمر سعد و شمر ایستادند. و روشن است که محبت دو نقیض، در یک دل جمع نمی شود.
۵- آنها که حرمت شکنان عاشورای سال 88 را مردمان خداجو خواندند - و حال آن که اجیر شدگان بهائیت و سلطنت طلبان و منافقین بودند- بی تردید در اردوگاه یزید بودند و نقاب از صورت شان افتاد؛ ولو هشت ماه قبل تر، برای عوام فریبی، شعار "یا حسین- میر حسین" می دادند؛
۶- اما دیگرانی که سکوت کردند و رضایت به آن جنایت بی سابقه دادند، مشمول این فراز زیارت وارث هستند که "«لعن الله ُأمةً قتلتْكم، و لعن اللّهُ أمةً ظلمتكم، و لعن الله أمةً سمعتْ بذلك فرضيتْ به". لعنت خدا بر آنها که این ستم بزرگ را دیدند و شنیدند و به آن راضی شدند.
#محمد_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339