eitaa logo
فصل فاصله
301 دنبال‌کننده
347 عکس
38 ویدیو
3 فایل
یادداشت‌ها و سروده‌های محمّدرضا ترکی تماس با ما: @Mrtorki
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
هدایت شده از م.ر ت
سفرنامۀ رنج ما را خدا در این شب ظلمت رها نکرد در کوچه‌های بستۀ حیرت رها نکرد در لحظه‌های تلخ و نفس‌گیر گم‌شدن سرگشته را بدون هدایت رها نکرد راند از بهشت آدم و گندم بهانه بود او را در آن سراچۀ غفلت رها نکرد نوحی هزارسال فراخواند خلق را وی را در آن نواحی غربت رها نکرد او را کشاند در دل طوفان و لحظه‌ای در موج‌خیز لُجّۀ وحشت رها نکرد حتّی کشید در دل آتش خلیل را امّا در آن شرار شرارت رها نکرد یعقوب را به کلبۀ احزان اگر نشاند او را در آن سرای مصیبت رها نکرد موسای درمحاصره را تا به نیل برد امّا میان نیل هلاکت رها نکرد برد آبروی مریم معصومه را، ولی در تنگنای آن‌همه تهمت رها نکرد عیسای پاک را به سر جُلجُتا کشاند امّا بدون لطف و عنایت رها نکرد آن شب رسول بود و بسی تیغ آخته او را میان موج عداوت رها نکرد او را کشاند در دل یک غار هولناک امّا به دام اهل شقاوت رها نکرد جز ‌تار عنکبوت نشد یار غار او او را بدون پردۀ عصمت رها نکرد از جمع دوستان دل‌آگاه خویشتن کس را به خواب رخوت و راحت رها نکرد گندیدن است آفت ماندن در این جهان ما را رماند و در دل آفت رها نکرد یاریّ او که می‌رسد از راه، ناگزیر مظلوم را بدون حمایت رها نکرد دستی که خاضعانه به سویش دراز شد آن دست را بدون اجابت رها نکرد محمّدرضا ترکی @faslefaaseleh
بخش دوم سرّ سخنان نغز خاقانی به‌زودی منتشر می‌شود سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی (سمت) به‌زودی بخش دوم سرّ سخنان نغز خاقانی را منتشر خواهد کرد. این بخش شامل ناگفته‌هایی در زمینۀ 33 قصیدۀ خاقانی (قصاید 34 تا 66) خواهد بود. طرح جلد این بخش هم حاصل زحمت استاد فرزاد ادیبی است. بخش اوّل این کتاب بنابود در اواخر سال گذشته منتشر شود که به دلیل شرایط موجود انتشار آن تا امروز به تأخیر افتاده و، طبق وعدۀ مسئولان سمت، ان شاءالله، تا آخر هفتۀ آینده در دسترس اهل فرهنگ و ادب قرار خواهد گرفت.
آنان که محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند! مضمون کلّی این رباعی منسوب به خیّام آشکار است ؛ حتّی عالمان و فیلسوفان بزرگ نیز از شب تاریک این جهان راه نجاتی نیافتند و سرانجام آنان نیز در خواب شدند و مرگ را به‌ناگزیر پذیرفتند و تنها افسانه‌ای از آنان برجای ماند! امّا رباعی را می‌توان مقداری دقیقتر معنی کرد و گفت: حتّی آنان که بر همۀ آداب و علوم احاطه یافتند یا محیط [= اقیانوس ] فضل و ادب شدند، راز و حقیقت این جهان را، چنانکه باید، درک نکردند و سخنانی که در بارۀ این شب تاریک گفتند، تنها مشتی افسانه بود؛ افسانه‌هایی که به کار خواباندن کودکان می‌آمد و شگفت‌انگیز اینکه این افسانه‌ها خودِ آن فاضلان و ادیبان را به خواب فروبرد؛ چراکه گویا آنان افسانۀ خود را باور کرده بودند! این تفسیر، رباعی را علاوه بر مفهوم فلسفی، با تعریض به کودکانه‌بودن رفتار فیلسوفان، با نوعی طنز تلخ و گزنده نیز همراه می‌کند. @faslefaaseleh
@msmenshavi کانال تلاوتهای کوتاه و جذّاب مرحوم محمّد صدّیق منشاوی را به دوستان خود معرّفی کنید🌹
اوستا.mp3
2.96M
شعرخوانی مرحوم استاد مهرداد اوستا @faslefaaseleh
برگرد به بی‌کرانه، به دریا، به آسمان برگرد به آفتاب یقین از مِهِ گمان برگرد برو پرندۀ غمگین ِ من، خداحافظ! به سایه‌سار درختان مهربان برگرد کنار من به‌جز از میله‌های زندان نیست از این قفس به افق‌های بی‌کران برگرد به هر کجا که نشان صداقتی دیدی بمان، وگرنه از آنجا به آشیان برگرد نگاه آخر و تیر خلاص از تو یکی‌ست برای کشتن این صید نیمه‌جان برگرد بدون نام تو این قصّه بی‌سرانجام است نمی‌شود تو نباشی، به داستان برگرد ولی چه فایده، وقتی بیایی از تن من نمانده هیچ به‌جز مشتی استخوان بر گرد @faslefaaseleh