eitaa logo
فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
1.4هزار دنبال‌کننده
236 عکس
10 ویدیو
2 فایل
فضیلت «خوش خیالی» : «تاب بنفشه می‌دهد، طُرّۀ مُشک سای تو. پردۀ غنچه می‌درد، خنده دلگشای تو. شاه‌نشین چشم من، تکیه گه خیال توست، جای دعاست، شاه من! بی تو مباد جای تو!»(حافظ) ☘️ @fallahshirvani
مشاهده در ایتا
دانلود
• ادبیات • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 3 ▫️رازهای همگانی! روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست. منّتِ خاک درت بر بصری نیست که نیست. ناظر روی تو صاحب نظرانند آری، سِرّ گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست. (حافظ) ┄┅••؛••┅┄ اين كه همه خدا را مي‌شناسند، معناي عميق و عزيزي دارد. اصلاً سخن درشتی نیست، پر از مهربانی است. و اين كه در همه چيز بايد خدا را ديد، يك مطلوب طبيعي است. اين خود جلوه‌اي از توحيد است؛ سيطرۀ شناختي خدا. «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قٰالُوا بَلىٰ شَهِدْنٰا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ إِنّٰا كُنّٰا عَنْ هٰذٰا غٰافِلِينَ» ﴿الأعراف‏، 172﴾ خدا همه فرزندان آدم را حاضر كرد. گفت به خود نگاه كنيد، من پروردگارتان نيستم؟ گفتند چرا همين طور مي‌بينيم. چنين كرد تا روز قيامت نگوييد ما كه اين حقيقت را نمي‌دانستيم. نه اين كه وقتی به خود نگریستند شواهد وجود حق را دیدند، بلکه خود را پرتوی از او و تحت تدبیر او یافتند. این نهاد بی تغییر عالم و آدم است. يعني از نظر قرآن كريم كافي است به خود بنگريم تا دوباره پروردگار خويش را ببينيم. «در مکتب عشق سرمایۀ محبت در انحصار افرادی خاص نیست، بلکه از نظر ایشان این عشق همگانی است؛ زیرا عشق خدا ریشه در فطرت بشر دارد. یعنی همة انسان‌ها خدا را فطرتاً مي‌شناسند و دلدادۀ او هستند. و اگر خداوند منكران و ملحداني دارد، از جمله علل مهم آن، معرفي نامناسب اوست. اگر درست معرفي شود همه مي‌گويند ما كه او را مي‌فهميم و مي‌شناسيم و قبول داريم.» (مطهری، اصول فلسفه و روش رئاليسم، مقالۀ چهاردهم) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ «بايد كوشش كنيد مايۀ هنرى را غليظ نماييد، تا بتوانيد اين انديشۀ مقدس و اين روح پاك امروز دنيا؛ يعنى انقلاب اسلامى را، كه مثل روح و انديشۀ معصومى، در دنياى ناپاك افكار غلط و در روزگار سياه ما، بالاخره جاى خودش را در دنيا باز مى‏كند، تقويت نماييد و گسترش دهيد.» (رهبری، 68/8/21) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت سکینه بنت حسین بن علی سلام الله علیهم اجمعین (او را از باهوش‌ترین، زیباترین، خوش اخلاق‌ترین، باتقواترین و بزرگان زنان زمانه خویش دانسته‌اند. امام حسین(ع) سکینه را بنده‌ای غرق در ذات الهی معرفی کرده است. به خاطر تسلط ادبی او تعدادی از شاعران مانند فرزدق، جریر، کثیر، نصیب و جمیل برای ارزیابی اشعار خود، به او مراجعه می‌کردند) ☘️@faslefarhang
چه باید گفت؟ ... خدایا! چه زیبا است! آری «ستایش از آن تو است!» خدایا! چه زیبایی ... !! 🌸
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ و نه سرگردانها (1) دهۀ پنجم دهۀ روایت روندها و تحلیل آنها است. در ایران پرجوشش و پر حادثه نیروهای متعدد و متنوعی ظهور کردند و طی روندی خود را به نقطه هایی ویژه رساندند. این سیرها قابل روایت و درایت است. عموم این افراد انسانهای ویژه ای هستند و بسیاری از ایشان افراد شریفی هستند که امثال بنده خود را خاک پای ایشان هم نمی دانند. همۀ آنها خالق یک جریان مهم اجتماعی نبوده اند، ولی تعدادی از ایشان اگر نتوانسته اند جریانی خلق کنند، مؤثر بوده اند و روندی پدید آورده اند که قابل اعتنا بوده، لذا نکات سودمندی در تحلیل و بررسی آن است. این فهرست بسیار متنوع است و این بررسی بسیار نکته آموز. در شمار این افراد کسانی هستند که هر کدام به جهتی از انقلاب پشیمان شده اند. یکی از این موارد در روزگار ما اصحاب حیرتند. مثل این طائفه به آن می ماند که بنا داریم تونلی را در دل کوه بکشیم و راه خود را به سوی آن طرف کوه باز کنیم، جمعیّت قابل توجهی وارد صحنه می شوند. افراد این جمع شرایط متنوعی دارند، برخی شاید هیچ انگیزه و اعتقادی به این کار ندارند ولی همراه شده اند. برخی نیز تنها به منفعت خود می اندیشند، برخی هم صادقانه و مؤمنانه به فکر نهایی کردن پروژه اند. برخی نیز فعالتر از بقیه خود را به آب و آتش می‌زنند، زودتر از همه می آیند، دیرتر از همه می روند، آنقدر دلسوزی می کنند که گویا به خود کار تبدیل می شوند و در نظر همگان میان آنها و کار فاصله ای دیده نمی شود. به همه جای پروژه سر می کشند، از هر فرصتی برای پیشبرد پروژه استفاده می کنند، گویا با هر وسیله ای که در دست است به صخره می‌کوبند و آن را خراش می دهند، سستی ها، خطاها، و بعضاً رذالتها و سفاهتها و ... را مشاهده می کنند و رنج می برند، با این و آن دربارۀ ضرورتهای پروژه صحبت می‌کنند، چند انسان غیور و صادق مثل خودشان در دل این کار می یابند، با آه و ناله با همه آنها درد دل می‌کنند، از سستی شکایت می‌کنند، از فقط حرف زدن و غیرت کافی نشان ندادن گلایه می‌کنند، در تنهایی‌ها خون گریه می‌کنند و ... و نهایتاً هم خسته می‌شوند، کنار می‌کشند، به این کار و این تلاش نافرجام نگاه می کنند و با خود می اندیشند : «کندن دل کوه!؟ مگر شوخی است، آن هم با این تیره و طائفه و این زاد و زور؟!» اینجا است که کار را به وضوح بیهوده می بینند. اینجا است که شروع می کنند به ریشه یابی این بیهودگی پر سر و صدا و فاخری که همه گرفتارش شده اند. به ایده هایی هم می رسند، با همان آهنگ عملگرایی این ایده ها را دنبال می کنند، این ایده ها ایشان را به وادیهای جدیدی می کشاند. این وادیها دیگر حمایت از این کاری که آن را بی سرانجام می دانند نیست. ممکن است شروع کنند به درگیر شدن با آنچه که آن را ریشه های این نوع تصمیمها و این حضورها می دانند. مدتی به این کار مشغول می شوند تا این واگرایی و این اعراض به بلوغ برسد و از هویّت جدید ایشان رو نمایی شود. اینجا است که آهسته آهسته شروع می‌کنند به مسخره کردن کسانی که مشغول حفاری هستند. به تدریج خود را با تمام مخالفان متنوع این پروژه همراه می یابند و به تدریج دربارۀ تمام فاصله هایی که بین خود و آنها می دیدند تردید می کنند یا به ترمیم نگاه ها و احساسهای سابق می پردازند. این روند ادامه خواهد داشت و یک جریان نیرومند عناد و دشمنی تلخ و گزنده را شکل خواهد داد. این طائفه موقعیّت یا پوزیشن جالبی دارند؛ خودشان این کاره بوده‌اند، صادقانه دنبال بوده‌اند، از بقیه فعال‌تر بوده‌اند، ظاهراً همه را می شناسند، به همۀ طرحها گوش داده اند، ... حالا سخنانشان یک زهر ویژه ای دارد!! (بحث ادامه دارد ...) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ «برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغ‌ها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.»(بیانیه گام دوم) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت سلمان محمدی اعلی الله مقامه الشریف (سلمان یا روزبه یکی از صحابی ایرانی(اصفهانی) رسول اکرم و از یاران امام علی علیهماالسلام بود. به دنبال حقیقت از دین زرتشت خارج شده، مسیحی شد و به شام و پس از آن به عراق سفر کرد و نهایتاً به یثرب رسید و منتظر پیامبر خاتم شد، در حالی که یک عالم دینی تراز اول روزگار خود بود. مقام بالایی پیش رسول اکرم داشت و برعهد تشیّع باقی ماند، در عهد عمر حاکم مدائن شد و همانجا در سنّی بالا درگذشت) ☘️@faslefarhang
• اندیشه • ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 4▫️شکوه ستایش «به نام خداوند مهربان و مهر پیشه، هر ستایشی برای خدا است، پرورندۀ هر آنچه هست، مهربان و مهرپیشه، صاحب روز جزا. تنها تو را بندگی می کنیم، و تنها از تو کمک می گیریم. ما را به «راه راست» رهنمون کن! راه آنان که به آنها نعمت بخشیدی، نه آنها که غضب تو را برانگیختند، نه آنها که سرگردانند.» (سورۀ ستایش، اولین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای هفت آیه) ┄┅••؛••┅┄ سورۀ حمد دو فراز دارد : یک، ثنای حق تعالی، دو، درخواست از او. به تعبیر روایت، بخشی برای خدا و بخشی برای بندۀ خداست. بسم الله سورۀ حمد، هم آغاز سورۀ حمد است هم آغاز قرآن کریم. لذا دو معنای جالب پیدا کرده است : 1ـ به نام خدا، ... حمد الهی(معنای خاص سوره) 2ـ به نام خدا، ... هدایت مردم(معنای عام کل قرآن) فراز اول ستایش را مختص خدا خواندن و او را مهربان و مهرپیشه و صاحب سرانجام همه چیز دانستن و اعلام این که تنها او را می‌پرستیم و از او مدد می‌خواهیم. فراز دوم، درخواست هدایت به مسیر کسانی که در نعمت غوطه‌ورند نه گمراهان و نه مغضوبین سورۀ حمد واجد لبّ معانی قرآن خوانده شده است؛ چرا ؟ پاسخ احتمالاً در این سرفصلها است : ▫️بسم الله، ▫️حمد، ▫️بندگی خالص خدا، ▫️طلب هدایت به صراط، ▫️سه گروه هدایتی؛ به نعمت الهی متنعّم، سرگردان و طرد شده. ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ «انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّۀ پُرافتخار را بدون خیانت به آرمان‌هایش پشت سر نهاده، و در برابر همۀ وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به نظر می‌رسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده، و اینک وارد دوّمین مرحلۀ خودسازی و جامعه‌پردازی و تمّدن‌سازی شده ‌است» (بیانیۀ گام دوم) ☘️@faslefarhang
• تسلیت • «وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ، اَلَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ، قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»﴿البقرة، 156﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ برخي راست قامت مي‌روند؛ يعني با عظمتي كه به دنيا مربوط نيست. همه اين توفيق را ندارند. استاد عزيز ما چنين بود. استاد مصباح با عقايدش و با منش خویش و با همۀ آنچه كرد به آسمان تعلق داشت. اين يعني مؤمن بود، يعني اهل الله بود. در داغ استاد عزيزمان حقيقتاً داغداريم، نمی‌توانیم پنهان کنیم که احساس تنهایی ‌می‌کنیم، ولي مهم اين است كه او را در آن ديار سربلند مي‌دانيم، صاحب يك زندگاني بسيار نوراني و پر از بهجت و سرور. حقيقتاً به زندگي دنيا و آخرت او رشك مي‌بريم. حقیقتاً از او می‌خواهیم دست از دعا در حق ما برندارد. استاد مصباح براي اسلام بود، نگاهي فاخر و نافذ و دلي بي‌پيرايه داشت و در مزرع دل او درد اسلام بر همۀ دردها و دغدغه‌ها سبقت گرفته بود. اين كه مي‌گفت من دست رهبر معظم انقلاب حفظه‌الله‌تعالی را، بلكه پاي او را مي‌بوسم، قبل از هر چيز نشان مي‌داد كه وجودي پر از درد حقیقت و شأن ملکوتی ايثار داشت. کسانی که ایشان را می‌شناختند، اگر در لجن‌زار بی‌دینی گرفتار نگشته بودند و در مرداب خودخواهی نمرده بودند، متوجه مقام بلند فکر و شخصیت او می‌شدند. او «یار» بود، نه نیمه‌راه، نه متزلزل، نه پر نوسان، نه سطحی، نه گذرا، نه تک بعدی، نه تنها این اواخر، نه ناتوان، نه صرفاً بر سر زبان، نه بدون معنویت و بندگی، نه از روی هیجان، نه ... او یک افتخار بود، افتخار، ... افتخار سربازی اسلام و انقلاب. ای عزیز، ما سالهای سال تو را عاشقانه دوست داشته‌ایم. تنهایمان گذاشتی، باشد ... این آرامش گوارای وجود مهربانت! عزیز ما! دلمان خیلی زود برایت تنگ می‌شود. معلوم است که راهت ادامه خواهد داشت، معلوم است که تمدن باشکوهی که به عشقش زیستی بر پا خواهد شد، ولی بیشتر دوست داریم بگوییم : «أَنتُم لَنا فَرطٌ، وَ نَحنُ لَکُم تَبَعٌ، وَ اِنّا بِکُم لاحِقُونَ، وَ اِنّا لِله وِ اِنّا الَیه راجِعُونَ.» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ◾️@faslefarhang
• ایده • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️شعور شیعی ما را عواطف مدیریت نمی کند. ما به خاطر خدا و به خاطر اسلام برخاسته ایم. چشمان ما باز است. داریم می بینیم که آرایش دشمنیهای طاغوت و دشمنان بشریت نسبت به این انقلاب و سرداران آن چگونه بوده است و اکنون چگونه گشته است. داریم می شنویم که چه ایده ها و طرحهایی برای تعالی جامعۀ بشری و ایران اسلامی مطرح شده است و اکنون مطرح می شود. داریم می سنجیم که کدام طرحها از دل توحید برخاسته است، به وضوح قرآنی و جامع نگر است، در حال و هوای شرافتهای انسانی است، از روی آگاهی و اشراف چند بعدی است، دلیرانه و عاقلانه است و متکی به تجربیات یکی دو قرن اخیر است. اگر از بازیهای آکادمیک و هیجانات سیاسی و تعصبهای باندی فاصله بگیریم، خیلی مخفی نیست که ثمرات نگاههای طوائف مختلف و صاحبان ایده های وطنی و بیرون از ایران اسلامی چه شده است. داریم می بینیم که چطور صاحبان ایده چون برگ پاییز به پای طاغوت می ریزند و با سبعیّت آنها لگدمال می شوند یا در طرح طاغوت می افتند و با صد صدا دُم طاغوت را گرفته اند و گویا مست «نخوتهای نخبگی» گمان می برند که به وصلت بزرگان(؟) در آمده اند. ما همۀ اینها را می بینیم و باز هم به مکتب امام می رسیم. مکتب امام یک سرود نیست، یک پز توخالی نیست، یک پرچم به دست هر کسی که آن را گرفت نیست، پر از محتوا است، ندای فطرت است، در اوج تعادل است، یک تاریخ بشری عقلانیّت انبیا و اولیا است، پر از امید و احترام است، پر از طوفان قیام و تحرک است، در فهم اسلامی راقی است، در فهم عصری بینا است، در ادراک محیطی هشیار است، عنصری کاملاً یادگیرنده است و مرتب در حال افزودن بر وجود شریف خویش است. عقل محض است. ذائقه های سخت علمی را به خوبی ارضا می کند و به شیرینی به تعب می اندازد؛ دیده های پر التفات اجتماعی را از تصاویر واقع بینانه که با هیجان ترس و سفاهت مخدوش نگشته اند پر می کند؛ عواطف متین مدیرانه را از دیدن نقاط قوت و فرصتها و درک نقاط ضعف و تهدیدها به صورتی احترام انگیز نوازش می کند؛ روحهای لطیف معنوی را ـ اگر گرفتار سطحی نگری نشده باشند ـ چون نسیمی پر مهر و ماندگار می نوازد و به نشاط می کشاند و سینۀ حساس ایشان را همراه ولعی سیری ناپذیر پر از هوای پاک می کند؛ این معنا، این واقعیّت شورانگیز و این مهر و نعمت بی پایان الهی جان ما را پر از شکر و امتنان کرده و ما را دنبال اهل حقیقت کشیده است. ما از باب «إعرِف الحق، تعرف اهله» و با روشن بینی های بالا است که شیفتۀ ولی فقیه دوران، حکیم عالی قدر اسلامی، رهبر معظم انقلاب سیدعلی خامنه ای حفظه الله تعالی شده ایم. اینک پس از فراز و فرودها خط نورانی امام به دست ایشان است و این وجود شریف چون کشتی نجات دل دریای پر التهاب و پرمصیبت حیات بشری معاصر را می شکافد و با متانت و مهربانی و حکمت و روشن بینی و احساس معنوی و هشیاری مثال زدنی به پیش می رود. ┄┅••؛••┅┄ ▫️تعهد انقلابی حالا که یاران عزیز و غیوری چون مصباح، چون یزدی، چون سلیمانی، چون فخری زاده و امثال ایشان، ما و ایشان را ترک نموده اند و به دیدار رفیق اعلی شتافته اند، وقت بروز حمایتهای نخبگان است تا راه از همیشه روشن تر شود و دشمنان عنود نیز به اندازۀ ذره ای به طمع و نشاط خصومت و سبعیّت نیافتند، که مشی پرتأکید قرآن قطع طمع دشمنان است. اکنون زمان بلوغ یاری رهبری است؛ یاریهایی که همه جانبه و بسیار اساسی باشد. البته به عنوان واجب اول نیاز است تنها حمایتهای علما و نخبگان انقلابی به شکل مناسبی بروز کند. یعنی الآن ضرورت حیات انقلابی ما برای آن که آرامش داشته باشد و هزینه های بیهوده ندهد، بلکه راه را به خوبی بیابد، آشکار شدن ارادتهای نخبگانی به ایشان است. به تعبیر مقام معظم رهبری : «دل‌ها خوبند، دل‌ها مؤثرند اما دلها وقتی در خانه‌ها بتپند و بیرون نیایند، هیچ اثری نمی‌گذارند» (25/ 12/ 94) این بروز می تواند در قالب سخنرانی، یا چند کلام در ابتدای کلاس درس، یا نوشته، یا بیانیه، یا مصاحبه یا نشست علمی یا هر مدل دیگری باشد، ولی باید چند ویژگی داشته باشد : 1: بسیار سنجیده و متین باشد؛ 2: در مدار عملیات اصلی انقلاب که همان تمدن سازی است باشد؛ 3: ترسیم نیرومندی از اندیشه ها و ایده های ایشان ارائه نماید؛ 4: عواطف قاطع شیعی ما نسبت به ایشان را نشان بدهد؛ 5: از مواضع و عملکردهای ایشان حمایت شود؛ خداوند به ما توفیق شناخت نیازهای لحظه و اقدام مناسب بدهد! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ «مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ، انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّهِ»(امام علی ع) آنکه وقت یاری ولیّ خود خُفت، با لگد دشمن بیدارش می‌کنند. ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند یاسر و سمیّه اولین شهیدان نهضت مبارک رسول گرامی اسلام سلام الله علیهم اجمعین ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ و نه سرگردانها (2) در یک حرکت تمدنی از دل حوادث مختلف و طوائف گوناگون انسانی بروزات مختلفی حاصل می آید که وقتی به تنوع آن و روندهای افراد و جریانها (آغازها، فراز و فرودها و پایانها) از یک طرف و مقولۀ آرمان ملی و مقولۀ پیشبرد اهداف تاریخی و مسیر واقعی پیشرفت از جانبی دیگر و از طرفی نیز بی تکرار بودن فرصت زندگی می اندیشیم، در می یابیم صحنه ای که پیش روی خود داریم واقعاً تأمل خواه و ژرفامند است. اینجا است که بی تکبّر نیاز به هدایت را احساس می کنیم و زمزمۀ آن را در دل خود آغاز می کنیم. در حرکت انقلابی معاصر برخی با شور و حرارت وارد شدند و به تدریج سرد شدند و علیه حرکت انقلابی شوریدند در حالی که دلبستۀ مقاصد انقلاب بودند، از جمله افرادی که این سالها پرچم حیرت را بلند کردند و خود را منتظر صاحب اصلی انقلاب اسلامی ایران خواندند. در یادداشت پیشین بیان گردید رویۀ ایشان مشابه رفتار کسانی به نظر می رسد که در پروژۀ حفر تونلی وارد شده اند و نهایتاً از به ثمر رسیدن آن ناامید شده اند، با هزار انتقاد از آن بریده اند و حالا منتقد سخت آن پروژه گشته اند. از خود می پرسند در میان این همه درد و ناامیدی آیا راهی نیست؟ ممکن است ببینند که : آری، هست، ولی جالب است که همان راهی است که فرهنگ ناب دینی به صد بیان به ما نشان داده بود، و به خاطر هیجانها آن را نمی دیدیم؛ تنها راه امام زمان عج است، و تنها راه خالصانه دنبال ایشان افتادن رسیدن به استیصال است. چه کسانی به استیصال می رسند؟ آنها که تا ته ماجرا را رفته باشند. این نگاه با توضیح معقولی که داده شد، امید را دشمن می دارد و مکتب امام را که سراسر امید و عزم اصلاح است ضد سعادت می بیند. لذا بررسی می کند که ریشه های مکتب بداندیش امام چیست؟ گمان می برد ریشۀ فساد این است که این مکتب از حکمت و عرفان تغذیه کرده است؛ یعنی «اساساً» خالص و اسلامی نیست. به همین جهت شروع می کند مدتی سبک سرانه به نقد آرای فلسفی و عرفانی بپردازد و آنقدر در کارهای بی ارزش و ژورنالیستی خود غرق می شود که متوجه عدم اعتنای جامعۀ علمی به سخنان خود نمی شود. اصل ماجرا این است که اینها «راه» را ندیده اند، امام زمان عج بهانه است. ▫️نکتۀ مهمی در این موارد هست که بخشی از غرض این نوشته نیز همان بوده است : امثال پروژۀ حفر تونل با تمام نقصهای غیرقابل دفاعش به پایان می رسد و بالاخره تونلی با کیفیت یا کم کیفیت زده می شود و مورد استفادۀ مردم قرار می گیرد. بعد از مدتها نیز دیگر کسی به این جزئیات که امروز دیده می شد واقف نمی شود. نکته این است : «بالاخره این تونل که منافع مردم در آن است زده می شود»؛ اگر قدری از صحنه فاصله بگیریم و به آن نگاه کنیم متوجه می شویم، «اراده ای پشت این عملیات بود» که کندن آن تونل را می خواست و به اندازۀ خودش هم مثبت بود و تحسین برانگیز بود و نهایتاً هم این اراده بود که کار را به انتها رساند، ولی این ارادۀ تعیین کننده برای دلسوزان کف صحنه که با انواع کج رویها مواجه بودند معلوم نبود و همان کج رویها برای ایشان ذهنیّت یا حتی فلسفه ای درست کرد و قضاوت را تمام کردند و از یاری دست کشیدند، سهل است به دست اندازی هم مشغول شدند. این اراده امروز حقیقت انقلاب اسلامی است و دارد کارها را پیش می برد. این طائفه آن را نخواهند دید. «بصر» یعنی همین نگاه نافذ که نیست. حالا که واجب است روزی ده بار از خدا هدایت بخواهیم، این را عاجزانه طلب کنیم. امیر هدایت ع می فرماید : «شک شعبه هایی چهارگانه دارد : کل کل کردن، واهمه داشتن، دو دلی، وادادگی کسی که کل کل کردن را رویۀ خود قرار دهد از تاریکی خارج نمی شود؛ و کسی که از آنچه پیش روی خود دارد واهمه به دل بگیرد به عقب برمی گردد؛ و کسی که در تردید مستقر شود و دائماً دو دل باشد، با تیزی سُمهای شیاطین لگدمال می شود؛ و کسی که در برابر مهالک دنیا و آخرت وابدهد در دل آنها هلاک می شود» (نهج البلاغه، حکمت31) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ «برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغ‌ها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.»(بیانیه گام دوم) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت سلمان محمدی اعلی الله مقامه الشریف (سلمان یا روزبه یکی از صحابی ایرانی(اصفهانی) رسول اکرم و از یاران امام علی علیه‌السلام بود. به دنبال حقیقت از دین زرتشت خارج شده، مسیحی شد و به شام و پس از آن به عراق سفر کرد و نهایتاً به یثرب رسید و منتظر پیامبر خاتم شد، در حالی که یک عالم دینی تراز اول روزگار خود بود. مقام بالایی پیش رسول اکرم داشت و برعهد تشیّع باقی ماند، در عهد عمر حاکم مدائن شد و همانجا در سنّی بالا درگذشت) ☘️@faslefarhang
• ادبیات • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 4 ▫️ آشکار نهان کی رفته‌ای زدل، که تمنا کنم تو را؟! کی بوده‌ای نهفته، که پیدا کنم تو را؟! غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور. پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را. با صد هزار جلوه برون آمدی، که من، با صد هزار دیده، تماشا کنم تو را. (فروغی بسطامی) ┄┅••؛••┅┄ «اَللَّهُمَّ! إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَا تُجِيبُنِي بِهِ حِينَ أَسْأَلُكَ، فَأَجِبْنِي يَا اَللَّهُ» در دعای معروف سحر عاشقانه می سراییم : خدایا! از تو به واسطۀ چیزهایی درخواست می کنم که وقتی تو را به آنها می‌خوانم مرا پاسخ میدهی، پس پاسخم را بده ای خدا. در شمار این موارد نیز می‌گوییم : «اَللَّهُمَّ! إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اَللَّهُمَّ! إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ» خدايا! از تو درخواست مي كنم به حق زیباترین گونۀ زیبائیت؛ در حالی که همۀ زیبائی هایت حقیقتاً زیبا است؛ خدایا! از تو به واسطۀ همۀ زیبائیهایت درخواست می کنم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ «بايد كوشش كنيد مايۀ هنرى را غليظ نماييد» (رهبری، 68/8/21) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند سردار اسلام عمار یاسر سلام الله علیه (عَمّار، جزء نوادر صحابی رسول خدا ص و حضرت علی ع بود. پدر عمار، یاسر یمنی بود که به همراه همسرش سمیّه اولین شهدای اسلام گشتند. عمار در 48 سالگی ایمان آورد، 94 چهار سال عمر کرد و رسول اکرم ص به او گفته بود : «تو را گروه باغی خواهد کشت». قاتلان او هنوز جزء اوتاد اسلام شمرده می‌شوند) ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️تماشاچی نباشیم! (1) در این محذور هستیم : از یک منظر، کرونا یک طراحی دشمنانه علیه بشریّت است و ما در آن گرفتار شده ایم؛ در این طراحی چنان که به نظر می رسد «تغییر الگوی حکمرانی جهانی» و تحدید نسل و ضربه های کلیدی به کانونهای حساس حیات و تمدن فعلی بشری(از جمله اقتصاد و فرهنگ) هدف گرفته شده است. به خاطر خلق جهانی نو که «کاملاً» در پنجۀ استکبار است. مطلوب اول این است که مردم به فضای مجازی کوچ کنند و بیش از گذشته وابسته به آن شوند، مطلوب دوم این است که بتوان انسانها را از طریق میکروچیپها کنترل کرد، مطلوب سوم این است که نسل بشری به شدت کاهش پیدا کند. آیا این سخن عجیب است و تندروانه است؟ اگر علاقه داریم واقعیتهای تاریخی و عصری و آرایش اقدامات نظام سلطه را نادیده بگیریم، حداقل به سخنان قرآن که هدایت و رحمت برای مؤمنین است توجه کنیم : «گروهی از انسانها بسیار جذاب سخن می گویند و برای آن که خود را صادق بنمایند خدا را بر دل خود شاهد می گیرند، در حالی که سخت ترین خصومت را با شما دارند. «وَ إِذٰا تَوَلّٰى سَعىٰ فِي اَلْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهٰا وَ يُهْلِكَ اَلْحَرْثَ وَ اَلنَّسْلَ» ﴿البقرة، 205﴾ و هنگامی که [چنین دشمن سرسختی] سیطره ای بیابد، می کوشد در زمین فساد و به هم ریختگی رقم بزند، و زراعت و نسل را نابود کند» به همین جهت نمی خواهیم حمله را نادیده بگیریم و با خوش خیالی تسلیم آن شویم. اسف این که ما از وقتی باهوش و با سواد شده ایم، به «تفکر قرآنی» کم توجه گشته ایم و در تاریکیهای زیادی می مانیم، در کارهای خود خیلی تردید می کنیم و در کنار فرصتها و به ویژه در برابر دشمنان از خود انفعالهای سخت و طولانی نشان می دهیم. این نکته مایۀ عبرت است و نباید آن را نادیده گرفت. در فضای فکر قرآنی دشمنان بشر به رسمیّت شناخته می شود و مؤمنان پرهیز داده می شوند که به خاطر جاه و جلوۀ دشمنان خامِ زبان و رفتار ایشان نشوند. امروزه دشمنان در اغلب موارد دشمنی را انکار می کنند. آرایش راهبردی صحنه روشن است : حمله بیولوژیکی است، حمله با الگوی روان و پیچیده ای اعصاب و روان را فلج می کند(ترس سنگینی ایجاد می کند)، این بار قشر خاصی درگیر نیستند بلکه یک رعب ملی پدید می آورد، فرهنگ تسهیلگر و پشتیبان این حمله ادبیات پزشکی مدرن است، نظام پزشکی مدرن در کشور(بدون این که بخواهد و حتی بداند) بزرگترین دستگاه نگاهبان رفتار مسالمت آمیز و غیر تهاجمی طعمه ها است و فضای مجازی بیشترین نقش را در هدایت عملیات دارد. اساساً عملیات فعلاً بیش از آن که فیزیکی و سخت باشد روانی و نرم است و هر چه مقاومت بیشتر باشد نسخه های سخت تری از این حمله رو می شود تا جایی که دشمن مأیوس شود یا تسلیحاتش به ته برسد. چگونه می توان از این محاصره خارج شد؟ این هم معلوم است : 1. توطئه را انکار نکردن(تلاش مبتذلی برای ندیدن صورت ندادن)؛ 2. در خواب غفلت فرو نرفتن(گاهی سهمگین بودن مصیبت، انگیزۀ غفلت ایجاد می کند)؛ 3. گارد جنگی گرفتن و نترسیدن؛ 4. حمله را به خوبی شناسایی کردن؛ (گسترۀ حمله، میزان مخاطره سازی، نقاط ضعف و قوت خود و دشمن را فهمیدن) 5. پس از چند عملیات تدافعی یا چند عملیات ایذایی بر کانون ضعف این حمله یا دشمن کوبیدن؛ در یادداشتی که اول اسفند 98 (دو روز پس از اعلام کشف کرونا) تقدیم شد با تلخی و تأسف نوشته شده بود که با توجه به همۀ سوابق نظام سلطه در جهان، قلب این حمله توصیه های پزشکی مدرن است و مهمترین ضدحمله در واقع خارج شدن از چمبرۀ این توصیه ها است. (در عین حال به خاطر ملابسات راهبردی چند روز پس از آن از اقدام طلاب جهادی که به بیمارستانها رفتند در حدّ تقدیس تقدیر صورت گرفت و رفتار حضرت آقا کاملاً درست و مثل همیشه به صورتی غنی و «حیرت انگیز» راهبردی خوانده شد) در همان نوشته به سرمایۀ بزرگ طب سنتی ـ اسلامی اشاره گردید و عرض شد به همین دلیل بود که مدتی پیش از آغاز این حمله، طب اسلامی که جسورتر و مؤثرتر از طب سنتی در گارد تهاجمی نسبت به نظام پزشکی مدرن وارد شده بود و می توانست تکیه گاهی واقعی برای مردم باشد و چون اسلامی بود با هویّت شیعی مردم نیز ارتباط برقرار می کرد و کانون قدرتمندی بود، به اشکال مختلفی مورد حمله قرار گرفته بود و تقریباً ریز و درشت سررشته داران این نهضت ترور شخصیتی و موقعیتی شده بودند و اکثرشان پایشان به دادگاه کشیده شده بود و انواع تعهدها از ایشان گرفته شده بود و تلاش کرده بودند تا حسابی رمق و نشاط آنها را بگیرند و میدان را برای عملیات آنها پر از مانع کنند و بخصوص چند ماه پیش از آغاز حمله آقای تبریزیان را با یک عملیات فرهنگی تخریب کردند تا امکان تهاجم از ایشان گرفته شود. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️تماشاچی نباشیم! (2) الحق که درست دیده بودند و درست طراحی کردند و با همتی بسیجی وار(!!) و دقتی سیاستمدارانه آن را به اجرا گذاشتند و ما پیش از حملۀ کرونا گمان می کردیم مسأله این است که طب اسلامی اقتصاد پزشکی مدرن را تهدید کرده است و متهم شده است، ولی قطعاً مسأله فراتر از این بود. اطلاعات هر عملیاتی یکی از گزارشهایی که باید بدهد این است که کانونهای دفاع یا حملۀ جبهۀ دشمن کدام نقاط است و آنها طب سنتی ـ اسلامی را شناسایی کرده بودند. تجربه نیز نشان داد که طب سنتی و اسلامی چون نسیم خنکی حرارت وحشت را زدود و راههایی امن و فضایی برای تنفس پیش روی مردم باز کرد. از منظر دیگر نیز، با این محذور رو به رو بودیم که «نظام پزشکی کشور» را که تنها نهاد رسمی سلامت است نباید تضعیف می کردیم. این را مقام معظم رهبری به خوبی مراعات می کردند. حمایتها و حراستهای ایشان از دستورات پزشکان و به خصوص ستاد کرونا برای همۀ کسانی که دربارۀ خباثتها و طرحهای نظام سلطه مطالعه می کردند تعجب آفرین بود. ایشان تضعیف نظام سلامت را به صلاح نمی دیدند و شوریدن علیه پزشکی مدرن را در یک سطح رسمی پسندیده نمی شمردند. ┄┅••؛••┅┄ طبق معمول سناریوی پیچیده ای در پیش بود : ضمن این که اعتماد به نظام پزشکی را به خوبی در کشور جا انداختند، همان هفته های اول تذکر «حملۀ بیولوژیک» را دادند و حضور نیروهای مسلح را برای آن که آمادۀ یک رزمایش ملی باشند، مطلوب شمردند؛ بعدها دربارۀ «واکسن خارجی» تأمل و پرهیزی نشان دادند و متخصصان را برای تولید واکسن تشویق نمودند؛ به روشهای سنتی روی خوش نشان دادند و نهایتاً بر ستاد کرونا شوریدند که چرا تجربه های موفق طب سنتی را فراگیر نمی کنید؛ طبق معمول منتظر شدند که ببینند جبهۀ انقلاب چه میزان می توانند این توطئه را آشکار کنند و مردم را همراه نمایند. نفوذیهای دولت نیز کاملاً هوشمندانه تلاش خود را می کردند که واکسن مشکوک را بالاخره بیاورند و در ایران به کار بگیرند. وقتی که اقدام نفوذیها به گامهای آخر نزدیک شده بود و تلاشهای جبهه انقلاب کار را نهایی نکرده بود خود ایشان وارد صحنه شدند و به قول رسانه ایها بدون پوشش رسانه ای علیه واکسن آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی موضع گرفتند. این کار هزینه داشت و ایشان معمولا از چنین تصمیماتی پرهیز می کردند ولی دیگر این عملیات نتیجه نداده بود و ورود ایشان را می خواست. اگر روی رفتار ایشان مطالعه داشته باشیم می فهمیم که موضوع چه میزان مهم بوده است که خود ایشان ورود کرده اند. الآن نباید کسی تماشاچی باشد و به جای کمک تنها به تحلیل صحنه بپردازد یا از روی ساده اندیشی بخواهد اشکال این اقدام رهبری را بیابد. نفوذیها دست بردار نیستند. راههای فرعی ای برای تزریق واکسن مشکوک در نظر گرفته اند که اجرا خواهند نمود. هنوز هم مشکل برخی از ماها که حتی خود را باهوش می دانیم این است که : 1. جنگ را در واقع باور نکرده ایم؛ 2. ابعاد آن را نمی شناسیم؛ 3. امکانات و مقدوراتمان را نادیده می گیریم؛ 4. خود را مبرای از مسؤولیتهای بزرگ می دانیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang
• اندیشه • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 5▫️ چرا نمی نگرند؟! کل عالم زیبا است. عالم بدون تردید «عظیم» است. انسان از زیبایی و عظمت غرق در معنی می شود. معنی اساساً یعنی زیبایی، یعنی عظمت، یعنی لطافت، یعنی قدرت، یعنی ... ولی همۀ اینها «واقعی» و نه کاذب و مانع و رادع و کافر و پوشالی. و واقعی یعنی الهی، یعنی کاملاً گسترده؛ نه دم بریده، نه بی سر، نه بی محتوا. مؤمن مؤمن است زیرا قدرت درک باطنها و غیبها و ژرفای همه چیز را دارد. «اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»﴿البقرة، 3﴾ و بسم الله که در اول هر کار می گوید اسم رمز همۀ این حکمتها و ژرفامندیها است. چقدر زیبا و عاقلانه است با سوگیریهای درست در این زیبایی و عظمتها غوطه خوردن! دائماً از عظمتهای این دنیای مادی ـ که کمترین چهرۀ هستی است ـ شنیدن، با سرود «يَا مَنْ فِي الْبِحَارِ عَجَائِبُه‏»(جوشن کبیر) به عجائب الهی روی زمین و دریاها خیره شدن و به جای تنگناها با این گشایشهای واقعی مأنوس گشتن! تمام مایه های فکر و روحیۀ انقلابی از این فهم و از این برداشت تغذیه می کند. انقلابی یعنی کسی که در عظمت هستی و عظمت الهی انسان غرق است و با موانع «اینهمه» سعادت در حیات بشری می جنگد و برای تأمین عوامل آن سر از پا نمی شناسد. و خدا می گوید بنگرید! ... «آیا با تأمل به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده؟! و به آسمان که چگونه بر افراشته شده؟! و به کوه ها که چگونه در جای خود نصب شده؟! و به زمین که چگونه گسترده شده؟! پس تذکر ده که کار تو همین است!»﴿الغاشية،17 تا 21﴾ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخه گل صلوات هدیه به روی ماه امام مهدی عج ☘️@faslefarhang