eitaa logo
فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
1.4هزار دنبال‌کننده
222 عکس
10 ویدیو
2 فایل
فضیلت «خوش خیالی» : «تاب بنفشه می‌دهد، طُرّۀ مُشک سای تو. پردۀ غنچه می‌درد، خنده دلگشای تو. شاه‌نشین چشم من، تکیه گه خیال توست، جای دعاست، شاه من! بی تو مباد جای تو!»(حافظ) ☘️ @fallahshirvani
مشاهده در ایتا
دانلود
• تسلیت • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم. قرار بود که عمری قرار هم باشیم، که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم. اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز، من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم. اگر تمام جهان دشمنی کند با ما، من و تو یار هم و جان‌نثار هم باشیم. کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم! غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم! در این دیار اگر خشکسالی آمده است، خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم. نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار؟! مگر قرار نشد رازدار هم باشیم؟! نگفتی‌ام ز چه رو رو گرفته‌ای از من؟! مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم؟! به دست خستۀ تو دست بسته‌ام نرسید. نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم. شکسته است دلم مثل پهلویت، آری، شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم. محمدمهدی سیار ┄┅••؛••┅┄ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهَا صَلاةً تَزِيدُ فِي مَحَلِّهَا عِنْدَكَ، وَ شَرَفِهَا لَدَيْكَ، وَ مَنْزِلَتِهَا مِنْ رِضَاكَ، وَ بَلِّغْهَا مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً، وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي حُبِّهَا فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَ رَحْمَةً وَ غُفْرَاناً، إِنَّكَ ذُو الْعَفْوِ الْكَرِيمِ. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت زهرا سلام الله علیها ◾@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• اندیشه • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 2 ▫️ حل مسألۀ روز آشفتگی فرهنگی حاصل آمده در دوران امیرالمؤمنین به خاطر حضور پس زمینۀ نیرومند فرهنگ عربی(به اضافۀ تعصب زبانزد اعراب)، آموزه های جذاب و مقدس نبی مکرم اسلام ص که چون طوفانی همه چیز را به آسمان پر داد و دوباره بازگشت از این انتخاب بزرگ ـ اسلام ـ و فرهنگ ناب نبوی به سمت عربیّت، کشیدن نظام سیاسی و حکمرانی جوامع عربی به سمت الگوی شاهنشاهی و آمیختگی چند ملّیّت و چند فرهنگ به خاطر فتوحات بی رویّه و متعدد خلیفۀ دوم و گسترش ارتباطات بین چند ملت، آشفتگی عمیق و واقعاً رقت انگیزی بود. جامعۀ عرب آن روز با دعوت نبی اکرم ص کوچ از فرهنگ جاهلی آن روز را شروع کرد، ولی با حادثۀ سقیفه این حرکت به آشفتگی کشیده شد و پس از گذشت 25 سال از رحلت نبی اکرم ص نتیجۀ این همه یک هویّت سرگردان و سردرگم برای عرب مسلمان آن روز شد. دربارۀ اهمیّتِ شخصیّت و هویّت ملی و نقش گفتمان حاکم در تحقق این هویّت بايد جداگانه تأمل كنيم. حضرت امیر به واسطۀ مطالبۀ شدید و بدون مفرّ مردم آن زمان وارد صحنۀ مدیریت جامعه شد. طرح او لاجرم آن بود که اسلام راستین را به صحنه بیاورد و ناراستیهای درشتی که حاصل آمده به واسطۀ آن درمان کند و در اصل این اصلاحات هیچ مسامحه ای نکند. توسط ایشان فرهنگ اصیل و مقتدری نه تنها در قالب خطابه های حضرت، بلکه با اصلاحات جدّی میدانی به صحنه آمد و دوباره به مردم معرفی شد. جامعه آن روز گرفتار مسائل واضحی از قبیل حق خوریهای آشکار و با توجیه و بدون توجیه شده بود. به همین جهت سطح درگیری حضرت در همین اندازه ها باقی ماند. به واسطۀ حضور پرسخن امام علی ع موضع گیریهای صریحی در برابر ایشان شکل گرفت که می توانست مردم را به تأمل وادارد و موضوع مطالعه برای مردم آینده باشد. حضرت می فرمود اکنون دعوا بر سر اسلام است. انواع اسلامها در صحنه درست شده است و هر یک با ادعای مسلمانی به درگیری با جریان دیگر می پردازد. به همین خاطر درگیری بین کسانی بود که قدمتی در اسلام داشتند و همین مردم را سرگردان می کرد. مهمترین مشکل حضرت آن بود که مردم راه را نمی توانستند تشخیص بدهند. این برای یک رسول هدایت درد جانکاهی است. لازم بود کسانی پرچمداری کنند و خود را و مردم را با اهداف و مسیر آشنا کنند؛ به مدد حضرت بیایند. در صحنه های نبرد، پرچمداران، جبهه را معرفی می کردند و فرونریختن خط را اعلام می نمودند. این نقش برای حضرت اساسی بود و متمّم واقعی تمام تلاشهایی بود که ایشان با تمام وجود مشغول انجامش بود. هر جا درگیری به اسلام ناب می رسد مسألۀ شناخت، اقدام و پرچمداری تا همین اندازه پر اهمیّت می شود. در خطبۀ 173 نهج البلاغه از قول حضرت آمده است : «أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ وَ خَيْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ توصیه به التزام به راه الهی وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ دعوا دیگر بین خودمان است، بین ما و اهل قبله؛ یعنی اکنون دعوا بر سر اسلام ناب است. وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا در این صحنه «پرچمداری» که شرافت بزرگی است در گرو برخورداریهایی است : 1. أَهْلُ الْبَصَرِ(«اهل» آگاهی بودن)؛ 2. وَ الصَّبْرِ(«اهل» شکیبایی بودن)؛ 3. وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ(«اهل» دانایی و شناخت مواضع حق بودن)؛ دو عنصر شناختی ـ درک صحنه و نگرش متعالی دینی ـ و یک عنصر بزرگ روحی؛ بی تابی نکردن و منتظر بلوغ حادثه ها ماندن. پس از آن می گوید : پس در این شرایط از دستور سرپیچی نکنید؛ 4. فَامْضُوا لِمَا تُؤْمَرُونَ بِهِ وَ قِفُوا عِنْدَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ(اطاعت)؛ فرمان بگیرید و بی‌کاره یا خودسر نباشید 5. وَ لَا تَعْجَلُوا فِي أَمْرٍ حَتَّى تَتَبَيَّنُوا؛ فَإِنَّ لَنَا مَعَ كُلِّ أَمْرٍ تُنْكِرُونَهُ غِيَراً(تثبّت، روشن بینی و درک رهبری)»نهج البلاغه، خطبه 173 من فرمانده را درک کنید، برای قضاوت در کارهای من به هیچ وجه عجله نکنید. من اکنون فرمان در دست دارم که گاهی به حسب نیاز جاده پیچ و خمی به آن می دهم، ┄┅••؛••┅┄ امروز هم دعوای چند اسلام در میان است. این دعوا را به سطح منازعات سیاسی کشاندن باعث روشن نشدن مردم می شود. در این دعوا پرچمداری بزرگترین فضیلت است. شرط آن : 1. شناخت، که مصداق روشن آن فهم «مکتب امام» است؛ 2. آگاهی، که برای آن باید کوشید تا صحنه های پیچیده، مبهم نماند؛ 3. درک دشواریهای رهبری، که علاقه و اعتماد در این باب کافی نیست؛ 4. اطاعت، یعنی طرحها و دستورات و پروژه های رهبری را دنبال کردن؛ 5. و صبر، ادامه دادن و ادامه دادن ... است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ کلمه یعنی سخن. سخن یعنی پیامی برای گفتن. گاهی یک شیء پیامی دارد. به آن نیز کلمه می توان گفت، کلمۀ وجودی. گلهایی مثل این فقط زیبا نیستند؛ این گل می گوید هستی عزیز است، شوخی نیست، هوشمندانه است، صبر کن! تأمل کن! می بینی که هستی با ظرافت تمام با تو در حال تعامل است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🌸@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• اندیشه • ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ شاید قدم اول خیلی بزرگ نباشد، اما با همین قدم‌های کوچک می شود تأثیرات بسیار بزرگی گذاشت. این ناموس الهی این عالم است. البته باید، خود را باور داشت، کار را درست انجام داد، و در نقطۀ درستی ایستاد. علت آن که اندیشۀ توحیدی امید می آفریند این است که در امتداد نور و بصیرت الهی از «امکان»هایی صحبت می کند که جزء نوامیس این عالم است و ممکن است ما آنها را باور نداشته باشیم. ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ «آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی‌بُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود» (بیانیۀ گام دوم) ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 4 ▫️ صریح قال رجلٌ : جبهۀ انقلاب برای دو چیز اندیشه و طرحی ندارد؛ یعنی گمان ساده ای دربارۀ آنها دارد، لذا آماده مواجهۀ پخته با آن دو واقعیّت نیست : 1ـ انتخاباتی چون 1388 در سال 1400، بلکه بدتر از آن و آشوب و کشتاری بدتر از توطئۀ بنزینی؛ لذا چه خوب و تمیز مشغول گزینه‌بازی و تدابیر هوشمندانه برای جلب آرای مردم است! 2ـ عدم امکان کار کردن پس از انتخاب یک عنصر حزب اللهی (که بعید است) در دل توطئه های سنگین رسانه ای و سیاسی و اقتصادی و ...؛ بخشی از این امتناع با توطئه های مربوط به انتخابات و آشفتگی اجتماعی و درگیریهای کشدار اجتماعی که شکل خواهد گرفت، رقم خواهد خورد. اگر فکر می‌کنید که این طائفه احترامی برای قانون و آرامش ملت و سعادت کشور و ... قائل هستند کاملاً در خیال خام به سر می‌برید. غربزده و لیبرال‌مسلک در سیاست مثل شما نیست، وقتی دین را در این عرصه میدان‌دار نمی‌داند، یعنی واقعاً تابع ادبیات قدرت(ماکیاولیسم) است و چیزی جز دست‌یابی به قدرت برایش اهمیت ندارد و شما هنوز به خاطر نمازخواندنشان به مراعاتهای دینی آنها دل‌خوش کرده‌اید. بعضی از آنها خودشان هم نمی‌دانند به چه مسلکی در آمده‌اند. شما فکر می‌کنی به اندازۀ درصدی حتی در ذهنشان اجازه می‌دهند جریان انقلابی در این کشور حاکم شود؟ آنها کشور را ملک طلق خود می‌دانند و جلوی دوربین قسم خورده‌اند اجازه نخواهند داد چنین چیزی اتفاق بیافتد. پروژۀ اساسی جریان لیبرال ویرایش قانون اساسی و یکی کردن رهبری و ریاست جمهوری است. البته اگر شد بیشتر و اگر نه حداقل این، به بهانۀ دموکراتیک کردن کشور و رفع حاکمیّت دوگانه و نجات دادن کشور از سرگردانی و دو مکتبی اداره شدن(و نشدن). تمام تلاششان نیز این بود که نشان بدهند کشور اداره نمی شود. در انتخابات جنجالهای اساسی خواهد شد تا دولت انقلابی سر کار نیاید و اگر آمد حداقل همین جنجال رمق کارکردن او را می‌گیرد، حتی مثل فتنۀ 88 بین جبهۀ انقلاب اختلافات اساسی ایجاد می‌کند. روی ضعف‌های جبهۀ انقلاب در زمان انتخابات و پس از آن، خیلی حساب باز کرده است. هر میزان جبهۀ انقلاب در شناختن و برطرف کردن آنها پیشرفتی نکرده، آنها روی این ضعفها حسابی مطالعه کرده و برایش تدابیری نموده‌اند و می‌بینیم که خیلی سریع هم نتیجه می‌گیرند. از گزینۀ نظامی هم در واقع استقبال میکند تا فضای خشنی را ترسیم کند و در این شیپور بدمد تا اگر توانست به نقطۀ سوگ سرایی دموکراسی نزدیک شود (سر گزینۀ نظامی دعوا کردن به خاطر تثبیت چهرۀ نظامی گزینه در اذهان است). با شعبده‌ای بزرگ یک نیروی امنیتی را حقوقدان جازدند و هنوز جبهۀ نیرومند حزب‌الله نتوانسته خدشه‌ای به این تصویر وارد نماید! اکنون از این که یک گزینۀ اهل سازندگی را نظامی معرفی کنند و القای خشونت کنند هیچ بعید نیست. قلتُ له : متوجه نمی‌شوی که خیلی بدبینانه و سیاه داری نگاه می‌کنی؟! کی وضعیّت ایران این طور بوده که تو الآن داری تصویر می‌کنی؟ لبخند جالبی زد، فقال لی : تو خوش‌بین بودن و متین و امیدوار رفتار کردن را با خوش‌خیالی اشتباه گرفته‌ای. برادر وظیفۀ من و تو است که عیب‌ها را بپوشیم و جامعه را بی‌آرام نکنیم، نه این که عیب‌ها را نبینیم و بی‌گدار به آب بزنیم. مگر این سالها در این کشور زندگی نمی‌کردی؟ فتنۀ 88 چه سخنی با تو داشت، فتنۀ بنزینی که یک توطئۀ بسیار سنجیده و محاسبه شده‌ای بود و همه بنا گذاشتیم چیزی از آن نگوییم چه؟ 8 سال بازی برجام چه؟ گرانیهای بی‌رحمانه و بازی با زندگی و شرافت و آسایش و حتی جان مردم چه؟ من که هنوز تلخ حرف نزده‌ام! اینها واضحات دم‌دستی بود که در ذهن همه هست. اگر خواستی تحلیلهای تلخ بشنوی باید زهرۀ شنیدنش را داشته باشی. اگر به واقعیّات توجه کنی می‌بینی که مصائب زیادی پیش روی ایران اسلامی است و آن موقع به ظرفیّتهای اصلی اندیشۀ نجات‌بخش حضرت امام ره مراجعه خواهی کرد که در واقع تنها راه نجات است. فقلت له : خدا به خیر کند! با این نگاه‌های تلخ فقط می‌توانیم به گل بنشینیم نه این که بار انقلاب را به پیش ببریم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ «درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد، و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم می‌شود» (بیانیۀ گام دوم) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح سروسان سیدالشهدای صدر نهضت نبوی سردار بزرگ اسلام حمزة ابن عبدالمطلب اعلی الله مقامهما الشریف (جبرائیل او را پس از شهادت اسدالله نامید. حضورش در کنار رسول الله مؤثر و شورآفرین بود. مرکز بغض مشرکان بود و مشارکت آنها در مثله کردنش از نقش کلیدی او در نهضت نبوی خبر می‌داد. آزاده ولی مظلومانه زیست و مثل همۀ پیروان راستین نبی اکرم، در طول تاریخ نیز از کین‌ورزی منافقان بی‌بهره نبوده است) ☘️@faslefarhang
• اندیشه • ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 6▫️شکوه ستایش (2) / دغدغۀ هدایت «به نام خداوند مهربان و مهر پیشه، هر ستایشی برای خدا است، پرورندۀ هر آنچه هست، مهربان و مهرپیشه، صاحب روز جزا. تنها تو را بندگی می کنیم، و تنها از تو کمک می گیریم. ما را به «راه راست» رهنمون کن! راه آنان که به آنها نعمت بخشیدی، نه آنها که غضب تو را برانگیختند، نه آنها که سرگردانند.» (سورۀ ستایش، اولین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای هفت آیه) ┄┅••؛••┅┄ ما در هر روز حداقل 10 بار سورۀ حمد را می خوانیم، باید بخوانیم. قرائت و حتی تکرار بخش مشخصی از قرآن به صورت روزانه واجب و به اجبار وارد زندگی ما شده است؛ یعنی اسلام از این بخش از پیام الهی نگذشته است. این نکته مهم و توجه ساز است. هرچند این سورۀ مبارک را بی توجه می خوانیم ولی روشن است که شارع مقدس اسلام شریعه و جاده ای پر از گل و سبزۀ معارف معنوی و روح بخش و زندگی پرور فراهم نموده تا با تفرّج «انسانی/الهی» در آن گام زنیم و طبعاً منتظر است بالاخره به معنی توجه کنیم و «بار معرفتی واجب»ی برای زندگی روزمرۀ خود برداریم. هرچند سورۀ حمد را برای شفای بیماران و شادی روح درگذشتگان و فوایدی از این دست نیز می خوانند، ولی سورۀ حمد امّ الکتاب(مادر قرآن) و واجد لبّ معانی قرآن خوانده شده است؛ چرا ؟ بالاخره باید پاسخ را در این فرازها جست : ▫️بسم الله، ▫️حمد، ▫️بندگی خالص خدا، ▫️طلب هدایت به صراط، ▫️سه گروه هدایتی؛ به نعمت الهی متنعّم، سرگردان و طرد شده. به نظر می رسد سه اتفاق در این سوره می افتد : 1. ستایش و سخنی دربارۀ ستایش (این که مخصوص خدا است) 2. اعلام بندگی و استعانت محض و انحصاری از خدا 3. استعانت در بندگی : طلب هدایت و تفصیل مختصری دربارۀ آن در روایت بود که بخشی برای خدا و بخشی برای بندگان؛ یعنی دو قسمت کرده بود، ولی این سوره بیشتر معروف به ستایش شده است و ستایش نیز بیشتر به چشم می آید. بندگی و استعانت انحصاری خدا نیز طوری طرح شده که باز هم جنبۀ ستایش پیدا کرده است. و به خاطر این مقدمه و چتر معنایی عملاً «طلب هدایت» نیز هویّت حمدی و ستایشی پیدا کرده است. ولی جالب این است که با آهنگ «ستایش حق تعالی» به طرح مطالبۀ بندگان رسیده ایم؛ به خدا عرض می کنیم : «خدایا تنها از تو کمک می خواهیم». این ادبی توحیدی است، که بدون تعارف «نجات بخش بشر» و تنها عاملی است که او را تفسیر می کند و به او شرافت می بخشد و کرامتهایی را که با صد اشتیاق و درماندگی دنبال آن است به او می بخشد. این ادب ستایش و حمد الهی است. در ادامه حتی می آموزد که با ستایش به مسألت بپرداز، مثلاً بگو : خدایا تو دارا و بخشنده ای، من چیز زیادی نمی خواهم «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ قَلِيلا مِنْ كَثِيرٍ مَعَ حَاجَةٍ بِي إِلَيْهِ عَظِيمَةٍ وَ غِنَاكَ عَنْهُ قَدِيمٌ وَ هُوَ عِنْدِي كَثِيرٌ وَ هُوَ عَلَيْكَ سَهْلٌ يَسِيرٌ» به من عشق را عطا کن یا مال دنیا بده! با این آهنگ، طلب نیز از درب ستایش وارد شد و حتی جنبۀ ستایش یافت. ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ «انقلاب پُرشکوه ملّت ایران ... بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است» (بیانیۀ گام دوم) ☘️@faslefarhang
• تبریک • ┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄ ▫️ سرور زهرایی میلاد پرمهر شکوفۀ همیشگی جهان هستی، دلیل آفرینش، مادر پیامبری و رحمت، همسر شیدایی و ایثار، چشمۀ عصمت و فرزانگی، بر آنها که او را می شناسند، به او احترام می گذارند و از او حاجت می خواهند مبارک باد! و میلاد فرزند برومند ایشان حضرت روح الله اعلی الله مقامه الشریف بر همۀ دلسوزان بشریّت مبارک باد! ▫️سرور شکوفایی همچنین سالگشت شکفتن جامعۀ ایرانی مسلمان و بر پای خویش ایستادن و ارادۀ پیشرفت را فریاد کردن و از ظلمتهای فراوان گریختن، سالگشت ایام دهۀ فجر انقلاب مبارک اسلامی مبارک باد! ┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄ «انقلاب ما متكى به معنويات و خداست و آنهايى كه با ما موافقند كسانى هستند كه با خط توحيدى موافقند. ما بايد خط معنويتى را كه براى آن انقلاب كرديم فراموش نكنيم؛ همان خط معنويتى كه با تمام بى‏ عرضگى‏ هايى كه در تبليغ نموديم، باز مردم دنيا متوجه انقلابمان شدند. و اين خط معنويت است كه زورگويان با آن مخالفند. ... ما در جهت تبليغات تقريباً صفر بوده‏ ايم» (صحيفه امام، ج‏15، ص308) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به ارواح بلند حضرت زهرا و فرزند عزیزش حضرت روح الله سلام الله علیهما 🇮🇷@faslefarhang
• اندیشه • 1 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ قلۀ توفیق حضرت امام ظهور جوانان مؤمن و انقلابی را «فتح الفتوح» انقلاب اسلامی؛ یعنی بالاترین دست آورد آن و چه بسا دست آورد بی نظیر آن، می دانستند. حضرت آقا این دیدگاه امام را مطرح می کنند و چیزی بر آن می افزایند و می گویند اگر جوان انقلابی برای کشور خود آینده ای فرض کند(عزم کند و تصمیمی بگیرد) و آن را ابراز کند و پای آن بایستد و برایش هزینه بدهد این «فتح الفتوح» انقلاب اسلامی و پیشرفت واقعی است. وقتی عزم را در دیدگاه امام و رهبری دنبال می‌کنیم می‌بینیم از جایگاه ویژه‌ای برخودار است؛ عزم از دیدگاه امام و استاد امام «جوهرۀ انسانیّت» است و از دیدگاه رهبر معظم انقلاب عزم ملی عامل شکل‌گیری «معجزه‌های بزرگ الهی» به ارادۀ حق تعالی است؛ به همین جهت می‌فرمایند «ارادۀ ملی جانمایۀ پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است»(بیانیۀ گام دوم انقلاب) ▫️تعهد عزم عزم چه چیز؟ بلند همّت بودن و دلمشغولی‌های بزرگ داشتن در فرهنگ اهل بیت ع ممدوح است. «کُن بعید الهمم اذا طلبت»(امام علی) «وقتی نوبت به خواستن رسید همّت‌های دور و دراز داشته باش» بلندی همّت بلندی جوهره و شخصیّت را رقم می‌زند، و شخصیّت متعالی، همۀ حوادث باشکوه را در زندگی انسان باعث می‌شود. همۀ این تعلیمات بلند و نورانی شعار بود تا حضرت امام ره به لطف الهی در زندگی جامعۀ ایران پای گذاشت و به خاطر خدا همه را وادار به «اراده و قیام» کرد و ایران اسلامی را که غرق در بی‌هدفی بود دارای اهداف بلندی کرد. ایران اکنون اندیشه های بلندی دارد و این جای افتخار دارد. درد بشر را داشتن نه دیوانگی و نه خودشیفتگی است، انسان بودن است؛ همچنان که به خدا در راهنمایی زندگی و پیشبرد خواسته‌های مؤمنانه، اعتماد داشتن نیز سفاهت نیست؛ «ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنٰا وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا كَذٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنٰا نُنْجِ اَلْمُؤْمِنِينَ» ﴿يونس‏، 103﴾ «وَ كٰانَ حَقًّا عَلَيْنٰا نَصْرُ اَلْمُؤْمِنِينَ»﴿الروم‏، 47﴾ به نام خدا و برای مردم، همچون امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در برابر طاغوت ایستادن نیز خلاف اسلامیّت نیست، بلکه نشانۀ طراوت توحید است؛ به همین خاطر است که حزب اللهی خود را متکفل ویرایش جهان بشری موجود می‌داند؛ حزب اللهی معتقد است باید نسبت به انفعال جامعۀ بشری و تحقیر انسانها حساس باشد؛ حزب اللهی باید آزاداندیش و طرفدار واقعی آزاداندیشی و آزادی بیان و احترام به آرای دیگران باشد؛ حزب اللهی باید بنای خود را بر این بگذارد که عطر سخن اسلام را با بیان‌های زیبا در کل دنیا بگستراند و مردم را با آگاهی به سمت مطلوبهای واقعی‌اش بخواند؛ حزب الله باید برای حکمرانی طاغوت که در هر برهه‌ای شکلی دارد، فکری بردارد؛ انفعال در برابر کرونا شایستۀ ایران اسلامی نیست، حزب الله باید فکری درست برای آن داشته باشد؛ حزب الله باید برای اسناد بین المللی که در واقع رقیّت جدید و خلاف توحید است، فکری بردارد؛ حزب الله باید برای اقتصاد فسادزا فکری بردارد؛ اینها همه پاره‌های پیکر نحس طاغوت است و حزب الله ناگزیر در برابر آن قرار می‌گیرد. و این عزمها از آن حزب‌اللهی‌ها است. ▫️مانع استکباری طاغوت یک موجود زنده است و حتماً از کانونهای انرژی و چاکراهایی برخوردار است. قلب نظام کفر و طاغوت کجاست تا آن را بکوبیم و جهانی را از آنها آسوده کنیم؟ طاغوت موجودیّت نحسش در استضعاف و استخفاف است. طاغوت قطعاً نوعی عدم تعادل است و این عدم تعادل تنها در صورت استضعاف دیگران و تحریف واقعیّت، میدان تکوین و تحقق پیدا می کند. طاغوت از قبول استکبار تغذیه می‌کند. استکبار گونه‌های مختلفی دارد و برخی از آنها ممکن است از طرف عمامه‌به‌سرها اعمال شود. جهان کفر با ترهیب و انواع ارعاب زنده است و به این استخفاف تن دادن، فسق و پا روی حق گذاشتن است. «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطٰاعُوهُ إِنَّهُمْ كٰانُوا قَوْماً فٰاسِقِينَ»﴿الزخرف‏، 54﴾ کفر و طاغوت در دل مردم جایی ندارد. کدام بیچاره ای است که تحقیر، تضعیف، فقر، تنگنا و ... این فشارها را دوست داشته باشد. استکبار یعنی در پیش گرفتن همۀ اینها در حق دیگران. به همین جهت استکبار از عنصر دیگری برای حفظ جایگاه خود استفاده می کند و آن ترهیب است. آنچه مانع این کار است استحکام شخصیّت انسان‌ها است. به همین جهت راه نجات انسان‌ها شخصیّت دادن به آنها است. شخصیّت به آرمان، عشق و حماسه است و اینها وابسته است به فلسفۀ مستقل حیات و سرمایه‌هایی برای بالیدن و احساس ارزشمندی داشتن است. مردم‌سالاری یعنی همین. حزب الله خود عزم‌های بلند می‌کند و به شخصیّت‌های متعالی می‌رسد و به مردم هم شخصیّت می‌دهد و آنها را از چنگال استکبار نجات می‌دهد. پروژۀ امروز حزب الله چیست و چگونه به مردم شخصیّت خواهد داد؟ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang
• اندیشه • 2 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مکانیزم دفاعی انکار فشارهای روحی، یک واقعیّت در زندگی انسان است و گاه چنان سنگین است که «خود» را به مرز متلاشی شدن نزدیک می کند. روان تحلیلگران معتقدند انسان برای فرار از فشارهای روحی انواع مکانیزمهای دفاعی را ابتکار کرده است و یکی از آنها مکانیزم انکار است. وقتی انسان با مصیبت تلخی مواجه می شود ممکن است تلاش کند آن را نبیند تا دچار متلاشی شدن خود نشود. گویا در فضای سیاسی نیز گاهی به این مکانیزم پناه می بریم تا خود را از رنج بی پایان نجات دهیم. جریان فرصت طلب، ضدانقلاب، وابسته، نفوذپذیر و غربگرایی که فتنۀ 88 را پدید آورد و فاجعۀ برجام را رقم زده است و تا توانسته تیغ حرکتهای انقلابی را کند کرده است و حرکتهای او دشمن شادکن بوده و مؤثرترین اقدامات برای بزک کردن چهرۀ خبیث دشمنان بشریت و آبروبخشی و فرصت سازی برای آنها بوده است، منطقاً باید چه نوع نگاهی به انتخابات داشته باشد و اگر بداند که با این انتخابات جداً ممکن است از صحنۀ فعال جامعه حذف شود و جبهۀ انقلاب بتواند چهرۀ سازنده و پیشرفتساز خود را به جامعۀ ایرانی نشان بدهد، چه تدبیری برای آن خواهد کرد؟ تعجب نکنیم اگر متوجه شدیم که این جریان فاسد ممکن است بروز انتخاباتی(؟!) کثیفی را طراحی کرده باشند، کثیفتر از آنچه در سال 88 رقم زدند و کثیفتر از آنچه در این 8 سال از ایشان دیدیم. اگر کسانی فکر می کنند چیزی مانع و رادع این طائفه است معلوم است می خواهند با چشم بسته در محیطی که مدام واقعیّتهای گزنده ای بر سر و صورتمان می خورد زندگی کنند. جبهۀ انقلاب برای چنین انتخاباتی که قطعاً یک مخاطرۀ جدی برای انقلاب است چه تدبیری دارد؟ این که کسانی در این کشور هستند که مثل رهبری و مثل جبهۀ انقلاب فکر نمی کنند و ممکن است نگاهشان حائز امتیازاتی نیز نسبت به نگاه جبهه باشد و راه حلهای قابل توجهی نیز داشته باشند، یک چیز است و این که یک طائفۀ شرور جهول و طماع نقشه های بدی برای کشور کشیده اند چیز دیگری است. نگاههای واگرا ـ به تعبیر رهبری وجود دو دیدگاه در ادارۀ کشور ـ یک واقعیّت تلخ در ایران امروز است، ولی اصلاً نوبت به تضارب این دو نگاه و تعاملهای اخلاق مدار این دو با هم نمی رسد. اگر کسانی این دو طائفه(دگراندیشان و اصحاب فتنه) را یکی می کنند نیز معلوم است بنا ندارند از ساده اندیشی در تحلیل واقعیتهای جامعه دست بکشند. طائفه ای که تصمیمات و اقداماتشان با هیچ نظریۀ کارشناسی قابل دفاعی همراه نیست و تنها می توان برای آن توجیهات سیاسی طُغث و چاله میدانی درست کرد، واقعاً صاحبان نگاه کارشناسی ای محسوب می شوند که به گونه ای دیگر می اندیشند؟ «متأسفانه گروهی به‌دنبال سیاست‌زدگی و گروهی به‌دنبال سیاست‌زدائی، دائماً تبدیل فضای فرهنگی کشور را به سکوت مرداب‌گونه یا تلاطم گرداب‌وار، می‌خواهند تا در این بلبشو، فقط صاحبان قدرت و ثروت و تریبون، بتوانند تأثیرگذار و جریان‌ساز باشند و سطح تفکر اجتماعی را پائین آورده و همه فرصت ملی را هدر دهند و اعصاب ملت را بفرسایند و درگیری‌های غلط و منحط قبیله‌ای یا فرهنگ فاسد بیگانه را رواج دهند و در نتیجه صاحبان خرد و احساس، ساکت و مسکوت بمانند و صاحبدلان و خردمندان، برکنار و در حاشیه مانده و منزوی، خسته و فراموش شوند. در چنین فضائی، جامعه به جلو نخواهد رفت و دعواها، تکراری و ثابت و سطحی و نازل می‌گردد، هیچ فکری تولید و حرف تازه‌ای گفته نمی‌شود، عده‌ای مدام خود را تکرار می‌کنند و عده‌ای دیگر تنها غرب را ترجمه می‌کنند و جامعه و حکومت نیز که تابع نخبگان خویش‌اند، دچار انفعال و عقبگرد می‌شوند.» (16/11/81) الگوی خوبهای جامعۀ انقلابی این است : «ما مثلاً فرهیخته و اتوکشیده مشغول فعالیتهای پاکیزه، لوس، هیجانی، بی کلاس و منفعل سیاسی(از قضا مطابق با الگوی تباه جریان لیبرال) می شویم و می ایستیم تا آنها بر اساس همین باطن آلوده برای مردم بیچاره هزینه درست کنند و بعد با استفاده از قدرت سپاه و فرزندان بسیجی مقام معظم رهبری(قدرت پای کار و منسجم دیگری هم که نداریم) گندشان را جمع می کنیم و با زخمهایی بسیار بیش از گذشته به زندگی پرامید خود ادامه می دهیم». در برابر جریانهای شرور و حیله گر الگوی دیگری هم داریم؟ هنوز جبهه نمی خواهد با این سؤال مواجه شود. به همین جهت همۀ همّ خود را مشغول بازی انتخابات ـ آنچه ما را به سمت آن می کشند ـ کرده است. اینها همه در حالی است که ایران انقلابی در بهترین موقعیتهای «حرکت انقلابی» خویش است و تمام هزینه هایی که داده شده باعث شده در واقع تمام ایده های امام و رهبری و جبهۀ فرهیختۀ انقلاب اثبات شود و وقت حاصلخیزی برای بهره برداری انقلابی فرا رسیده است. حیف از فرصتهایی که به خاطر دید محدود و الگوهای فرتوت و فسیل شده از دست می رود. بحث ادامه دارد ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang