eitaa logo
فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
1.4هزار دنبال‌کننده
238 عکس
10 ویدیو
2 فایل
فضیلت «خوش خیالی» : «تاب بنفشه می‌دهد، طُرّۀ مُشک سای تو. پردۀ غنچه می‌درد، خنده دلگشای تو. شاه‌نشین چشم من، تکیه گه خیال توست، جای دعاست، شاه من! بی تو مباد جای تو!»(حافظ) ☘️ @fallahshirvani
مشاهده در ایتا
دانلود
• اندیشه • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 1▫️ منگنۀ مسؤولیّت دوران حکومت امام علی علیه‌السلام دوران عجیبی است. این دوران چنین مختصاتی دارد : 1) دین خاتم با مجاهدتهای نبی خاتم یک زندگی دینی تعالی‌خواه، بلکه واقعاً یک حکومت را رقم زده است؛ یعنی سخنانی متعالی و طوفانی در گوش بشر زمزمه شده و یک یا چند شخصیّت افسانه‌ای با تمام وجود، تمام آنچه نازل شده را پیش چشم انسانها دنبال کرده و به تعبیر حضرت آقا یکی از پرکارترین دوره‌های تاریخ بشر را رقم زده اند؛ 2) پس از رحلت او دربارۀ حکومت اختلاف شد و سه نفر در پی هم جانشین او شدند که از نظر شیعه صلاحیّت و اجازۀ این کار را نداشتند. در این مدت جانشین برحق نبی اکرم ص سکوت کرد و با اصرار بر وحدت جامعۀ اسلامی با خلفای نابحق همراهی کرد. در این موقعیّت به تعبیر شهید مطهری به خاطر برکنار شدن کارشناس واقعی «بسط توحید»، جدایی عملی دین از سیاست اتفاق افتاد که خطرناکتر از جدایی نظری دین از سیاست است و نهایتاً از دین تنها اسمی باقی ماند؛ 3) پس از 25 سال جانشین بر حق نبی اکرم ص که چون او معصوم بود به خواست مردم حاکم شد، در حالی که می‌گفت راضی به حکومت نیستم و وضع جامعه به گونه‌ای است که من اکنون اگر وزیر باشم بهتر است تا امیر. به نظر می‌رسد او حکومت را تنها به خاطر ترحم بر مظلومان و اجابت دعوت مردم می‌پذیرد نه دقیقاً فلسفۀ کامل حکومت دینی؛ «رهایم کنید و غیر مرا بخواهید؛ زیرا ما با حادثه‌اى روبه رو هستیم که آنرا چهره‌ها و رنگهاست، حادثه‌اى که دلها بر آن استوار، و عقلها بر آن پایدار نمی‌ماند. آفاق حقیقت را ابر سیاه گرفته، و راه مستقیم دگرگون و ناشناخته شده است»(نهج البلاغه، خطبه 92) مشکل او این است زمانه به گونه‌ای است که یافتن حق دشوار شده است و چندان امید استقرار مردم بر حق نمی‌رود. مسألۀ او حکومت نیست در هر شرایطی که پیش آمد، مسألۀ او جاری شدن حقیقت است در زمانی که می‌شود. امّا ردّ درخواست مردم در آن تاریخ به هیچ وجه شدنی نبود. 4) او جامعه اسلامی را بسیار آشفته و به هم ریخته توصیف می‌کند و دست به اصلاحاتی می‌زند که درگیریهای مفصلی در دل جامعۀ اسلامی درست می‌کند، ولی به هیچ وجه از خط اصلی خود کوتاه نمی‌آید و برای هر معضلی طرحی متناسب با خود آن دارد؛ مسألۀ اصلی او سهم‌خواهی عمدۀ نخبگان جهان اسلام است که جای اسلام نشسته است و تلاش او بر آن بود که اسلام حقیقی دوباره در خاطرها زنده شود و تا حدی چنین نیز شد، بخصوص برای آیندگان. حکومت او در تاریخ ۱۹ ذیحجه سال ۳۵ هجری شروع می‌شود و کمتر از پنج سال یعنی حوالی : 58 ماه طول می‌کشد و در 21 رمضان 40 هجری با شهادت او پایان می‌پذیرد. عمدۀ فضای این 58 ماه را درگیری با سهم خواهی ها و نهایتاً منازعۀ درونی قدرت اشغال کرد. درگیری اول او با مترفین و اسلام مرفهان بی‌درد بود؛ درگیری دوم او با فرعون صفتان و اسلام تجددخواهان و بی‌دینهای دیندارنما بود؛ درگیری سوم او با نیروهای ارزشی قدرت‌طلب و اسلام هوشمندی، چالاکی و سطحی‌نگری(!) بود. در این اوضاع شلوغ تعاملات یک انسان کامل که علم آسمانی و قلب ملکوتی دارد، با مسائل جامعۀ گستردۀ اسلامی آن روز بسیار آموزنده است. در این میان نکتۀ مهمی را خود آن حضرت آموخته اند که به خاطر آن این بحث را دنبال می کنیم. بحث ادامه دارد ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ «برای همه چیز می‌توان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد؛ زیرا فطرت بشر در همۀ عصرها با آن سرشته است» (بیانیه گام دوم) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند زینب کبری سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تسلیت • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ سوز عالمگیر إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ يَدَيْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِيّاً وَ إِذَاً بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ يُنَادِي : «يَا أَبَا الْحَسَنِ! ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ» يكباره از عمق كفن آهى بر آمد، با ناله بيرون دستهاى مادر آمد. در قلب شب، خورشيد خاموش مدينه، بگذاشت روى هر دو ماهش را به سينه. ناگه ندا آمد : على! بشتاب بشتاب! دو گوشوار عرش را درياب درياب! مگذار زهرا را چنين در بر بگيرند! مگذار روى سينه مادر بميرند! خيل ملك را رحمى از بهر خدا كن! از پيكر مادر يتيمان را جدا كن! ┄┅••؛••┅┄ ▫️بهت بلبل که دیده در دل شب بلبلی را، نهان سازد به زیر گِل گُلی را ؟! «فلما نفض یدَه من تراب القبر، هاج به الحزن» وقتی که دید دیگر بدون فاطمه شد در دریایی از غم افتاد، رو به قبر رسول اکرم ص کرد : «السلام علیک یا رسول الله عنی و عن ابنتک النازلة فی جوارک‌ و السریعة اللحاق بک! قلّ یا رسول الله عن صفیّتک صبری!» ای مهربان! در فراق دسته گل تو بی شکیب گشته ام! «و ستنبئک ابنتک بتظافر امتک علی هضمها» به تو خواهد گفت که چگونه امت تو برای محو کردن او هم داستان شدند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت زهرا سلام الله علیها ◾️@faslefarhang
• تسلیت • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم. قرار بود که عمری قرار هم باشیم، که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم. اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز، من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم. اگر تمام جهان دشمنی کند با ما، من و تو یار هم و جان‌نثار هم باشیم. کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم! غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم! در این دیار اگر خشکسالی آمده است، خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم. نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار؟! مگر قرار نشد رازدار هم باشیم؟! نگفتی‌ام ز چه رو رو گرفته‌ای از من؟! مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم؟! به دست خستۀ تو دست بسته‌ام نرسید. نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم. شکسته است دلم مثل پهلویت، آری، شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم. محمدمهدی سیار ┄┅••؛••┅┄ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهَا صَلاةً تَزِيدُ فِي مَحَلِّهَا عِنْدَكَ، وَ شَرَفِهَا لَدَيْكَ، وَ مَنْزِلَتِهَا مِنْ رِضَاكَ، وَ بَلِّغْهَا مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً، وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي حُبِّهَا فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَ رَحْمَةً وَ غُفْرَاناً، إِنَّكَ ذُو الْعَفْوِ الْكَرِيمِ. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت زهرا سلام الله علیها ◾@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• اندیشه • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 2 ▫️ حل مسألۀ روز آشفتگی فرهنگی حاصل آمده در دوران امیرالمؤمنین به خاطر حضور پس زمینۀ نیرومند فرهنگ عربی(به اضافۀ تعصب زبانزد اعراب)، آموزه های جذاب و مقدس نبی مکرم اسلام ص که چون طوفانی همه چیز را به آسمان پر داد و دوباره بازگشت از این انتخاب بزرگ ـ اسلام ـ و فرهنگ ناب نبوی به سمت عربیّت، کشیدن نظام سیاسی و حکمرانی جوامع عربی به سمت الگوی شاهنشاهی و آمیختگی چند ملّیّت و چند فرهنگ به خاطر فتوحات بی رویّه و متعدد خلیفۀ دوم و گسترش ارتباطات بین چند ملت، آشفتگی عمیق و واقعاً رقت انگیزی بود. جامعۀ عرب آن روز با دعوت نبی اکرم ص کوچ از فرهنگ جاهلی آن روز را شروع کرد، ولی با حادثۀ سقیفه این حرکت به آشفتگی کشیده شد و پس از گذشت 25 سال از رحلت نبی اکرم ص نتیجۀ این همه یک هویّت سرگردان و سردرگم برای عرب مسلمان آن روز شد. دربارۀ اهمیّتِ شخصیّت و هویّت ملی و نقش گفتمان حاکم در تحقق این هویّت بايد جداگانه تأمل كنيم. حضرت امیر به واسطۀ مطالبۀ شدید و بدون مفرّ مردم آن زمان وارد صحنۀ مدیریت جامعه شد. طرح او لاجرم آن بود که اسلام راستین را به صحنه بیاورد و ناراستیهای درشتی که حاصل آمده به واسطۀ آن درمان کند و در اصل این اصلاحات هیچ مسامحه ای نکند. توسط ایشان فرهنگ اصیل و مقتدری نه تنها در قالب خطابه های حضرت، بلکه با اصلاحات جدّی میدانی به صحنه آمد و دوباره به مردم معرفی شد. جامعه آن روز گرفتار مسائل واضحی از قبیل حق خوریهای آشکار و با توجیه و بدون توجیه شده بود. به همین جهت سطح درگیری حضرت در همین اندازه ها باقی ماند. به واسطۀ حضور پرسخن امام علی ع موضع گیریهای صریحی در برابر ایشان شکل گرفت که می توانست مردم را به تأمل وادارد و موضوع مطالعه برای مردم آینده باشد. حضرت می فرمود اکنون دعوا بر سر اسلام است. انواع اسلامها در صحنه درست شده است و هر یک با ادعای مسلمانی به درگیری با جریان دیگر می پردازد. به همین خاطر درگیری بین کسانی بود که قدمتی در اسلام داشتند و همین مردم را سرگردان می کرد. مهمترین مشکل حضرت آن بود که مردم راه را نمی توانستند تشخیص بدهند. این برای یک رسول هدایت درد جانکاهی است. لازم بود کسانی پرچمداری کنند و خود را و مردم را با اهداف و مسیر آشنا کنند؛ به مدد حضرت بیایند. در صحنه های نبرد، پرچمداران، جبهه را معرفی می کردند و فرونریختن خط را اعلام می نمودند. این نقش برای حضرت اساسی بود و متمّم واقعی تمام تلاشهایی بود که ایشان با تمام وجود مشغول انجامش بود. هر جا درگیری به اسلام ناب می رسد مسألۀ شناخت، اقدام و پرچمداری تا همین اندازه پر اهمیّت می شود. در خطبۀ 173 نهج البلاغه از قول حضرت آمده است : «أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ وَ خَيْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ توصیه به التزام به راه الهی وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ دعوا دیگر بین خودمان است، بین ما و اهل قبله؛ یعنی اکنون دعوا بر سر اسلام ناب است. وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا در این صحنه «پرچمداری» که شرافت بزرگی است در گرو برخورداریهایی است : 1. أَهْلُ الْبَصَرِ(«اهل» آگاهی بودن)؛ 2. وَ الصَّبْرِ(«اهل» شکیبایی بودن)؛ 3. وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ(«اهل» دانایی و شناخت مواضع حق بودن)؛ دو عنصر شناختی ـ درک صحنه و نگرش متعالی دینی ـ و یک عنصر بزرگ روحی؛ بی تابی نکردن و منتظر بلوغ حادثه ها ماندن. پس از آن می گوید : پس در این شرایط از دستور سرپیچی نکنید؛ 4. فَامْضُوا لِمَا تُؤْمَرُونَ بِهِ وَ قِفُوا عِنْدَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ(اطاعت)؛ فرمان بگیرید و بی‌کاره یا خودسر نباشید 5. وَ لَا تَعْجَلُوا فِي أَمْرٍ حَتَّى تَتَبَيَّنُوا؛ فَإِنَّ لَنَا مَعَ كُلِّ أَمْرٍ تُنْكِرُونَهُ غِيَراً(تثبّت، روشن بینی و درک رهبری)»نهج البلاغه، خطبه 173 من فرمانده را درک کنید، برای قضاوت در کارهای من به هیچ وجه عجله نکنید. من اکنون فرمان در دست دارم که گاهی به حسب نیاز جاده پیچ و خمی به آن می دهم، ┄┅••؛••┅┄ امروز هم دعوای چند اسلام در میان است. این دعوا را به سطح منازعات سیاسی کشاندن باعث روشن نشدن مردم می شود. در این دعوا پرچمداری بزرگترین فضیلت است. شرط آن : 1. شناخت، که مصداق روشن آن فهم «مکتب امام» است؛ 2. آگاهی، که برای آن باید کوشید تا صحنه های پیچیده، مبهم نماند؛ 3. درک دشواریهای رهبری، که علاقه و اعتماد در این باب کافی نیست؛ 4. اطاعت، یعنی طرحها و دستورات و پروژه های رهبری را دنبال کردن؛ 5. و صبر، ادامه دادن و ادامه دادن ... است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ کلمه یعنی سخن. سخن یعنی پیامی برای گفتن. گاهی یک شیء پیامی دارد. به آن نیز کلمه می توان گفت، کلمۀ وجودی. گلهایی مثل این فقط زیبا نیستند؛ این گل می گوید هستی عزیز است، شوخی نیست، هوشمندانه است، صبر کن! تأمل کن! می بینی که هستی با ظرافت تمام با تو در حال تعامل است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🌸@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• اندیشه • ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ شاید قدم اول خیلی بزرگ نباشد، اما با همین قدم‌های کوچک می شود تأثیرات بسیار بزرگی گذاشت. این ناموس الهی این عالم است. البته باید، خود را باور داشت، کار را درست انجام داد، و در نقطۀ درستی ایستاد. علت آن که اندیشۀ توحیدی امید می آفریند این است که در امتداد نور و بصیرت الهی از «امکان»هایی صحبت می کند که جزء نوامیس این عالم است و ممکن است ما آنها را باور نداشته باشیم. ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ «آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی‌بُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود» (بیانیۀ گام دوم) ☘️@faslefarhang
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 4 ▫️ صریح قال رجلٌ : جبهۀ انقلاب برای دو چیز اندیشه و طرحی ندارد؛ یعنی گمان ساده ای دربارۀ آنها دارد، لذا آماده مواجهۀ پخته با آن دو واقعیّت نیست : 1ـ انتخاباتی چون 1388 در سال 1400، بلکه بدتر از آن و آشوب و کشتاری بدتر از توطئۀ بنزینی؛ لذا چه خوب و تمیز مشغول گزینه‌بازی و تدابیر هوشمندانه برای جلب آرای مردم است! 2ـ عدم امکان کار کردن پس از انتخاب یک عنصر حزب اللهی (که بعید است) در دل توطئه های سنگین رسانه ای و سیاسی و اقتصادی و ...؛ بخشی از این امتناع با توطئه های مربوط به انتخابات و آشفتگی اجتماعی و درگیریهای کشدار اجتماعی که شکل خواهد گرفت، رقم خواهد خورد. اگر فکر می‌کنید که این طائفه احترامی برای قانون و آرامش ملت و سعادت کشور و ... قائل هستند کاملاً در خیال خام به سر می‌برید. غربزده و لیبرال‌مسلک در سیاست مثل شما نیست، وقتی دین را در این عرصه میدان‌دار نمی‌داند، یعنی واقعاً تابع ادبیات قدرت(ماکیاولیسم) است و چیزی جز دست‌یابی به قدرت برایش اهمیت ندارد و شما هنوز به خاطر نمازخواندنشان به مراعاتهای دینی آنها دل‌خوش کرده‌اید. بعضی از آنها خودشان هم نمی‌دانند به چه مسلکی در آمده‌اند. شما فکر می‌کنی به اندازۀ درصدی حتی در ذهنشان اجازه می‌دهند جریان انقلابی در این کشور حاکم شود؟ آنها کشور را ملک طلق خود می‌دانند و جلوی دوربین قسم خورده‌اند اجازه نخواهند داد چنین چیزی اتفاق بیافتد. پروژۀ اساسی جریان لیبرال ویرایش قانون اساسی و یکی کردن رهبری و ریاست جمهوری است. البته اگر شد بیشتر و اگر نه حداقل این، به بهانۀ دموکراتیک کردن کشور و رفع حاکمیّت دوگانه و نجات دادن کشور از سرگردانی و دو مکتبی اداره شدن(و نشدن). تمام تلاششان نیز این بود که نشان بدهند کشور اداره نمی شود. در انتخابات جنجالهای اساسی خواهد شد تا دولت انقلابی سر کار نیاید و اگر آمد حداقل همین جنجال رمق کارکردن او را می‌گیرد، حتی مثل فتنۀ 88 بین جبهۀ انقلاب اختلافات اساسی ایجاد می‌کند. روی ضعف‌های جبهۀ انقلاب در زمان انتخابات و پس از آن، خیلی حساب باز کرده است. هر میزان جبهۀ انقلاب در شناختن و برطرف کردن آنها پیشرفتی نکرده، آنها روی این ضعفها حسابی مطالعه کرده و برایش تدابیری نموده‌اند و می‌بینیم که خیلی سریع هم نتیجه می‌گیرند. از گزینۀ نظامی هم در واقع استقبال میکند تا فضای خشنی را ترسیم کند و در این شیپور بدمد تا اگر توانست به نقطۀ سوگ سرایی دموکراسی نزدیک شود (سر گزینۀ نظامی دعوا کردن به خاطر تثبیت چهرۀ نظامی گزینه در اذهان است). با شعبده‌ای بزرگ یک نیروی امنیتی را حقوقدان جازدند و هنوز جبهۀ نیرومند حزب‌الله نتوانسته خدشه‌ای به این تصویر وارد نماید! اکنون از این که یک گزینۀ اهل سازندگی را نظامی معرفی کنند و القای خشونت کنند هیچ بعید نیست. قلتُ له : متوجه نمی‌شوی که خیلی بدبینانه و سیاه داری نگاه می‌کنی؟! کی وضعیّت ایران این طور بوده که تو الآن داری تصویر می‌کنی؟ لبخند جالبی زد، فقال لی : تو خوش‌بین بودن و متین و امیدوار رفتار کردن را با خوش‌خیالی اشتباه گرفته‌ای. برادر وظیفۀ من و تو است که عیب‌ها را بپوشیم و جامعه را بی‌آرام نکنیم، نه این که عیب‌ها را نبینیم و بی‌گدار به آب بزنیم. مگر این سالها در این کشور زندگی نمی‌کردی؟ فتنۀ 88 چه سخنی با تو داشت، فتنۀ بنزینی که یک توطئۀ بسیار سنجیده و محاسبه شده‌ای بود و همه بنا گذاشتیم چیزی از آن نگوییم چه؟ 8 سال بازی برجام چه؟ گرانیهای بی‌رحمانه و بازی با زندگی و شرافت و آسایش و حتی جان مردم چه؟ من که هنوز تلخ حرف نزده‌ام! اینها واضحات دم‌دستی بود که در ذهن همه هست. اگر خواستی تحلیلهای تلخ بشنوی باید زهرۀ شنیدنش را داشته باشی. اگر به واقعیّات توجه کنی می‌بینی که مصائب زیادی پیش روی ایران اسلامی است و آن موقع به ظرفیّتهای اصلی اندیشۀ نجات‌بخش حضرت امام ره مراجعه خواهی کرد که در واقع تنها راه نجات است. فقلت له : خدا به خیر کند! با این نگاه‌های تلخ فقط می‌توانیم به گل بنشینیم نه این که بار انقلاب را به پیش ببریم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ «درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد، و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم می‌شود» (بیانیۀ گام دوم) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح سروسان سیدالشهدای صدر نهضت نبوی سردار بزرگ اسلام حمزة ابن عبدالمطلب اعلی الله مقامهما الشریف (جبرائیل او را پس از شهادت اسدالله نامید. حضورش در کنار رسول الله مؤثر و شورآفرین بود. مرکز بغض مشرکان بود و مشارکت آنها در مثله کردنش از نقش کلیدی او در نهضت نبوی خبر می‌داد. آزاده ولی مظلومانه زیست و مثل همۀ پیروان راستین نبی اکرم، در طول تاریخ نیز از کین‌ورزی منافقان بی‌بهره نبوده است) ☘️@faslefarhang
• اندیشه • ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 6▫️شکوه ستایش (2) / دغدغۀ هدایت «به نام خداوند مهربان و مهر پیشه، هر ستایشی برای خدا است، پرورندۀ هر آنچه هست، مهربان و مهرپیشه، صاحب روز جزا. تنها تو را بندگی می کنیم، و تنها از تو کمک می گیریم. ما را به «راه راست» رهنمون کن! راه آنان که به آنها نعمت بخشیدی، نه آنها که غضب تو را برانگیختند، نه آنها که سرگردانند.» (سورۀ ستایش، اولین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای هفت آیه) ┄┅••؛••┅┄ ما در هر روز حداقل 10 بار سورۀ حمد را می خوانیم، باید بخوانیم. قرائت و حتی تکرار بخش مشخصی از قرآن به صورت روزانه واجب و به اجبار وارد زندگی ما شده است؛ یعنی اسلام از این بخش از پیام الهی نگذشته است. این نکته مهم و توجه ساز است. هرچند این سورۀ مبارک را بی توجه می خوانیم ولی روشن است که شارع مقدس اسلام شریعه و جاده ای پر از گل و سبزۀ معارف معنوی و روح بخش و زندگی پرور فراهم نموده تا با تفرّج «انسانی/الهی» در آن گام زنیم و طبعاً منتظر است بالاخره به معنی توجه کنیم و «بار معرفتی واجب»ی برای زندگی روزمرۀ خود برداریم. هرچند سورۀ حمد را برای شفای بیماران و شادی روح درگذشتگان و فوایدی از این دست نیز می خوانند، ولی سورۀ حمد امّ الکتاب(مادر قرآن) و واجد لبّ معانی قرآن خوانده شده است؛ چرا ؟ بالاخره باید پاسخ را در این فرازها جست : ▫️بسم الله، ▫️حمد، ▫️بندگی خالص خدا، ▫️طلب هدایت به صراط، ▫️سه گروه هدایتی؛ به نعمت الهی متنعّم، سرگردان و طرد شده. به نظر می رسد سه اتفاق در این سوره می افتد : 1. ستایش و سخنی دربارۀ ستایش (این که مخصوص خدا است) 2. اعلام بندگی و استعانت محض و انحصاری از خدا 3. استعانت در بندگی : طلب هدایت و تفصیل مختصری دربارۀ آن در روایت بود که بخشی برای خدا و بخشی برای بندگان؛ یعنی دو قسمت کرده بود، ولی این سوره بیشتر معروف به ستایش شده است و ستایش نیز بیشتر به چشم می آید. بندگی و استعانت انحصاری خدا نیز طوری طرح شده که باز هم جنبۀ ستایش پیدا کرده است. و به خاطر این مقدمه و چتر معنایی عملاً «طلب هدایت» نیز هویّت حمدی و ستایشی پیدا کرده است. ولی جالب این است که با آهنگ «ستایش حق تعالی» به طرح مطالبۀ بندگان رسیده ایم؛ به خدا عرض می کنیم : «خدایا تنها از تو کمک می خواهیم». این ادبی توحیدی است، که بدون تعارف «نجات بخش بشر» و تنها عاملی است که او را تفسیر می کند و به او شرافت می بخشد و کرامتهایی را که با صد اشتیاق و درماندگی دنبال آن است به او می بخشد. این ادب ستایش و حمد الهی است. در ادامه حتی می آموزد که با ستایش به مسألت بپرداز، مثلاً بگو : خدایا تو دارا و بخشنده ای، من چیز زیادی نمی خواهم «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ قَلِيلا مِنْ كَثِيرٍ مَعَ حَاجَةٍ بِي إِلَيْهِ عَظِيمَةٍ وَ غِنَاكَ عَنْهُ قَدِيمٌ وَ هُوَ عِنْدِي كَثِيرٌ وَ هُوَ عَلَيْكَ سَهْلٌ يَسِيرٌ» به من عشق را عطا کن یا مال دنیا بده! با این آهنگ، طلب نیز از درب ستایش وارد شد و حتی جنبۀ ستایش یافت. ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ «انقلاب پُرشکوه ملّت ایران ... بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است» (بیانیۀ گام دوم) ☘️@faslefarhang
• تبریک • ┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄ ▫️ سرور زهرایی میلاد پرمهر شکوفۀ همیشگی جهان هستی، دلیل آفرینش، مادر پیامبری و رحمت، همسر شیدایی و ایثار، چشمۀ عصمت و فرزانگی، بر آنها که او را می شناسند، به او احترام می گذارند و از او حاجت می خواهند مبارک باد! و میلاد فرزند برومند ایشان حضرت روح الله اعلی الله مقامه الشریف بر همۀ دلسوزان بشریّت مبارک باد! ▫️سرور شکوفایی همچنین سالگشت شکفتن جامعۀ ایرانی مسلمان و بر پای خویش ایستادن و ارادۀ پیشرفت را فریاد کردن و از ظلمتهای فراوان گریختن، سالگشت ایام دهۀ فجر انقلاب مبارک اسلامی مبارک باد! ┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄ «انقلاب ما متكى به معنويات و خداست و آنهايى كه با ما موافقند كسانى هستند كه با خط توحيدى موافقند. ما بايد خط معنويتى را كه براى آن انقلاب كرديم فراموش نكنيم؛ همان خط معنويتى كه با تمام بى‏ عرضگى‏ هايى كه در تبليغ نموديم، باز مردم دنيا متوجه انقلابمان شدند. و اين خط معنويت است كه زورگويان با آن مخالفند. ... ما در جهت تبليغات تقريباً صفر بوده‏ ايم» (صحيفه امام، ج‏15، ص308) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به ارواح بلند حضرت زهرا و فرزند عزیزش حضرت روح الله سلام الله علیهما 🇮🇷@faslefarhang
• اندیشه • 1 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ قلۀ توفیق حضرت امام ظهور جوانان مؤمن و انقلابی را «فتح الفتوح» انقلاب اسلامی؛ یعنی بالاترین دست آورد آن و چه بسا دست آورد بی نظیر آن، می دانستند. حضرت آقا این دیدگاه امام را مطرح می کنند و چیزی بر آن می افزایند و می گویند اگر جوان انقلابی برای کشور خود آینده ای فرض کند(عزم کند و تصمیمی بگیرد) و آن را ابراز کند و پای آن بایستد و برایش هزینه بدهد این «فتح الفتوح» انقلاب اسلامی و پیشرفت واقعی است. وقتی عزم را در دیدگاه امام و رهبری دنبال می‌کنیم می‌بینیم از جایگاه ویژه‌ای برخودار است؛ عزم از دیدگاه امام و استاد امام «جوهرۀ انسانیّت» است و از دیدگاه رهبر معظم انقلاب عزم ملی عامل شکل‌گیری «معجزه‌های بزرگ الهی» به ارادۀ حق تعالی است؛ به همین جهت می‌فرمایند «ارادۀ ملی جانمایۀ پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است»(بیانیۀ گام دوم انقلاب) ▫️تعهد عزم عزم چه چیز؟ بلند همّت بودن و دلمشغولی‌های بزرگ داشتن در فرهنگ اهل بیت ع ممدوح است. «کُن بعید الهمم اذا طلبت»(امام علی) «وقتی نوبت به خواستن رسید همّت‌های دور و دراز داشته باش» بلندی همّت بلندی جوهره و شخصیّت را رقم می‌زند، و شخصیّت متعالی، همۀ حوادث باشکوه را در زندگی انسان باعث می‌شود. همۀ این تعلیمات بلند و نورانی شعار بود تا حضرت امام ره به لطف الهی در زندگی جامعۀ ایران پای گذاشت و به خاطر خدا همه را وادار به «اراده و قیام» کرد و ایران اسلامی را که غرق در بی‌هدفی بود دارای اهداف بلندی کرد. ایران اکنون اندیشه های بلندی دارد و این جای افتخار دارد. درد بشر را داشتن نه دیوانگی و نه خودشیفتگی است، انسان بودن است؛ همچنان که به خدا در راهنمایی زندگی و پیشبرد خواسته‌های مؤمنانه، اعتماد داشتن نیز سفاهت نیست؛ «ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنٰا وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا كَذٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنٰا نُنْجِ اَلْمُؤْمِنِينَ» ﴿يونس‏، 103﴾ «وَ كٰانَ حَقًّا عَلَيْنٰا نَصْرُ اَلْمُؤْمِنِينَ»﴿الروم‏، 47﴾ به نام خدا و برای مردم، همچون امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در برابر طاغوت ایستادن نیز خلاف اسلامیّت نیست، بلکه نشانۀ طراوت توحید است؛ به همین خاطر است که حزب اللهی خود را متکفل ویرایش جهان بشری موجود می‌داند؛ حزب اللهی معتقد است باید نسبت به انفعال جامعۀ بشری و تحقیر انسانها حساس باشد؛ حزب اللهی باید آزاداندیش و طرفدار واقعی آزاداندیشی و آزادی بیان و احترام به آرای دیگران باشد؛ حزب اللهی باید بنای خود را بر این بگذارد که عطر سخن اسلام را با بیان‌های زیبا در کل دنیا بگستراند و مردم را با آگاهی به سمت مطلوبهای واقعی‌اش بخواند؛ حزب الله باید برای حکمرانی طاغوت که در هر برهه‌ای شکلی دارد، فکری بردارد؛ انفعال در برابر کرونا شایستۀ ایران اسلامی نیست، حزب الله باید فکری درست برای آن داشته باشد؛ حزب الله باید برای اسناد بین المللی که در واقع رقیّت جدید و خلاف توحید است، فکری بردارد؛ حزب الله باید برای اقتصاد فسادزا فکری بردارد؛ اینها همه پاره‌های پیکر نحس طاغوت است و حزب الله ناگزیر در برابر آن قرار می‌گیرد. و این عزمها از آن حزب‌اللهی‌ها است. ▫️مانع استکباری طاغوت یک موجود زنده است و حتماً از کانونهای انرژی و چاکراهایی برخوردار است. قلب نظام کفر و طاغوت کجاست تا آن را بکوبیم و جهانی را از آنها آسوده کنیم؟ طاغوت موجودیّت نحسش در استضعاف و استخفاف است. طاغوت قطعاً نوعی عدم تعادل است و این عدم تعادل تنها در صورت استضعاف دیگران و تحریف واقعیّت، میدان تکوین و تحقق پیدا می کند. طاغوت از قبول استکبار تغذیه می‌کند. استکبار گونه‌های مختلفی دارد و برخی از آنها ممکن است از طرف عمامه‌به‌سرها اعمال شود. جهان کفر با ترهیب و انواع ارعاب زنده است و به این استخفاف تن دادن، فسق و پا روی حق گذاشتن است. «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطٰاعُوهُ إِنَّهُمْ كٰانُوا قَوْماً فٰاسِقِينَ»﴿الزخرف‏، 54﴾ کفر و طاغوت در دل مردم جایی ندارد. کدام بیچاره ای است که تحقیر، تضعیف، فقر، تنگنا و ... این فشارها را دوست داشته باشد. استکبار یعنی در پیش گرفتن همۀ اینها در حق دیگران. به همین جهت استکبار از عنصر دیگری برای حفظ جایگاه خود استفاده می کند و آن ترهیب است. آنچه مانع این کار است استحکام شخصیّت انسان‌ها است. به همین جهت راه نجات انسان‌ها شخصیّت دادن به آنها است. شخصیّت به آرمان، عشق و حماسه است و اینها وابسته است به فلسفۀ مستقل حیات و سرمایه‌هایی برای بالیدن و احساس ارزشمندی داشتن است. مردم‌سالاری یعنی همین. حزب الله خود عزم‌های بلند می‌کند و به شخصیّت‌های متعالی می‌رسد و به مردم هم شخصیّت می‌دهد و آنها را از چنگال استکبار نجات می‌دهد. پروژۀ امروز حزب الله چیست و چگونه به مردم شخصیّت خواهد داد؟ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang
• اندیشه • 2 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مکانیزم دفاعی انکار فشارهای روحی، یک واقعیّت در زندگی انسان است و گاه چنان سنگین است که «خود» را به مرز متلاشی شدن نزدیک می کند. روان تحلیلگران معتقدند انسان برای فرار از فشارهای روحی انواع مکانیزمهای دفاعی را ابتکار کرده است و یکی از آنها مکانیزم انکار است. وقتی انسان با مصیبت تلخی مواجه می شود ممکن است تلاش کند آن را نبیند تا دچار متلاشی شدن خود نشود. گویا در فضای سیاسی نیز گاهی به این مکانیزم پناه می بریم تا خود را از رنج بی پایان نجات دهیم. جریان فرصت طلب، ضدانقلاب، وابسته، نفوذپذیر و غربگرایی که فتنۀ 88 را پدید آورد و فاجعۀ برجام را رقم زده است و تا توانسته تیغ حرکتهای انقلابی را کند کرده است و حرکتهای او دشمن شادکن بوده و مؤثرترین اقدامات برای بزک کردن چهرۀ خبیث دشمنان بشریت و آبروبخشی و فرصت سازی برای آنها بوده است، منطقاً باید چه نوع نگاهی به انتخابات داشته باشد و اگر بداند که با این انتخابات جداً ممکن است از صحنۀ فعال جامعه حذف شود و جبهۀ انقلاب بتواند چهرۀ سازنده و پیشرفتساز خود را به جامعۀ ایرانی نشان بدهد، چه تدبیری برای آن خواهد کرد؟ تعجب نکنیم اگر متوجه شدیم که این جریان فاسد ممکن است بروز انتخاباتی(؟!) کثیفی را طراحی کرده باشند، کثیفتر از آنچه در سال 88 رقم زدند و کثیفتر از آنچه در این 8 سال از ایشان دیدیم. اگر کسانی فکر می کنند چیزی مانع و رادع این طائفه است معلوم است می خواهند با چشم بسته در محیطی که مدام واقعیّتهای گزنده ای بر سر و صورتمان می خورد زندگی کنند. جبهۀ انقلاب برای چنین انتخاباتی که قطعاً یک مخاطرۀ جدی برای انقلاب است چه تدبیری دارد؟ این که کسانی در این کشور هستند که مثل رهبری و مثل جبهۀ انقلاب فکر نمی کنند و ممکن است نگاهشان حائز امتیازاتی نیز نسبت به نگاه جبهه باشد و راه حلهای قابل توجهی نیز داشته باشند، یک چیز است و این که یک طائفۀ شرور جهول و طماع نقشه های بدی برای کشور کشیده اند چیز دیگری است. نگاههای واگرا ـ به تعبیر رهبری وجود دو دیدگاه در ادارۀ کشور ـ یک واقعیّت تلخ در ایران امروز است، ولی اصلاً نوبت به تضارب این دو نگاه و تعاملهای اخلاق مدار این دو با هم نمی رسد. اگر کسانی این دو طائفه(دگراندیشان و اصحاب فتنه) را یکی می کنند نیز معلوم است بنا ندارند از ساده اندیشی در تحلیل واقعیتهای جامعه دست بکشند. طائفه ای که تصمیمات و اقداماتشان با هیچ نظریۀ کارشناسی قابل دفاعی همراه نیست و تنها می توان برای آن توجیهات سیاسی طُغث و چاله میدانی درست کرد، واقعاً صاحبان نگاه کارشناسی ای محسوب می شوند که به گونه ای دیگر می اندیشند؟ «متأسفانه گروهی به‌دنبال سیاست‌زدگی و گروهی به‌دنبال سیاست‌زدائی، دائماً تبدیل فضای فرهنگی کشور را به سکوت مرداب‌گونه یا تلاطم گرداب‌وار، می‌خواهند تا در این بلبشو، فقط صاحبان قدرت و ثروت و تریبون، بتوانند تأثیرگذار و جریان‌ساز باشند و سطح تفکر اجتماعی را پائین آورده و همه فرصت ملی را هدر دهند و اعصاب ملت را بفرسایند و درگیری‌های غلط و منحط قبیله‌ای یا فرهنگ فاسد بیگانه را رواج دهند و در نتیجه صاحبان خرد و احساس، ساکت و مسکوت بمانند و صاحبدلان و خردمندان، برکنار و در حاشیه مانده و منزوی، خسته و فراموش شوند. در چنین فضائی، جامعه به جلو نخواهد رفت و دعواها، تکراری و ثابت و سطحی و نازل می‌گردد، هیچ فکری تولید و حرف تازه‌ای گفته نمی‌شود، عده‌ای مدام خود را تکرار می‌کنند و عده‌ای دیگر تنها غرب را ترجمه می‌کنند و جامعه و حکومت نیز که تابع نخبگان خویش‌اند، دچار انفعال و عقبگرد می‌شوند.» (16/11/81) الگوی خوبهای جامعۀ انقلابی این است : «ما مثلاً فرهیخته و اتوکشیده مشغول فعالیتهای پاکیزه، لوس، هیجانی، بی کلاس و منفعل سیاسی(از قضا مطابق با الگوی تباه جریان لیبرال) می شویم و می ایستیم تا آنها بر اساس همین باطن آلوده برای مردم بیچاره هزینه درست کنند و بعد با استفاده از قدرت سپاه و فرزندان بسیجی مقام معظم رهبری(قدرت پای کار و منسجم دیگری هم که نداریم) گندشان را جمع می کنیم و با زخمهایی بسیار بیش از گذشته به زندگی پرامید خود ادامه می دهیم». در برابر جریانهای شرور و حیله گر الگوی دیگری هم داریم؟ هنوز جبهه نمی خواهد با این سؤال مواجه شود. به همین جهت همۀ همّ خود را مشغول بازی انتخابات ـ آنچه ما را به سمت آن می کشند ـ کرده است. اینها همه در حالی است که ایران انقلابی در بهترین موقعیتهای «حرکت انقلابی» خویش است و تمام هزینه هایی که داده شده باعث شده در واقع تمام ایده های امام و رهبری و جبهۀ فرهیختۀ انقلاب اثبات شود و وقت حاصلخیزی برای بهره برداری انقلابی فرا رسیده است. حیف از فرصتهایی که به خاطر دید محدود و الگوهای فرتوت و فسیل شده از دست می رود. بحث ادامه دارد ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang
• تبریک • ┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄ ▫️ مهمترین کسان ما با واقعیّت‌های زیادی در زندگی خویش رو به رو هستیم؛ حوادث زندگی، اطرافیانمان یا کسانی که آنها را به عنوان مؤثرترین افراد جامعۀ خود یا حیات بشری امروز می‌شناسیم. شهید باهنر به والدین و مربیان توصیه می‌کردند طوری با فرزندان خود برخورد کنید که خدا را در دایرۀ واقعیّت‌های زندگی خود وارد کنند، او را به صورت یک واقعیّت ملموس ببینند و تعاملهای طبیعی و درستی با او برقرار کنند. اگر بر مدار باورهای عزیز اسلامی خویش بپیمائیم، ما امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را چنین می‌شناسیم و او را مهمترین کسی می‌دانیم که در زندگی خویش داریم و نکاتی را دربارۀ او قائل هستیم که هیچ‌کدام ساده و معمولی نیست و نتایج آن هم شگفت‌انگیز است و زندگی یک مؤمن را دچار تغییرات زیادی می‌کند؛ ما او را مظهر همۀ کمالات حق تعالی می‌دانیم، که به برکت او زمین و آسمان روزی می‌خورند، از بدن زمینی برخوردار است و در میان ما مشغول گذران عمر است، گذشته از ارتباطی که حقیقت وجود او با همۀ ما دارد و هرآنچه می‌کنیم و می‌گوییم می‌بیند و می‌شنود، کسان بسیاری از نزدیک او را می‌بینند و با او در تعاملند. از پدر و مادر نسبت به ما مهربان‌تر است، بیش از همه، دقیق‌تر و درست‌تر از همگان و نافذتر از بقیه دغدغۀ هدایت و به‌روزی بشر را دارد و مشغول تعاملهای پنهان و پیدا با ایشان است تا بشر مسیر سعادت خویش را بیابد و بپوید و جذابتر از همه این که منتظر است تا شرایط برای حضور مؤثر او در جامعۀ انسانی فراهم شود و از نزدیک به هدایت مهمترین حوادث تعالی‌بخش جامعۀ بشری بپردازد. ما به این جملات عادت کرده‌ایم. متوجه نیستیم که این باورها عادی نیست و ویرایشهایی جدی به زندگی ما می زند. این باورها انسانهای بسیاری را به سعادتهای معنوی و مادی و دنیوی و اخروی رسانده است. کسان بسیاری با او عاشقانه زیسته‌اند و برکات بسیاری در زندگی خویش دیده‌اند. در زیارت شکوهمند «امین الله» پس از فراز اول عرض می کنیم : «اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ، رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ، مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَ دُعَائِكَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيَائِك‏» «خدایا من را به تقدیر خود مطمئن بگردان، و به قضای خود راضی کن، و در من ولع نسبت به یاد خود و خواندن خود ایجاد کن، و من را دوستدار دوستان برگزیدۀ خود قرار ده» برای زیستن با او اندیشه‌ها، آداب و برنامه‌های متعددی توصیه شده است که یکی از آنها قرائت دعای عهد است. حضرت امام ره معتقد بودند هر که بر خواندن دعای عهد مداومت داشته باشد سرنوشتش تغییر می‌کند. عروس ایشان می‌گوید امام توصیه می‌کرد : «سعی کن صبح ها این دعا را بخوانی که در سرنوشت دخالت دارد» (برداشت هایی از سیره امام خمینی، جلد اول) از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است : «هرکس چهل صبحگاه خدا را با این عهد بخواند از یاوران قائم ما عج خواهد بود و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود خدای تعالی او را زنده خواهد کرد و به شماره هر کلمه از آن هزار حسنه برایش نوشته می‌شود و هزار گناه از او محو می‌گردد» (مجلسی، بحار الانوار، ج۸۳، ص۲۸۴) در پیام بعدی ترجمۀ دعا آمده است. حتماً با تأنّی مطالعه بفرمایید. روز میلاد با سعادت سرور بزرگوارمان بقیةالله فی الارضین را به محضر همۀ مشتاقان حقیقت تبریک عرض می کنیم. ┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄ «دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید» (بیانیه گام دوم) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت نرگس خاتون سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
• تبریک • ┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄ ▫️ یار نزدیک ما • ای خدا! ای تدبیر کننده و پرورش دهندۀ آن نور سترگ! و ای صاحب اختیار جایگاه چیره و بلندمرتبه! و ای تدبیرگر دریای موّاج و خروشان! و ای فروفرستانندۀ تورات و انجیل و زبور! و ای پرورندۀ سایه و حرارت سخت! و ای فروفرستانندۀ قرآن بزرگ! و ای پروردگار فرشتگان مقرّب و پیامبران صاحب رسالت! • ای خدا! من از تو می‌خواهم به چهرۀ‌ بزرگوارت و به نور پرفروغ و تابندۀ سیمایت و پادشاهی دیردورانت؛ ای زنده! ای تکیه‌گاه! از تو می‌خواهم به نامت که آسمانها و زمین به آن نورانی شده است، و به آن نامت که پیشینیان و پسینیان به آن صلح و صفا یافته و می‌یابند، ای زنده پیش از هر زنده‌ای! و ای زنده پس از تمام زندگان! و ای زنده هنگامی که زنده‌ای نیست! ای زندگی‌بخش مردگان! و ای جان‌ستان زندگان! ای زنده‌ای که جز تو کسی شایستۀ پرستش نیست! • ای خدا! برسان به سرپرستمان و پیشوا و هدایتگرمان،‌ مهدی، ‌برخیزنده به دستور تو ـ که درودهای خدا بر او و پدران پاک نهادش باد ـ از جانب همۀ مؤمنین، مردان و زنان، در شرق زمین و غرب آن، سینۀ بیابانش و دامن کوهسارانش،‌ خشکی و دریایش و از جانب من و پدر و مادرم؛ درودهایی به سنگینی عرش الهی و کشیدگی صف موجوداتش و آنچه علمش آن را شمرده و کتابش بر آن احاطه دارد! • ای خدا! من در صبحگاه این روز و تمام روزهای زندگیم با او عهد و پیمان و بیعتی تازه می‌کنم که هیچگاه از آن برنگردم و رهایش نکنم. • ای خدا! مرا از یاران و کمک‌‌‌کاران او و سرسختانه دفاع‌کنندگان از او و شتابندگان به سوی او در بر‌آوردن احتیاجاتش و اطاعت‌کنندگان دستوراتش و حامیانش و سبقت‌گیرندگان به سوی خواسته‌اش و شهادت طلبان در پیشگاهش، قرار بده! • ای خدا! اگر بین من و او مرگ که برای بندگانت سرنوشت حتمی قرارش داده‌ای فاصله انداخت، پس مرا از قبرم کفن‌پوش، شمشیربرکشیده، نیزه‌به‌دست و بله‌گویان به فراخوانی آن منادی در شهر و روستا؛ خارج نما! • ای خدا! آن زیباروی بلند قامت و مایۀ چشم روشنی‌ای که ستوده است به من بنمایان، و چشم مرا به شرف دیداری از او سرمه بکش، و در گشایش کارش تعجیل بفرما، و راه خارج شدن از این مضیقه را برایش آسان بنما و راهش را وسیع کن، و مرا دقیقاً‌ در وسط مسیر او بران، و فرمانش را نافذ، و پشتش را محکم بگردان. • ای خدا! به واسطۀ او شهرهایت را آباد کن، و بندگانت را حیات حقیقی ببخش؛ چرا که تو گفتی ـ و گفتۀ‌ تو نیز حقّ است ـ که فساد و تباهی در خشکی و دریا ظاهر شده است به واسطۀ آنچه مردم با دستان خود انجام داده‌اند. • پس ای خدا! ولی خود را و فرزند دخت پیامبرت که با نام رسولت نامیده می‌شود برای ما آشکار نما،‌ تا به باطلی نرسد مگر آن که آن را درهم بپیچد و حقّ را کاملاً تثبیت نموده محقّق نماید. • ای خدا! او را فریادرس بندگان ستم‌دیده‌ات، و یاری‌رسان کسانی که یاری‌رسانی جز تو برایشان پیدا نمی‌شود، و نوکُنندۀ آن دسته از احکام کتابت که تعطیل شده است، و تقویت کنندۀ آنچه از پرچمها و نشانه‌های دینت و سنّتهای پیامبرت ـ که درود خدا بر او و خاندانش ـ رسیده است، قرار ده! • ای خدا! او را از آن کسانی قرار ده که ایشان را از بدی انسانهای سرکش حفظ نموده‌ای. • ای خدا! محمد ـ درود خدا بر او و خاندانش ـ ، پیامبرت را با دیدن او و یارانی که به دعوت او پیروی‌اش می‌کنند مسرور کن، و به حال بی‌چارگی ما پس از غبیت او رحم کن. • ای خدا! با حضورش این غم خاص را از این قوم بر طرف نما و در ظهورش برای ما تعجیل نما؛ چرا که دشمنان آن واقعه را بعید می‌دانند در حالی که ما آن را نزیک می‌بینیم. بشتاب! بشتاب! ای سرپرست من! ای صاحب زمان! بشتاب! بشتاب! ای سرپرست من! ای صاحب زمان! بشتاب! بشتاب! ای سرپرست من! ای صاحب زمان! ┄┄┅••=✧؛🌸؛✧=••┅┄┄ «دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید» (بیانیه گام دوم) ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت نرگس خاتون سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به بهانه پخش فیلم سینمایی «تک تیرانداز» به کارگردانی علی غفاری و تهیه کنندگی ابراهیم اصغری، از شبکه 3 صدا و سیمای جمهوری اسلامی ┄┅••؛••┅┄ چرا این ستاره ها نزد ما شناخته شده نیستند؟ آیا این بی خبریها ـ که شمارۀ آنها کم نیست ـ برای نسل جدید ما نارسائی هویّتی به بار نمی آورد و خود ما را به تلقیهای اشتباه و خودانگاره های ضعیفی نمی رساند؟ باید امثال این مرد بزرگ آنچنان با سر و صدا و پرحجم و با دقت زیاد به جوان امروز معرفی شود که تمام سموم تزریق شده در جانشان را بشورد و از پیکرشان خارج کند. امثال این بزرگوار این توان را دارند. ☘️@faslefarhang
عبدالرسول زرین که برخی او را برترین تک تیرانداز تاریخ جنگ‌های معاصر می‌دانند، لباس‌فروشی بود که به عشق اسلام، انقلاب و امام خمینی به جبهه‌های جنگ رفت و چنان شکفت که همه را به حیرت انداخته بود. او در سال ۱۳۲۰ در یکی از روستاهای توابع استان کهگیلویه و بویراحمد متولد شد. در ۴ سالگی پدر و در ۶ سالگی مادرش را از دست داد و پیش دایی‌اش بزرگ شد و در حالی که پدر ۷ فرزند شده بود در جنگ شرکت می‌کرد. پس از سالها نبرد حرفه‌ای و عارفانه در جنگ تحمیلی در اسفند ماه ۱۳۶۲ در عملیات غرورآمیز خیبر بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به شهادت رسید. شهید خرازی می‌گفت : «انگار که ایشان جنگی به دنیا آمده بود.» در جای دیگر هم او را «گردان تک نفره» خطاب کرده بود، چون در اوایل جنگ سه تپه را به تنهایی به تصرف در آورده بود. او نزد دشمنان به «صیاد خمینی» معروف شده بود. شهید زرین بسیار ساده و صمیمی بود تواضع و فروتنی عجیبی تمام وجودش را فرا گرفته بود حتی ذره‌ای تکبر از او دیده نشد. با نگاه به قامت خاکی و ظاهر بسیار ساده‌اش هیچکس نمی‌توانست باور کند که این همان تک تیرانداز بزرگ است. هر شلیک موفقی که داشت در دفترچه خود ثبت می‌کرد و آمار آن به صورت حیرت‌آوری بالا بود. سایت دفاعی پاکستان درباره عبدالرسول زرین می‌نویسد: "جزء بهترین نظامیان ایرانی در جنگ ایران و عراق بوده که با ۷۰۰ شلیک موفق منجر به نتیجه موفق‌ترین اسنایپر است" در حالی که ۷ ماه قبل شهادت از او پرسیده بودند چند نفر را زده‌ای؟ گفته بود : "تا الان بالای ۲ هزار نفر در ذهنم هست و در دفترچه‌ام ثبت کرده‌ام" ☘️@faslefarhang
• اندیشه • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ دو امامت، دو «12» تاریخی 12 بهمن به نام امام خمینی ـ یعنی اولین ولی فقیه این انقلاب ـ ثبت شده است. ورود قاطع حضرت امام به این کشور و رقم زدن زندگی جدید ایران اسلامی عملاً از او یک رهبر بلامنازع در این اقلیم ساخت و از همان روز معلوم بود که حکم آنچه است که او خواهد فرمود؛ یعنی امام شده بود. 12 فروردین نیز به نام مردم ایران ثبت شده است، روزی که مردم ایران برای اولین بار و در اوج آگاهی رأی داد و قاطعانه «نظام اسلامی» را تعیین کرد، روزی که حضرت امام در پیام تاریخی خویش آن را آغاز «امامت امت» خواند و به مردم گفت «قدمهای بعدی را هم بردارید». مطابق دیدگاه حضرت امام این آرایش و این آهنگ اگر با دقت و کمال ادامه می یافت طومار هر چه ظلم را در کشور ما و منطقه و جهان به خوبی بر می چید. این نظر متفاوت دربارۀ نقش و مقام مردم ـ نظریّۀ مردمسالاری دینی ـ با چند نظریّۀ پایۀ دیگر تقویت می شد، از جمله این که «ارادۀ ملی جانمایۀ پیشرفت همه جانبه و حقیقی است»(بیانیۀ گام دوم). جبهۀ انقلاب به این باور نرسیده است. در نتیجه در افق تراز انقلاب اسلامی ایران پرواز نمی کند. این یعنی از دست دادن فرصت، این یعنی تعویق از تقدیر زمانه. ما جامعه را و حتی رهبری معظم انقلاب را معطل فهمهای ناقص خود کرده ایم. نتیجه هم انفعال است، انفعالی بسیار بسیار بی جا و البته خسارتبار. این بیماری تنها یک درمان دارد : «درک امام و ایمان به آن» حضرت امام در روز 12 فروردین پیامی خطاب به مردم ایران صادر فرمود که ابتهاج خود را بابت مشارکت بالای مردم و انتخاب جمهوری خود ابراز کرد و جملاتی پرمعرفت در پیام تبریک خود آورد که هیچگاه نباید فراموش شود. در ضمن از مردم خواست که این روز را فراموش نکنند و دائماً جشن بگیرند. هنوز جبهۀ انقلاب نمی داند با وجود 22 بهمن با این روز باید چه بکند. در فصل و گام جدید که فصل فرهنگ است، باید منتظر سؤالهای بی حد و حصر جوانان دربارۀ همۀ بنیادهای فکری انقلاب اسلامی و تصمیمات راهبردی آن باشیم و هیچ سؤالی را با تکدّر یا تجبّر به ضعف نکشیم و خاموش یا بی جان نکنیم. ما باید تبیین کاملی از امکان جمع شدن «ولایت فقیه» و «جمهوری اسلامی» یا «مردمسالاری دینی» ارائه نماییم. اگر به مردم اجازۀ قد کشیدن بدهیم حتماً یکی از سؤالاتشان این خواهد بود، برای آن آماده شویم. شرح مختصری از پیام تبریک حضرت امام در پیام بعدی آمده است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت حجر ابن عدی رضوان الله تعالی علیه ☘️@faslefarhang
• معرفی کتاب • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ روایت پیشرفت خودانگارۀ نیروهای انقلاب دربارۀ خودشان باید تغییرات جدی پیدا کند. این خودانگارۀ درست می‌تواند باعث انگیزش نیرومند و پایدار و همچنین باعث راهنمایی و هدایت درونی ایشان بشود. طبعا یکی از خطوط این انگاره تصور درست دربارۀ توان خود است. یکی از انگاره‌های مورد نیاز نیز تصور درست دربارۀ کاری که به ثمر خواهد رسید(الگوی درست) است. این انگاره را الگوهای واقعی پیشرفت به ما می‌دهد. هدف این انقلاب «تمدن نوین اسلامی» است، ولی تصویری که از خالص‌ترین نیروهای این انقلاب ارائه کرده‌ایم تنها «مدافع نظام» و کسانی است که در شرایط نظامی یا امنیتی داخلی یا خارجی سراغ انواع و اقسام دشمنان می‌روند و برای کشور و نظام امنیّت و ثبات می‌آورند. این یک راهبرد خطا است. ما نیازمند انگاره‌ای اسلامی و انقلابی دربارۀ «هویّت تمدنی فردا» هستیم. این هویّت مطلوب و شیرین و خواستنی را اگر جامعۀ مذهبی و انقلابی ننگارد مصیبت بزرگی نصیب کشور خواهد شد. الآن چنین نیست؛ در ذهن مردم مربوط‌ترین اقشار به مقولۀ پیشرفت «نیروهای انقلاب» نیستند. ما موظفیم هر چه زودتر دربارۀ این چهره و برند فکری کنیم. ما در گام اول موظفیم پیشرفتهای جبهۀ انقلاب را ببینیم؛ زیرا ناخودآگاه روی طنین باورهایمان و حتی روی باورهایمان و روی شماری از انگاره‌های ضروری و مورد نیاز تأثیر می‌گذارد. به همین جهت باید «روایت پیشرفت» به یکی از شغل‌های اصلی جبهۀ انقلاب و مطالعۀ این روایت‌ها به یکی از عادات و سطور ثابت سبک زندگی جامعۀ انقلابی، تبدیل شود. جامعۀ انقلابی باید اشتغال ذهنی و روحی با جریانهای فاسد سیاسی را از اولویت نگاه خود بیاندازد و دربارۀ پیشرفت بسیار بیشتر از پیش بخواند و بسیار بیشتر از پیش بگوید و بنویسد. باید همۀ آنها که در جبهۀ انقلاب مؤثرند جهان معنایی آنها را با سرعتی بالا تغییر دهند و همۀ عناصر تمدنی و دغدغۀ «پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی» را به صورتی کاملاً زنده و ملموس به ستاره‌های آن تبدیل نمایند. واحد تاریخ شفاهی «دفتر مطالعات جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی» چندی است با همکاری «مؤسسه فرهنگی خاکریز ایمان و اندیشه» این واجب را ـ روایت پیشرفت ـ شناخته است و به منظور انجام وظیفه در آن میدان قدم گذاشته و آثار ارزشمند متعددی پدید آورده است. یکی از این آثار به یک توفیق بزرگ ملی و آن «ساختن سلولهای بنیادین» توسط مؤسسۀ رویان، پرداخته است. نام این اثر «سلول‌های بهاری» است که با همّت «بهنام باقری» طی مصاحبه با دکتر بهاروند ـ محقق اصلی این پروژه ـ و تنی چند از محققان این پروژۀ بزرگ در قالب روایت زندگی دکتر بهاروند تنظیم شده است. این کتاب بسیار ارزشمند است؛ زیرا دربارۀ پیشرفتی است که بارها رهبر انقلاب به آن بالیده‌اند و از آن به عنوان سند توان جبهۀ انقلاب بهره گرفته‌اند. ضمن این که در این کتاب معلوم می‌شود که اساساً سلولهای بنیادین چیست و چرا ارزشمند و کلیدی است نکاتی نیز بیان می‌شود که برای جوانان نیازمند الهامهای درست، بسیار سودمند است. در این اثر روحیات و برخی عناصری که باعث پیگیری و توفیق کار شده نشان داده شده است، حال و هوای علمی این پیشرفت و این که دردِ دانستن چطور یک پیشرفت را پی‌ریزی کرده تصویر شده است. همچنین این اثر گامهای توسعۀ یک کار را نشان داده است : پیوند دانش و تکنولوژی، شاخه زدن‌های یک کار ریشه‌ای، تحقیقات بین رشته ای، پیوند خوردن با صحنه و بر اساس اقتضائات رشد کردن و وادیهایی که می‌توان به آن پیوند خورد، تعامل با حاکمیّت، تعامل با دانشمندان داخلی و خارجی، ارتباط با خیّرین و ... در مجموع مثال خوبی از نتیجه دادن جدیّت و توجهات انسانی در کار است و به ترسیمی از حاصل‌خیز بودن حال و هوای ایران امروز پرداخته است. این اثر یک روایت خشک علمی و تکنولوژیک نیست، بلکه در حد خوبی روایت یک زندگی است و روابط گرم انسانی و مسائل عاطفی راوی داستان را نیز بیان کرده است. جای تأسف است که هنوز به اندازه ای که لایق این اثر و وظیفۀ جبهۀ انقلاب است دیده نشده است و بازتاب پیدا نکرده است. عادت کنیم خود کتاب را بخریم و مطالعه کنیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند صدیقۀ کبری حضرت زهرا سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
🔴‏بدجوری زخمی شده بود رفتم بالای سرش نفس نفس میزد گفتم زنده ای؟ گفت: هنوز نه! ۲۰ فروردین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی ❤️ ✍️پدرام شمیرانی ✍️بیداری ملت @bidariymelat
• معرفی کتاب • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ یادداشت دکتر سعید جلیلی، بر کتاب «سلول‌های بهاری» : بسم الله الرحمن الرحیم بارش زلال اسلام ناب در این سرزمین رویش‌هایی دارد که مناسبات مرسوم را کنار می‌نهد و از «قنات‌ ملک» حماسه‌ مقاومت می‌آفریند و از «کُرِ گَه» حماسه‌ی پیشرفت. «سلول‌های بهاری» ، به خوبی روایت می‌کند رمز لقمه‌ حلال را در گشایش راز پیشرفت، و نشان می‌دهد آقا بودن را در ایمان و عمل صالح، و آقازاده‌ای که چون پروانه‌ای فرزانه، برای ملت خود و جهان اسلام امید و افتخار می‌آفریند.» سعید جلیلی؛ ۷ بهمن‌ماه ۹۹ ┄┅••؛••┅┄ کتاب سلول‌های بهاری خاطرات تولید و توسعه سلول‌های بنیادی به روایت دکتر حسین بهاروند (متولد ۱۳۵۰، اصفهان)، پدر دانش سلول‌های بنیادی ایران است که به تحقیق و نگارش بهنام باقری در انتشارات راه یار به چاپ رسیده است. دکتر بهاروند، استاد ممتاز و مؤسس پژوهشکده زیست‌شناسی و فناوری سلول‌های بنیادی پژوهشگاه رویان، در سال ۱۳۷۶ به این پژوهشگاه پیوست و پس از چند سال پژوهش، در سال ۱۳۸۲ توانست برای اولین بار در ایران سلول‌های بنیادی رویانی انسانی را تولید کند. این کتاب و امثال این کتاب باید به خوبی دیده شود و یکی از اشتغالات جوان امروز ایرانی واکاوی دقیق و کامل تمامی گونه های پیشرفت کشور مظلوم و تحقیر شده ولی افتخار آفرین ایران اسلامی باشد. این یکی از راههای تغذیه هویت مطلوب است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند صدیقۀ کبری حضرت زهرا سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
• اندیشه • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ خواب غافلان «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اَللّٰهَ لَهُ مُلْكُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ ، وَ مٰا لَكُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاٰ نَصِيرٍ» ﴿البقرة، 107﴾ نمی دانید سرپرست و یاوری جز خدا ندارید؟! «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اَللّٰهِ وَ مٰا نَزَلَ مِنَ اَلْحَقِّ، وَ لاٰ يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا اَلْكِتٰابَ مِنْ قَبْلُ، فَطٰالَ عَلَيْهِمُ اَلْأَمَدُ، فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فٰاسِقُونَ» ﴿الحديد، 16﴾ وقت آن نرسیده که «مؤمنان» دل هایشان برای یاد خدا و قرآنی که نازل شده نرم و فروتن شود؟! این طور نباشد که دفتر هدایت باشد، ولی گذر زمان دلها را به قساوت کشیده باشد! در فرهنگ سعادت ساز اسلامی، پناه بردن به نصرت الهی یعنی روشن بینی و واقع نگری؛ یعنی روشن فکری. تلاش برای قرار گرفتن زیر چتر سرپرستی حق تعالی یعنی نگاه نافذ و دوراندیش داشتن. حال ما چگونه است؟ آیا خود را در پناه نصرت الهی قرار داده ایم؟ آیا همّ ما و قبلۀ دلهای ما و گرمابخش وجود ما و «تکیه گاه واقعی و اصلی ما» التجا به نصرت الهی است؟ اگر خیر پس بنا داریم کی به تکیه گاه واقعی و نصرت الهی پناه ببریم؟ این طور که معلوم است غفلتهای ما خیلی زیاد شده است و در مقاطع مختلف با دلهایی پرغفلت عمدتاً به هوشمندی و توانمندی خود و کثرت نیروها و تسلط بر امکانات فراوان چشم دوخته ایم. پس معلوم می شود این بد نیست که سفها و دیوثان و خبیثان و دزدان و انسانهای پرنخوت و پرادعا و آدم‌های بی خاصیت و پرهزینه و دروغگو و دروغگو و دروغگو میدان‌دار شده اند و خودآگاه و ناخودآگاه با همدلی و همراهی دشمنان این ملت نقشه های شومی برای ما کشیده اند. چه خوب که با این وضع مشکوک مساجد را بسته اند و مراسمهای دینی را پریشان می‌کنند! چه خوب که شهر مؤمنان را بی شاهد متهم می‌کنند، بلکه به آنها توهین می‌کنند! چه خوب که ذلّت پشت ذلّت برای ما به ارمغان می آورند! چه خوب که ... چرا خوب؟! زیرا بیداری واقعی نعمت کمی نیست. این همان است که ما روزی حداقل 10 بار از خداوند متعال آن را می خواهیم. ما چگونه و چه موقع متوجه خواهیم شد که این حجم از شیطنت و خباثت و این جنگ احزاب همه جانبه داخلی و خارجی عادی نیست و باید از شرک و دوبینی و خودبینی و نخوت و دنیانگری دست برداریم و به حق تعالی پناه ببریم؟ وقت آن شده که «التجا به خداوند متعال» را انتخاب کنیم. «اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ» (دعای روز اول ماه رمضان) یک ماه کلیدی در پیش داریم تا از خداوند متعال رفع بلا از وجود شریف ایرانیان و مؤمنان مظلوم این کشور، و یک انتخابات پرشعور و پرشور را طلب کنیم و آنچنان الحاح کنیم که مشمول مراحم حق گردیم و به نتیجه ای دلخواه امام عصر عج برسیم. داشتیم فراموش می کردیم که این دعا یک حاجت فراگیر بشر امروز است : «ربنا ولاتسلط علینا من لایرحمنا!» ماه الهی رمضان، ماه مهمانداری حق تعالی، ماه بارش باران رحمت الهی بر مؤمنان پرحاجت ایران اسلامی مبارک! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند ام المؤمنین و مهربان امت رسول ص حضرت خدیجه سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
• اندیشه • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 1▫️ اشراف شناختی استاد شهید علامه مرتضی مطهری اعلی الله مقامه در شمار اندیشمندان مصلح مسلمان دوران معاصر است. دغدغۀ احیای دین در شمار اصلی ترین دغدغه های این شخصیّت موفق علمی است. اصرار بر این ماجرا نیز به باور عمیق و عالمانۀ او به دین اسلام باز می گشت و این که همۀ سعادتهای بلندی که به بشر وعده داده شده و برای تأمین آنها به مهمانی باشکوه هستی دعوت شده در گرو فهم و اجرای درست دین اسلام است. بررسیهای او نشان می داد که «همۀ مفاهیم دینی در دوران ما بد فهمیده شده است» و این از نگاه او بزرگترین خسارت زندگی بشر بود. او مکتب خوب و عالی را مکتبی می دانست که : «اوّلاً قابل اثبات و استدلال باشد، به عبارت ديگر، از ناحيه عقل و منطق حمايت شود. ثانياً به حيات و زندگى معنى بدهد، انديشه لغو و بيهوده بودن زندگى را و اينكه همه راهها به پوچى و هيچى منتهى مى‏شود، از ذهنها خارج سازد. ثالثاً آرمان‏ساز و شوق‏انگيز و آرزوخيز باشد. رابعاً قدرت تقدّس بخشيدن به هدفهاى انسانى و اجتماعى داشته باشد. خامساً تعهّدآور و مسئوليّت ساز باشد.»(مجموعه آثار، ج‏2، ص83) و اسلام را اینچنین می شناخت. البته معتقد بود باید اسلام را به صورت یک اندام شناخت و این شناخت را برای مبلغ دین واجب می دانست : «واى به حال ما در اين عصر، در عصر علم، در عصر شك و ترديد، در عصر شبهه، در عصرى كه براى اسلام اين‏همه مخالف‏خوانى‏ها هست و روزى نيست كه در روزنامه‏ها و مجلات، انسان يك چيزى بر عليه اسلام نبيند يا در مقالات راديويى يك گوشه‏اى نشنود. ... اگر در اعصار گذشته مبلّغ شرايط سخت و سنگينى داشت، در زمان ما آن شرايط ده برابر و صد برابر شده است؛ شرط اول: شناخت اسلام به صورت يك مكتب‏ اسلام‏ خودش يك مكتب است، يك اندام‏ است، يك مجموعه هماهنگ است؛ يعنى تك‏تك شناختن هم فايده ندارد؛ بايد همه را در آن اندام‏ و تركيبى كه وجود دارد بشناسيم. ارزيابى ما درباره مسائل اسلامى بايد درست باشد» (مجموعه آثار، ج‏17، ص415) به همین منظور کتاب «مقدمه ای بر جهانبینی اسلامی» را در آخر عمر ـ قبل از پیروزی انقلاب ـ در شش جلد تدوین نمود. در عین حال در جلد سوم ـ کتاب وحی و نبوت ـ در فصل ششم مبحثی آورده است به نام «مشخصات اسلام» که در آن به معرفی اصول فکر اسلامی ذیل سه سرفصل : «شناخت»، «جهانبینی» و «ایدئولوژی»، پرداخته است. این مبحث شاید سی صفحه بیشتر نباشد ولی حتماً یکی از آثار جذاب و اهتمامهای ویژۀ ایشان به شمار می رود. می توان آن را اثری مستقل دانست و از جهتی از تمام آثار شهید مطهری برتر شمرد. در دوران ما که به فرهیختگی نیاز بیشتری پیدا کرده ایم، این الگوی شناخت ارزش و اهمیّت بیشتری پیدا کرده است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل یاد، هدیه به روح بلند حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم ☘️@faslefarhang