• تبریک و تسلیت •
#سوگ_مادر
#سوگ_رفیق
شیر عرب که لرزه به ارکان کفر زد / کشتی شکست خوردۀ هجران فاطمه است.
┄┄┅••=✧؛▪️؛✧=••┅┄┄
علی را باید داشت، علی را باید نگریست،
آنگاه که رسول خدا ص را از دست داد، فرمود اگر ضربه ای که بر فرق من فرود آمد بین کوههای زمین تقسیم می کردند همه متلاشی می شدند،
و داغ انحراف امت را پس از نبی اکرم ص دید،
و اکنون ...
عجب دلی!!
عجب سرنوشتی!!
ما مخلص شماییم علی جان!
┄┅••؛••┅┄
در منزلت حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار گفته اند،
این که معصومه بوده است، قدیسه بوده است، منظور آفرینش بوده است، سیدۀ زنان اهل بهشت است، بزرگ شفیعۀ روز جزا است و ...
همچنین می دانیم که خود را فدای نهضت نبوی کرد و می دانیم که خود را فدای ولایت برحق علی ع کرد و می دانیم که با خلق خدا چه عاشقانه مهربان بود ...
در سوگ این مجاهد بزرگ و عزیز و آموزگار به یکدیگر تسلیت می گوییم و عزاداری می کنیم؛
تا این ارزشها برجسته شوند و بمانند،
تا قدر و منزلت انسان فراموش نشود،
تا راه درست با هیاهو و اغواگری مخفی نشود،
تا پلشتی و سیاه کاری قدر و منزلت نگیرد،
تا نشستن و نظاره کردن و بی خاصیت بودن و عافیت طلبی کردن ساده انگاشته نشود،
تا سکوت بیجا و مماشات با دنیاطلبان نام عقل ورزی و احتیاط و کار سنجیده نگیرد،
تا فداکاری برای حقیقت کاری سبک و ذلیل به شمار نیاید،
تا ...
ما به خاطر سنّت تعزیت رحلت حضرت زهرا سلام الله علیها منّتهای بسیاری بر سر بشر امروز داریم، بسیار! بسیار!
ما به نام حضرت مادر و به خاطر فداکاریهای حیرت انگیز او، پرچمدار انسانیّتیم.
روزی خواهند فهمید.
┄┅••؛••┅┄
این شعور بزرگ را خدمت شیعیان و دوست داران حضرتش صمیمانه تبریک،
و این رحلت جانسوز را به همۀ بشریّت و فرزند عزیز و دردانه اش تسلیت می گوییم.
┄┄┅••=✧؛▪️؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به پیشگاه گل نشکفتۀ علی سلام الله علیها
▪️@faslefarhang
• تحلیل •
#فرزندفاطمه
#یک_شهر_تماشاچی
#شخصیت_رهبری
#روایت_یک_زندگی_خوب
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
شگفتی بزرگ هستی، انسان است و زندگی او.
اسلام به یک زندگی جامع و کامل دعوت میکند، آنچنان که رسول گرامی اسلام زیسته بود.
امام خمینی و شاگرد برومندش در شمار نامداران این سبک زندگی بودند و هستند.
زندگی انقلابی زندگی پرمغزی است، درتراز تمدنی است، در اوج شعور اسلامی و عواطف انسانی است.
اینگونه زیستن حتما دشوار است و «افضل الاعمال احمزها»
به نام انقلابیگری نباید فرهنگ انقلاب را بدنام کرد. انقلابیگری یعنی یک زیست مترقی و کامل که ما در رفتار رهبری میبینیم.
اشاره خوبی به این شگفتی دوران در یادداشت سرکار خانم قديري بود که عینا در اینجا نقل میشود:
▫️ داستان یک مبارزه، پر از زندگی!
شاید اگر مینوشتم " این زندگی سراسر مبارزه بود " خیلی جای تعجب نداشت اما این روزها که برای خیلی از " مثل منها " خوب زندگی کردن مثل راندن ماشین شده و انقلاب کردن چون دویدن ، جمله اول خیلی عجیب تر است.
" مثل منها " اگر بخواهند خوب زندگی کنند نمیتوانند انقلاب کنند اما همین که تصمیم به انقلاب کردن میگیرند مجبورند کناری، ماشین را پارک کنند و مشغول دویدن بشوند و فقط زمانی میفهمند زندگیشان کیلومتر ها دورتر از آنها کنار جاده پارک شده است که دیگر سلامتی و کانون خانواده و تفریح و هیچ چیز دیگری باقی نمانده و حتی جانی هم نمانده که برگردند زندگیشان را بردارند.
اما ما رهبری داریم که روایت مبارزهاش سراسر زندگیست.
زندگی که پر است از شمشیر زدن و پوزهی شیطان آمریکایی را به خاک مالیدن در دل تفسیر قرآن گفتن و منبرهای بعد از نماز و قلم زدن های داخل زندان و راه رفتن بر زمین و ....
همینطور یک قیام است که پر از اهتمام به سلامت و تغذیه روح و تربیت فرزند و توجه به خانواده است.
این ها چطور با هم جمع میشوند؟
چطور میشود همه این چیزهایی که در زندگیهای " مثل منها " تا به این حد بیربط مینماید را جمع کرد و در همهی آنها موفق شد؟
هنوز یک خط هم روایت ننوشتم
فقط یک عنوان بود که نشان داد 《اینجا یک اتفاق بزرگ دارد نفس میکشد.》
┄┅••؛••┅┄
همه میدانند که درباره این شگفتی گفتنی بسیار است.
به مدد الهی خواهیم گفت.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند حضرت زهرا سلام الله علیها
☘️@faslefarhang
• تسلیت •
«وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ،
اَلَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ،
قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ»(البقرة، 155 و 156)
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️رخنه میجویی خلاص خویشتن
▫️رخنهای جز مرگ ازین زندان که یافت
بامداد ۲۷ بهمن مصادف با شهادت امام موسای کاظم علیه السلام، فاضل ارجمند حجتالاسلام سیدمصطفی مدرس مصلی در راه زیارت امام رؤوف از میان ما پر کشید و به دیار باقی شتافت.
برادر بسیار عزیزی را از دست دادیم. به او امیدهای بسیاری بود و هرچند هنوز در موقف خود به طور کامل نشکفته بود، ولی انسان بزرگی بود.
باید درباره سیدمصطفی کمی تفصیلی سخن گفت. شخصیت او باید برای جوان امروز بازنموده شود تا بیاندیشد که در این زمانه چنین هم میتوان بود.
اندیشهها و ایدههایش برای جوان امروز جذاب است و افقگشاست.
خاطرات زندگیش نیز الهامبخش است.
سالهای سال بود که تلاش میکرد کار بزرگی برای انقلاب بکند. کارهای متنوعی کرده بود و دائما میآموخت و میشنید تا عملیات خود را دقیقتر کند. نقطه عملیات او تیزتر شده بود و سرعت رشدش خیلی بالا رفته بود. اقلا تنها یکی دو سال لازم بود تا بخش خوبی از ثمرات تلاشهای این سالهایش را ببیند. دریغ که خدای بینیاز او را در همین مقطع طلبید و ظاهراً این کارها بدون مجری ماند.
از همه چیز و همه کس میآموخت. با سرعت زیادی در حال اندوختن بود.
نکتههای دقیق را درمییافت و پس از آن نزدش حاضر بود.
اهل یقین بود، اهل توقفها و تردیدهای بیجا و از سر کاهلی نبود، در هدف و مسیر تردید نداشت.
منطق داشت، منطق او پیشرفت کار بود و برای آن بسیار میسوخت و میکوشید و تواضع و فداکاری میکرد.
مهمترین و بارزترین خصلت او این بود که عظمت انقلاب اسلامی را درک کرده بود. انقلاب اسلامی همه وجودش را تسخیر کرده بود.
ریشههای انقلاب را یافته بود و همه آنها را جدی میگرفت. دانشهای حوزوی را از ریشههای قطعی انقلاب یافته بود و با جدیتی مثال زدنی هر محفل علمی وزینی مییافت خود را به آن میرساند تا از تراث معرفتی اسلامی چیز بیشتر و سنگینتری بیاموزد. باز هم شیرینترین گفتگوها برای او گفتگوی عالمانه درباره گذشته، حال و آینده انقلاب بود.
غیر از عشق به اهلبیت که شاید از کودکی با او همراه بود، دردهای معنوی را از ابتدای حیات حوزوی برگزیده بود و علاقه داشت همه چیز را به این افق بکشد و با این رائحه بشنود. شاید زیباترین رائحه حضور و بروز او اخلاص و صداقتش بود.
اگر دردها و غصهها رهایش میکرد او را بسیار اهل رفاقت مییافتی، با گامهای سریعی به سمت رفیق میآمد و در زمان کمی حجم عظیمی از عواطف ناب را به رفیق خود هدیه میکرد.
حجم فعالیتش بالا بود و تنوع آنها تعجب دوستان را برمیانگیخت.
اهل ارتباط بود. در ذهن و سینه وسیعش اشخاص و گروههای زیادی جا میشدند و هر کدام سهمی داشتند. نگاه او به اشخاص و مجموعهها و حرکتها احترامآمیز بود و هرچه میگذشت این خصلت در او برجستهتر میشد. جالب این بود که این ارتباطها او را منفعل و صرفا اهل رفیقبازی نمیکرد. ارتباطها همه با معنا بود.
خدا جابر است و به او صد امید و هزاران طمع داریم، ولی میپرسیم چگونه این ثلمه جبران خواهد شد؟!
┄┅••؛••┅┄
درگذشت این عزیز را به خانواده مکرم، اساتید معزز و دوستان ارجمند ایشان صمیمانه تسلیت میگوییم و روح شریف ایشان را در حشر اصفیای الهی و در جوار امام رؤوف ع میخواهیم.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
◾️◾️@faslefarhang
• تحلیل •
#رحمت_پدری
#مکتب_سلیمانی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️دور از نگاه تباه امروزی
در کلیپی که به یاد شهید سلیمانی ساخته شده بود، نشان می داد که به مردم عادی در چند کشور منطقه عکس حاج قاسم را نشان می دادند و می گفتند؛ این فرد را می شناسید؟ هر کسی پاسخی می داد که نشان از ارادت به ایشان و گاهی تحلیلی از کار بزرگشان بود.
در این میان پیرمردی تا عکس را دید منقلب شد و جملۀ بزرگی گفت. گفت : «ایشان در حق ما پدری کرد. خدا به ایشان رحمت پدری داده بود».
این دریافت خیلی عمیق بود. احتمالاً آن شخص از نوعی پختگی دینی و اجتماعی برخوردار بود که چنین دریافت فاخری را به میان آورد.
شاید یکی از اموری که حاج قاسم را در مکتب شهید سلیمانی سرآمد می کرد برجستگی ایشان در همین خصلت رحمانی بود.
شواهدی هست که ایشان جنگ را هم از همین زاویه می دید و آموزش مقاومت را نیز به همین منظور انجام می داد. این نکتۀ عمیق و عزیز انسانی آنقدر کشش دارد و در فرهنگ شیعی آنقدر پشتیبانی می شود که ممکن است اصرار ایشان بر حفظ نظام اسلامی و مراعات رهبری را نیز در پناه آن قرار داد و با آن به اصرارهای پرالتهابی نسبت به آنها رسید.
حضرت آقا خاطرۀ سر زدن ایشان به بیمارستان و منتظر انجام عمل جراحی روی نوۀ یکی از پاسداران شهید شدن را نقل می فرمودند و ضمن این که بغض کرده بودند می گفتند هر چه به ایشان می گفتند شما وقتهایتان مهم است، نمانید و بروید، ایشان ماند تا عمل انجام شد و از خوب بودن عمل اطمینان کرد و رفت.
حضرت آقا از چه چیز متأثّر شده بود؟ بی گمان همین مشاهدۀ رحمت زیبای پدری در ایشان بود.
می توان گفت «رحمت پدری» بزرگترین و اصلی ترین هدیه یک ژنرال جمهوری اسلامی به جهان اسلام بود.
┄┅••؛••┅┄
ما مصرف کنندۀ رحمت هستیم. همۀ انسانها چنین اند، ولی گاهی تولید کنندۀ آن خیر.
در دعای مکارم الاخلاق خدا را می خوانیم که «و أجر للنّاس علی یدیّ الخیر!»؛ «به دستان من برای مردم خیر جاری کن!».
و چه خیری بالاتر از مهربانی؟!
به بیان زیبا و هوشمندانۀ حاج آقای پناهیان حفظه الله تعالی، امروز شیطان روی تفرقۀ بین مؤمنین متمرکز شده است؛ زیرا فقط به همین عنصر امید دارد و از مابقی عناصر در واقع مأیوس شده است.
حضرت آقا نیز ضمن این که سالهای سال است تأکیدات فراوان بر «حفظ انسجام ملی» و به تعبیر حضرت امام «وحدت کلمه» فرموده اند، اخیراً هشدار می دهند که دشمن روی تفرقۀ بین ملت ایران تمرکز کرده است.
افزایش «رحمت پدری» می تواند به این همدلی و انسجام و لذت بردن از همدیگر مدد برساند. رحمت پدری می طلبد که اگر در اطرافیان بچه گی هایی مشاهده شد به سهولت از آن بگذریم، حتی در شکلهای فاخر آن که اخلاق ابرار است، متوجه آن هم نشویم.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند حضرت زهرا سلام الله علیها که با رحمت مادرانۀ خود تراز امید را در جهان بشری و جهان الهی جا به جا کرده است.
☘️@faslefarhang
• تحلیل •
#شعار_سال 1
#مهارتورم_رشدتولید
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️ چند تأمل
دربارۀ شعار سال چند بحث قابل ذکر هست :
ـ این برنامه از کی شروع شده و چه مقصودی را دنبال می کرده است؟
ـ آیا سودمند بوده و هست؟
ـ در قبال آن چه چیزی برعهدۀ ما است؟
ـ شعار امسال چه چیزی را دنبال می کند و در مقایسه با «طرح راهبردی رهبری» از چه جایگاهی برخوردار است؟
▫️سنت نامگذاری سال
پس از ضایعۀ رحلت جانگداز حضرت امام در بهار ۱۳۶۸ و قبول سکانداری نهضت امام از طرف آیت الله خامنه ای، قریب به ۳۴ بهار است که سال نو را با نوای گرم «پیامهای نوروزی» ایشان شروع می کنیم.
ایشان از همان آغاز در ابتدای هر سال موضوعی را انتخاب می فرمودند و روی آن تأکید ویژه می فرمودند.
این روال قریب به نه سال ادامه پیدا کرد؛ یعنی از ١٣۶٩ تا ١٣٧٨(عمدتاً دهه هفتاد خورشیدی).
نکاتی که طی این سالها روی آنها تأکید شده بود موارد زیر بودند :
۱۳۶۹: تأکید بر «تحول درونی و اصلاح امور»
۱۳۷۰: تأکید بر «صبح روشنی»
۱۳۷۱: تأکید بر «تحکیم معنویت»
۱۳۷۲: تأکید بر «عدالت اجتماعی»
۱۳۷۳: تأکید بر «صرفهجویی»
۱۳۷۴: تأکید بر «وجدان کاری، انضباط اجتماعی، انضباط اقتصادی»
۱۳۷۵: تأکید بر «ضرورت پرهیز از اسراف و حفظ ثروت و منابع عمومی کشور»
۱۳۷۶: تأکید بر «توجه به معنویات و فضایل اخلاقی»
۱۳۷۷: تأکید بر «صرفهجویی و پرهیز از اسراف، قناعت و پایداری بر مواضع اسلامی و انقلابی»
این روال ادامه داشت تا به سال ۱۳۷۸ رسیدیم که همزمان شد با یکصدمین سال تولد امام خمینی ره. حضرت آقا که عصر را به نام خمینی زده بودند به طور طبیعی گرایش به این یافتند که این سال را به نام ایشان ثبت کنند، لذا سال ۱۳۷۸ سال امام خمینی نامیده شد.
پس از آن بود که ایدۀ «نامگذاری سالها» متولد شد و در ضمن ظرفیتی دیده شد که توسط آن امکان سودهی مختصری به فضای ذهنی جامعه وجود داشت. این روند سال بعد نیز ادامه پیدا کرد.
۱۳۷۹: سال امام علی بود. دلیل آن نیز وجود دو عید غدیر در همان سال بود.
همان طور که معلوم است این دو نامگذاری حالت نمادین داشته و ضمن اهمیّت بالا و کلیدی ای که هر یک از آنها داشته شاید از منظر مدیریت حوادث روز در واقع یک هدف تمدنی مربوط به اقتضائات پیشبرد عینی نهضت را دنبال نمی کرد.
┄┅••؛••┅┄
🔻در دهه هشتاد نیز این روند ترک نشد :
۱۳۸۰: سال اقتدارملی و اشتغالآفرینی نامیده شد.
این نامگذاری در حالی بود که رئیس جمهور وقت جناب آقای سید محمد خاتمی پیشنهاد داده بود اولین سال در قرن بیست و یکم به نام سال «گفتگوی تمدنها» باشد و استقبال مختصری نیز از آن صورت گرفته بود.
همان طور که مشهود است این نامگذاری به یک ضرورت اشعار دارد و سمت و سویی متفاوت با دست فرمان دولت وقت که یا روی توسعۀ سیاسی متمرکز بود یا روی نمایشهای دیپلماتیک بین المللی، گرفته است.
۱۳۸۱: به عنوان سال عزت و افتخار حسینی نامگذاری شد.
دلیل این نامگذاری نیز تقارن ماه محرم قمری در فروردین و اسفند ماه همان سال بود؛ یعنی دهه محرم دو بار در یک سال قرار گرفته بود.
این سال هم هرچند بهانۀ محرم را داشت ولی خالی از اشعار سیاسی نبود.
نامگذاری سالهای بعد عملاً چیزی را که دنبال می کرد نوعی سودهی زمزمۀ اجتماعی به سمت مطالبه گری از دولت اصلاحات بود. البته طبعاً چنین نیازی نیز در میان مردم شکل گرفته بود.
۱۳۸۲: سال خدمتگزاری.
۱۳۸۳: سال پاسخگویی.
بیشتر سازمانهای دولتی سعی کردند تا با تهیه بولتن و جزواتی دربارهٔ عملکرد وزارتخانه یا سازمان مربوطه، خود را پاسخگو نشان دهند برخی سازمانها جلسات مردمی برپا میکردند و به سوالات مردم پاسخ میگفتند.
۱۳۸۴: سال همبستگی ملی و مشارکت عمومی
شاید تهدیدات ایالات متحده و کشمکش اروپا و جمهوری اسلامی بر سر فعالیتهای هستهای ایران موجب گردید تا رهبر انقلاب تمامی مطبوعات، احزاب و سیاستمداران داخلی را به نوعی همبستگی و دوری از مناقشات داخلی دعوت کند.
۱۳۸۵: سال پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نامیده شد.
اساس این نامگذاری از آن جهت بود که در آن سال دو بار تاریخ وفات محمد بن عبدالله، به تاریخ قمری، در تقویم بود. یکبار در ابتدای سال و یکی در پایان سال.
ولی در عین حال خالی از عامل اقتضایی نبود زیرا کاریکاتورهای موهنی دربارۀ پیامبر اسلام در نشریه دانمارکی در سال قبل از آن چاپ شد که عکس العملهای متعددی را باعث شد و شاید این نامگذاری به نیّت تشدید این اقدامات صورت گرفت.
ادامه دارد ...
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید آوینی که حقیقتاً مفسّر ارجمندی بر ارزش انسان و پاسدار روشنبینی و ژرفکاوی در حیات اسلامی بود.
☘️@faslefarhang