eitaa logo
کانون فرهنگی تبلیغی شهید فاتح
419 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
966 ویدیو
0 فایل
🌍 مشهد ارتباط با ادمین : @fateh_kanoon
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 محفل انس با قرآن کریم/ با حضور خانواده‌های محترم فاطمیون پنج‌شنبه ۱۶ فروردین، ساعت ۲۰ مشهد، امام‌زاده سید محمد (گنبد خشتی) https://eitaa.com/fateh_kanoon93 @Fatemiyoun_1434
📸 گزارش تصویری حضور خانواده های لشکر فاطمیون در محفل انس با قرآن. https://eitaa.com/fateh_kanoon93
روز قدس نه فقط روز فلسطین، بلکه روز اسلام و حکومت اسلامی است. حضور مهاجرین افغانستانی و خانواده‌های مدافعان حرم لشکر فاطمیون در راهپیمایی روز قدس مشهد مقدس. https://eitaa.com/fateh_kanoon93
💚🌷💚🌷💚 نام و نام خانوادگی: حمید حسینی تولد: ۱۳۶۵/۱۱/۰۲ شهادت : ۱۳۹۴/۰۷/۲۹ محل شهادت: حلب https://eitaa.com/fateh_kanoon93
کانون فرهنگی تبلیغی شهید فاتح
#یکی‌از‌میان‌ما 💚🌷💚🌷💚 نام و نام خانوادگی: حمید حسینی تولد: ۱۳۶۵/۱۱/۰۲ شهادت : ۱۳۹۴/۰۷/۲۹ محل شه
شهید مدافع حرم حمید حسینی ۲ اسفند ماه سال ۱۳۶۵ در مشهد به دنیا آمد. پدر و مادرش اصالتا اهل ولایت بندر روستای دهن خیرعلی استان دایکندی افغانستان بودند. حمید تحصیلاتش را مقطع ابتدایی ادامه داد و بعد از آن وارد بازار کار شد تا کمک دست پدر در تهیه مخارج زندگی باشد. کار را با بنایی شروع کرد و بعد ها به کفاشی روی آورد و در این زمينه استاد شد. حمید زرنگ و باهوش بود و بسیار دلسوز و شجاع. او از طریق دوستانش متوجه جریانات سوریه شد و با وجود مخالفت شدید خانواده اولین بار در سال ۹۳ عازم سوریه شد. بعد از ۳ ماه برای مرخصی به ایران آمد و حدود یک سال منطقه نرفت و کار های عقب افتاده اش را انجام داد و بعد از آن به هر سختی بود خانواده را راضی کرد و برای بار دوم عازم سوریه شد. حمید ۲ بار اعزام شد‌ و در بخش زرهی انجام خدمت میکرد. در ۲۹ مهر سال ۱۳۹۴ مصادف با ۷ محرم طی عملیاتی به او دستور دادند تا تانک ها را جلو بکشد و چون باران گلوله و آتش بود و از داخل تانک جایی دیده نمی‌شد مجبور شد از تانک بیرون بیاید تا بقیه تانک ها را راهنمایی کند که مورد اصابت خمپاره دشمن قرار گرفت و سر از بدنش جدا شد و به خیل عظیم شهدا پیوست. پیکر مطهرش در روز ۱۳ آبان تشییع و در بهشت رضای مشهد آرام گرفت. https://eitaa.com/fateh_kanoon93
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨هر روز ساعت ۸ صبح به رسم ارادت به آقا سلام می کنیم این قرار ما خراسانی‌هاست زیارتی کوتاه از قاب تلفن همراه یک سلام دلنشین مشترک 🔹سلام بر امام مهربانی امامی که پناه دهنده دلهای خسته است، امامی که هر یک از زائران را به گونه ای زیبا نوازش می کند،امامی که دست رد بر سینه کسی نمی زند 🔹السلام علیک یا امام رئوف(ع) https://eitaa.com/fateh_kanoon93
🔸🔹🔸 💠 اعمال شب و روز عید فطر https://eitaa.com/fateh_kanoon93 🔹🔸🔹
به پایان آمد این ماه و عبادت همچنان باقیست برای ما حرم بنویس، نجف تا کربلا کافیست عید سعید فطر بر همگان مبارک https://eitaa.com/fateh_kanoon93
📸 گزارش تصویری 🔺 برگزاری محفل انس با قرآن و ضیافت افطاری و شام، ویژه دختران جانبازان و رزمندگان مدافع حرم لشکر فاطمیون، به همت کانون فرهنگی تبلیغی شهید فاتح با همکاری آستان قدس رضوی در حرم مطهر، در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان ،دوشنبه ۲۰فروردین ماه ۱۴۰۳ برگزار شد. 🔺بازدید از غرفه های فرهنگی آموزشی واقع در پایگاه آداب زیارت دخترانه‌ ی حرم مطهر نیز بخشی از این برنامه بود. 🔺در این برنامه‌ سرکار خانم حسینی همسر شهید ابوحامد از مهمانان ویژه بودند. انتهای محفل، به دختران فاطمی به مناسبت عید سعید فطر عیدی فرهنگی اهدا گردید. https://eitaa.com/fateh_kanoon93
خداجانم تاوان کدامین گناهمان را پس می‌دهیم که هنووز حجتت را از ما دریغ می‌کنی؟ بس نیست؟ 🌱 أللَّھُمَ‌؏َـجِّلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْفَرَج https://etaa.com/fateh_kanoon93
هدایت شده از فاطمیون
💢دوست شهید فاتح می‌گفت: «قبل از رفتن لحظه آخر محکم بغلم کرد و گفت: ما که لایق نیستیم، ولی اگر شهادت نصیبمان شد، از ما فراموش نکنید. هر وقت باران بارید به جای من زیر باران بخوانید.» هم اکنون هوای مشهد بارانی‌ست؛ دعای فرج را زمزمه کنیم به نیابت از همه شهدا خصوصا شهید عزیز رضا بخشی @Fatemiyoun_1434
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨هر روز ساعت ۸ صبح به رسم ارادت به آقا سلام می کنیم این قرار ما خراسانی‌هاست زیارتی کوتاه از قاب تلفن همراه یک سلام دلنشین مشترک 🔹سلام بر امام مهربانی امامی که پناه دهنده دلهای خسته است، امامی که هر یک از زائران را به گونه ای زیبا نوازش می کند،امامی که دست رد بر سینه کسی نمی زند 🔹السلام علیک یا امام رئوف(ع) https://eitaa.com/fateh_kanoon93
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 کتاب «خاتون و قوماندان» به چاپ هشتاد و پنجم رسید. این کتاب اثری از مریم قربان‌زاده، با روایتی از زندگی ام البنین حسینی همسر شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده مدافعان حرم لشکر فاطمیون به تحریر در آمده است. حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب نیز برای این کتاب تقریظ نوشتند که در نشریات مختلف به چاپ رسیده است. https://eitaa.com/fateh_kanoon93
کانون فرهنگی تبلیغی شهید فاتح
📽 کتاب «خاتون و قوماندان» به چاپ هشتاد و پنجم رسید. این کتاب اثری از مریم قربان‌زاده، با روایتی از
‍ 🔻 به مناسبت چاپ مجدد این متن را هم بخوانیم جانبازی قومندان؛ پاسداری خاتون | نگاهی به زندگی سردار شهید علیرضا توسلی یازده سال، به‌درستی چقدر طول می‌کشد؟ در یازده سال چه کار‌هایی می‌شود کرد؟ کجا‌ها می‌شود رفت؟ چطور می‌توان یازده سال را پر کرد؟ یازده سال در عمر متوسط هفتاد سال، چقدر دیده می‌شود؟ در یازده سال می‌شود دیپلم گرفت. می‌شود یک نوزاد را به کودکی رساند. می‌شود یک نهال را به میوه رساند و خیلی کار‌های دیگر. یازده سال در عمر یک آدم چندان به حساب نمی‌آید. چشم بر هم بزنی، یازده سال تمام می‌شود. تمام تمام و جز خاطره‌هایی باقی نمی‌ماند، اما برای بعضی‌ها یازده سال یک عمر است، یک عمر که از هفتاد سال هم بیشتر و برتر است، مثل شب قدر که از هزار ماه برتر است. بعضی‌ها با بودنشان، یازده سال را از هفتاد سال باارزش‌تر می‌کنند. یک نفر را می‌شناسم که در یازده سال ازدواج کرد و از خدا سه فرزند گرفت و به جنگ رفت و شهید شد. این یازده سال مثل یک نیم خط نورانی است در یک بُردار. در همه این نیم خط هم زندگی به معنای مرسومش پیش نرفته است. مرد زندگی بیشتر این عمر را نبوده است. عمق زندگی یک انسان همیشه مهم‌تر بوده است از طول و عرضش. عمق زندگی مشخص می‌کند عرض زندگی چقدر باشد. بعضی هرقدر عمیق‌تر به زندگی نگاه می‌کنند، عرض آن را هم توسعه می‌دهند، اما برای طول آن غمی ندارند. خاتون ما عرض زندگی‌اش به وسعت عمق زندگی مردش بود. مشهد یا هرات یا کابل یا دمشق برایش فرقی نداشت وقتی همت و جهاد مردش را می‌دید. نگاه عمیق قومندان عرض زندگی را تا نیویورک هم توسعه می‌داد. «ام‌البنین حسینی» وقتی در سال ۷۹خورشیدی با «علیرضا توسلی» ازدواج کرد، دنبال همین عمق زندگی بود، مردی که کتاب بخواند، علم دین داشته باشد، برای وطنش کاری بکند، دغدغه جهان اسلام را داشته باشد و درگیر روزمره‌ها نشود. علیرضا توسلی، مجاهدی که با شوروی سابق در دهه ۸۰ میلادی جنگیده و در دفاع مقدس ایران تفنگ دست گرفته بود و بعد از اخراج متجاوزان ارتش سرخ شوروی ماه‌ها و هفته‌ها برای جهاد به افغانستان می‌رفت و شیرینی غزلیات حافظ را با گویش پارسی دری حلاوتی دوچندان می‌بخشید، همان مردی بود که زندگی را برای خاتون عمق می‌بخشید و او را از روزمره‌ها فاصله می‌داد. قوماندان مرز نداشت. شمشیر جغرافیا را می‌دید و درد می‌کشید، اما خودش برای تیغه این شمشیر اعتباری قائل نبود. در ایران مسکن داشت، اما بدون تنفس در کوچه‌های افغانستان نمی‌توانست سالی را سر کند. سنگر او با هیچ مرزی محدود نشد. خاتون هم بی‌مرزی را آموخت. برایش هیچ‌جا با وطنش فرقی ندارد وقتی ندای مظلوم بلند است. سنگر خاتون همین‌جا بود، پشت سر قوماندان. تصور اینکه قوماندان، خسته و خاکی و تشنه پشت تخته‌سنگی پناه بگیرد و برای خاتون از جنگ بنویسد و دلتنگی و دوری و ابیات حافظ را ضمیمه کند و نامه را به دست نامه‌رسان امین برساند تا برای خاتون به ایران ببرد، آدم را مشتاق جهاد می‌کند. پاسخ‌های پرمحبت‌و‌ایثار خاتون یعنی: باش و نبرد کن! من هستم. خاطرت جمع! سنگر پشت سرت با من. تو فقط پیش برو! یعنی: من پاسداری می‌کنم از میراثی که می‌گذاری، از همین سه فرزندی که کوچک‌ترشان سه‌ساله است. پاسداری می‌کنم از نیت و قصد تو و دیگر مردان هم‌رزمت. پاسداری می‌کنم از هدف و تکلیف تو. تو برو! غم پشت سرت را نداشته باش. فرقی نمی‌کند کوه‌ها و سنگلاخ‌های افغانستان یا صحاری و بیابان‌های سوریه و چه بسا خیابان‌های لوکس نیویورک یا کوچه‌های غصبی فلسطین. هرجا جهل و ظالم و توحش به روی انسانیت موشک می‌اندازد و دشنه می‌کشد، من پشت سرت هستم. قومندان به آرزویش رسید و با موشک مستقیم اسرائیل روی تل‌قرین عروج کرد و خاتون ماند. از همان روز، شهر‌به‌شهر رفت تا به همه ثابت کند جهاد تمام‌شدنی نیست و ایثار به آخر نمی‌رسد. عَلَم تفسیر، زمان طولانی‌تری از عَلَم شهادت روی دست‌هاست. علم شهادت در یک نیم روز عاشورایی به آسمان می‌رسد، اما علم تفسیر هزاران سال دست‌به‌دست می‌چرخد و نسل‌به‌نسل منتقل می‌شود. یازده سال، همه زندگی خاتون و قوماندان نبود. هرچند روی سجل آن‌ها همین یازده سال ثبت شده است، عمر با هم بودن خاتون‌ها و قوماندان‌ها به درازای تاریخ عشق و ایثار و انسانیت و شهادت است. این روز‌ها که سپاس از پاسداری و جانبازی است، پاس بداریم ارج و صبر خاتون‌ها را. جانبازی و پاسداری این زنان مظلوم و تنها را گرامی بداریم. این زن‌ها که کودکانشان را در این سال‌های سختی و یتیمی به ثمر رسانده‌اند و سایه پدری بر سرشان گسترانده‌اند، دنیایی حرف دارند که شاید هیچ زمانی بر زبان نیاورند. همدلی کنیم با آن‌ها، نه‌فقط هم زبانی. مریم قربان زاده https://eitaa.com/fateh_kanoon93