#برگی_از_خاطرات 🌷
🔴 زخمی و بستری شد.درمان رزمندگان رایگان بود. پایش را گچ گرفتند. فهمید دوستانش، لباس او را شستهاند. شروع کرد به شستن لباس رزمندهها.نصف روز طول کشید. گفتند حتما گچ پا نم گرفته و باید عوض شود
اصلا خیس نشده بود. حاجاحمد متوسلیان گفت: این گچ پا از #بیت_المال بود، مراقب بودم خیس نشود
#شهید_احمد_متوسلیان🕊
@Modafeaneharaam
🖋 #برگی_از_خاطرات
با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید.
یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب میخواند.
آنقدر محو مناجات با خدا بود که متوجه حضورم نشد.
نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم: خب آقاجان، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم.
کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی، باید آماده باشی!
لبخندی زد و گفت: خدا به ما به جون بخشیده، باید جونمون رو فداش کنیم، جز این باشه رسم آزادگی نیست
شهید مصطفی #صدرزاده
~|#برگی_از_خاطرات🌸|~
با پول بیت المال چیزی نمیخرید. گاهی که بیرون میرفت برای بچه ها با هزینه شخصی شیرینی میگرفت.🍰
جوان مومن انقلابی یعنی کسی که دغدغه بیت المال داشته باشد و ریخت و پاش نکند.✔️
ما در سوریه تنخواه داشتیم و عباس میتوانست از آن استفاده کند؛ اما این کار را نمیکرد. از پول خودش خرج میکرد.👌🏻
خیلی مراقب بود که کسی اسراف نکند. این دقت ها شاید در یک محیط امن عادی باشد اما وقتی در شرایط جنگی حواست به اسراف نکردن و هدر نرفتن بیت المال باشد، ماجرا فرق میکند.
عباس میدانست که با حرف کاری پیش نمی رود؛ به اصول عمل میکرد.☝️🏻🍃
🔖عباس رحمانیان_همرزم شهید
@fatemayzahra
🌹🍂🍂🌹
✍ #برگی_از_خاطرات
یکبار از من پرسیده بود:
چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات می مانی؟
گفتم "از همون ابتدای زمانی که حقوقم رو میگیرم.منتظرم که موعد بعدی پرداخت برسه!!
اهی از حسرت کشید و گفت؛
(( اگر مردم این انتظاری که برای مال دنیا و دنیا میکشند ،کمی از آن رو بخاطر امام زمان(عج)میکشیدند ،ایشان تا حالا ظهور کرده بود،امام منتظر ندارد!!!!! ))
#شهید_محمود_رادمهر
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
"شهــ گمنام ــیـد"
@fatemayzahra