فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جا داره روز پرستار رو به این پرستار زحمتکش هم تبریک عرض کنیم !😂
#روز_پرستار مبارک 🌸
جوان، مرد کافر را بلند کرد، گفت:
بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر!
کافر گفت: مگر تو کی هستی؟
جوان گفت:
منم اسدالله الغالب علی بن ابیطالب، که اگر من بتوانم دل بندهای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود.
مرد کافر، بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت من میخواهم از امروز، غلام تو شوم یا علی.
پس فتاح شد:
قنبر غلام علی بن ابیطالب
بحارالانوار ج3 ص 211 امالی شیخ صدوق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجایید ای فداییان زینبۜ...(:'
#کربلاییبهنامغافلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💔 کجایی ؟!! مولای مهربانم !!...
مناجات ...
حرف دل با امام زمان عج..
#غزه_ایه_المقاومه
#طوفان_الاقصى
یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ ...
و چه غریبانه ؛ من خستهام ...
صل الله علیک یا فاطمه الزهراء
یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ ... و چه غریبانه ؛ من خستهام ...
خسته شدیم خدایا
ازدوری از اماممون ....
قطعهای از من کنار توست
و قطعهای کنار خودم
و قطعاتم دلتنگ یکدیگرند
میشود بیایی؟
#محمود_درویش
﷽
هرصبح با مولایمان عهد می بندیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دعای_عهد
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَديلَ الْخَيْرِ...
🌿سلام بر تو ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده.
سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد.
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
✿ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟✿
‼️ نماز در محل تحصیل
🔷 س ۶۷۹۴: آیا محل تحصیل دانشجویی که در خوابگاه میباشد، به صورتی که پنج روز در هفته در محل تحصیل زندگی میکند، حکم وطن را دارد؟
✅ ج: محل تحصیل یا زندگی موقت، وطن نیست، البته اگر بنا دارد حداقل یک سال به طوری اقامت داشته باشد که عرفاً مسافر محسوب نشود، بدون نیاز به قصد اقامت ده روزه، نماز تمام است.
✿ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟✿
و خوشا به حال کسی که بخاطر
گناهانی که مرتکب شده؛
گریه میکند و پشیمان است...🪴
#امیرالمؤمنینعلیهالسلام-
حکایت و پند زیبا
پادشاهی به همراه غلامش سوار کشتی شدند.غلام هرگز دریا را ندیده بود شروع به گریه و زاری کرد و همچنان می ترسید و هر کاری می کردند آرام نمی شد و پادشاه نمی دانست که باید چکار کند .
حکیمی در کشتی بود به پادشاه گفت اگر اجازه بدهی من آرامش میکنم و پادشاه قبول کرد.
حکیم گفت غلام را در دریا بیاندازند.
پس چند بار دست وپا زدن گفت تا اورا بیرون آوردند.
رفت در گوشه ای ساکت و آرام نشست ودیگر هیچ نگفت.
پادشاه بسیار تعجب کرد و گفت حکمت کار چه بود؟
گفت او مزه غرق شدن را نچشیده بودو قدر در کشتی بودن و سلامتی را نمی دانست
به راستی قدر عافیت کسی میداند که به مصیبتی گرفتار آید...[🤍🫂⌛️]
.🪴❤️